بهترین فیلم های دیزنی؛ تجربه ورود به جهان های دیگر
0/10
اگر میخواهید از دریچه دنیاها عبور کنید هیچ چیز مناسبتر از بهترین فیلم های دیزنی نمیتواند راهنمای شما باشد. کمتر نامی وجود دارد که به اندازه دیزنی بتواند جادو و زیبایی را روی پرده نقرهای بیآورد. شرکتی که سالهاست با تولید آثار بینظیر، قلبها را تسخیر کرده و لحظات فراموشنشدنی را برای همه ما رقم زده است.
دیزنی همواره در خط مقدم خلق لحظات جادویی و بهیادماندنی بوده است. از افسانههای کلاسیک گرفته تا ماجراجوییهای نوین، این شرکت توانسته تماشاگران را به دنیایی پر از شگفتی ببرد. والت دیزنی با ترکیبی از داستانهای قوی، شخصیتهای قابل لمس، و جلوههای بصری خیرهکننده، هر بار مخاطبانش را مسحور میکند. اینجا هستیم تا بهترینهای این جهان سینمایی را معرفی کنیم؛ فیلمهایی که نه تنها در زمان خودشان موفق بودهاند، بلکه تأثیرات عمیقی در فرهنگ عامه و خاطرات کودکی ما داشتهاند. شاید اطلاع نداشتید برخی از این عناوین ساخت دیزنی است و شاید اسم برخی از آنها را بارها شنیدهاید.
بهترین فیلم های سینمایی دیزنی
در این قسمت قصد داریم عناوینی بینظیر را که از استودیوی والت دیزنی بیرون زده معرفی کنیم. در کنار معرفیها آلبوم عکسی زیبا از فیلم، تریلرهای فیلم و پادکستی جذاب با اطلاعات تکمیلی برای شما در نظر گرفته شده است که میتوانید از آنها لذت ببرید. اگر جای خالی عنوانی را در مقاله حس کردید حتما در کامنتها عنوان آن را برای ما بنویسید همچنین با نظردهی درباره عناوین ما را در بهتر شدن برای شما همراهی کنید.
4.2/10
7/10
اگر کارتنهای قدیمی را دیده باشید همیشه یک سوال برایتان بیپاسخ مانده ضد قهرمانی که پشت به دوربین گربهای خندان را نوازش میکرد که بود؟ خوب یا بد فیلم کاراگاه گجت آمده تا این سوال را پاسخ دهد.
سایت نقد فیلم راجربرتز در این باره میگوید:
کارآگاه گجت یک کارتون محبوب دهه ۱۹۸۰ بود که من هیچ وقت ندیدم. حالا یک نسخه واقعی و پیشرفته از آن ساخته شده که باعث شده طرفداران گجت در اینترنت عصبانی شوند، چون نمیخواهند چهره دکتر کلاو را ببینند. آنها میگویند اگر دکتر کلاو در کارتون دیده نمیشد، حالا هم دیدن او، حتی با بازی روپرت اورت، جالب نیست. شاید روپرت اورت هم با آنها موافق باشد، چون تا قبل از این فیلم موفقیتهای زیادی داشت.
کاراگاه گجت یک تجربه سینمایی جذاب و پر از هیجان است که ما را به دنیای کاراگاه محبوب و نیمهرباتیک میبرد. این فیلم با بازی متیو برودریک در نقش جان براون، یک نگهبان امنیتی که پس از یک حادثه شدید تبدیل به کاراگاه گجت میشود، داستانی پر از فناوریهای عجیب و مأموریتهای پرخطر را روایت میکند.
این فیلم توانست رتبه 18 ام فروش در سال 1999 را به دست آورد که البته با توجه به حضور عنوانی مثل حس ششم (The Sixth Sense) که یکی از پرفروش ترین فیلم های والت دیزنی همان سال بود (رتبه دوم فروش سال) کاملا زیر سایه قرار گرفته.
این فیلم با الهام از سریال انیمیشنی دهه ۸۰، تماشاگران را به دنیای پر از ابزارهای عجیب و غریب و دشمنان خطرناک میبرد. شخصیت دکتر کلاو، با بازی روپرت اورت، به عنوان دشمن اصلی گجت، با نقشههای شیطانیاش، به جذابیت و هیجان فیلم افزوده است. یکی از نکات جالب این فیلم، حضور دن آدامز، صداپیشه اصلی کاراگاه گجت در سریال ۱۹۸۳، به عنوان صداپیشه سگ کاراگاه گجت (Brain) در تیتراژ پایانی است.
