بهترین فیلم های مواد مخدر؛ پژمردن زندگی با طعم سینما
0/10
اگر سینما یک آینه باشد که زندگی را بازتاب میدهد، پس فیلم های مواد مخدر، مانند آن قسمتهایی از آینهاند که پر از ترکها و سایههاست؛ جایی که واقعیت تلخ با خیالات جذاب و هراسانگیز در هم تنیده میشود. این فیلمها، مخاطب را به سفری دعوت میکنند که گاه پر از هیجان و دلهره است و گاهی مثل یک کابوس بیپایان در تاریکی گم میشود. در این دنیای پیچیده، ما با قهرمانهایی مواجه میشویم که به جستجوی رهایی میروند، اما بیشتر اوقات در مسیری پر پیچ و خم از فساد، قدرت، اعتیاد و سقوط گرفتار میشوند.
شاید این فیلمها همه در یک ژانر بگنجند، اما به هیچوجه شبیه هم نیستند. بعضی از آنها وحشت و حقیقت خام زندگی را برملا میکنند، در حالی که برخی دیگر روایتی رمانتیک از سقوط انسان به جهنم مواد مخدر را به تصویر میکشند.
لیست بهترین فیلم ها با موضوع مواد مخدر
حالا اگر آمادهاید، بریم سراغ معرفی چند تا از بهترین فیلم های جهان در این ژانر. هرکدام از این فیلمها به شکلی منحصر به فرد، بخشی از این دنیای پیچیده و تاریک رو به تصویر کشیدهاند. فیلمهایی که از سراب توهمات شروع میشوند و به واقعیت تلخ اعتیاد و جنایت ختم میشوند. هرکدام از این عناوین را به همراه تصاویر جذاب، پادکستی کامل کننده و تیزرهای متونع برای شما آمده کردهایم، سعی شده که اسپویلی در نگارش ایجاد نشود. به خاطر داشته باشید اکثر این فیلمها به دلیل موضوع و فضای خاص خود دارای درجه سنی بالا هستند.
6.3/10
5/10
این عنوان از بهترین فیلم های مواد مخدر جهان، ما را به دوران جوانی مارکس در دانشگاه آکسفورد میبرد، جایی که او به طور تصادفی وارد دنیای قاچاق مواد مخدر میشود. با ورود به این دنیای زیرزمینی، مارکس کمکم با باندهای بزرگ بینالمللی و شخصیتهای غییر قابل پیشبینی چون ماموران اطلاعاتی، اعضای ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) و حتی تروریستها سر و کار پیدا میکند. هرچند این ماجراجوییها برایش لذتبخش و سرشار از هیجان است، اما در نهایت، مسیر پر پیچ و خم مارکس او را به زندانی بدنام در آمریکا میکشاند. فیلم روایتی تلخ و گاه طنز از سقوط یک مرد به دنیای تاریک است که همیشه نمیتوان میان قهرمان یا تبهکار بودنش مرزی مشخص کشید.
شاید جالبترین حقیقت پشت این فیلم این باشد که ایفانس، بازیگر نقش اصلی، سالها پیش از ساخت فیلم با هاوارد مارکس دوست شده بود و از او قول گرفته بود که اگر روزی فیلمی درباره زندگیاش ساخته شد، او نقش مارکس را بازی کند. این قول واقعاً تحقق یافت و ایفانس با بازی جذاب و صادقانهاش، مارکس را به چهرهای ماندگار در سینما تبدیل کرد.
6.7/10
5/10
سرو کار داشتن با فیلم مواد مخدر، سرو کار داشتن با خود مواد مخدر است، در برخی از فیلم های مواد مخدر خارجی کارگردان یا نویسنده و یا حتی بازیگران، خود را در شرایط خطرناکی قرار میدهند. ساخت اثری هنری بر اساس تجربه در موضوع مواد مخدر تا حدودی شجاعانه و شاید با طعم حماقت است.
