بهترین فیلم های فانتزی جهان که نباید از دست بدهید
0/10
جادو، شمشیر، تخیل، جهانهای متفاوت و رنگارنگ همه و همه چیزهایی هستند که فضای فیلم های فانتزی را تشکیل میدهند. از دندان دریایی تا شوالیه های مقدس با ما همراه باشید تا بهترین فیلم های فانتزی جهان را مرور کنیم.
قدم گذاشتن در جهان فیلم های فانتزی درست مانند گذر از دروازههای میان واقعیت و تخیل است. جایی که هیولاها جان میگیرند نژادهای مختلف به دنیا میآیند، جادوگرها سلطنت میکنند و ارواح در کنار انسانها شمشیر میزنند.
لیستی از بهترین فیلم های فانتزی جهان
در این قسمت عناوینی مختلفی از بهترین فیلم های جهان در ژانرها فانتزی را به شما معرفی میکنیم توجه کنید آثاری درخشان مانند جنگ ستارگارن در این لیست حضور پیدا نکردهاند و این بخاطر کیفیت آنها نیست بلکه صرفا بار علمی-تخیلی بودن این شاهکارها بر بار فانتزی بودن آنها میچربد. لیستی که برای شما آماده کردهایم بیشتر به سمت و سوی فضایی فانتزی، جهانهایی خیالی و جادوهاست. عناوین معرفی شده در این لیست بدون اسپویل، به همراه تصاویر جذاب و تیزرهای تخصصی میباشند تا بتوانید از آنها لذت ببرید.
8.1/10
8/10
جادوگر شهر اُز (The Wizard of Oz) یکی از بهترین فیلم های فانتزی کلاسیک است که در سال ۱۹۳۹ توسط ویکتور فلمینگ کارگردانی شد و به یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینما تبدیل شده است. این فیلم داستان دوروتی، بازیگری توسط جودی گارلند، را روایت میکند که به همراه سگ خود توتو پس از وقوع یک طوفان مهیب به سرزمین جادویی و رنگارنگ اُز منتقل میشود. دوروتی در این سرزمین با شخصیتهای فراموشنشدنی مانند آدم آهنی، کاکلزرد بیمغز و شیر ترسو دوست میشود که هرکدام آرزوهایی دارند و امیدوارند جادوگر اُز بتواند به آنها کمک کند.
فیلم با استفاده خلاقانه از تکنیکهای ویژه و تغییر رنگها از سپیا به تکنیکالر، تجربهای بصری شگفتانگیز ایجاد کرده است که تماشاگران را از دنیای واقعی به دنیایی خیالانگیز میبرد. این تغییر نمایانگر تغییرات داخلی دوروتی و سفر او از دنیای کودکانه به بزرگسالی است. به رغم پیشرفتهای تکنولوژیکی در سینما، جلوههای ویژه فیلم به قدری دلنشین هستند که تماشاچیان را به خیالپردازی وادار میکنند و به آنها اجازه میدهد تا دنیای اُز را به شکل خود تصور کنند.
این فیلم نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان نیز جذاب است، زیرا به موضوعاتی چون خانه و امنیت، ترس از ناشناختهها، و ارزش دوستی پرداخته و پیامهای عمیقی درباره شجاعت، عشق و خودشناسی ارائه میدهد. شخصیتها، هرکدام با خواستهها و کمبودهای خود، نمایانگر جنبههای مختلف شخصیت انسانی هستند که در طول داستان رشد میکنند و تکامل مییابند.
6.7/10
8/10
فیلم خانه دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب (Miss Peregrine's Home for Peculiar Children) یکی از فیلم های فانتزی برتر ساخته تیم برتون، بر پایه رمانی پرفروش از رنسوم ریگز است. داستان فیلم درباره پسر نوجوانی به نام جیک است که پس از مرگ مرموز پدربزرگش، سرنخهایی از یک راز خانوادگی را دنبال میکند و به یتیمخانهای در جزیرهای دورافتاده پا میگذارد. این یتیمخانه توسط میس پرگرین اداره میشود و خانهای است برای کودکانی با تواناییهای خارقالعاده.