5.6/10
10/10
برای عنوان بعدی یکی از بهترین فیلم های دیزنی انسانی (دیزنی تعداد بالایی لایو اکشن در باره حیوانات دارد) سری به کالکشن تخصصی دیزنی میزنیم، رقص، موزیک و تین ایجرها. فیلم موزیکال دبیرستان از آن دسته عنوانهاست که شما را به حال و هوای مدرسههای آمریکا میبرد.
این اثر یک فیلم موزیکال تلویزیونی محصول سال ۲۰۰۶ است که داستان تروی بولتون، کاپیتان تیم بسکتبال دبیرستان ایست های، و گابریلا مونتز، یک دانشآموز باهوش و جدید را روایت میکند. این دو نفر با یکدیگر در یک مهمانی کارائوکه در شب سال نو آشنا میشوند و علاقه مشترکشان به موسیقی آنها را به چالش جدیدی میکشاند: شرکت در مسابقه موسیقی دبیرستان.
تروی، با بازی زک افران، و گابریلا، با بازی ونسا هاجنز، باید بر موانع و فشارهای اجتماعی غلبه کنند تا بتوانند در کنار هم در مسابقه موسیقی دبیرستان شرکت کنند. این فیلم با ارائه پیامهایی درباره پذیرش خود و دیگران، اهمیت دوستی و تعقیب رویاها، توانسته است قلب میلیونها نفر را تسخیر کند.
تولید یک موزیکال با توجه به همه عناصر درگیر زمان زیادی برای ایجاد نیاز دارد. از ایجاد رقصهای کرئوگرافی تا نوشتن آهنگها و نُتها، تهیهکنندگان کارهای زیادی برای زنده کردن این داستان داشتند. به قدری که به نام واقعی فیلم توجه زیادی نشد.
نام موزیکال دبیرستان به عنوان جایگزینی برای فیلمنامه انتخاب شد. با وجود عنوان ساده و کمجذابیت، نویسندگان قصد داشتند نام را تغییر دهند تا بهتر به دل داستان بخورد. جالب اینجاست که این تغییر هرگز اتفاق نیفتاد. تا زمانی که فیلمبرداری برای کل فیلم به پایان رسید، کسی ایدهای برای عنوان فیلم نداشت. تهیهکنندگان مجبور شدند به نام ابتدایی و کمجذابیت بسنده کنند.
یکی دیگر از حقایق جالب درباره موسیقی این فیلم این است که صدای خوانندگی زک افران در این فیلم، به جز چند جمله کوتاه، توسط درو سیلی که برای نقش تروی تست داده بود، اجرا شده است. دلیل این امر این بود که صدای طبیعی افران برای نقش مناسب نبود و تهیهکنندگان میخواستند صدای تروی برای این نقش داشته باشند. اما در دنبالههای بعدی این فیلم، تمامی موسیقیها به طور خاص برای صدای افران تنظیم شده بودند.
6.3/10
6/10
یکی از تخصصهای دیزنی سفر به جهانهای جادویی است. چه از داخل یک کمد باشد یا با یک گردباد، هر لحظه ممکن است کاراکتر اصلی خودش را در میان جهانی فانتزی پیدا کند. اوز بزرگ و قدرتمند یک فیلم ماجراجویی فانتزی است که در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی سم ریمی ساخته شده است. این فیلم به عنوان پیشدرآمدی بر فیلم کلاسیک جادوگر شهر اوز از سال ۱۹۳۹، داستان اسکار دیگز، یک شعبدهباز کوچکزمانی در کانزاس سال ۱۹۰۵ را روایت میکند که به طور ناگهانی به سرزمین جادویی اوز منتقل میشود.
اسکار دیگز، با بازی جیمز فرانکو، یک هنرمند کلاهبردار و بیپروا است که پس از فرار از دست یک مرد قوی هیکل در سیرک، با استفاده از یک بالون هوای گرم به درون یک گردباد کشیده میشود و در سرزمین اوز فرود میآید. در آنجا، او با سه جادوگر، تئودورا (میلا کونیس)، ایوانورا (ریچل وایس)، و گلینا (میشل ویلیامز) روبرو میشود و باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد یک فرد خوب باشد یا یک فرد بزرگ و قدرتمند.