فیلم در واقع براساس زندگی واقعی نویسندهاش، ویلیام دیلوس سانتوس، ساخته شده است؛ او سه روز از زندگیاش را در همراهی با یک آشپز متآمفتامین در اورگن گذراند و تجربیات خود را به فیلمنامه تبدیل کرد. این فیلم محصول مشترک ایالات متحده و سوئد است. اسپان اولین تجربهی بلند آکرلوند در سینما بود، که پیش از این بیشتر به خاطر کارگردانی موزیکویدیوهای برجستهای شناخته میشد. تولید این فیلم تنها در 22 روز انجام شد، که با بودجهای بالغ بر 2 میلیون دلار به نتیجه رسید.
راجر ابریت منتقد سینما در نقد این فیلم مینویسد:
کارگردان، یوناس آکرلوند، که اهل سوئد است و تجربه کار در تبلیغات و موزیک ویدیوها را دارد، به نظر میرسد فیلم مرثیهای برای یک رؤیا را به دقت بررسی کرده، زیرا از همان تکنیکهای سرعت بالا و تصاویر قطعشده برای نشان دادن زندگی در مصرف مواد مخدر استفاده میکند. با این حال، حس و درک او از شخصیتهایش فراتر از این تکنیکهاست و جالب است که این داستان و افرادش انگار پیش از شروع فیلم هم زندگی خود را داشتهاند و بعد از پایان آن نیز به زندگیشان ادامه خواهند داد؛ به جای یک داستان خطی، ما وارد بخشی از زندگیشان میشویم.
6.9/10
7/10
وقتی از موضوع مواد مخدر حرف میزنیم، فیلمها به چند دسته تقسیم میشوند، تولید، توضیع و مصرف مواد مخدر، دسته سوم اکثرا فیلم های درام را تشکیل میدهند و دسته دوم شکل دهنده بهترین فیلم های مافیای مواد مخدر هستند.
داستان فیلم حول محور دیل دنتون، یک کارمند ساده میچرخد که به طور تصادفی شاهد قتل توسط یک باند خلافکار و پلیس فاسد میشود. به همراه فروشنده ماریجوانای خود، سال سیلور، به دنبال نجات خود از دست خلافکاران هستند. در این ماجراجویی پرسرعت، آنها با موقعیتهای خندهدار و خطرناک روبرو میشوند که تعقیب و گریزهای هیجانانگیز و درگیریهای کمدی را رقم میزنند.
ست روگن در ابتدا نقش سال را برای خود نوشت، اما پس از یک دورخوانی، متوجه شد که جیمز فرانکو برای این نقش مناسبتر است و نقش دیل را پذیرفت. بسیاری از صحنههای مبارزه در فیلم به صورت بداهه ساخته شدهاند.
این فیلم توانست با فروش 87 میلیون دلاری خود در سال انتشارش یعنی 2008 رتبه سی ام باکس افیس را به دست آورد.
7.1/10
7/10
فیلم ساخت آمریکا داستان بری سیل را دنبال میکند، یک خلبان تجاری که توسط CIA برای مأموریتهای سری در آمریکای مرکزی به کار گرفته میشود. سیل که به دنبال هیجان و پول بیشتر است، به تدریج درگیر قاچاق مواد مخدر برای کارتل بدنام مدئین میشود. او میان دولت آمریکا و کارتلهای مخدر گرفتار شده و با بازی خطرناک و مرگباری روبرو میشود که او را از مرزهای اخلاقی عبور میدهد. این فیلم به شکلی مهیج و گاهی طنزآمیز، چهرهی واقعیتر و تاریکتر پشت پرده عملیاتهای مخفیانه دولت آمریکا در دهههای 1980 را به تصویر میکشد.
وقتی میخواهیم درباره فیلم مواد مخدر امریکایی حرف بزنیم اکشن یک معیار بسیار مهم است و در میان بازیگران اکشن معاصر تام کروز از بهترینهاست اما چرا؟
تام کروز به عنوان یک خلبان مجاز، تمام صحنههای پروازی خود را در فیلم بدون استفاده از بدلکار انجام داده است، که تجربهای واقعی و پر از هیجان را برای بیننده خلق میکند.
هرچند فیلم بر اساس داستان واقعی بری سیل ساخته شده، اما بسیاری از بخشهای آن به منظور دراماتیزه کردن داستان و افزایش جذابیت سینمایی تغییر یافته است. به عنوان مثال، شخصیت JB، برادر همسر بری سیل، کاملاً خیالی است و در واقعیت وجود نداشته است.
