بزرگترین آهنگسازان فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی
0/10
از نقش آهنگسازان سینما در فیلم همین بس که بگوییم، هر بار تیتراژ فیلمی شروع میشود یا صحنهای احساسی، هیجانی یا حتی ترسناک روی پرده نقش میبندد، موسیقی پشتصحنه همان چیزی است که روح شما را تسخیر میکند. موسیقی فیلم، مثل یک قهرمان بیصدا، بدون آن که خودش را به رخ بکشد، جادوی سینما را به اوج میرساند. آیا تا به حال فکر کردهاید چه کسی پشت این قطعات جاودانه قرار دارد؟
آهنگسازان برتر فیلم و سریال، مثل شاعران مدرن، احساسات را در قالب نتها بازگو میکنند. آنها با هر ملودی، داستانی میسازند که گاهی حتی از دیالوگها عمیقتر در قلب ما مینشینند. در این مقاله، قرار است با چند نفر از بهترین این جادوگران آشنا شویم، کسانی که موسیقیشان تصویر را نفس میبخشد.
بهترین آهنگسازان تاریخ سینما
در این قسمت میخواهیم تعدادی از معروفترین و بهترین هنرمندان موسیقی را که آثارشان به تصاویر سینما روح میدمد معرفی کنیم. ترتیب خاصی در انتخاب این هنرمندان مد نظر نیست اما اولین هنرمندی که معرفی میکنیم از نظر بسیاری بهترین آهنگساز فیلم است.
1- جان ویلیامز John Williams
بعضیها فقط موسیقی میسازند، اما جان ویلیامز دنیاهایی را خلق میکند. آهنگساز افسانهای که آثارش نه تنها در سینما بلکه در دلهای ما جاودانه شده است. اگر فکر میکنید موسیقی فیلم فقط یک بخش مکمل است، کافی است جاذبهی ساده و بینقص تم اصلی آروارهها (Jaws) را به خاطر بیاورید: دو نت ساده که میتوانستند خندهدار به نظر برسند، اما به لطف ویلیامز برترین موسیقی متن فیلم را در ژانر ترسناک سینما شکل داده.
ویلیامز در سال 1932 در نیویورک متولد شد و زندگیاش را از اجراهای جاز در کلوپهای شبانه آغاز کرد. بعد از تحصیل در مدرسه جولیارد و همکاری با اساتید بزرگی چون ماریو کاستلنووو-تدسکو، به هالیوود نقل مکان کرد و کارش را با ساخت موسیقی برای تلویزیون و آثار کوچک شروع کرد. اما دوران طلایی او زمانی آغاز شد که همکاریاش با استیون اسپیلبرگ در دهه 70 کلید خورد؛ از آروارهها تا ایتی و فهرست شیندلر، هر پروژه گواه نبوغ و ظرافت بینظیر اوست.
ویلیامز بهعنوان یکی از برترین آهنگسازان تاریخ سینما و آهنگساز اصلی مجموعهی جنگ ستارگان شناخته میشود؛ موسیقیای که از دهه 70 میلادی تا به امروز همچنان نمادین و ماندگار است. ویلیامز تاکنون بیش از 50 بار نامزد جایزه اسکار شده و 5 بار آن را به خانه برده است. او جوایز دیگری مانند 25 گرمی، 7 بفتا و 4 گلدن گلوب نیز در کارنامه دارد. از میان آثار کنسرتیاش، میتوان به سمفونیها و کنسرتوهایی اشاره کرد که برای ارکسترهای برجستهای چون فیلارمونیک نیویورک و سمفونی بوستون نوشته است.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- جنگ ستارگان (Star Wars)
- آروارهها (Jaws)
- ای.تی. موجود فرازمینی (E.T. the Extra-Terrestrial)
- پارک ژوراسیک (Jurassic Park)
- سوپرمن (Superman)
- هری پاتر (Harry Potter) - به ویژه قسمت اول
- فهرست شیندلر (Schindler's List)
- مهاجمان صندوق گمشده (Raiders of the Lost Ark) از مجموعه ایندیانا جونز
- مهاجمین معبد گمشده (Indiana Jones and the Temple of Doom)
- مهاجمین آخرین جنگ صلیبی (Indiana Jones and the Last Crusade)
2- برنارد هرمن Bernard Herrmann
وقتی درباره موسیقی فیلم صحبت میکنیم، کمتر کسی میتواند به اندازه برنارد هرمان به عنوان یک پیشگام شناخته شود. آهنگسازی که نه تنها ملودی مینوشت، بلکه با هر قطعهاش ذهن مخاطب را به دنیای شخصیتها و داستانها پیوند میداد. هرمان، متولد 1911 در نیویورک، از جوانی به موسیقی علاقهمند شد و تحصیلاتش را در جولیارد ادامه داد. اما همانطور که میگویند، بزرگترین نبوغها همیشه با جریان معمولی همراه نیستند.