جیک به زودی متوجه میشود که این کودکان نه تنها عجیب هستند، بلکه تحت تهدیداتی از جانب دشمنانی ماوراء طبیعی قرار دارند. میس پرگرین، که توانایی تغییر شکل به یک شاهین را دارد و زمان را کنترل میکند، یتیمخانه را در یک حلقه زمانی متوقف در روزی خاص نگه داشته است تا از کودکان محافظت کند.
6/10
6/10
فیلم هرکول ساخته سال ۲۰۱۴ به کارگردانی برت رتنر و بازی دواین جانسون یکی از بهترین فیلم های فانتری جهان است که داستان نیمهخدای یونانی هرکول را به تصویر میکشد، او بعد از انجام دادن دوازده کار بزرگ، اکنون به عنوان مزدوری در خدمت پادشاه تراس است تا در برابر یک سرکش قدرتمند مبارزه کند. این فیلم براساس گرافیک ناول جنگهای تراکی هرکول اثر استیو مور است و سعی میکند تا داستانی متفاوت از افسانههای سنتی هرکول ارائه دهد.
در این نسخه از فیلم، هرکول تصویری متفاوت از قهرمانان دیگر دارد و بیشتر به عنوان یک رهبر گروهی از جنگجویان دیده میشود تا یک قهرمان تکی. داستان فیلم بیشتر بر روی ماجراجوییها و نبردهای تیمی متمرکز است و شخصیتهای مکمل نیز نقش پررنگتری دارند. هرچند فیلم از نظر داستانی و توسعه شخصیتها چالشهایی دارد و برخی از جلوههای ویژه آن نیز مورد انتقاد قرار گرفتهاند، اما عملکرد جانسون و برخی صحنههای اکشن آن تحسینبرانگیز است.
این فیلم را میتوان یک اثر سرگرمکننده دانست که ممکن است برای تماشایی سبک و بدون انتظارات بالا مناسب باشد، اما احتمالاً به یک اثر ماندگار در تاریخ سینما تبدیل نشود. برای کسانی که به دنبال یک فیلم اکشن هیجانانگیز با تم فانتزی هستند و مایل به پیگیری داستانهای عمیقتر نیستند، هرکول میتواند انتخاب مناسبی باشد.
7.8/10
8/10
هابیت: یک سفر غیرمنتظره (The Hobbit: An Unexpected Journey)، اولین فیلم از سهگانه هابیت به کارگردانی پیتر جکسون، داستان بیلبو بگینز، هابیتی از شایر را روایت میکند که به طور ناخواسته در یک ماجراجویی بزرگ برای بازپسگیری کوه تنها از چنگ اژدهایی به نام اسماگ قرار میگیرد. در این سفر خطرناک، بیلبو به همراه گاندالف و گروهی از دورفها، مواجههها و مخاطرات بسیاری را تجربه میکند.
فیلم با یک پرولوگ توسط ایان هلم ارائه میشود که داستان کوه تنها و ثروتهای دزدیده شدهاش را شرح میدهد، ماجراجویی که به نظر میرسد صرفاً یک شکار گنج است اما به مرور به چیزی فراتر از آن تبدیل میشود. بیلبو از زندگی راحت خود دور شده و درگیر ماجراجوییهایی میشود که او را تا حد زیادی متحول میکند. در طول سفر، او نه تنها با خود واقعیاش روبرو میشود بلکه به تدریج جایگاه خود را در میان دورفها پیدا میکند و از یک هابیت محافظهکار به یک قهرمان ماجراجو تبدیل میشود.
مارتین فریمن نقش بیلبو را به خوبی ایفا کرده و توانسته است احساسات مختلفی را در طول فیلم به نمایش بگذارد، از ترس و دودلی اولیه تا شجاعت و قاطعیت در لحظات حساس. صحنههایی مانند معمای تاریکی با گالوم، که آندی سرکیس آن را بازی میکند، نه تنها از نظر بصری جذاب هستند بلکه از نظر عاطفی نیز بسیار پربار و تأثیرگذار هستند.