یکی از نکات جالب فیلم این است که در آغاز فیلم، اسکار با سیرک برادران بوم کار میکند که به نویسنده اصلی سری کتابهای اوز، ال. فرانک بوم، اشاره دارد. همچنین، در فیلم به شخصیت مرد آهنی (Tin Man) که یکی از همراهان دوروتی در فیلم اصلی بود، اشاره مستقیمی نمیشود، اما کاراکترهای دیگری همچون تینکرها که به کار با آهن مشغول هستند، به طور ضمنی به او اشاره دارند.
از جمله ایرادات فیلم میتوان به تناقضاتی در برخی صحنهها اشاره کرد، مانند تغییر ناگهانی پاشنههای کفش تئودورا در هنگام فرار از محل حادثه. این مسائل باعث ایجاد ناپیوستگیهای کوچک در فیلم شده است.
با حدود 234 میلیون دلار فروش در سال اکران این فیلم توانست رتبه نهم باکس افیس سال 2013 را به دست آورد.
6.4/10
7/10
به یکی از بهترین عناوین در فیلم های دیزنی پرنسسی انسانی رسیدیم البته نه پرنسسی از دل قصهها و تاریخ دوردست، دختری از همین دورهها! فیلم دفتر خاطرات شاهدخت داستان میا ترموپولیس، یک دختر نوجوان ساده و نادیده گرفته شده در مدرسه را روایت میکند که ناگهان متوجه میشود وارث تاج و تخت یک کشور اروپایی به نام جنوویا است.
میا، با بازی درخشان آن هاتاوی، زندگی روزمرهاش به یک چالش بزرگ تبدیل میشود. او باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد این مسئولیت بزرگ را قبول کند یا نه. همراه با کمکهای مادربزرگ سلطنتیاش، کلاریس رنالدی، با بازی جولی اندروز، میا تحت آموزشهای مختلف قرار میگیرد تا برای زندگی جدیدش آماده شود.
یکی از صحنههای بهیادماندنی فیلم زمانی است که میا تصادفاً در صحنهای از فیلم در بلچرز سُر میخورد. آن هاتاوی واقعاً روی یک لکه آب لیز خورد و کارگردان، گری مارشال، این صحنه را آنقدر بامزه دید که در نسخه نهایی فیلم قرار داد. همچنین، در صحنهای دیگر که میا دست یک مرد را به طور تصادفی آتش میزند، آبسردکنی که قرار بود شعلهها را خاموش کند کار نکرد و آن هاتاوی با وحشت لیوان آب را روی آتش ریخت، که این حرکت نیز در فیلم نهایی باقی ماند.
خاطرات شاهزاده اولین نقش سینمایی آن هاتاوی بود و با توجه به اینکه این نقش اصلی در یک فیلم پرفروش دیزنی بود، این خیلی چشمگیر است. اما او چگونه این نقش را گرفت؟ معلوم است که تست بازیگری او لحظاتی غیرمعمول داشت که باعث شد نقش را بگیرد. در حالی که مطمئناً بازی هاتاوی تأثیری بر کارگردان گری مارشال گذاشته بود، او به یاد میآورد که در تست بازیگری، خیلی عصبی شدم و از روی صندلی افتادم، و فکر میکنم این همان چیزی بود که او بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت. چه حادثه خوشایندی!
6.4/10
8/10
جانیدپ را یک سرخپوست دست راست(ساید کیک) کنیم، مفهوم ابرقهرمان را هم به غرب وحشی اضافه کنیم، چه چیزی به دست میآید؟ رنجر تنها یکی از بهترین فیلم های سینمایی دیزنی محصول سال ۲۰۱۳، به کارگردانی گور وربینسکی، یک فیلم ماجراجویی حماسی است. جان رید، پس از اینکه به عنوان یک رنجر تازه کار به همراه برادرش به دنبال جنایتکار معروف، بوچ کاوندیش، میرود، در یک کمین توسط کاوندیش و گروهش به شدت مجروح میشود. تونتو او را نجات میدهد و باور دارد که جان به عنوان یک روح راهرو قادر به کشته شدن نیست و باید با پوشیدن ماسک و استفاده از گلولههای نقرهای که از نشانهای رنجرهای کشته شده ساخته شده، به مبارزه با شرارت بپردازد.