هرمان با آهنگسازی برای Citizen Kane، اثر مشهور اورسن ولز، به شهرت رسید و حتی اسکار بهترین موسیقی متن را برای فیلم The Devil and Daniel Webster در 1941 کسب کرد. او در طول کارنامهاش بیشتر با آلفرد هیچکاک همکاری داشت و برخی از ماندگارترین آثارش، مثل موسیقی Psycho و Vertigo، محصول این همکاری است. اما نکته جالب این است که هرمان به ندرت قوانین کارگردانها یا استودیوها را رعایت میکرد؛ برای مثال، موسیقی خیرهکننده صحنه دوش در Psycho که فقط با سازهای زهی ساخته شده بود، تصمیمی بود که هیچکاک ابتدا با آن مخالف بود، اما در نهایت یکی از شاخصترین لحظات تاریخ سینما شد.
اگرچه هرمان تنها یک اسکار در زندگیاش دریافت کرد، اما آثارش همچنان الهامبخش نسلهای بعدی آهنگسازان هستند. او در 1975، پس از اتمام موسیقی فیلم Taxi Driver، از دنیا رفت. اما میراث موسیقایی او، چه در فیلمهای کلاسیک هیچکاک و چه در پروژههای علمی-تخیلی و ماجراجویانهاش، نشاندهنده ذهنی است که هرگز از کشف و تجربه خسته نمیشد.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- روانی (Psycho)
- سرگیجه (Vertigo)
- شمال از شمال غربی (North by Northwest)
- راننده تاکسی (Taxi Driver)
- همشهری کین (Citizen Kane)
3- جری گلداسمیت Jerry Goldsmith
تصور کنید یک آهنگساز که هر بار مینشست پشت پیانو، نه تنها موسیقی بلکه یک ژانر جدید خلق میکرد. جری گلدسمیت، همان نابغهای بود که توانست صدای خاص خود را در هر سبکی پیدا کند، از ترسناک و علمی-تخیلی تا درام و حماسی. اگر فیلمهایی مثل طالع نحس یا سیاره میمونها را دیدهاید، پس شما بخشی از جهان صوتی گلدسمیت را تجربه کردهاید، حتی اگر نام او را ندانید.
در طول بیش از پنج دهه، گلدسمیت با کارگردانانی مانند ریدلی اسکات (بیگانه) و پل ورهوفن (یادآوری کامل) همکاری کرد و هر بار موسیقیای ساخت که نه تنها داستان را تقویت کرد، بلکه به بخشی جداییناپذیر از تجربه سینمایی تبدیل شد. تم haunting و شوم Ave Satani از طالع نحس چنان تأثیرگذار بود که برای اولین بار یک آهنگ ترسناک برنده جایزه اسکار شد.