6.4/10
7.5/10
فیلم آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland) یکی از بهترین فیلم های فانتزی است که در سال ۲۰۱۰ توسط تیم برتون کارگردانی شده است، نگاهی متفاوت و خلاقانه به داستان کلاسیک لوئیس کارول میاندازد. در این نسخه، آلیس که اکنون نوزده سال دارد، بار دیگر به دنیای عجیب و غریبی که از دوران کودکی به یاد میآورد برمیگردد. داستان با پیشنهاد ازدواجی ناخواسته شروع میشود که آلیس را وادار به فرار و دنبال کردن خرگوش سفید میکند، که او را به سرزمین عجایب میبرد.
این فیلم با تخیلات ویژه تیم برتون و جلوههای بصری خیرهکنندهاش شناخته میشود. شخصیتهای دوستداشتنی و عجیب و غریب همچون مدهتر، با بازی جانی دپ، و ملکه سرخ، با بازی هلنا بونهام کارتر، در کنار آلیس بازی شده توسط میا وازیکوفسکا، به زندگی درآمدهاند و داستانی را روایت میکنند که هم زیباییهای بصری دارد و هم لحظات هیجانانگیز و تأملبرانگیزی را ارائه میدهد.
6.9/10
9/10
فیلم سرگذشت نارنیا: شیر، جادوگر و جالباسی که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، براساس رمان محبوب سی.اس. لوئیس ساخته شده است و داستان چهار خواهر و برادر پیونسی را روایت میکند که از بمبارانهای لندن در جنگ جهانی دوم به خانهای در حومه شهر منتقل میشوند. در این خانه، آنها وارد کمدی میشوند که آنها را به سرزمینی جادویی و زمستانی به نام نارنیا میبرد، جایی که یک جادوگر سفید، این سرزمین را تحت سلطه خود دارد. فیلم یکی از فیلم های فانتزی برتر دوران خود به شمار میآید که بسیاری با آن خاطرات دلنشینی دارند.
آلیس، با بازی جورجی هنلی، و بقیه خواهر و برادرهایش باید با کمک اسلان، شیری قدرتمند که نماد مهربانی و عدالت است، به مبارزه با جادوگر سفید بپردازند. این داستان نه تنها یک ماجراجویی هیجانانگیز است بلکه داستانهای فرعی متعددی دارد که در آنها کاراکترها با چالشها و تصمیمهای اخلاقی مواجه میشوند که باید حل و فصل شوند.
این فیلم به خوبی توانسته تعادل بین سرگرمی خانوادگی و لحظات ترسناک را حفظ کند و با ارائه تصاویر بصری خیرهکننده و اجرای قوی بازیگران، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. به ویژه، عملکرد تیلدا سوئینتون به عنوان جادوگر سفید و جیمز مکآووی در نقش فاون آقای تامناس، تحسینبرانگیز بوده است.
5.3/10
7/10
فیلم گرگ و میش (Twilight)، که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، براساس رمانی به همین نام نوشته استفانی مهیر است و داستان آن درباره دختر نوجوانی به نام بلا سوان است که به شهر کوچک فورکس در ایالت واشینگتن نقل مکان میکند و عاشق ادوارد کالن، همکلاسی مرموز خود که معلوم میشود وامپایر است، میشود.
این فیلم توسط کاترین هاردویک کارگردانی شده و کریستن استوارت و رابرت پتینسون نقشهای اصلی آن را بر عهده دارند. گرگ و میش توانسته است توجه نوجوانان و جوانان را به خود جلب کند، به خصوص با داستان عاشقانه و ماوراءطبیعیاش که در آن عشق، خطر و ماجراجویی در هم تنیده شدهاند. در نوع خود فیلم گرگ و میش یکی از بهترین فیلم های فانتزی عاشقانه است که برای جوانان ساخته شده بود.