7.2/10
7/10
لطفا توجه داشته باشید این فیلم سینمایی خارجی با موضوع مواد مخدر برای همه سنین مناسب نمیباشد!
فیلم داستان زندگی و مرگ اسکار، یک جوان آمریکایی که در توکیو به عنوان فروشنده مواد مخدر فعالیت میکند، را روایت میکند. پس از شلیک مرگبار پلیس، روح اسکار از بدنش جدا میشود و به سفری از گذشته به حال و آینده میپردازد. اسکار در این سفر فرازمینی، نه تنها مرگ خود را مشاهده میکند، بلکه عواقب و پیامدهای آن برای خواهرش لیندا، که درگیر زندگی پیچیدهای است، را نیز تجربه میکند. فیلم کاملاً از دیدگاه روح اسکار روایت میشود، و تماشاگر را به دنیای درونی و توهمی او میکشاند.
بسیاری از دیالوگهای به خلا وارد شو بداهه توسط بازیگران اجرا شدهاند. گاسپار نوئه، به دلیل تسلط ناکافی به زبان انگلیسی، به تیم خود اعتماد کرد تا مطمئن شود که دیالوگها به درستی اجرا میشوند.
گاردین درباره این فیلم مینویسد:
برخی ممکن است Enter the Void را نفرتانگیز و آزاردهنده بدانند، اما اگر کسی ادعا کند آن را خستهکننده یافته، باور نخواهم کرد. با تمام اغراقهای هیجانیاش، این فیلم زیبا، گیجکننده و شوکهکننده همان ضربهای از وحشت یا الهام را به ما میدهد که در سینما به دنبالش هستیم.
7.5/10
6/10
تصور کنید با یک چمدان پر از مواد مخدر، پشت فرمان یک ماشین کروکی قرمز در بیابانهای سوزان نوادا، به سمت لاس وگاس حرکت کنید. این دنیایی است که این فیلم سینمایی قاچاقچیان مواد مخدر با کارگردانی تری گیلیام، کارگردان خلاق بریتانیایی به شما نشان میدهد؛ جایی که واقعیت و توهم چنان در هم تنیدهاند که دیگر هیچکس نمیداند حقیقت چیست.
ترس و نفرت در لاسوگاس روایت دو شخصیت رائول دوک (روزنامهنگار عجیبوغریب) و وکیلش، دکتر گونزو، است که به لاس وگاس سفر میکنند تا پوشش خبری یک مسابقه موتورسواری را به عهده بگیرند. اما به زودی این مأموریت ساده به یک کابوس مواد مخدر و سفرهای توهمی تبدیل میشود. فیلم، با روایت پر از آشفتگی و صحنههای سوررئال، به کندوکاو در اعماق تاریک ذهن و فرهنگ آمریکایی میپردازد، جایی که مفهوم رویای آمریکایی از درخشش به زوال کامل میرسد.
برای آمادهسازی نقش رائول دوک، جانی دپ با هانتر اس. تامپسون شخصاً زندگی کرد و حتی موهایش را توسط او در آشپزخانه تامپسون تراشید. دپ همچنین بسیاری از عادات شخصی تامپسون را به دقت تقلید کرد تا به عمق شخصیتش نزدیک شود. فیلم به خاطر صحنههای استفاده بیپروا از مواد مخدر شناخته میشود. تری گیلیام با ترکیب جلوههای بصری سوررئال و تغییرات سریع در نورپردازی و صدا، تجربهای سینمایی ایجاد کرد که مخاطب را به فضای توهمی فیلم میکشاند.
7.8/10
9/10
در دنیای تاریک جرم و جنایت آمریکا، یک فیلم با موضوع مواد مخدر روایت میشود که در آن فردی بینام و نشان به یکی از بزرگترین قاچاقچیان هروئین نیویورک در دهه 1970 تبدیل میگردد.
فیلم بر اساس داستان واقعی فرانک لوکاس ساخته شده است. لوکاس توانست هروئین خالص و ارزانقیمت خود با نام Blue Magic را مستقیماً از آسیا به ایالات متحده قاچاق کند و این کار را با استفاده از تابوتهای سربازان کشته شده در جنگ ویتنام انجام داد. لوکاس به سرعت قدرت و ثروتی عظیم به دست آورد، اما ورودش به دنیای خلاف و مقابله با پلیسهایی چون ریچی رابرتز، او را به سمت سقوط سوق داد. فیلم به دقت چالشهای لوکاس در مواجهه با رقبا، پلیسهای فاسد، و جنگهای درونیاش را به تصویر میکشد و در نهایت به همکاری او با پلیس برای دستگیری جنایتکاران دیگر ختم میشود.
