بهترین فیلم های کمدی جهان؛ خنده دارترین فیلم های سینمایی

همه ما روزهایی داشتهایم که به چیزی بیشتر از یک لبخند ساده نیاز داریم؛ روزهایی که زندگی کمی سنگینتر از حد معمول به نظر میرسد یا حتی روزهایی که فقط میخواهیم فارغ از هر دغدغهای، بخندیم. اینجاست که سینما، این هنر جادویی، دستمان را میگیرد و ما را به دنیایی پر از لحظههای خندهدار، دیالوگهای هوشمندانه، و موقعیتهای غیرمنتظره میبرد. کمدیها بخش جداییناپذیری از تاریخ سینما هستند و در هر گوشه از جهان، فیلمهایی ساخته شدهاند که توانستهاند قلب میلیونها نفر را به تسخیر خنده درآورند. از کلاسیکهای فراموشنشدنی چارلی چاپلین گرفته تا کمدیهای مدرن با ستارگان امروزی، این ژانر توانسته است روحیهای از سرزندگی و امید را به ما هدیه کند. اما بهترین فیلمهای کمدی جهان کدامها هستند؟
بهترین فیلم های کمدی جهان
بیایید با هم به دنیای این شاهکارهای خندهدار سفر کنیم و ببینیم چطور یک فیلم کمدی میتواند برای ساعاتی، ما را از همه چیز جدا کند و تنها یک حس را در وجودمان باقی بگذارد، لذت بیپایان. در ادامه با معرفی بهترین فیلم های خارجی طنز همراه پاراج باشید.




زمانی که میگوییم یک فیلم طنز خارجی، بیشتر افراد انتظار یک داستانی را دارند که صرفا فقط برای خنده نوشته شده. ولی در دل برخی از این داستانها درسهایی از زندگی، خانواده و حتی عشق نهفته که باید آنها را بیاموزیم.
فیلم داستان زوجی به نام جان و جین را روایت میکند که در ظاهر زندگی زناشویی عادی و کسلکنندهای دارند. اما زیر این پوسته آرام، هر دو قاتلان حرفهای هستند که برای سازمانهای رقیب کار میکنند، بدون اینکه از شغل واقعی یکدیگر خبر داشته باشند. زندگی آنها زمانی پیچیدهتر میشود که هر دو مأموریت میگیرند تا هدف یکسانی را از بین ببرند. این تقاطع حرفهای، رازهای پنهان آنها را آشکار کرده و به زودی میدان نبردی تبدیل میشود که عشق، رقابت، و بقای رابطهشان را به چالش میکشد.
خانهای که در فیلم برای زندگی جان و جین استفاده شده، یکی از لوکیشنهای محبوب در سینما بوده و در فیلمهای دیگری نیز به کار رفته است. طراحی داخلی آن به شکلی انجام شده که حس یک خانه مدرن اما کمی بیروح را به مخاطب القا کند، تا بازتابی از رابطه این زوج باشد. سکانس مبارزه جان و جین در آشپزخانه بهطور قابلتوجهی به یاد ماندنی است.
سایت راجرایبرت درباره "آقا و خانم اسمیت" نوشت: "موفقیت فیلم در شیمی بین برد پیت و آنجلینا جولی نهفته است. آنها نهتنها جذابیت فردی دارند، بلکه در کنار هم ریتمی پیدا میکنند که حتی در لحظات خشونتآمیز و پرهیجان نیز حس طنز و شوخطبعی را حفظ میکند. فیلم توانسته از المانهای اکشن و طنز بهطور متعادل استفاده کند تا داستانی سرگرمکننده و مفرح ارائه دهد."




"تد" روایتگر زندگی جان بنت است که در کودکی آرزو میکند عروسک خرسیاش، تد، زنده شود. آرزوی او به واقعیت میپیوندد و تد به بهترین دوست و همراه همیشگیاش تبدیل میشود. سالها بعد، جان در دهه سوم زندگیاش با تد زندگی میکند؛ تدی که اکنون شخصیتی گستاخ، شوخطبع و بیپروا دارد. با ورود لوری، دوستدختر جدی جان، به زندگیاش، او باید بین رابطهاش با تد و آیندهای پایدار با لوری تعادل برقرار کند. این وضعیت منجر به موقعیتهای طنزآمیز و چالشبرانگیزی میشود که جان را وادار به تصمیمگیریهای مهم در مورد دوستی، مسئولیتپذیری و رشد شخصی میکند.
