بهترین فیلمهای گودزیلا؛ قدم زنی در جهان مانسترورس
بیایید روراست باشیم؛ اگر از طرفداران فیلمهای هیولایی هستید، محال است اسم گودزیلا به گوشتان نخورده باشد. این موجود عظیمالجثه، که از اعماق دریا بیرون میآید و با یک نعره شهرها را به هم میریزد، یکی از پرقدرتترین و محبوبترین نمادهای سینماست که اولین بار در سینمای ژاپن به نمایش درآمد. فیلم های گودزیلا، یا همان شاه هیولاها، با تاریخچه طولانی و پرفراز و نشیبش، بیش از شش دهه است که پردههای سینما را فتح کرده و با هر قدمی که برمیدارد، نه تنها زمین، بلکه قلبهای ما را هم به لرزه میاندازد.
بهترین فیلم های گودزیلا
در این لیست فیلم های گودزیلا به ترتیب نمره کنونی آیامدیبی نامبرده شده. بهترین فیلم های ساخته شده از نظر کاربران در این لیست آمده است میخواهیم و به آنها بپردازیم. همچنین برای این مقاله، پادکست، آلبوم عکس های مرتبط و تیزرهای تخصصی نیز تهیه شده است و شما میتوانید در سایت پاراج به فیلمهای مورد علاقه خود امتیاز دهید.
فیلم با موضوع گودزیلا همیشه سرگرم کننده بوده مخصوصا ورژنهای متفاوتی که از این فیلم ساخته شده هر کدام به نوعی شما را محو این موجود حیرتانگیز و بزرگ جثه میکند.
داستان این فیلم در سالهای پس از جنگ جهانی دوم روایت میشود، زمانی که ژاپن پس از ویرانی و شکست به سختی تلاش میکند تا خود را بازسازی کند. شخصیت اصلی، کویچی شیکیشیما، یک خلبان کامیکازه سابق است که با عذاب وجدان پساجنگ دست و پنجه نرم میکند. او که از بمبارانهای توکیو جان سالم به در برده، زندگی خود را وقف خنثیسازی مینهای دریایی کرده است؛ اما حضور گودزیلا، که از تشعشعات هستهای آزمایشهای آمریکا در جزایر بیکینی قدرت گرفته، تمام امیدهای مردم ژاپن را به نابودی تهدید میکند. در لحظات پایانی فیلم، شیکیشیما تصمیم میگیرد در یک ماموریت نهایی به سوی گودزیلا برود تا ژاپن را از این تهدید بیپایان نجات دهد.
مجله اینترنتی گاردین به نقد از این فیلم گفته:
یکی از لحظات بهویژه تکاندهنده زمانی است که آنها در میان ویرانیهای عظیم گودزیلا در گینزا گرفتار میشوند. کارگردان تاکاشی یامازاکی بهطور استادانهای پیچهای احساسی را سفت و سپس شل میکند، با کمک موسیقی مینیمالیستی و ضربآهنگدار شگفتانگیز نائوکی ساتو. یامازاکی همچنین به خوبی با مقیاس بازی میکند، بین صمیمیت خانواده کوچک و زندگیهای شکنندهشان و مقیاس غیرقابل درک هیولا جابجا میشود؛ هیولایی که میتواند با یک حرکت دمش، بخشهای کامل یک شهر را از بین ببرد. این نسخه از گودزیلا، اصلاً مهربان و دوستداشتنی نیست. او پر از خشم و کاملاً غیرقابل درک است، گویی حتی از گرسنگی، خواسته یا انتقام هدایت نمیشود.
در جهانی که تازه از وحشت جنگ جهانی دوم رها شده بود و هنوز از سایه تهدید هستهای بیرون نیامده بود، گودزیلا با هیبتی غیرقابلتصور از اعماق دریا سر برآورد.