اما آنچه گلدسمیت را خاص میکند، نه فقط جوایز و افتخاراتش، بلکه جسارتش در نوآوری بود. او از ترمینها (نوعی ساز الکترونیک) در فیلم های علمی-تخیلی استفاده کرد، تمهایی پیچیده برای آثار حماسی نوشت، و حتی برای موسیقی چایناتاون تنها در سه هفته، شاهکاری خلق کرد که هنوز در لیست بهترین موسیقیهای تاریخ سینما قرار دارد.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- بیگانه (Alien)
- سیاره میمونها (Planet of the Apes)
- پاتن (Patton)
- مومیایی (The Mummy)
- پیشتازان فضا: فیلم (Star Trek: The Motion Picture)
4- الکساندر کارج Alexander Courage
وقتی صحبت از موسیقی میشود که توانسته مرزهای زمان و فضا را درنوردد، الکساندر کوریج بیچونوچرا یکی از برجستهترین نامهاست. موسیقیدان و آهنگسازی که با خلق تم اصلی سریال پیشتازان فضا (Star Trek) نه تنها یک ملودی، بلکه روح ماجراجوییهای علمی-تخیلی را شکل داد.
کوریج، متولد 1919 در فیلادلفیا، از همان ابتدا به موسیقی علاقهمند بود. او مدرک کارشناسی آهنگسازی خود را از مدرسه موسیقی ایستمن دریافت کرد و پس از خدمت در جنگ جهانی دوم به لسآنجلس نقل مکان کرد. فعالیت حرفهای او از رادیو آغاز شد و سپس به همکاری با استودیوهای بزرگی مثل MGM پرداخت. او در آثار کلاسیکی چون Show Boat و Seven Brides for Seven Brothers نقش داشت و بهعنوان یکی از معماران صدای موزیکال هالیوود شناخته میشد.
شهرت بیبدیل او اما با پیشتازان فضا رقم خورد. تم باشکوه او برای این سریال، که با ترکیب بیهمتای صدای سوپرانو و ملودی قهرمانانه شناخته میشود، نه تنها یک تم موسیقی بلکه یک امضای فرهنگی شد. جالب اینجاست که او برای ایجاد صدای معروف "وووش" سفینه اینترپرایز نیز خودش دستبهکار شد. اگرچه همکاریاش با این سریال محدود بود، اما تأثیر آن بر موسیقی علمی-تخیلی تا به امروز مشهود است.
کوریج علاوه بر آهنگسازی، سالها بهعنوان ارکستراتور برای آهنگسازانی چون جری گلدسمیت و جان ویلیامز کار کرد و در آثاری مانند Fiddler on the Roof و Jurassic Park نقش داشت. او همچنین جوایز متعددی دریافت کرد و در سال 1982 موفق به دریافت جایزه افتخاری از مدرسه موسیقی ایستمن شد.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- پیشتازان فضا: سری اصلی (Star Trek: The Original Series) - آهنگ مشهور تیتراژ
5- جان بری John Barry
در دنیای موسیقی فیلم، برخی آهنگسازان تنها صدا تولید میکنند و برخی دیگر، مانند جان بری، به هر اثر جانی دوباره میبخشند. جان بری، زادهی سال 1933 در شهر یورک انگلستان، از همان ابتدا نبوغ موسیقی خود را نشان داد. پس از خدمت در ارتش و آموزش جاز، او با گروه خود، جان بری سون، در صحنه موسیقی انگلستان به شهرت رسید.
بری با خلق تم جاودانه جیمز باند در فیلم Dr. No وارد عرصه سینما شد و این تنها آغاز ماجراجوییهای او در دنیای موسیقی فیلم بود. او طی سه دهه، موسیقی 11 فیلم از سری باند را ساخت، از جمله Goldfinger و You Only Live Twice، که همچنان بهعنوان شاهکارهای این ژانر شناخته میشوند. اما بری تنها یک آهنگساز اکشن نبود؛ او با آثار احساسی چون Born Free، که برای آن دو جایزه اسکار برد، و Out of Africa، که یکی دیگر از پنج اسکارش را برای او به ارمغان آورد، طیف گستردهای از احساسات را به تصویر کشید.