راجر ایبریت در باره تجربه خود از این فیلم مینویسد:
Twilight مخاطبان هدف خود را مسحور میکند، یعنی دختران ۱۶ ساله و مادربزرگهایشان. مادرانشان بیش از حد با پسرهایی مثل ادوارد آشنا هستند. من فیلم را در یک پیشنمایش مخفی دیدم. آخرین باری که در همان سینما فیلم دیدم، تماشاگران از فرصت استفاده میکردند تا شایعات را مرور کنند، پیامک بفرستند و به شوخیهای خصوصی بخندند. اما این بار، تماشاگران کاملاً غرق در فیلم بودند. گاهی صدای خنده آرامی، مثلاً وقتی پسر اصلی بومی با دندانهای نیش برجسته ظاهر میشود. گاهی هم آهی نرم. بعد از فیلم، به برخی مکالمات گوش دادم. چند نفر میگفتند: او خیلی جذاب است! و بیشتر افراد در حال و هوای شیرینی غرق بودند. ادوارد به نظر میرسید غریزه تسلیمشدن آنها را بیدار کرده باشد.
7.1/10
8.5/10
فیلم جومانجی (Jumanji)، که در سال ۱۹۹۵ به کارگردانی جو جانستون منتشر شد، یکی از فیلم های فانتزی محبوب دهه نود میلادی است که همچنان مخاطبان بسیاری دارد. داستان از این قرار است که دو کودک به نامهای جودی و پیتر هنگام کاوش در خانهای قدیمی به یک بازی تختهای جادویی به نام جومانجی برخورد میکنند که زندگی آنها را متحول میکند. با شروع بازی، موجودات و مخاطرات جنگلی به دنیای واقعی آورده میشوند و تنها راه متوقف کردن این آشفتگی بازی کردن تا پایان است.
رابین ویلیامز نقش آلن پریش، کودکی که دههها پیش در بازی گرفتار شده بود و بزرگسالی که اکنون آزاد شده، را ایفا میکند. این فیلم نه تنها با جلوههای ویژه بصری خیرهکنندهاش شناخته میشود، بلکه به خاطر داستان پرماجرا و شخصیتهای جذابش نیز مورد توجه است. شخصیتهای دیگری مانند سارا ویتل، هانتر ون پلت و خانم نورا به تکامل داستان کمک میکنند و به غنای آن میافزایند.
طبق گفته نویسنده، کریس ون آلسبرگ، کلمه جومانجی در زبان زولو به معنای "تأثیرات زیاد" است که به عواقب هیجانانگیز بازی اشاره دارد.
رابین ویلیامز اذعان کرده که برای صحنهای که ون پلت به او شلیک میکند، نیازی به بازی کردن نقش یک فرد متعجب نداشته است، زیرا صدای شلیک خالی در صحنه بسیار بلند بوده و او واقعاً متعجب شده بود. کرگدنی که در یکی از صحنهها از جمعیت حیوانات عقب مانده بود، در واقع یک خطای انیمیشنی بود؛ یک نرخ فریم متفاوت که باقی مانده بود، اما با افزودن صداهای خسخس به آن، شخصیت بیشتری به کرگدن داده شد.
8.1/10
10/10
فیلم دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، اولین قسمت از مجموعه فیلم فای فانتزی دزدان دریایی کارائیب به شمار میرود. این فیلم با کارگردانی گور وربینسکی و بازی جانی دپ در نقش کاپیتان جک اسپارو، اورلاندو بلوم در نقش ویل ترنر و کیرا نایتلی در نقش الیزابت سوان، به یکی از پرطرفدارترین فیلمهای دهه شد. داستان فیلم حول محور جک اسپارو و ویل ترنر میچرخد که در تلاشند الیزابت سوان را از دست دزدان دریایی خبیث به رهبری کاپیتان باربوسا نجات دهند.
این فیلم با مخلوط کردن عناصر ماجراجویی، فانتزی و کمدی، توانست نظر مخاطبین و منتقدین را به خود جلب کند. جانی دپ با بازی خیرهکنندهاش به عنوان کاپیتان جک اسپارو، شخصیتی ماندگار خلق کرد که به سرعت به یکی از محبوبترین شخصیتهای سینمایی تبدیل شد. عملکرد وی نه تنها مورد تحسین قرار گرفت بلکه به عنوان نقطه عطفی در دوران حرفهای او شناخته شده است.