فیلم با اتفاقات عجیب خلیج توکیو شروع میشود، کشتیها یکی پس از دیگری ناپدید میشوند و هیچکس نمیداند چه عاملی این فجایع را رقم زده است. به زودی مشخص میشود که هیولای عظیمی به نام گودزیلا که از آزمایشهای هستهای بیدار شده، مقصر این فجایع است. این موجود که تجسمی از خشم طبیعت و پیامدهای نابودی هستهای است، به ژاپن حمله میکند و شهرها را با نفس رادیواکتیوی خود به خاک و خون میکشد. ایشیرو هوندا و تیمش در ساخت این فیلم از تکنیکهای ویژهای مانند ترکیب تصاویر زنده و انیماتیکهای دستی استفاده کردند تا هیبت عظیم گودزیلا را به شکلی ترسناک و واقعی به تصویر بکشند.
یکی از نکات جالب این فیلم، نحوه خلق صدای بیهمتای گودزیلا بود. تیم صدابرداری به جای استفاده از صدای حیوانات واقعی، از یک روش خلاقانه استفاده کردند: آهنگساز فیلم، آکیرا ایفوکوبه، با مالیدن دستکش چرمی پوشیده از رزین به سیمهای کنترباس، صدای غرشی را خلق کرد که تا امروز به عنوان یکی از ماندگارترین صداهای سینمایی شناخته میشود.
این فیلم با به دستآوردن نظر مثبت 89 درصد از تماشاگران و 94 درصد از کاربران سایت روتن تومیتوز موفقیت خود را اثبات کرد.
در بین فیلم های گودزیلا، این نسخه داستان بسیار عجیب و پیچیدهای را روایت میکند. زمانی که حمله همه جانبه هیولاهای غولپیکر رخ میدهد این هیولای افسانهای بار دیگر از خواب بیدار میشود. حال آنها باید در مقابل وحشتی به نام گودزیلا بایستند.
داستان فیلم در زمانی روایت میشود که ژاپن پس از پنجاه سال آرامش، بار دیگر با تهدید گودزیلا مواجه میشود. اما این بار، گودزیلا تنها نیست؛ سه هیولای افسانهای به نامهای ماترا، کینگ گیدورا و باراگون به عنوان نگهبانان ژاپن از خواب بیدار شدهاند تا در برابر این تهدید عظیم ایستادگی کنند. ماجرا زمانی پیچیدهتر میشود که گودزیلا، نمادی از ارواح خشمگین جنگ جهانی دوم، با نیرویی خارقالعاده به شهر یورش میبرد و نبردی بیسابقه بین این چهار هیولا شکل میگیرد. در صحنههای بهیادماندنی، ماترا و گیدورا که ابتدا مغلوب میشوند، با انرژی معنوی خود بار دیگر برخاسته و به مقابله با گودزیلا میپردازند، اما در نهایت این گودزیلاست که با انفجار اتمی خود، شهر را به خاکستر تبدیل میکند.
فیلم با بودجهای حدود 9.4 میلیون دلار ساخته شد و با فروش تقریباً 20 میلیون دلار، به یکی از موفقترین فیلمهای هیولایی در ژاپن تبدیل شد. این اثر با نوآوری در داستانپردازی و جلوههای ویژه، جایگاه ویژهای در قلب طرفداران گودزیلا به دست آورد و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای مجموعه شناخته شد.
گودزیلا در برابر دسترویا یک پایان باشکوه و تلخ برای مجموعه هیسی از فیلم های گودزیلا است؛ فیلمی که مانند هیچکدام از نسخههای قبلی فیلم های گودزیلا نیست.
داستان فیلم در زمان هشدار های اتمی است. گودزیلا که بدنش به دلیل افزایش بیش از حد انرژی هستهای به طور پیوسته در حال سوختن است، به مرحلهای نزدیک به ذوب هستهای رسیده و اگر این هیولا منفجر شود، ممکن است کره زمین را نابود کند. در همین زمان، موجودی جدید و خطرناک به نام دسترویا از بقایای اکسیژندیسترویر که در فیلم اصلی گودزیلا (1954) برای نابودی او استفاده شد، متولد شده و به تدریج به یکی از بزرگترین تهدیدها برای جهان تبدیل میشود. نبرد این دو هیولا، با وجود دلهره و ناامیدی، به عنوان یکی از حماسیترین و دردناکترین لحظات تاریخ فیلمهای گودزیلا شناخته میشود.