در این مسیر، جان و تونتو با چالشهای فراوانی روبرو میشوند. از جمله این چالشها، نجات همسر و فرزند برادر جان از دست کاوندیش و همدستانش، و مقابله با توطئههای لاتهام کول، تاجر بیرحمی که به دنبال کنترل راهآهن و استخراج نقره برای دستیابی به قدرت بیشتر است.
فیلم با بازی آرمی همر در نقش جان رید و جانی دپ در نقش تونتو، به مخاطبان تجربهای پر از اکشن و تعقیب و گریزهای هیجانانگیز ارائه میدهد. جانی دپ با ایفای نقش تونتو، ترکیبی از شوخطبعی و جدیت را به شخصیت خود میبخشد که او را به یکی از نقاط قوت فیلم تبدیل کرده است.
یکی از صحنههای برجسته فیلم، حادثهای است که در آن جانی دپ از اسب خود سقوط میکند. اسب او، اسکاوت، به طرز ماهرانهای از روی او میپرد تا از آسیب جدی جلوگیری کند، و جانی دپ تنها با جراحات جزئی مواجه میشود. داستان فیلم در قالب یک روایت از سال ۱۹۳۳، زمانی که یک پسر جوان به داستانهای تونتو گوش میدهد، بیان میشود. این تکنیک روایتگری به فیلم عمق بیشتری میبخشد و به تماشاگران اجازه میدهد تا از دیدگاه تونتو به ماجراهای رنجر تنها نگاه کنند.
6.9/10
9/10
داخل کمد لباس چه چیزهایی پیدا میشود؟ چند دست لباس نو، چندتایی کفش و وسایل اضافه اتاق اما اگر صاحب کمد یکی از فیلم های والت دیزنی باشد داخل آن جهانی فانتزی، جادوگری برفی، موجودات عجیب و یک شیر افسانهایست! سرگذشت نارنیا: شیر، جادوگر و جالباسی بر اساس رمان کلاسیک سی. اس. لوئیس ساخته شده و داستان چهار خواهر و برادر به نامهای پیتر، سوزان، ادموند و لوسی پیونسی را روایت میکند که از جنگ جهانی دوم به روستایی دورافتاده فرستاده میشوند و در خانه پروفسور کرک، از طریق یک جالباسی وارد دنیای جادویی نارنیا میشوند.
در نارنیا، لوسی که اولین بار به این دنیای جادویی پا میگذارد، با آقای تامنس، یک فون، آشنا میشود. تامنس به لوسی میگوید که نارنیا توسط جادوگر سفید به زمستانی ابدی محکوم شده است. جادوگر سفید، ادموند را فریب میدهد تا خواهر و برادرانش را به او تحویل دهد. اما پس از پیوستن بقیه به لوسی در نارنیا و دیدار با بیورهای سخنگو، میآموزند که شیر بزرگ و شگفتانگیز به نام اصلان در حال بازگشت است تا نارنیا را از ظلم و ستم جادوگر سفید نجات دهد.
روزنامه گاردین در مقاله ای به این فیلم اشاره میکند و میگوید:
اقتباس اندرو آدامسون از کتاب کلاسیک شیر، جادوگر و کمد لباس اثر سی. اس. لوئیس، که شش دنباله با کاهش تدریجی علاقه و قدرت به آن اضافه شد، به یک پیروزی بزرگ تبدیل شده است. فیلم از نظر بصری خیرهکننده است، بازیگران به طرز فوقالعادهای انتخاب شدهاند، کارگردانی با ذکاوت و طنز و هیجان در فیلم به خوبی ترکیب شده است. این فیلم کتاب باریک لوئیس را به یک تجربه بصری غنی و جسورانه تبدیل کرده است که در عین حال، ارتباطات انسانی را حفظ میکند. به نظر من، نمیتوانست بهتر از این ساخته شود. شاید مل گیبسون ترجیح میداد که اسلان به مدت ۳۰ دقیقه قبل از رویداد اصلی با سیمهای خاردار شلاق بخورد، اما آدامسون با ظرافت و مهارت آن را مدیریت کرده است.