در دهه 1970، بری به ایالات متحده نقل مکان کرد و همچنان در تولید آثار سینمایی و تلویزیونی برجسته باقی ماند. موسیقی او برای Dances with Wolves نه تنها شکوه سرزمینهای بکر را به نمایش گذاشت، بلکه به یکی از بزرگترین آثار سمفونیک تاریخ سینما تبدیل شد.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- جیمز باند (James Bond) - از جمله فیلمهای گلدفینگر (Goldfinger) و تاندربال (Thunderball)
- رقصنده با گرگها (Dances with Wolves)
- از آفریقا (Out of Africa)
- شیر در زمستان (The Lion in Winter)
- زولو! (Zulu)
6- هانس زیمر Hans Zimmer
اگر بخواهیم صدای سینمای مدرن را تعریف کنیم، نام هانس زیمر بهعنوان یکی از برترین آهنگسازان هالیوود در این زمینه خواهد درخشید. آهنگساز آلمانی متولد 1957 در فرانکفورت، با تکیه بر نبوغ و خلاقیت خود، مسیری منحصربهفرد در تاریخ موسیقی فیلم خلق کرده است. زیمر که تقریباً خودآموخته بود، از کودکی با پیانو آغاز کرد و پس از مهاجرت به لندن، وارد دنیای موسیقی فیلم شد.
زیمر با ترکیب موسیقی الکترونیک و ارکسترال، امضای صوتی بیهمتایی خلق کرد. اولین موفقیت بزرگ او با Rain Man در 1988 رقم خورد که برای آن اولین نامزدی اسکارش را دریافت کرد. اما شاهکار او در The Lion King بود، جایی که او با استفاده از موسیقی آفریقایی توانست برنده اسکار و گرمی شود و اثری خلق کند که تا امروز جاودانه است.
او با کارگردانانی چون کریستوفر نولان (Inception و The Dark Knight Trilogy) و دنی ویلنوو (Dune) همکاری کرده و هر بار تجربهای احساسی و غنی از موسیقی را به فیلمهایشان اضافه کرده است. از نوآوریهای برجسته او میتوان به استفاده از صدای ساعت در Dunkirk و ارگان کلیسایی در Interstellar اشاره کرد که بهطور خاص تأثیرات عمیقی در فضای این فیلمها ایجاد کردند.
زیمر برنده دو جایزه اسکار، چهار گرمی و دو گلدن گلوب شده است و همچنان بهعنوان یکی از پرکارترین آهنگسازان دنیای فیلم فعالیت میکند. آثار او نه تنها در فیلمها بلکه در کنسرتهای زنده و پروژههای مستند نیز مورد تحسین قرار میگیرند. همکاری او در مستندهای Planet Earth II و Blue Planet II نشان میدهد که موسیقی او میتواند حتی فراتر از سینما نیز تأثیرگذار باشد.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- شیر شاه (The Lion King)
- تلقین (Inception)
- شوالیه تاریکی (The Dark Knight)
- گلادیاتور (Gladiator)
- میان ستارهای (Interstellar)
7- رامین جوادی Ramin Djawadi
سازنده یکی از برترین موسیقی های متن فیلم و سریال، تصور کنید صدایی که شنیده میشود، نه تنها داستانی را روایت میکند بلکه جهانی را میسازد. رامین جوادی، آهنگساز برجسته ایرانی-آلمانی، چنین جادویی را در دنیای فیلم و تلویزیون رقم زده است. از تم حماسی بازی تاجوتخت گرفته تا موسیقی عمیق وستورلد، آثار او توانستهاند احساسات میلیونها نفر را در سراسر جهان به تصویر بکشند.
جوادی که در آلمان به دنیا آمد و تحصیلات موسیقی خود را در کالج برکلی آمریکا به پایان رساند، با تلاش و نبوغ خود وارد استودیو موسیقی هانس زیمر شد و خیلی زود توانست استعدادش را در پروژههای بزرگی مانند مرد آهنی و فرار از زندان نشان دهد. اما اوج موفقیت او با آهنگسازی برای بازی تاجوتخت بود؛ سریالی که موسیقی آن نه تنها تم هر صحنه بلکه روایتگر پیچیدگیها و احساسات داستان بود. قطعه "بادهای زمستان" یکی از نمونههای ماندگار این هنر است که در فینال فصل ششم به یکی از بهیادماندنیترین لحظات تلویزیونی تبدیل شد.