یکی از نکات جالب در مورد این فیلم، نقش تومویوکی تاناکا، خالق گودزیلا و تهیهکننده اصلی تمام فیلمهای این مجموعه بود. این فیلم آخرین اثری بود که تاناکا بهعنوان تهیهکننده در آن حضور داشت؛ او بعد از سالها فعالیت در این زمینه به دلیل مشکلات سلامتی از کار خود کنارهگیری کرد. جای او را شوگو تومویاما گرفت که بعدها فیلم های گودزیلای دوره میلنیوم را تهیه کرد.
در این نسخه از بهترین فیلم های گودزیلا، گودزیلا نه تنها به عنوان یک هیولای غولپیکر بازمیگردد، بلکه تبدیل به تجسمی از فاجعههای زیستمحیطی و سیاسی ژاپن معاصر میشود.
داستان فیلم با یک حادثه ناگهانی در خلیج توکیو آغاز میشود که در ابتدا به عنوان یک زلزله فرض میشود. اما به زودی مشخص میشود که این فاجعه طبیعی نیست، بلکه موجودی غولپیکر از اعماق دریا برخاسته و به سمت شهرهای ژاپن میآید. این موجود که بعدها به عنوان گودزیلا شناخته میشود، با هر قدمش تخریب بیشتری به بار میآورد و دولت ژاپن را وادار به واکنش میکند.
در سایت راجر ایبرت به نقل از فیلم شین گودزیلا آمده:
فیلم شین گودزیلا، در این معنا، به موضوع کنترل خسارت میپردازد. قهرمانانی منحصر به فرد در داستان وجود دارند، مانند یگوچی (هیروکی هاسگاوا)، تحلیلگر و رهبر بخش پیشگیری از بلایا، و اوگاشیرا (میکاکو ایچیکاوا)، زیستشناس مشاور. اما بخشهای انسانی فیلم بیشتر به گفتوگوها و مشورتهای میان سرپرستان، کمیتههای نظارتی، وزرا، دانشمندان، روسای ادارات و دبیران کابینه میپردازد. سیاستمداران، صرفنظر از انگیزههایشان، در تلاشاند تا از بخش خود در بحران گودزیلا مراقبت کنند. برخی به دنبال ارتقاء شغلی و پیشرفت هستند و برخی دیگر به عنوان خدمتگزاران عمومی در حال تلاش برای خدمت به مردماند. نویسنده و کارگردان مشترک فیلم، هیدئاکی آنو (خالق انیمه کلاسیک نئون جنسیس اوانجلیون)، به وضوح نشان میدهد که کدام شخصیتها قهرمانان واقعی هستند و کدام یک از آنها بوروکراتهای بیاثر. اما در نهایت، هر سیاستمدار انسانی، فارغ از نیت و مهارتهایش، باید برای متوقف کردن گودزیلا با هم همکاری کند. در این تیم، من معنا ندارد.
در یک فیلم با موضوع گودزیلا نبردی فراتر از تخیل در جریان است؛ جایی که بشر با تکنولوژی پیشرفتهاش، هیولای اتمی را به چالش میکشد.
این فیلم در دنیایی روایت میشود که هنوز از ترس بازگشت گودزیلا رهایی نیافته است. ارتش ژاپن پس از چندین دهه، تصمیم میگیرد با استفاده از بقایای گودزیلای سال 1954، یک ماشین جنگی عظیم به نام کیریو (که به معنای اژدهای مکانیکی است) بسازد تا در برابر تهدیدات گودزیلا مقاومت کند. اما در اولین نبرد، هنگامی که گودزیلا دوباره ظاهر میشود، صدای غرشش باعث میشود که حافظه بقایای گودزیلای اصلی درون کیریو بیدار شود و ماشین جنگی از کنترل خارج شود. پس از این حادثه، ارتش مجبور میشود دوباره برنامهریزیهای خود را بازبینی کند و با کمک دانشمندان و تکنولوژی جدید، بار دیگر کیریو را به میدان نبرد بفرستد.
این فیلم همچنین یکی از آخرین کارهای کومی میزونو، بازیگر قدیمی سری گودزیلا بود که در نقش نخستوزیر ژاپن ظاهر شد؛ انتخاب او به عنوان یکی از بازیگران قدیمی، پیوندی نوستالژیک به فیلمهای اولیه این سری داشت. گودزیلا در برابر مکاگودزیلا با بودجهای حدود 8.5 میلیون دلار تولید شد و توانست در باکس آفیس به فروش 14 میلیون دلاری دست یابد. با وجود اینکه این فیلم قرار بود یک اثر مستقل باشد، اما موفقیت آن باعث شد که در سال بعد، فیلم دیگری به نام گودزیلا: توکیو S.O.S. ساخته شود، که ادامه مستقیمی بر این فیلم بود.