7.1/10
6/10
دیزنی در فیلم های ورزشی هم ورود داشته البته نه هر نوع ورزشی عنوان بعدی که میخواهیم آنرا معرفی کنیم در مورد بوکس است. بوکسی که به جای انسانها رباتها در آن مشت میزنند و مبارزه میکنند. فولاد ناب یک فیلم علمیتخیلی و ورزشی است که در سال ۲۰۱۱ به کارگردانی شاون لوی ساخته شده و داستانی احساسی و مهیج از رابطه پدر و پسر را در دنیای آیندهای که رباتها جایگزین بوکسورهای انسانی شدهاند، روایت میکند. با بازی هیو جکمن در نقش چارلی کنتون، یک بوکسور بازنشسته که اکنون در حاشیههای این ورزش فعالیت میکند، فیلم ما را به دنیایی پر از رقابت و ماشینهای غولپیکر میبرد.
چارلی کنتون، که روزگاری بوکسوری موفق بود، حالا با هدایت رباتهای مبارز سعی در ادامهی زندگی دارد. اما زمانی که پسر نوجوانش، مکس (داکوتا گویو)، به طور غیرمنتظرهای وارد زندگیاش میشود، همه چیز تغییر میکند. مکس یک ربات قدیمی و فرسوده به نام اتم را در یک محل دفن زباله پیدا میکند و به چارلی اصرار میکند که این ربات میتواند دوباره به میدان مبارزه بازگردد.
با همکاری یکدیگر، چارلی و مکس اتوم را تعمیر و آموزش میدهند تا بتواند در مسابقات رباتها شرکت کند.
فیلم فولاد ناب با جلوههای ویژه برجسته و استفاده از ترکیب رباتهای واقعی و CGI، تماشاگران را به دنیایی واقعگرایانه و هیجانانگیز میبرد. هر ربات برای برخی صحنهها به صورت واقعی ساخته شده و توسط بیش از بیست عروسکگردان کنترل میشد.
هر روبات در فیلم دارای ظاهر، شخصیت و طرح رنگی خاصی است و ارتفاعشان از ۷ فوت و ۶ اینچ تا ۸ فوت و ۵ اینچ متغیر است. به جز یک روبات دو سر با نام شهرهای دوقلو، همه روباتها بر اساس فرم انسانی طراحی شدهاند. همچنین جالب است بدانید شوگر ری لئونارد به عنوان مشاور بوکس فیلم و برای آموزش هیو جکمن برای حضور در رینگ استخدام شد.
7.1/10
2/10
همیشه که نمیشود از این دنیا به دنیای فانتزی سفر کنیم. گاهی هم در فیلم های دیزنی پرنسسی از دنیای دیگر به جهان ما میآید. افسون زده، فیلمی محصول سال ۲۰۰۷ به کارگردانی کوین لیما، با ترکیبی از انیمیشن و بازیگری زنده، داستان جادویی جیزل را روایت میکند که از سرزمین افسانهای آندلاسیا به دنیای واقعی نیویورک سیتی منتقل میشود. جیزل، که توسط ایمی آدامز به تصویر کشیده شده، با روحیهای معصوم و قلبی پاک، به دنبال یافتن عشق حقیقی خود در دنیایی که به نظر میرسد هیچ جایی برای افسانهها ندارد، میگردد.
جیزل، شاهزادهخانمی است که در دنیای انیمیشنی آندلاسیا زندگی میکند و رویای یافتن شاهزادهای که او را به خوشبختی ابدی برساند، در سر دارد. اما وقتی که با شاهزاده ادوارد (با بازی جیمز مارسدن) آشنا میشود و قرار است با او ازدواج کند، ملکه شرور ناریسیا (با بازی سوزان ساراندون) او را به دنیای واقعی نیویورک سیتی میفرستد تا از ازدواج آنها جلوگیری کند. در این دنیای جدید، جیزل با وکیلی به نام رابرت (با بازی پاتریک دمپسی) و دخترش مورگان آشنا میشود و به تدریج به واقعیتهای زندگی و عشق حقیقی پی میبرد.
یکی از نکات جالب این فیلم، ترکیب منحصربهفرد انیمیشن کلاسیک دیزنی با دنیای واقعی است. این ترکیب بهویژه در صحنههای ابتدایی فیلم که در دنیای انیمیشنی جریان دارد و سپس با ورود جیزل به نیویورک سیتی به بازیگری زنده تبدیل میشود، به خوبی به نمایش گذاشته شده است.
فیلم افسون زده با بهرهگیری از موسیقی زیبای آلن منکن و ترانههای استیون شوارتز، روحیهای شاد و جادویی را به مخاطبان القا میکند. این موسیقیها نه تنها به ایجاد حس و حال فیلم کمک میکنند بلکه به عنوان یک ادای احترام به فیلم های کلاسیک دیزنی نیز عمل میکنند.