تد، عروسک خرسی زنده، بهطور کامل با استفاده از فناوری CGI خلق شده است. سث مکفارلن، کارگردان فیلم، با استفاده از فناوری ضبط حرکت (motion capture) حرکات و صداپیشگی تد را انجام داده است. این روش به تد امکان میدهد تا حرکات و بیانهای واقعگرایانهای داشته باشد که به جذابیت شخصیت او میافزاید. در یکی از صحنههای فیلم، تد و جان درباره واکنشهایشان به حوادث ۱۱ سپتامبر صحبت میکنند. جالب است بدانید که سث مکفارلن و مارک والبرگ هر دو بهطور معجزهآسایی از پروازهایی که در آن روز دچار حادثه شدند، جا ماندند. والبرگ تصمیم گرفت با ماشین به نیویورک برود و پروازش را تغییر داد، در حالی که مکفارلن به دلیل تأخیر به پرواز نرسید.
فیلم "تد" در وبسایت روتن تومیتوز بر اساس ۲۲۸ نقد، امتیاز ۶۹٪ را کسب کرده است.
گاهی برای پیدا کردن خود، باید دوباره به جایی که از آن آمدهای بازگشتی داشته باشی و از اشتباهات گذشتهات درس بگیری.
فیلم "خیابان جامپ شماره ۲۱" داستان دو پلیس جوان به نامهای اشمیت و جنکو را روایت میکند که در دوران دبیرستان، یکی دانشآموزی خجالتی و دیگری ورزشکاری محبوب بودند. پس از پیوستن به نیروی پلیس، آنها به واحدی مخفی منتقل میشوند که مأموریتش نفوذ به دبیرستانها برای مبارزه با جرایم نوجوانان است. اشمیت و جنکو باید هویتهای جدیدی بهعنوان دانشآموزان دبیرستانی اتخاذ کنند و در عین حال، منبع یک ماده مخدر خطرناک را شناسایی و متوقف کنند. این مأموریت آنها را با چالشهای خندهدار و موقعیتهای غیرمنتظرهای مواجه میکند که نه تنها مهارتهای پلیسیشان، بلکه دوستی و درک متقابلشان را نیز به آزمون میگذارد.
در یکی از صحنههای فیلم، شخصیتها به شوخی اشاره میکنند که برنامههای قدیمی تلویزیونی به فیلمهای سینمایی تبدیل میشوند؛ این یک کنایه به خود فیلم است که بازسازی سریالی از دهه ۱۹۸۰ با همین نام است. در یکی از صحنههای فیلم، شخصیت جنکو به شوخی میگوید: "شیمی همونیه که توش شکلها و این چیزاست، درسته؟" این جمله به ناآگاهی او از درس شیمی اشاره دارد و طنز فیلم را تقویت میکند.
سایت اینترنتی گاردین در نقد خود از این فیلم نوشت:
این فیلم، بازسازیای از سریال دهه ۱۹۸۰ است که با رویکردی طنزآمیز و خودآگاه، داستان دو پلیس را روایت میکند که بهعنوان دانشآموزان دبیرستانی مخفی میشوند. فیلم با شوخیهای هوشمندانه و صحنههای اکشن جذاب، تماشاگر را سرگرم میکند و بهطور هوشمندانهای به تغییرات فرهنگی و نسلی در مدارس امروزی اشاره دارد.




در دنیایی که زامبیها بر آن حکمفرما هستند، قوانین بقا تنها راه نجاتاند؛ اما در میان هرجومرج، دوستی و شوخطبعی همچنان زنده میمانند.
"سرزمین زامبیها" داستان پسری جوان به نام کلمبوس را روایت میکند که در دنیایی پساآخرالزمانی، جایی که زامبیها همهجا حضور دارند، بهتنهایی سفر میکند. او با پیروی از مجموعه قوانینی که برای بقا تنظیم کرده، تلاش میکند زنده بماند. در مسیرش با فردی به نام تالاهاسی برخورد میکند؛ مردی سرسخت که علاقهمند به کشتن زامبیها و یافتن آخرین کیکهای توئینکی است. آنها در ادامه با دو خواهر به نامهای ویچیتا و لیتل راک مواجه میشوند که برای بقا به روشهای خود متوسل شدهاند. این گروه نامتجانس تصمیم میگیرند با هم سفری را آغاز کنند تا در این دنیای پر از خطر، مکانی امن بیابند. در طول مسیر، آنها با چالشهای متعددی روبهرو میشوند که نهتنها مهارتهای بقایشان، بلکه روابط انسانی و اعتماد به یکدیگر را نیز به آزمون میگذارد.