نفرین مروارید سیاه با جلوههای ویژه بینظیر و صحنههای اکشن دیدنی خود، موفق به جذب توجه بینالمللی شد و به یکی از موفقترین فیلمهای سال تبدیل شد. این فیلم نه تنها در گیشه موفقیتهای زیادی کسب کرد بلکه توانست جوایز متعددی را نیز از آن خود کند و به عنوان شروعی برای یکی از پرطرفدارترین مجموعههای سینمایی در تاریخ شناخته شود.
8.9/10
10/10
ارباب حلقهها: یاران حلقه، ساخته پیتر جکسون، بر اساس اولین جلد از مجموعه رمانهای جی.آر.آر. تالکین ساخته شده و در سال ۲۰۰۱ اکران شد. این فیلم با شکوه را میتوان بهترین فیلم فانتزی تاریخ دانست، ماجراجویی فرودو بگینز، یک هابیت جوان، و هشت همراه او را دنبال میکند که برای نابودی حلقه قدرتمند و خطرناک سورون، سفری خطرناک به موردور آغاز میکنند.
فیلم با استفاده از جلوههای ویژه پیشرفته و کارگردانی هنرمندانه جکسون، دنیای تالکین را با جزئیات خیرهکننده و واقعگرایانهای به تصویر کشیده است. نمایشهای بصری مانند نبرد در ایزنگارد و صحنههای حماسی در موریا، تحسین بسیاری را برانگیختهاند. پیتر جکسون توانسته با فیلمی دراماتیک و اکشن، نه تنها طرفداران دوآتشه تالکین بلکه تماشاگران عمومی را نیز مجذوب کند.
نقشآفرینیهای ممتاز ایان مککلن به عنوان گاندالف و الیجا وود در نقش فرودو به همراه دیگر بازیگران نامداری مانند ویگو مورتنسن، شان بین و کیت بلانشت، به عمق بخشیدن به شخصیتهای پیچیده و چندبعدی کمک شایانی کرده است. همچنین، موسیقی متن هاوارد شور با آهنگهای حماسی و به یادماندنی خود، فضای داستانی فیلم را تقویت بخشیده است.
7.4/10
8.5/10
فیلم هری پاتر و تالار اسرار (Harry Potter and the Chamber of Secrets)، که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، دومین قسمت از مجموعه فیلمهای هری پاتر است که توسط کریس کلمبوس کارگردانی شده است. این فیلم بر پایه دومین کتاب از سری نوشتههای جی.کی. رولینگ ساخته شده و داستانی تاریکتر و پیچیدهتر نسبت به قسمت اول دارد. مجموعه فیلم های فانتزی هری پاتر طرفداران بسیاری در سرتاسر جهان دارد و یکی از بهترین فیلم های این ژانر هستند.
در این قسمت، هری پاتر (با بازی دنیل رادکلیف) به سال دوم تحصیل خود در مدرسه جادوگری هاگوارتز بازمیگردد. داستان با هشدار دوبی، یک خانهالف، شروع میشود که هری را از بازگشت به هاگوارتز منع میکند. با وجود این هشدارها، هری به همراه دوستانش، ران ویزلی و هرمیون گرنجر، به مدرسه بازمیگردد و با ماجراهایی مواجه میشوند که شامل باز شدن تالار اسرار و ظهور موجودات ترسناکی میشود که دانشآموزان را به حالت سنگی درمیآورد.
کریس کلمبوس بار دیگر توانایی خود در خلق دنیایی جذاب و پرجزئیات را به نمایش میگذارد. استودیوی وارنر بروس این فیلم را با استقبال گستردهای منتشر کرد و فیلم به موفقیت بزرگی دست یافت و نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد که به ویژه از عملکرد بازیگران و طراحی تولید تمجید میکردند. این فیلم نه تنها در گیشه موفق عمل کرد بلکه توانست جوایز متعددی را نیز کسب کند.
