بهترین فیلم های مافیایی که شما را به دنیای خلافکاران می برد
8.9/10
از کسی متنفری؟ از اعتمادت سو استفاده شد؟ فقط بکشش! این نگاه که شاید پایه و اساس دنیای گانگستری باشد باعث شده بهترین فیلم های مافیایی همیشه با چاشنی خشونت و بیرحمی همراه شوند.
در تاریخ سینما، برخی از برترین فیلمهای مافیایی توانستهاند با داستانهای گیرا، شخصیتپردازیهای عمیق و کارگردانیهای بینظیر، به آثار ماندگاری تبدیل شوند که نه تنها تماشاگران بلکه منتقدان را نیز مجذوب خود کردهاند. از شاهکارهای کلاسیکی مانند «پدرخوانده» که با کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا و بازی برجسته مارلون براندو و آل پاچینو، به عنوان یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ شناخته میشود، تا فیلمهای مدرنی مانند «مرد ایرلندی» که با تکنولوژی جوانسازی دیجیتال و بازیهای درخشان رابرت دنیرو، آل پاچینو و جو پشی، داستان پیچیدهای از زندگی جنایتکاران حرفهای را به تصویر میکشد. در این مقاله قرار است به اسم مارتین اسکورسیزی کاملا عادت کنید!
بهترین فیلم های گانگستری و مافیایی جهان
در این قسمت از مقاله میخواهیم در کنار آلبوم تصاویر، تیزر و پادکست شما را به جهان مافیا و گنگستر ببریم! همراه ما باشید تا داستانهای خلافکاران بزرگ را تماشا کنید. عنوان با حداقل اسپویل معرفی شدهاند. احتمالا برای شما هم حضور چند بازیگر خاص و کارگردان خاص سینما، از جمله جو پشی، آلپاچینو، رابرت دنیرو و مارتین اسکورسیزی جذاب باشد! پادشاهان بیبدیل جهان فیلم های مافیایی!
8.7/10
8/10
دوست دارید مسیر صعود یک گنگسر واقعی را از کف خیابان تا دل مافیا ببینید؟ در گوشهای از تاریکترین کوچههای نیویورک، داستانی از خیانت، خشونت و جاهطلبی روایت میشود؛ این همان «رفقای خوب» است، شاهکار مارتین اسکورسیزی که به عنوان یکی از بهترین فیلم های مافیایی تاریخ شناخته میشود.
فیلم داستان هنری هیل (ری لیوتا) را دنبال میکند، پسری که از نوجوانی وارد دنیای پرخطر مافیا میشود. تحت هدایت جیمی کانوی (رابرت دنیرو) و تامی دویتو (جوی پشی)، هنری به سرعت از یک دزد ساده به یک چهره مهم در دنیای زیرزمینی مافیا تبدیل میشود. جیمی هوشمند و محاسبهگر و تامی، مردی با رفتارهای انفجاری، هر دو تأثیر عمیقی بر زندگی هنری میگذارند. هنری هیل که زندگیاش مبنای کتاب و فیلم بود، گفته است که بازی جو پشی در نقش تامی دسیمونه ۹۰ تا ۹۹ درصد دقیق بود، با یک استثنای قابل توجه؛ تامی دسیمونه واقعی بدنی بسیار تنومند داشت.
صحنه "چطور من خندهدارم؟" بر اساس اتفاقی است که واقعاً برای جو پشی رخ داده است. هنگامی که پشی جوان در یک رستوران کار میکرد، ظاهراً به یک گانگستر گفته بود که او خندهدار است، تعریفی که با واکنش نه چندان مشتاقانهای مواجه شد. پشی این حکایت را به مارتین اسکورسیزی نقل کرد و او تصمیم گرفت که آن را در فیلم بگنجاند.
8.3/10
8/10
در تار و پود خاطرات و رازهای یک گانگستر یهودی، «روزی روزگاری در آمریکا» به کارگردانی سرجیو لئونه، یکی از شاهکارهای سینمای گانگستری است که تماشاگران را به عمق دنیای جنایت و خیانت میبرد.