در فیلم، قوانین بقا بهصورت گرافیکی روی صفحه نمایش داده میشوند؛ این ایدهای خلاقانه بود که به جذابیت بصری فیلم افزود و بهطور مؤثری نکات کلیدی برای زنده ماندن در دنیای زامبیها را به تماشاگران منتقل کرد. صحنهای که در آن شخصیتها به عمارت بیل موری میروند، در واقع در یک عمارت واقعی در لسآنجلس فیلمبرداری شده است. این صحنه به یکی از بهیادماندنیترین لحظات فیلم تبدیل شد و حضور بیل موری بهعنوان خودش، جذابیت خاصی به داستان بخشید. این فیلم برای کسانی که به دنبال بهترین فیلم های کمدی ترسناک هستند بهترین گزینه برای تماشا در کنار دوست و خانواده میباشد.




در دنیای فیلم های کمدی خارجی، "خماری" نشان میدهد که چگونه یک شب بیپروایانه میتواند به سفری پرماجرا و خندهدار برای کشف حقیقت تبدیل شود.
داستان فیلم در رابطه با سه دوست به نامهای فیل، استو و آلن است که برای جشن گرفتن مراسم مجردی دوستشان داگ، به لاسوگاس سفر میکنند. پس از یک شب پر از خوشگذرانی، صبح روز بعد در سوئیت هتل بیدار میشوند و متوجه میشوند که داگ ناپدید شده است. آنها هیچ خاطرهای از اتفاقات شب گذشته ندارند و با سرنخهای عجیبی مانند یک ببر در حمام و یک نوزاد در کمد مواجه میشوند. این سه نفر باید با کنار هم قرار دادن تکههای پازل، مسیر حوادث شب گذشته را بازسازی کنند تا داگ را پیش از مراسم عروسیاش پیدا کنند. در این مسیر، با موقعیتهای خندهدار و چالشهای غیرمنتظرهای روبهرو میشوند که دوستی و تعهد آنها را به آزمون میگذارد.
در یکی از صحنههای فیلم، شخصیتها با یک ببر در حمام مواجه میشوند. این ببر واقعی بود و برای فیلمبرداری از آن استفاده شد. حضور ببر به یکی از لحظات بهیادماندنی فیلم تبدیل شده است. در طول فیلم، شخصیت استو متوجه میشود که یکی از دندانهایش را از دست داده است. اد هلمز، بازیگر نقش استو، در واقع یک دندان مصنوعی داشت که برای این صحنه آن را برداشت تا واقعگرایی بیشتری به نقش ببخشد.
فیلم “خماری” با بودجهای حدود ۳۵ میلیون دلار ساخته شد، اما در گیشه بیش از ۴۶۷ میلیون دلار فروش داشت و به یکی از موفقترین فیلمهای کمدی خارجی تبدیل شد.




یک فیلم سینمایی خنده دار خارجی که به شما نشان میدهد، که برای حفاظت از خانه خود نیازی به قدرت بدنی بالا یا هیکل درشت نیست، بلکه فقط هوش و هنر استفاده از آن کافیاست.
"تنها در خانه" داستان کوین مکآلیستر، پسربچهای هشتساله است که در شلوغی آمادهسازی خانوادهاش برای سفر کریسمس به پاریس، بهطور تصادفی در خانه تنها میماند. ابتدا، او از آزادی ناگهانیاش لذت میبرد؛ اما بهزودی متوجه میشود که دو دزد به نامهای هری و مارو قصد دارند به خانهشان دستبرد بزنند. کوین با استفاده از خلاقیت و ابتکار خود، مجموعهای از تلههای هوشمندانه را طراحی میکند تا از خانهاش در برابر این دزدان محافظت کند. در این ماجرا، او نهتنها شجاعت و استقلال خود را کشف میکند، بلکه ارزش خانواده و اهمیت حضور آنها را نیز درک میکند.