او تاکنون دو جایزه امی برای این سریال دریافت کرده و برای آثار دیگری چون وستورلد و پاسیفیک ریم تحسین شده است. جالب اینجاست که جوادی اولین آهنگسازی بود که موسیقی یک سریال تلویزیونی را در قالب تورهای ارکستری اجرا کرد و با کنسرتهای خود از سالنهای مشهور مانند مدیسون اسکوئر گاردن استقبال زیادی کسب کرد.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- بازی تاج و تخت (Game of Thrones)
- وستورلد (Westworld)
- آیرون من (Iron Man)
- حاشیه اقیانوس آرام (Pacific Rim)
- خانه کاغذی (House of the Dragon)
8- نینو روتا Nino Rota
برخی از آهنگسازان تنها موسیقی خلق میکنند، اما نینو روتا اثری به جا گذاشت که تا همیشه بخشی از هویت سینمای کلاسیک باقی خواهد ماند. روتا، آهنگساز ایتالیایی متولد 1911 در میلان، از کودکی یک نابغه شناخته میشد و در 13 سالگی اولین اوراتوریو خود را نوشت. پس از تحصیلات موسیقی در اروپا و آمریکا، کار حرفهای او با همکاری با بزرگترین کارگردانهای سینمای ایتالیا آغاز شد و او را به نماد موسیقی فیلم تبدیل کرد.
روتا بیش از هر چیز به خاطر همکاریاش با فدریکو فلینی شناخته میشود. او موسیقی آثاری چون لا استرادا، 8½ و زندگی شیرین را خلق کرد، که هرکدام بخشی از روح فیلمهای فلینی شدند. فلینی درباره او گفته بود: "روتا نیازی به دیدن تصاویر نداشت؛ موسیقی او از دنیای درونیاش میآمد." این رابطهی منحصر به فرد تا پایان عمر هر دو ادامه داشت.
اما دستاوردهای روتا محدود به سینمای ایتالیا نبود. او با معروفترین موسیقی متن فیلم، پدرخوانده، که شامل قطعات ماندگاری مانند "والس پدرخوانده" و تم عاشقانهی "Speak Softly, Love" است، به سینمای جهانی پیوست. اگرچه نامزدی اسکار او برای قسمت اول به دلیل استفاده از تمهای قدیمی لغو شد، اما برای پدرخوانده: قسمت دوم توانست جایزه اسکار را به دست آورد.
در طول زندگیاش، روتا بیش از 150 موسیقی متن فیلم نوشت و همچنین دهها اثر ارکسترال، اپرا و کنسرتو خلق کرد. او نه تنها بهعنوان آهنگساز، بلکه بهعنوان استاد موسیقی در کنسرواتوار باری، تأثیر ماندگاری بر نسلهای آینده گذاشت.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- پدرخوانده (The Godfather)
- زندگی شیرین (La Dolce Vita)
- آمارکورد (Amarcord)
- شبهای کابیریا (Nights of Cabiria)
- رومئو و ژولیت (Romeo and Juliet)
9- هاوارد شور Howard Share
وقتی صحبت از خلق دنیایی حماسی و شگفتانگیز در سینما میشود، هاوارد شور یکی از برجستهترین نامهایی است که به ذهن میآید. این آهنگساز و رهبر ارکستر کانادایی، متولد 1946 در تورنتو، موسیقی را نهتنها بهعنوان یک حرفه بلکه بهعنوان یک هنر روایی بسط داد. آثار او از ارباب حلقهها تا سکوت برهها نشاندهنده توانایی بینظیرش در تبدیل داستانها به موسیقیای است که مستقیماً با قلب مخاطب سخن میگوید.
شور کار حرفهای خود را بهعنوان موسیقیدان و رهبر ارکستر در گروه راک Lighthouse آغاز کرد. بعدها با حضور در Saturday Night Live بهعنوان مدیر موسیقی، تجربهای ارزشمند در کار با سبکها و ژانرهای گوناگون کسب کرد. این تجربیات به او کمک کرد تا در عرصه سینما به یکی از آهنگسازان برجسته تبدیل شود.