در بین فیلم های گودزیلا قدیمی، گودزیلا در برابر ماترا یکی از محبوب ترین آنها است که در آن ما شاهد نبردی فراتر از هیولاهای غولپیکر هستیم.
داستان فیلم از جایی آغاز میشود که پس از یک سونامی عظیم، یک تخم غولپیکر در سواحل ژاپن پیدا میشود. یک شرکت تجاری فاسد این تخم را خریداری کرده و قصد دارد از آن برای کسب سود استفاده کند. اما این تخم متعلق به ماترا، محافظ جزیرهی اینفنت است. وقتی گودزیلا از خواب بیدار میشود و شروع به ویرانی میکند، ماترا و دوقلوهای شوبیجین از جزیره برای درخواست کمک میآیند. در نهایت، ماترا که در آخرین لحظات زندگی خود قرار دارد، تصمیم میگیرد از انسانها دفاع کند و وارد نبرد با گودزیلا میشود. اگرچه ماترا به شدت آسیب میبیند و در نهایت جان خود را از دست میدهد، اما دو لارو ماترا از تخم بیرون میآیند و با استفاده از نخهای ابریشمی خود گودزیلا را درون پیلهای گرفتار میکنند و او را به اعماق دریا میکشند.
یکی از حقایق جالب درباره این فیلم، طراحی دوباره لباس گودزیلا بود. این لباس که توسط تئیزو توشیمیتسو ساخته شد، بسیار سبکتر از نسخههای قبلی بود و به بازیگر اجازه میداد حرکات بیشتری داشته باشد. با این حال، در یکی از صحنههای کلیدی، هنگامی که گودزیلا با نیروهای نظامی ژاپن مبارزه میکند، لباس به طور ناگهانی آتش گرفت، اما بازیگر داخل لباس بدون آسیب از آن حادثه بیرون آمد و صحنه بهعنوان بخشی از فیلم باقی ماند.
گودزیلا در برابر شاه گیدورا یکی از شگفتانگیزترین و پیچیدهترین مجموعه فیلم های گودزیلا است، این فیلم با وجود اینکه چند دهه از تولید آن میگذرد هنوز هم به خاطر فیلمنامه جذاب و سناریو سرگرم کننده هنوز هم جزو لیست بهترین فیلم های گودزیلا قرار دارد.
شروع داستان این نسخه از فیلم های گودزیلایی در یک آینده کاملا خیالی است؛ جایی که گروهی از مسافران زمان از قرن 23 به ژاپن بازمیگردند تا به مردم این کشور هشدار دهند که گودزیلا در آیندهای نهچندان دور، ژاپن را نابود خواهد کرد. این مسافران که به نام فوتوریانها شناخته میشوند، پیشنهاد میدهند تا با استفاده از تکنولوژی خود، از شکلگیری گودزیلا جلوگیری کنند. به همین منظور، آنها به سال 1944 و جزیره لاگوس بازمیگردند، جایی که یک دایناسور به نام گودزیلا سوروس، در میان جنگ جهانی دوم دیده شده بود. فوتوریانها دایناسور را به دریای برینگ منتقل میکنند تا از قرار گرفتن او در معرض تشعشعات هستهای جلوگیری کنند، اما در واقع هدف آنها ایجاد موجودی جدید به نام شاه گیدورا است تا از طریق او، کنترل بر ژاپن را به دست بگیرند.
فیلم گودزیلا در برابر کینگ گیدورا با بودجهای معادل 1.5 میلیارد ین (حدود 12 میلیون دلار) ساخته شد. این فیلم در تاریخ 14 دسامبر 1991 در ژاپن اکران شد و توانست 2.7 میلیون بیننده را جذب کند و 1.45 میلیارد ین درآمد کسب کند، که آن را به هشتمین فیلم پرفروش ژاپن در سال 1992 تبدیل کرد.