خانهای که در فیلم بهعنوان محل زندگی خانواده مکآلیستر نشان داده میشود، در واقع در وینتکا، ایلینوی واقع شده و پس از فیلم، به یکی از جاذبههای گردشگری تبدیل شده است. صحنههای داخلی خانه در یک سالن ورزشی متروکه فیلمبرداری شدهاند که بهطور کامل بهعنوان مجموعه داخلی خانه ساخته شده بود. فیلم “تنها در خانه” با بودجهای حدود ۱۸ میلیون دلار ساخته شد، اما در گیشه بیش از ۴۷۶ میلیون دلار فروش داشت و به یکی از موفقترین فیلمهای کمدی تاریخ سینما تبدیل شد.
فیلم "تنها در خانه" در وبسایت روتن تومیتوز امتیاز ۶۷٪ را بر اساس نقدهای منتقدان دریافت کرده است.




در میان بهترین فیلم های کمدی جهان، داستانی از مردی عادی که در مواجهه با آخرالزمان زامبیها، به قهرمانی ناخواسته تبدیل میشود و در این مسیر، دوستی و عشق واقعی را مییابد.
داستان فیلم روایتگر زندگی شان، مردی بیهدف و بیانگیزه در لندن است که روزهایش را بین کار بیروح در فروشگاه لوازم الکترونیکی و وقتگذرانی در میخانه محلی با دوست تنبلش، اد، سپری میکند. دوستدخترش، لیز، از این وضعیت خسته شده و او را ترک میکند. در همین حین، شیوعی از زامبیها در شهر آغاز میشود. شان تصمیم میگیرد با نجات مادرش، لیز و دوستان نزدیک، آنها را به مکان امنی در میخانه “وینچستر” ببرد. در این مسیر، او با چالشهای متعددی مواجه میشود که او را وادار به رشد شخصی و پذیرش مسئولیت میکند.
عنوان فیلم “شان میمیرد” (Shaun of the Dead) بهعنوان ادای احترامی به فیلم کلاسیک “طلوع مردگان” (Dawn of the Dead) انتخاب شده است. در صحنهای که شان و گروهش با گروه دیگری مواجه میشوند، هر شخصیت همتای مشابهی در گروه مقابل دارد؛ این صحنه بهعنوان یک شوخی متا در فیلم گنجانده شده است. در طول فیلم، ارجاعات متعددی به فرهنگ عامه و فیلم های زامبی کلاسیک وجود دارد که برای علاقهمندان به این ژانر جذاب است.
راجر ایبرت در نقد خود نوشت: فیلم شان میمیرد با تمرکز بر شخصیتهای زنده و درگیریهای روزمرهشان، کمدی زامبی تازهای ارائه میدهد که در آن، تهدید زامبیها بیشتر بهعنوان مزاحمتی در زندگی عادی تلقی میشود تا فاجعهای بزرگ.
ددپول روایتگر زندگی وید ویلسون، سرباز سابق نیروهای ویژه است که بهعنوان مزدور فعالیت میکند. پس از تشخیص سرطان پیشرفته، او تحت آزمایشی غیرقانونی قرار میگیرد که نهتنها او را درمان میکند، بلکه تواناییهای شفابخشی فوقالعادهای به او میبخشد. با تغییر چهره و هویتی جدید به نام ددپول، وید بهدنبال انتقام از عاملان این آزمایش میرود. در این مسیر، او با چالشهای متعددی مواجه میشود که او را به بازنگری در ارزشهای خود وامیدارد.
ددپول بهخاطر شکستن دیوار چهارم و صحبت مستقیم با تماشاگران مشهور است؛ این ویژگی در فیلم بهخوبی بهکار رفته و باعث تمایز آن از دیگر آثار ابرقهرمانی شده است. فیلم با بودجهای حدود ۵۸ میلیون دلار ساخته شد، اما در گیشه بیش از ۷۸۰ میلیون دلار فروش داشت و به یکی از موفقترین فیلمهای با درجه سنی R تبدیل شد. در طول فیلم، ارجاعات متعددی به فرهنگ عامه و دیگر فیلم های ابرقهرمانی وجود دارد که برای علاقهمندان به این ژانر جذاب است.
فیلم ددپول در وبسایت روتن تومیتوز امتیاز ۸۵٪ را بر اساس نقدهای منتقدان دریافت کرده است. اگر به دنبال خنده دار ترین فیلم جهان میگردید شاید این فیلم انتخابی مناسب برای شما باشد و بتواند برای ساعاتی خنده را بر لبانتان خانه نشین کند.
در اینجا با یک فیلم سینمایی کمدی خارجی که داستانی از دوستی، وفاداری و ماجراجویی در دنیایی فانتزی را بهزیبایی به تصویر کشیده است.