داستان فیلم از سال ۱۹۳۳ آغاز میشود، زمانی که نودلز، پس از خیانت به دوستانش و مرگ آنها، در حال فرار است. در طول فیلم، از طریق فلشبکهای متعدد، ما به گذشته نودلز و دوستانش، از جمله مکس سفر میکنیم. در دهه ۱۹۲۰، نودلز و دوستانش به عنوان کودکان خیابانی در پایین شهر نیویورک، با انجام جرایم کوچک شروع به کار میکنند و به تدریج به یکی از گروههای مافیایی مهم تبدیل میشوند. داستان عشق نافرجام نودلز به دبورا، از جمله بخشهای احساسی و تأثیرگذار فیلم است.
اگر فکر میکنید فیلم بلند است، باید بدانید وقتی فیلمبرداری به پایان رسید، مدت زمان فیلم به هشت تا ده ساعت رسید. کارگردان سرجیو لئونه و تدوینگر نینو باراگلی فیلم را به حدود شش ساعت کوتاه کردند.
با وجود اینکه این فیلم امروزه طرفداران بسیاری دارد اما سایت مدیوم در باب این فیلم میگوید:
فیلم سه ساعت و ۴۹ دقیقهای کارگردان، که در گیشه شکست خورد و تقریباً منجر به ورشکستگی استودیو تولیدش شد، در سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳ فیلمبرداری و در سال ۱۹۸۴ اکران شد. این فیلم تمام عوامل موفقیت را داشت: رابرت دنیرو، نیویورک، موسیقی انیو موریکونه و یک داستان عالی.
9.2/10
8.9/10
شاهکار بعدی که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم فیلمی است که ستایش خود مافیا را به همراه داشته! پدر خوانده! بهترین فیلم مافیایی جهان.
فیلم داستان خانواده کورلئونه را روایت میکند که تحت رهبری دون ویتو کورلئونه (با بازی فراموشنشدنی مارلون براندو) اداره میشود. دون ویتو با هوشمندی و سیاستمداری خود، امپراتوریای در دنیای جنایت و فساد بنا کرده است. او با تمرکز بر روابط خانوادگی و وفاداری، کنترل و قدرت خود را حفظ میکند. اما وقتی دیگر خانوادههای مافیا پیشنهاد ورود به تجارت مواد مخدر را میدهند و دون ویتو آن را رد میکند، جنگی بیرحمانه برای بقا آغاز میشود.
در این میان، مایکل کورلئونه (با بازی آل پاچینو)، پسر کوچک خانواده که در ابتدا از تجارت خانواده دوری میجوید، به تدریج به مرکز داستان تبدیل میشود. او که قصد دارد زندگیای دور از فساد مافیایی داشته باشد، به خاطر حمله به پدرش وارد دنیای جنایت میشود. مایکل با گذر از مسیرهای پیچیده قدرت و انتقام، به رهبری خانواده کورلئونه میرسد و به یکی از بیرحمترین رهبران مافیا تبدیل میشود.
«پدرخوانده» نه تنها از لحاظ داستان و اجرا بینظیر است، بلکه در زمینه جوایز سینمایی نیز موفقیتهای چشمگیری کسب کرده است. این فیلم در سال 1973 برنده سه جایزه اسکار شد: بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای مارلون براندو و بهترین فیلمنامه اقتباسی برای فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو. همچنین، این فیلم در هفت رشته دیگر نیز نامزد شده بود، از جمله بهترین کارگردانی برای کاپولا و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای آل پاچینو، جیمز کان و رابرت دووال.
8.5/10
8.7/10
دوباره به بوستون برگردیم جایی که پلیس و مافیا در حال جاسوسبازی هستند. رفتگان یکی از بهترین فیلمهای جنایی-مهیج سینما است. این فیلم که بازسازیای از فیلم هنگکنگی «امور جهنمی» (Infernal Affairs) است، داستان پیچیدهای از خیانت و هویتهای مخفی را به تصویر میکشد.
فیلم در مورد دو شخصیت اصلی است: بیلی کاستیگان که پلیسی مخفی در دنیای جنایتکاران است و کالین سالیوان که جاسوسی برای مافیای ایرلندی به رهبری فرانک کاستلو در نیروی پلیس است...
جالب است بدانید لئوناردو دیکاپریو شخصیت خود را در فیلم عنوان کسی که در یک "حمله پانیک مدام و ۲۴ ساعته" است، توصیف کرده. همچنین صحنه تک به تک خود با جک نیکلسون را "یکی از بهیادماندنیترین لحظات زندگیاش" مینامد!