7.3/10
8/10
یکی دیگر از تخصصهای دیزنی ساخت فیلمهایی است که با حضور حیوانات قلب شما را به دست میآورد برای عنوان بعدی به قطب میرویم جایی که چندین سگ جا مانده باید زنده بمانند! زیر هشت فیلمی محصول سال ۲۰۰۶ به کارگردانی فرانک مارشال است که با الهام از یک واقعه واقعی در سال ۱۹۵۸ در قطب جنوب ساخته شده است.
داستان با معرفی جری شپرد، راهنمای قطب جنوب و تیم سگهای سورتمهاش آغاز میشود. پس از وقوع یک حادثه خطرناک، جری و همکارانش مجبور به ترک آنتارکتیکا میشوند و سگها را به دلیل شرایط خطرناک و نبود امکانات نجات، به جا میگذارند. سگها، شامل مایا، مکس، شُرتی، ترومن، شَدو و باک، با تلاش و همکاری یکدیگر سعی میکنند در شرایط سخت قطب جنوب زنده بمانند. جری نیز در همین حین تلاش میکند تا راهی برای بازگشت به آنتارکتیکا و نجات سگهایش پیدا کند.
زیر هشت نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد. راجر ایبرت فیلم را به عنوان یک داستان موثر تحسین کرد و به نمایش واقعگرایانه سگها اشاره کرد که باعث ایجاد احساسی عمیق در بینندهها میشود. فیلم همچنین در سایتهای نقد فیلم مانند راتن تومیتوز آمار نمرههای خوبی دریافت کرده و به عنوان یک ماجرای دلگرمکننده و هیجانانگیز شناخته شده است.
مقاله ای که راجر ایبرت برای فیلم نوشته اینگونه به آن اشاره میکند که:
فکر میکنید پنگوئنها زندگی سختی دارند؟ حداقل آنها برای بقا در قطب جنوب تطبیق پیدا کردهاند. فیلم هشت درجه زیر صفر داستان ترسناک یک تیم سگکشی را روایت میکند که در بیرون یک ایستگاه تحقیقاتی، در حالی که انسانها به عجله محل را ترک میکنند، زنجیر شدهاند. راهنمایی که از این سگها استفاده کرده و آنها را دوست داشته، میخواهد بازگردد و آنها را نجات دهد، اما با مخالفت روبرو میشود: زمستان فرا رسیده و همه پروازها تا بهار لغو شدهاند. آیا سگها زنده میمانند؟ یا فیلم در بهار پایان مییابد، با راهنما که دعا میخواند بر سر هشت جسد بیجان سگها؟
8.1/10
10/10
به بهترین فیلم دیزنی رسیدیم! عنوانی که شروع یکی از بهترین فرنچایزهای تاریخ سینا بود! قهرمانی متفاوت که قلبها را به دست میآورد و داستانی زیبا که روی دریاها روایت میشود. "دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه" به کارگردانی گور وربینسکی و با بازیگری جانی دپ، جفری راش، اورلاندو بلوم و کیرا نایتلی، یکی از بهیادماندنیترین بهترین فیلمهای ماجراجویی قرن بیست و یکم است. این فیلم که در سال ۲۰۰۳ به اکران درآمد.
فیلم در قرن هجدهم در کارائیب آغاز میشود. جک اسپارو (با بازی جانی دپ) به بندر رویال میرسد تا کشتیای بدزدد و باربوسا (با بازی جفری راش) را شکست دهد. در همین حال، الیزابت سوان (با بازی کیرا نایتلی)، دختر فرماندار، توسط باربوسا ربوده میشود. ویل ترنر (با بازی اورلاندو بلوم)، آهنگری جوان که عاشق الیزابت است، به همراه جک اسپارو برای نجات او و متوقف کردن باربوسا به سفر میرود.
یکی از ویژگیهای برجسته فیلم، بازی خیرهکننده جانی دپ در نقش کاپیتان جک اسپارو است که با الهام از کیث ریچاردز از گروه رولینگ استونز، شخصیتی بامزه و غیرقابل پیشبینی خلق کرده است. این نقشآفرینی به قدری محبوب شد که دپ برای آن جوایز و نامزدیهای متعددی از جمله نامزدی جایزه اسکار و برنده جایزه انجمن بازیگران فیلم را کسب کرد.