فیلم در 180 مکان مختلف فیلمبرداری شده و دارای 360 صحنه است که این تولید را به یکی از بزرگترین پروژههای کارگردانی اسکات تبدیل کرده. در جریان فیلمبرداری در تایلند، اسکات تعدادی از بازیگران محلی را از میان افرادی انتخاب کرد که در عملیات قاچاق مواد مخدر واقعی زمان جنگ ویتنام شرکت داشتند. فیلم توانست بیش از 266 میلیون دلار در گیشه جهانی فروش کند و نامزد دریافت جوایز متعددی شد، از جمله دو نامزدی اسکار برای بهترین طراحی هنری و بهترین بازیگر نقش مکمل زن (روبی دی).
8.1/10
8/10
فیلم های مواد مخدر یکی از پر ظرفیتترین عناوین برای تبدیل شدن به آثار کالت هستند، شاهکارهایی که جدای از جراین معمول سینما جامعهای از طرفداران پایه ثابت دارند.
داستان رگیابی روایت مارک رنتون (با بازی ایوان مکگرگور) و گروهی از دوستانش در ادینبورگ را به تصویر میکشد که با اعتیاد به هروئین دست و پنجه نرم میکنند. فیلم در قالبی طنزآمیز اما تلخ به سفر رنتون برای ترک مواد مخدر و تلاشهایش برای بازگشت به زندگی عادی میپردازد، اما همواره با وسوسههای دوستان و دنیای تاریکی که در آن گیر افتادهاند روبهرو میشود. صحنههای فراموشنشدنی مانند شیرجه مارک به داخل بدترین توالت اسکاتلند یا مونولوگ معروف زندگی را انتخاب کن از جمله لحظاتی هستند که این فیلم را به یکی از آثار ماندگار سینما تبدیل کردهاند.
ایوان مکگرگور برای آمادهسازی نقش خود به شدت تحقیق کرد، از ملاقات با معتادان واقعی تا یادگیری تکنیکهای پخت و پز هروئین (البته با پودر گلوکز به جای مواد واقعی). او حتی در ابتدا به فکر تزریق واقعی هروئین افتاد اما خوشبختانه از این ایده صرفنظر کرد. رگیابی با نقدهای بسیار مثبتی روبهرو شد و به سرعت به یکی از آثار کالت سینما تبدیل شد. فیلم نه تنها در گیشه موفق بود، بلکه در جوایز بفتا نیز مورد تقدیر قرار گرفت و حتی نامزدی برای بهترین فیلم بریتانیایی را به دست آورد.
از نظر آماری این فیلم توانسته در سایت روتن تومتو با 93 درصد رای مثبت مخاطبان و 90 درصد رای منتقدان یکی از عناوین پرطرفدار این سایت باشد.
8.3/10
8/10
گاهی اوقات، رویاها نه تنها ما را به سمت نور هدایت نمیکنند، بلکه به سمت تاریکی و نابودی میکشند. دنیای فیلم های مواد مخدر پر شده از افرادی که به خیال خود میخواهند آروزوهایشان را با راهی ساده به واقعیت برسانند، آرزوهایی که میمیرند و فیلم هایی که تبدیل میشوند به مرثیه ای بر یک رویا!
مرثیهای بر یک رویا روایتگر سقوط چهار شخصیت است که هرکدام به نوعی با اعتیاد به مواد مخدر درگیر هستند. سارا گلدفارب (با بازی الن برستین)، زنی مسن است که به تلویزیون و مواد لاغری اعتیاد پیدا میکند، در حالی که پسرش هری (جرد لتو)، دوست دخترش ماریون (جنیفر کانلی) و دوست او تیرون (مارلون وینز) به هروئین وابسته هستند. این فیلم به بررسی تخریب فیزیکی و روانی این افراد در طول زمان میپردازد و نشان میدهد چگونه رویاهای سادهشان به مرور به کابوسهای وحشتناک تبدیل میشوند.