8.2/10
9/10
فیلم هزارتوی پن (Pan's Labyrinth) ساخته گیرمو دل تورو، که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، یکی از شاهکارهای سینمایی در ژانر فیلم های فانتزی تاریک است. این فیلم داستان دختر جوانی به نام اوفلیا را روایت میکند که با مادر باردار خود به خانه ناپدریاش، یک افسر فاشیست، منتقل میشود. در این خانهی جدید، اوفلیا به زودی وارد دنیایی خیالانگیز و وحشتناک میشود که در آن با موجوداتی اسرارآمیز مانند فاون (یک نیمه بز، نیمه درخت) روبرو میشود که به او میگوید او تنها میتواند با انجام سه آزمون سخت به دنیای واقعی بازگردد.
داستان فیلم در پسزمینهی تاریخی اسپانیا پس از جنگ داخلی این کشور و در دوران حکومت فرانکو روایت میشود و به تصویر کشیدن تضاد بین دنیای واقعی و خیالی مرکزیت دارد. دل تورو با استفاده از تصاویر بصری غنی و ساختار داستانی که هم به دنیای واقعی و هم به دنیای خیالی پرداخته، فیلمی خلق کرده که هم زیبا و هم ترسناک است. به خصوص، نمایش موجوداتی مانند مرد رنگپریده با چشمهایی در دستانش و فاون، به فیلم جلوهای خاص بخشیدهاند.
8/10
8/10
فیلم روز گراندهاگ (Groundhog Day) که در سال ۱۹۹۳ توسط هارولد رامیس ساخته شد، یکی از کمدیهای برجسته دهه ۹۰ میلادی است که همچنان تازه و خندهدار باقی مانده است. داستان فیلم در مورد فیل کانرز (با بازی بیل موری)، یک مجری هواشناسی خودخواه و بدخلق است که در یک حلقه زمانی گیر میکند و مجبور میشود روز گراندهاگ را در پانکساتاونی، پنسیلوانیا، بارها و بارها تجربه کند.
فیلم با نمایش تکرار وقایع و چگونگی تغییر فیل در هر بار تکرار، به بررسی تمهای عمیقتری مانند خودشناسی و رستگاری میپردازد. ابتدا، فیل از این فرصت برای انجام کارهای خودخواهانه استفاده میکند، اما به تدریج یاد میگیرد که چگونه از زمان بندی خود برای کمک به دیگران و بهبود خود استفاده کند. این تغییرات به او امکان میدهند تا نهایتاً از این حلقه زمانی رها شود.
7.1/10
7.5/10
فیلم فانتزی دیو و دلبر (Beauty and the Beast)، که در سال ۲۰۱۷ توسط بیل کاندون کارگردانی شده، نسخه لایو اکشن از انیمیشن کلاسیک دیزنی محسوب میشود و داستانی کلاسیک را با جلوههای بصری مدرن و بازیهای درخشان به تصویر میکشد. این فیلم، که اما واتسون و دن استیونز نقشهای اصلی را بر عهده دارند، بار دیگر داستان دختر جوان و دوستداشتنی به نام بل را روایت میکند که در قصری جادویی گرفتار شده و با دیوی قلبدار روبرو میشود که تنها عشق واقعی میتواند او را نجات دهد.
اما واتسون در نقش بل به خوبی از پس شخصیتی برآمده که هم هوشمند و هم مستقل است، و با اجرای صادقانهاش توانسته است تحسین منتقدین را به دست آورد. دن استیونز نیز با بازی در نقش دیو، شخصیتی پیچیده و عاطفی را ارائه میدهد که زیر لایههای وحشتناک خود، قلبی طلایی دارد. جلوههای ویژه و طراحی صحنه فیلم به شکلی است که تماشاگر را به دنیایی جادویی و رویایی میبرد، جایی که عناصر داستان به زیبایی به تصویر کشیده شدهاند.
7.9/10
8.2/10
فیلم فانتزی آواتار (Avatar)، ساخته جیمز کامرون، یک اثر پرطرفدار و نوآورانه در ژانر علمی تخیلی و فانتزی است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. این فیلم، که داستان آن در سیارهای دور به نام پاندورا اتفاق میافتد، به سرعت توانست جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای سینمایی تثبیت کند. همچنین این عنوان یکی از پرفروشترین فیلم های فانتزی جهان است.