“هتل بزرگ بوداپست” روایتگر ماجراهای گوستاو اچ، کنسیرژ برجسته هتل در دهه ۱۹۳۰، و زیرو مصطفی، پادو جوانی است که بهتازگی در هتل مشغول به کار شده است. گوستاو به ارائه خدمات بینقص به مهمانان، بهویژه بانوان مسن، شهرت دارد. پس از مرگ مرموز یکی از این بانوان، او نقاشی گرانقیمتی را به ارث میبرد که منجر به درگیری با خانواده متوفی و ماجراهای هیجانانگیزی میشود. در این مسیر، گوستاو و زیرو با چالشهای متعددی روبهرو میشوند که دوستی و وفاداری آنها را محک میزند.
هتل بزرگ بوداپست در کشور خیالی زوبروکا واقع شده است که نام آن از یک نوع ودکای لهستانی گرفته شده است. فیلم از آثار نویسنده اتریشی، اشتفان تسوایگ، الهام گرفته شده و بهویژه از کتابهای “دنیای دیروز” و “بیصبری دل” تأثیر پذیرفته است. ساختمان هتل در واقع یک فروشگاه بزرگ متروکه در آلمان بود که برای فیلمبرداری به هتل تبدیل شد.
سایت گاردین در نقد خود از این فیلم نوشت:
این فیلم، با طراحی صحنههای بینظیر و بازیهای درخشان، تماشاگر را به دنیایی فانتزی و در عین حال آشنا میبرد. داستانی که با طنز و هوشمندی روایت میشود و بهطور همزمان به گذشتهای نوستالژیک و واقعیتهای تلخ تاریخی اشاره دارد.
داستان در رابطه با مردی به نام ترومن بربنک را است که زندگیاش در شهر کوچک و ایدهآل سیهیون میگذرد. او هیچگاه به دنیای اطرافش شک نکرده است؛ خانواده، دوستان، شغل، همهچیز کاملاً عادی به نظر میرسد. اما واقعیت بسیار متفاوت است: ترومن، بدون آگاهی خود، از زمان تولد ستارهی یک برنامهی تلویزیونی زنده بوده که هر لحظه از زندگیاش را بهطور مخفیانه ضبط و برای میلیونها بیننده در سراسر دنیا پخش میکند. تمام افرادی که او میشناسد، از خانوادهاش تا همسرش، بازیگرانی هستند که نقش خود را در این نمایش بیپایان ایفا میکنند. کمکم، نشانههایی غیرمعمول در زندگی ترومن ظاهر میشود: یک چراغ از آسمان میافتد، رفتار اطرافیانش غیرعادی به نظر میرسد، و او احساس میکند چیزی درست نیست. ترومن تصمیم میگیرد حقیقت را بیابد، حتی اگر این حقیقت تمام دنیای او را زیر و رو کند. این جستجو، سفری پر از تعلیق، خنده و تفکر را رقم میزند.
شهر خیالی سیهیون، جایی که داستان فیلم رخ میدهد، در حقیقت در جامعهی برنامهریزیشدهای به نام سیساید در فلوریدا فیلمبرداری شده است. معماری منحصربهفرد این شهر، بهخوبی فضای مصنوعی و کنترلشدهای که فیلم به تصویر میکشد را منعکس میکند. جیم کری برای ایفای نقش ترومن، دستمزد کمتری نسبت به فیلمهای قبلیاش دریافت کرد؛ چراکه علاقهمند به تجربهی این نقش خاص بود که جنبهای کاملاً متفاوت از استعداد او را به نمایش میگذارد. این فیلم از نگاه مردم به عنوان خنده دار ترین فیلم سینمایی شناخته میشود و طرفداران زیادی دارد.
سخن پایانیبهترین فیلم های کمدی جهان، تنها برای خنداندن ما ساخته نشدهاند؛ آنها قصههایی هستند که در دل هر شوخی و موقعیت خندهدار، نگاهی تازه به زندگی و روابط انسانی ارائه میدهند. از داستانهایی پر از هیجان و خلاقیت گرفته تا طنزهای هوشمندانه که مرز بین واقعیت و خیال را محو میکنند، این فیلمها ثابت میکنند که خنده میتواند راهی برای درک عمیقتر زندگی باشد. پس هر بار که به تماشای یکی از بهترین فیلمهای کمدی جهان مینشینیم، نه تنها لحظاتی شاد را تجربه میکنیم، بلکه با خودمان نیز همراهتر میشویم.