8.3/10
9/10
صورت زخمی، ساخته برایان دیپالما و با بازی بینظیر آل پاچینو در نقش تونی مونتانا، یکی از برجستهترین فیلمهای جنایی دهه ۱۹۸۰ است که به عنوان یک اثر کلاسیک شناخته میشود. این فیلم که بازسازی از نسخهای قدیمیتر در سال ۱۹۳۲ است، داستان مهاجر کوبایی، تونی مونتانا، را روایت میکند که با بلندپروازی و خشونت بیحد خود، به سلطان قاچاق کوکائین در میامی تبدیل میشود.
فیلم صورت زخمی به خاطر نمایش بیپردهاش از خشونت، فساد و سقوط اخلاقی در دنیای جنایتکاران، در زمان اکران با واکنشهای متفاوتی روبرو شد. برخی منتقدان آن را به خاطر خشونت افراطی و زبان تندش محکوم کردند، اما با گذشت زمان، این فیلم جایگاه خود را به عنوان یکی از ماندگارترین آثار سینمای گانگستری تثبیت کرد. داستان فیلم به شکلی بیرحمانه، جاهطلبی و سقوط تونی را در دنیایی که به هیچچیز جز قدرت و پول ارزش نمیدهد، به تصویر میکشد.
جالب است بدانید در صحنهای که تونی و الویرای در کادیلاک نشستهاند و در نمایندگی خودرو هستند، آل پاچینو به طور مخفیانه کلاهی که میشل فایفر به سر داشت را در حالی که او به طرف دیگری نگاه میکرد، روی سر خود میگذارد. این حرکت در فیلمنامه نوشته نشده بود. وقتی الویرا برمیگردد و تونی را با کلاه میبیند، واکنش خندهدار و طبیعی او کاملاً واقعی بود. با این حال، میشل فایفر با مهارت در نقش خود باقی ماند و یک دیالوگ بداهه گفت. برایان دی پالما، کارگردان فیلم، تصمیم گرفت این صحنه غیرمنتظره را در فیلم نگه دارد تا نشان دهد که الویرا به تدریج به مونتانا نزدیکتر و گرمتر میشود.
7.2/10
7/10
درباره دانهدرشتها حرف زدیم سری هم به خلافکاران خوردهپا بیاندازیم. در دل محلههای قدیمی نیویورک، جایی که خیابانها پر از سایههای جنایت و گناه است، «خیابانهای پایین شهر» یکی از فیلم های مافیایی محبوب دهه ۷۰ میلادی است. این فیلم به زیبایی زندگی پیچیده و پر تنش خلافکاران کوچک را به تصویر میکشد و نگاهی عمیق به مفاهیم گناه و رستگاری دارد.
داستان فیلم حول شخصیت چارلی میچرخد، جوانی که در تلاش است تا بین وظایف مذهبی و اخلاقی خود و زندگی جنایتکارانهای که در پیش گرفته، تعادلی پیدا کند. او به دوست خود، جانی بوی که شخصیتی ناپایدار و خودویرانگر دارد، وابسته است. جانی بوی، با بازی برجسته دنیرو، نمایشی از خشونت و بینظمی است که به خوبی طبیعت ناپایدار او را نشان میدهد.
جالب است بدانید کارگردان پدرخوانده، فرانسیس فورد کاپولا به بودجه فیلم کمک مالی کرد. تغییر عنوان از "فصل جادوگر" به "خیابانهای پایین شهر" از یک نقل قول از ریموند چندلر الهام گرفته شد: "مردی باید از این خیابانهای بد عبور کند." جِی کاکس، منتقد فیلم، این تغییر را به مارتین اسکورسیزی پیشنهاد داد، که در ابتدا آن را پرمدعا یافت، اما در نهایت پذیرفت که این عنوان موثر است.
7.6/10
7/10
از فعالیتهای مافیای روسیه چه میدانید؟ در فیلم «قولهای شرقی» ما به دنیای تاریک و پیچیده مافیای روسیه در لندن وارد میشویم. این فیلم، داستان آنا، یک ماما است که پس از مرگ یک دختر جوان روسی در هنگام زایمان، تصمیم میگیرد خانواده نوزاد را پیدا کند. تنها سرنخهای او، دفترچه خاطرات دختر و یک کارت تجاری از یک رستوران مجلل به نام ترانس-سیبریان است. این جستجو، آنا را به دنیای زیرزمینی و خطرناک مافیای روسیه میکشاند.
نیکولای که راننده و فرد معتمد سیمیون، رهبر بیرحم مافیا است، در این مسیر نقش مهمی ایفا میکند. نیکولای که خود شخصیتی مرموز و دوپهلو است، بین وظایفش در مافیا و احساساتش نسبت به آنا گرفتار میشود.