جیک سالی، شخصیت اصلی فیلم که توسط سم ورثینگتون بازی میشود، یک تفنگدار دریایی سابق و فلج است که فرصتی برای بازگشت به حیات فعال از طریق پروژه آواتار به او داده میشود. در پاندورا، جیک با نوعی از موجودات بومی به نام ناوی آشنا میشود و در نهایت، بین دنیای بشریت و دفاع از سیارهای که به آن وابسته شده است، دچار تعارض میگردد.
7.6/10
6/10
نجوم همواره جهانی از ناشناختهها بوده و وقتی چیزی ناشناخته باشد میتواند از میان آن هزاران فیلم فانتزی بیرون کشید، مثلا میتوان یک ستاره را به زنی زیبا بدل کرد و سقوطش به زمین را شروعی بر یک ماجراجویی دانست.
خاک ستاره از روستای کوچکی به نام وال شروع میشود که در مرز بین دنیای عادی و سرزمینی جادویی قرار دارد. تریستان تورن، جوانی که در تلاش است تا قلب معشوقهاش ویکتوریا (با بازی سیهنا میلر) را به دست آورد، سفری مخاطرهآمیز را آغاز میکند تا ستارهای سقوط کرده را به عنوان هدیهای برای او بیاورد. اما تریستان به زودی متوجه میشود که این ستاره در واقع زنی به نام یوان است که قدرتهای جادویی دارد. او باید با جادوگران، شاهزادهها و موجودات جادویی مبارزه کند تا ستاره را از دست آنها نجات دهد و سرنوشت خود را در این مسیر کشف کند.
لوکیشنهای فیلمبرداری که در اسکاتلند و ایسلند انجام شد، به خلق فضای افسانهای و باورنکردنی فیلم کمک زیادی کرد. یکی از حقایق جالب فیلم این است که رابرت دنیرو نقش کاپیتان شکسپیر را پذیرفت، نقشی که در آن به شکلی غافلگیرکننده به عنوان یک دزد دریایی ظاهر میشود که علاقهای به پوشیدن لباسهای زنانه دارد. همچنین، کارگردان فیلم تصمیم گرفت که تمام شاهزادههای داستان، لباسهایی با عدد رومی مربوط به ترتیب تولدشان بر تن کنند که جزئیات جالبی به فیلم افزود.
Stardust در باکسآفیس موفق بود و با فروش جهانی بیش از ۱۳۵ میلیون دلار توانست جایگاهی در دل تماشاگران فانتزی و ماجراجویی پیدا کند.
6.8/10
7.3/10
در سال ۲۰۲۳، باربی با کارگردانی گرتا گرویگ به عنوان یک فیلم فانتزی روی پرده سینماها آمد و دنیای بینقص باربیلند را با پیچ و تابهایی هوشمندانه به تصویر کشید. این فیلم روایتگر زندگی باربی (مارگو رابی) است، کسی که در دنیای رنگارنگ و ایدهآل خود دچار سوالاتی اساسی درباره وجود و هدف زندگی میشود. همراه با کن (رایان گاسلینگ)، او از باربیلند فرار میکند و وارد دنیای واقعی میشود، جایی که تفاوتهای عمیقی با زندگی پلاستیکیاش دارد. سفر آنها، هم خندهدار و هم عمیق است، چرا که هر دو مجبورند با مسائلی همچون هویت، جامعه، و معنای واقعی خوشبختی روبهرو شوند.
فیلم باربی چیزی فراتر از یک روایت ساده است. این اثر، به لطف طراحی دقیق و نگاه هوشمندانه گرتا گرویگ، عروسکها را به زندگی انسانی نزدیک کرد. یکی از جذابترین نکات فیلم این است که مقیاس همه چیز در باربیلند ۲۳ درصد بزرگتر از حالت طبیعی طراحی شده است تا حس عروسکی و تناسب عجیب محصولات واقعی باربی را به بیننده منتقل کند. به همین دلیل، باربی گاهی بیش از حد بزرگ به نظر میرسد، مثلاً در ماشینش یا در خانه رؤیاییاش.