"نفرین مروارید سیاه" توانست با استقبال گستردهای از سوی منتقدان و تماشاگران مواجه شود. این فیلم بیش از ۶۵۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت و به یکی از پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۰۳ تبدیل شد.
جالب است بدانید صحنهای که اورلاندو بلوم اجرای جانی دپ را تقلید میکند، توسط بلوم پیشنهاد شد که از تهیهکننده جری بروکهایمر خواست که آن را در فیلم بگذارد. بر اساس تفسیر نویسندگان فیلم بر روی دیویدی، ویل ترنر در واقع بهترین شمشیرزن فیلم است، باربوسا و فرمانده نوریگتون برابر هستند، و جک اسپارو بدترین است. در ابتدا، جانی دپ میخواست جک اسپارو بینی نداشته باشد و از چیزهای احمقانهای مثل فلفل و سرما خوردگی بترسد. دیزنی این ایده را رد کرد.
6.6/10
9/10
یک پزشک گیاه شناس، یک ناخدا، یک راک! همراه به دوان جانسون بر کشتی دیزی سوار شویم و وارد جهانی پر از عجایب شویم!
گشت و گذار در جنگل یک فیلم فانتزی و ماجراجویی است که به کارگردانی ژاومه کویت-سرا ساخته شده و بر اساس یکی از جذابترین و قدیمیترین جاذبههای پارکهای تفریحی دیزنی ساخته شده است.
داستان فیلم در سال 1916 آغاز میشود، زمانی که لیلی هوتون، که به دنبال یافتن یک درخت با گلهای جادویی است که میتواند هر بیماری را درمان کند، به همراه برادرش مکگرگور (با بازی جک وایتهال) به برزیل سفر میکند. آنها ناخدا فرانک وولف را استخدام میکنند تا آنها را به اعماق جنگلهای خطرناک آمازون هدایت کند. در این مسیر، آنها با خطرات طبیعی و ماورایی، از جمله یک شاهزاده آلمانی با نیتهای شیطانی، و گروهی از کنکیستادورهای نفرینشده، روبهرو میشوند.
فیلم با الهام از فیلمهای کلاسیک ماجراجویی مانند The African Queen ساخته شده است و پر از لحظات هیجانانگیز، طنز و جلوههای بصری زیباست. جالب است بدانید که دواین جانسون و امیلی بلانت در این فیلم رابطه بسیار خوبی دارند و حتی شایعاتی مبنی بر ساخت دنبالهای برای این فیلم منتشر شده است. علاوه بر این، موسیقی متن فیلم با همکاری جیمز نیوتن هاوارد و گروه Metallica، با استفاده از نسخهای از آهنگ "Nothing Else Matters"، به فضاسازی فیلم کمک زیادی کرده است.
سخن پایانیفیلمهای دیزنی با توانایی بینظیرشان در خلق دنیایی جادویی، سالهاست که قلبها را تسخیر کرده و لحظات فراموشنشدنی را برای تماشاگران در سراسر جهان رقم زدهاند. از داستانهای کلاسیک پر از افسانه و تخیل گرفته تا ماجراجوییهای نوین و هیجانانگیز، دیزنی همواره توانسته است مخاطبان خود را به دنیایی پر از شگفتی و زیبایی ببرد.
این فیلمها نه تنها برای سرگرمی بلکه برای انتقال پیامهای مهمی چون شجاعت، دوستی، عشق و امید ساخته شدهاند و به ما یادآوری میکنند که حتی در دنیای پیچیده و پر از چالش امروز، همیشه جایی برای جادو و زیبایی وجود دارد.
امیدواریم که با تماشای بهترین فیلم های دیزنی، شما نیز بتوانید به دنیایی جادویی و پر از ماجرا سفر کنید و لحظاتی شیرین و فراموشنشدنی را تجربه کنید. به یاد داشته باشید، در دنیای دیزنی، همه چیز ممکن است و هر داستانی میتواند به واقعیت تبدیل شود. اگر عنوانی میشناسید که باید در این لیست حضور پیدا کند با کامنت زدن برای ما در تکمیل مقاله همکاری کنید. همچنین میتونید با شرکت در نظرسنجی سایت پاراج در درخشیدن عناوین مورد علاقهتان سهیم باشید.