صحنههای خشونتآمیز فیلم، به ویژه صحنهی مبارزه در حمام ترکی، به یادماندنی و بحثبرانگیز هستند و نشان از توانایی کراننبرگ در خلق لحظات بصری قدرتمند دارند.
فیلم توانسته در سایت روتن تومتو آمار حدودا 83 درصدی از مخاطبان و 89 درصدی از منتقدان به دست بیآورد. اگر به فیلمهایی مانند تاریخچه خشونت (A History of Violence) علاقه دارید این فیلم برای شماست!
8.2/10
8/10
به لاس وگاس برویم جایی که نور چراقها هیچوقت خاموش نمیشود. در کازینو، داستان پر پیچ و خم و هیجانانگیزی از دنیای پر زرق و برق و در عین حال تاریک لاس وگاس به تصویر کشیده میشود. فیلم که بر اساس کتابی از نیکلاس پیلیجی ساخته شده، زندگی سم "ایس" روثشتاین، یک قمارباز برجسته که توسط مافیا برای مدیریت کازینوی تانجییرز انتخاب شده است، را روایت میکند.
همه چیز از دهه ۷۰ آغاز میشود، زمانی که سم با مهارت و دقت بالا، کازینو را به یکی از پرسودترین مؤسسات لاس وگاس تبدیل میکند. در این میان، نیکی سانتورو، دوست دوران کودکی سم، وارد لاس وگاس میشود و با خشونت و بیرحمیاش، توجهها را به خود جلب میکند. از سوی دیگر، سم عاشق جینجر مککنا یک دختر دلال زیبا و باهوش است و با او ازدواج میکند. اما جینجر همچنان در رابطه خود با دوستپسر قدیمیاش، لستر دایموند است.....
یکی از نقاط قوت فیلم، صحنههای خشونتآمیز و واقعگرایانه است که به یادماندنیترین صحنهها، شامل صحنه معروف شکنجه با استفاده از گیره است که نیکی اجرا میکند.
فیلم گافهای جالبی نیز دارد که مخاطبان سایت IMDB به آن اشاره کردهاند از جمله اینکه بعد از زخمی شدن، سم از سمت پا در آمبولانس قرار داده میشود. افراد به طور معمول از سمت سر در آمبولانس قرار داده میشوند، زیرا بیشتر تجهیزات نظارتی در قسمت جلوی آمبولانس قرار دارد.
8.3/10
8/10
اولین ساخته بلند کارگردان بزرگ تارانتینو در لیست بهترین فیلم های مافیایی قرار دارد! در دنیای جرم و جنایت، فیلم «سگهای انباری» به عنوان یکی از فیلم های گنگستری معروف دهه ۹۰ میلادی شناخته میشود. این فیلم با استفاده از روایتی غیرخطی و دیالوگهای تیز و پر از شوخیهای تلخ، داستان یک سرقت جواهرات که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میرود را به تصویر میکشد.
فیلم با صحنهای در یک کافیشاپ آغاز میشود، جایی که شخصیتهای اصلی در حال گفتگو و شوخی هستند. پس از این صحنه، به روایت اتفاقات پس از سرقت ناکام میپردازد، زمانی که بازماندگان سرقت در یک انبار گرد هم میآیند و شروع به شک و تردید نسبت به یکدیگر میکنند.
یکی از نقاط قوت این فیلم، سبک خاص و منحصربهفرد تارانتینو است که در آن از ارجاعات فراوان به فرهنگ پاپ و فیلمهای قدیمی استفاده شده است. این سبک، تارانتینو را به یکی از برجستهترین کارگردانان نسل خود تبدیل کرد و راه را برای آثار بعدی او هموار ساخت.
از سختیهای ساخت فیلم بگوییم، بودجه فیلم آنقدر پایین بود که از بسیاری از بازیگران خواسته شد تا لباسهای خود را به عنوان لباس صحنه بیاورند؛ بهویژه جاکت ورزشی کریس پن. کت و شلوارهای سیاه معروف بهطور رایگان توسط طراح لباس تأمین شد، زیرا او عاشق ژانر فیلمهای جنایی آمریکایی بود.