یکی از لحظات ماندگار فیلم، آهنگ I'm Just Ken است. آهنگساز این قطعه، مارک رانسون، ابتدا این آهنگ را به عنوان شوخی ساخت. اما وقتی گرویگ نسخه اولیه را به گاسلینگ نشان داد، او اصرار کرد که این آهنگ به یک شماره موزیکال کامل تبدیل شود. نتیجه کار، صحنهای بهیادماندنی است که شخصیت کن را به شکلی انسانیتر و جذابتر نشان میدهد.
-
10/10
فیلم ماینکرفت یک فیلم فانتزی بینظیر و جدید است که در سال ۲۰۲۵ اکران میشود، ماجرای دنیایی را روایت میکند که توسط اژدهای شرور اندر تهدید میشود. گروهی از ماجراجویان نامتعارف باید با همکاری و استفاده از هوش و خلاقیت، این موجود قدرتمند را شکست دهند و دنیای خود را نجات دهند. در رأس این تیم، شخصیت گریسون ملقب به «مرد زباله» (با بازی جیسون موموآ) قرار دارد که با شجاعت و جسارت، به مقابله با چالشهای بیپایان این دنیای پیکسلی میپردازد.
ساخت فیلمی بر اساس یک بازی، بهخصوص اثری به گستردگی و محبوبیت ماینکرفت، چالشی بزرگ است. اما جرد هس، کارگردان فیلم، با سابقه درخشانش در ساخت آثار خلاقانه مانند «ناچو لیبره»، این پروژه را هدایت کرده است. این دومین همکاری او با جک بلک است که در این فیلم نقش شخصیت استیو را بازی میکند.
فیلم در ابتدا قرار بود توسط شاون لوی کارگردانی شود، اما او پس از اختلاف نظر با تیم سازنده بازی از پروژه جدا شد. لوی معتقد بود دیدگاهش با روح بازی تطابق ندارد. اما این تغییر به جرد هس فرصتی داد تا روایت خاص خود را از دنیای ماینکرفت ارائه دهد.
یکی از نکات جالب فیلم، شایعاتی بود که پیش از انتشار اولین تریلر بهوجود آمد. یک یوتیوبر بریتانیایی به نام جورج میسون، شایعهای را مبنی بر حضور پدرو پاسکال در نقش استیو مطرح کرد که موجی از گمانهزنیها را در فضای مجازی ایجاد کرد. کیت مککینون و جرمین کلمنت، از دیگر بازیگران فیلم، قبلاً در انیمیشن DC League of Super-Pets همکاری داشتند. جالبتر این است که کلمنت در آن انیمیشن، صداپیشگی آکوامن را بر عهده داشت؛ نقشی که در دنیای DC بهخوبی با جیسون موموآ شناخته میشود.
سخن پایانیدر نهایت، فیلمهای فانتزی ما را به دنیاهایی میبرند که پر از شگفتیها، جادو، و ماجراجوییهای بیپایان هستند. این آثار نه تنها قابلیت فرار از واقعیت را به ما میدهند، بلکه به ما امکان میدهند تا رویاها و تخیلات خود را در قالب داستانهایی دیدنی و مملو از معنا بسط و گسترش دهیم. از «هری پاتر» گرفته تا «ارباب حلقهها» و از «آواتار» تا «جادوگر شهر از»، هر کدام به نوبه خود در این جادو شریک هستند و میراثی فراموشنشدنی در قلب دوستداران این ژانر به جا گذاشتهاند. این فیلمها نشان میدهند که فانتزی تنها محدود به ذهن نیست؛ بلکه میتواند به عنصری تأثیرگذار در فرهنگ و هنر تبدیل شود که افقهای جدیدی از خلاقیت و بینش را در ما بیدار میکند. در پایان از شما دعوت میکنیم با شرکت در نظرسنجی فیلم مورد علاقهتان را به دیگران و به ما معرفی کنید.