اما شاهکار شور بیتردید موسیقی سهگانه ارباب حلقهها است. او با خلق تمهای حماسی و استفاده هوشمندانه از لایتموتیفها توانست دنیای خیالانگیز تالکین را به موسیقی تبدیل کند. این آثار برای او سه جایزه اسکار، چهار گرمی و سه گلدن گلوب به ارمغان آورد. یکی از قطعات ماندگار این مجموعه، "Into the West" از قسمت سوم بازگشت پادشاه است که او در کنار آنی لنکس خلق کرد.
هاوارد شور همچنین در کنار کارگردانانی چون دیوید کراننبرگ (سکوت برهها و تصادف) و مارتین اسکورسیزی (دار و دستههای نیویورکی و هوانورد) همکاری داشته و طیف گستردهای از ژانرها از وحشت تا درام را تجربه کرده است.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- ارباب حلقهها (The Lord of the Rings)
- هوبیت (The Hobbit)
- سکوت برهها (The Silence of the Lambs)
- هوانورد (The Aviator)
- تاریخچه خشونت (A History of Violence)
10- انیو موریکونه Ennio Morricone
اگر موسیقی توانسته است به صدای احساسات خام بدل شود، انیو موریکونه همان کسی است که این جادو را ممکن کرده است. آهنگساز ایتالیایی که متولد 1928 در رم بود، بیش از نیم قرن زندگیاش را صرف خلق موسیقیهایی کرد که نه تنها فیلمها، بلکه مخاطبان را نیز متحول کردند.
موریکونه که در آکادمی ملی سانتا چچیلیا در رم تحصیل کرده بود، کار خود را با نوشتن موسیقی برای رادیو و تلویزیون آغاز کرد. اما همکاری او با سرجو لئونه در فیلم های وسترن ایتالیایی نظیر خوب، بد، زشت و روزی روزگاری در غرب او را به جمع موسیقیدانان مشهور فیلم رساند. تم ماندگار "اکستازی طلایی" از خوب، بد، زشت هنوز هم در کنسرتهای بزرگ دنیا اجرا میشود و حتی بهعنوان افتتاحیهی کنسرتهای متالیکا انتخاب شده است.
اما موریکونه تنها به وسترنها محدود نماند. او موسیقی فیلمهایی چون سینما پارادیزو، ماموریت، و پدرخوانده را نیز خلق کرد و جوایز متعددی از جمله اسکار افتخاری در سال 2007 و اسکار بهترین موسیقی متن در سال 2016 برای هشت نفرتانگیز دریافت کرد. جالب اینجاست که او هیچگاه به هالیوود نقل مکان نکرد و در تمام عمرش در ایتالیا زندگی کرد، زیرا اعتقاد داشت هنر نباید مرز جغرافیایی داشته باشد.
موریکونه بارها تأکید کرد که موسیقی او باید فراتر از فیلمها مورد قدردانی قرار گیرد و خودش را نه فقط بهعنوان آهنگساز فیلم، بلکه بهعنوان یک آهنگساز جهانی میدانست. او بیش از 400 موسیقی فیلم و همچنین آثار ارکسترال متعددی خلق کرد که همچنان الهامبخش نسلهای آینده است.
مهمترین آثار او عبارتند از:
- خوب، بد، زشت (The Good, the Bad and the Ugly)
- روزی روزگاری در غرب (Once Upon a Time in the West)
- سینما پارادیزو (Cinema Paradiso)
- ماموریت (The Mission)
- هشت نفرتانگیز (The Hateful Eight)
موسیقی فیلم، مانند نسیمی است که داستانها را زنده میکند، شخصیتها را عمیقتر نشان میدهد و لحظاتی بهیادماندنی خلق میکند. آهنگسازانی که در این مقاله به آنها پرداختیم، نه فقط موسیقیدان، بلکه هنرمندانی هستند که توانستهاند با نتها و نغمههای خود، پلی میان تصاویر و احساسات ما بسازند.
هر کدام از آنها، از جان ویلیامز تا انیو موریکونه، با نبوغ و خلاقیتشان اثبات کردند که موسیقی میتواند به یک شخصیت مستقل در سینما تبدیل شود. هر نت، هر تم، و هر ملودی، ما را به یاد داستانهایی میاندازد که شاید دهها سال پیش دیدهایم، اما هنوز هم زنده هستند.