6.9/10
6/10
حضرت جانیدپ در یکی از نقشهای منفی خودش! بازیگری که برای مدتها نام جذابترین هالیوود را یدک میکشید در این فیلم دشمن ملت است! در فیلم «دشمنان ملت» داستان پرهیجان و واقعی جان دیلینجر، یکی از مشهورترین جنایتکاران دهه ۳۰ میلادی، به تصویر کشیده شده است. این فیلم که بر اساس کتابی از برایان بورو ساخته شده، به خوبی توانسته است دنیای جرم و جنایت دوران رکود بزرگ آمریکا را به نمایش بگذارد. و یکی از فیلم های گانگستری خوب جهان باشد!
جان دیلینجر به عنوان یک سارق بانک بیباک و فراری، با جادوی جذابیت و اعتماد به نفسی بینظیر، به کابوس نیروهای امنیتی و قهرمان مردم عادی تبدیل شده است. مایکل مان با دقت و وسواس به جزئیات، فیلم را در مکانهای واقعی حادثهها فیلمبرداری کرده است، از جمله زندان کرون پوینت که دیلینجر از آن فرار کرده بود، و لژ لیتل بوهمیا، جایی که دیلینجر مدتی مخفی شده بود.
در مقابل، کریستین بیل نقش ملوین پرویس، مأمور سرسخت افبیآی را بازی میکند که مصمم است دیلینجر را دستگیر کند.
اگه به فیلمهایی مانند گنگستر آمریکایی علاقه دارید این فیلم کاملا برای شما ساخته شده است.
7.8/10
8/10
مافیا وقتی از کسی بدش بیآید چه کار میکند؟ درست است قتل و برای این قتل به چه چیزی نیاز است؟ یک حرفهای! مرد ایرلندی مافیایی ترین فیلم جهان در سالهای اخیر است که داستان زندگی فرانک شیرن، یک کهنهسرباز جنگ جهانی دوم و قاتل حرفهای برای مافیای ایتالیایی را روایت میکند. فیلم بر اساس کتاب «شنیدم خانهها را رنگ میکنی» نوشته چارلز برنت ساخته شده و بازیگران بزرگی همچون رابرت دنیرو، آل پاچینو و جو پشی در آن حضور دارند.
فیلم از طریق فلشبکها و روایت غیرخطی، داستان زندگی فرانک شیرن را بازگو میکند که از یک راننده کامیون ساده به یکی از مهمترین اعضای مافیای بوفالینو تبدیل میشود. ارتباط نزدیک او با جیمی هوفا، رئیس قدرتمند اتحادیه تیمسترز، و در نهایت نقشش در ناپدید شدن هوفا، محور اصلی داستان است.
استفاده از تکنولوژی جوانسازی دیجیتال برای نمایش نسخههای جوانتر شخصیتها، گرچه مورد بحث و جدل بود، به عنوان یک نوآوری در سینما مورد توجه قرار گرفت. جالب است بدانید خانهای که در ابتدای فیلم ظاهر میشود، همان خانهای است که در فیلم "رفقای خوب" (1990) نیز دیده میشود.
سخن پایانی:فیلم های مافیایی با ترکیب داستانهای پیچیده، شخصیتپردازیهای قوی و صحنههای نفسگیر، توانستهاند جایگاه ویژهای در تاریخ سینما پیدا کنند. این ژانر، با به تصویر کشیدن دنیایی که در آن مرز بین خیر و شر محو میشود، مخاطبان را به سفری هیجانانگیز و پر از تناقضهای اخلاقی میبرد. هر کدام از این فیلمها با روایت داستانهایی از قدرت، خیانت و وفاداری، توانستهاند تأثیر عمیقی بر بینندگان خود بگذارند.
اگر شما هم به فیلم مافیایی علاقه دارید و فیلمی را میشناسید که در لیست ما قرار ندارد، لطفاً در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید. دیدگاهها و پیشنهادات شما میتواند به ما کمک کند تا لیست بهتری از بهترین فیلم های مافیایی جهان تهیه کنیم. منتظر نظرات شما هستیم!
در پایان مقاله از شما دعوت می کنیم که در نظرسنجی بهترین فیلم های مافیایی و گنگستری تاریخ شرکت نمایید. نظرهای شما تاثیرات مثبتی در آشنایی دیگران با فیلمها مورد علاقهتان و سلیقه مافیاییتان دارد، همچنین به ما کمک میکند فیلمهای بیشتری را بر اساس نظراتتان به دیگران معرفی کنیم. همیشه پاراجی بمانید و خدانگهدار.