گودزیلا در برابر بیولانته نه تنها یک فیلم هیولایی دیگر است، بلکه تلفیقی از علم و تراژدی انسانی که داستانی بینظیر را رقم میزند که توانسته جایگاهی در بین بهترین فیلم های گودزیلا برای خود کسب کند.
فیلم با این سناریو آغاز میشود که پس از نبرد ویرانگر قبلی گودزیلا، یک رقابت جهانی برای بهدستآوردن سلولهای او شکل میگیرد. در این میان، دکتر گنشرو شیراگامی که دختر خود اریکا را در یک حادثه از دست داده است، در تلاش است تا با استفاده از سلولهای گودزیلا و سلولهای یک گل رز، گونهای جدید از حیات را ایجاد کند که جاودانه باشد. نتیجه این آزمایشها موجودی به نام بیولانته است؛ هیولایی عظیمالجثه با ترکیبی از دیانای گودزیلا، رز و دختر دکتر. با بیدار شدن گودزیلا از خواب آتشفشانی خود، نبردی بین این دو موجود غولآسا آغاز میشود که نه تنها زمین، بلکه دریا و آسمان را به لرزه در میآورد.
از دیگر نکات جالب فیلم، استفاده از بیولانته به عنوان نمادی از پیامدهای مهندسی ژنتیک و مداخله در طبیعت است؛ موضوعاتی که در دهه 1980 و با پیشرفتهای علمی واقعی، به شدت مورد توجه قرار داشت.
این فیلم توانسته نظر مثبت 72 درصد از تماشاگران و 71 درصد از منتقدین سایت معروف روتن تومیتوز را برای خود کسب کند.
فیلم های گودزیلا انقلاب عظیمی در ژانر فیلم های علمی تخیلی کرده و توانسته طرفداران زیادی در طی این چند دهه برای خود کسب کند. موجودی عظیم و خشن که در اوایل شخصیت منفی بوده و سپس تبدیل به یکی از کاراکترهای محبوب شد.
داستان این فیلم در آغاز نشان میدهد که سازمان ملل متحد، با استفاده از بقایای مکا کینگ گیدورا، یک ماشین جنگی به نام مکاگودزیلا را برای مقابله با گودزیلا میسازد. همزمان، یک تخم عظیم در جزیره آدونوا پیدا میشود که درون آن موجودی جدید به نام بیبی گودزیلا رشد میکند. مکاگودزیلا به عنوان سلاح اصلی علیه گودزیلا طراحی شده، و در نبردی سهمگین بین این دو، هر دو غول عظیمالجثه در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. اما با وجود تمامی تلاشهای انسانها، گودزیلا نه تنها شکست نمیخورد، بلکه با کمک بیبی گودزیلا، که به نوعی تحت تأثیر روحیهی پدرانه او قرار گرفته، به پیروزی دست مییابد و این دو به اعماق دریا بازمیگردند.
یکی از نکات جالب درباره این فیلم، استفاده از فناوری CGI بود که در آن زمان هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار داشت. در این فیلم، CGI برای برخی از طرحهای فنی مکاگودزیلا و همچنین برای تقویت صحنههای اکشن استفاده شد. این فیلم همچنین به عنوان اولین فیلم از سری گودزیلا شناخته میشود که از مرزهای سنتی عبور کرده و تلاش کرده از تکنولوژیهای جدیدی برای ارائه جلوههای ویژه استفاده کند.
سخن پایانی
سفر از دل سینمای هیولاها، به ویژه در دنیای بهترین فیلم های گودزیلا، همواره ما را به تأمل دربارهی طبیعت، قدرت و حتی خود انسان وامیدارد. گودزیلا، این نماد ترس و هیبت که از دریاها سر برآورده و با هر قدمش زمین را به لرزه در میآورد، تنها یک موجود خیالی نیست؛ او انعکاسی از ترسها، امیدها و پیامدهای کارهای انسانی است. از آغاز با فیلم گودزیلا در سال 1954 تا آخرین اثر این مجموعه، گودزیلا منهای یک، این هیولا به شیوههای مختلف با تغییرات فرهنگی، اجتماعی و حتی تکنولوژیکی همراه بوده و هر بار داستانی تازه برای بازگویی داشته است.