یکی از نکات جالب فیلم این است که هیچکدام از شخصیتها به صورت مستقیم کلمه هروئین را به زبان نمیآورند، با این حال اعتیاد به این ماده موضوع مرکزی داستان است. بازیگران برای آمادهسازی نقشهای خود تمرینات فیزیکی و روانی سختی را گذراندند. جرد لتو حتی برای نزدیک شدن به نقش، مدت زمان زیادی را با معتادان واقعی گذراند.
روزنامه واشنگتن پست در مطلبی برای این فیلم مینویسد:
در حالی که کارگردان آرونوفسکی با سبک خاص خود به شدت توجه شما را جلب میکند، شخصیتها (که عمدتاً در طرحهای بصری او به مانند مانکنهای انسانی کنار گذاشته میشوند) به طور جدی آسیب میبینند.
8.9/10
8.3/10
داستان عامه پسند شاهکار کوئنتین تارانتینو و به جرات محبوبترین فیلم با موضوع مواد مخدر است، که در سال 1994 ساخته شد و همچنان یکی از برجستهترین و پرطرفدارترین آثار سینمای مدرن به شمار میآید، با دیالوگهای تند و تیز، ساختار روایی غیرخطی و ترکیب هنرمندانه خشونت و طنز.
داستان عامهپسند از چندین داستان کوتاه جنایی تشکیل شده که به شکل هوشمندانهای در هم تنیده شدهاند. فیلم داستان زندگی چند شخصیت را روایت میکند؛ وینسنت وگا و جولز وینفیلد (ساموئل ال. جکسون) دو آدمکش حرفهای هستند که برای یک رئیس مافیا کار میکنند. بوچ کولیدج (بروس ویلیس)، یک بوکسور که مجبور به فرار از شهر میشود، و میا والاس، همسر رئیس مافیا که وینسنت مأمور مراقبت از او میشود، از دیگر شخصیتهای کلیدی فیلم هستند. این فیلم با ساختار غیرخطی خود، تماشاگر را به سفری میان خشونت، طنز سیاه و تعلیق میبرد که در نهایت تصویری گیجکننده و ماندگار از زندگی جنایتکاران زیرزمینی لسآنجلس به جا میگذارد.
اوما تورمن در ابتدا نقش میا والاس را رد کرد، اما تارانتینو آنقدر مشتاق بود که این نقش را به او بسپارد که فیلمنامه را تلفنی برای او خواند تا او را قانع کند. تارانتینو در ابتدا قصد داشت فیلمی به نام Double V Vega بسازد که پیشدرآمدی بر داستان عامهپسند و سگهای انباری باشد و به شخصیتهای وگا بپردازد. اما این پروژه به دلیل افزایش سن بازیگران لغو شد.
ساخت فیلم با بودجهای بسیار کم انجام شد، و از 8 میلیون دلار هزینه ساخت، 5 میلیون دلار صرف حقوق بازیگران شد. این فیلم پس از اکران، موفقیتی فوقالعاده کسب کرد و بیش از 200 میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت.
سخن پایانیهر فیلمی که در این مطلب مرور کردیم، به نوعی ما را به سفری در دل تاریکی و روشنایی انسانیت برده است. از دنیای خشونت و جنایت گرفته تا اعماق اعتیاد و خیالات نابودکننده، هر فیلم داستانهای بیپردهای از زندگی را به تصویر میکشد. این آثار ما را نه تنها سرگرم کردهاند، بلکه فرصتی برای تأمل در مورد جنبههای پیچیده و تاریکتر وجود انسانی دادهاند.
سینما همیشه جایی بوده است که میتوان در آن آرزوها، کابوسها و واقعیتهای گاه تلخ زندگی را بررسی کرد. این سفر به دنیای فیلم های مواد مخدر، سفری است که گاه ما را به چالش میکشد، اما در نهایت بینش و درکی عمیقتر از جهان و خودمان به ما میبخشد. در انهای مطلب از شما دعوت میکنیم با رای دادن به آثار مورد علاقهتان در قسمت نظرسنجی سایت پاراج، نگاه خود به این عنواین را پر رنگ کنید. همیشه پاراجی بمانید و خدانگهدار.