نقد فیلم زن و بچه سعید روستایی؛ واقعیت یا بازنمایی تلخ از جامعه؟

جدیدترین اثر بلند سعید روستایی، فیلم «زن و بچه» که اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ تجربه کرد، همچون آثار پیشین این کارگردان صاحبسبک سینمای اجتماعی ایران، واکنشهای گستردهای را در پی داشته است. این فیلم که از اول مرداد ۱۴۰۴ به نمایش عمومی درآمده است، روایتی دراماتیک و نفسگیر از چالشهای یک زن در مواجهه با ساختارهای فرسوده اجتماعی و مردسالارانه را به تصویر میکشد. سعید روستایی پیشتر با فیلمهای موفقی چون «ابد و یک روز»، «متری شیش و نیم» و «برادران لیلا» به شهرت رسیده بود و موجی نو از واقعگرایی اجتماعی را در سینمای ایران به راه انداخت. فیلم زن و بچه در جشنواره کن با تشویق طولانیمدت تماشاگران همراه شد؛ اما در مقابل، منتقدان بینالمللی و داخلی، دیدگاههای متفاوتی نسبت به آن ابراز کردند. این تضاد در واکنشها، «زن و بچه» را به یکی از جنجالیترین و بحثبرانگیزترین فیلمهای سال تبدیل کرده است. با این مقدمه، به نقد فیلم زن و بچه از ابعاد مختلف داستانی، کارگردانی، بازیگری و حواشی پیرامون آن میپردازیم.
فریاد یک زن در تار و پود جامعهای تلخ
«زن و بچه» داستان مهناز (با بازی پریناز ایزدیار) است، پرستاری حدود ۴۰ ساله و بیوه که پس از فوت همسرش، بار زندگی را به تنهایی به دوش میکشد و با مادر سالمند و دو فرزند کوچکش زندگی میکند. فیلم با به تصویر کشیده شدن مهناز در یک کلینیک زیبایی آغاز میشود؛ جایی که او در تلاش برای «جوانسازی» پوست خود است و امیدی تازه به زندگیاش دمیده شده است؛ او در آستانه آغاز رابطهای جدید با حمید (پیمان معادی)، راننده آمبولانس، قرار دارد؛ ولی ورود حمید به زندگی او، سرآغاز یک دگرگونی تراژیک میشود، بهویژه آنکه حمید تنها در صورت ازدواج مشروع، به رابطه با مهناز رضایت میدهد. بحران اصلی داستان با اخراج پسر نوجوان مهناز، علیار (سینان محبی)، از مدرسه آغاز میشود؛ اتفاقی که آغازگر زنجیرهای از حوادث غمانگیز و ناخواسته است.
این حوادث، مهناز را در وضعیتی از بنبست، خشم و بیپناهی قرار میدهد؛ جایی که مرز میان انتقام و عدالت گم میشود. مهناز در تلاش برای جلب رضایت حمید، تصمیم میگیرد فرزندانش را به خانواده همسر سابقش بسپارد. این تصمیم نه تنها بنیان عاطفی او را متلاشی میکند، بلکه باعث سقوط روانیاش نیز میشود؛ پس از یک حادثه ویرانگر برای علیار، مهناز وارد سفری جهت یافتن عدالت و جبران خسارت میشود. او در این مسیر مجبور خواهد شد با خیانت و فقدان روبرو شود و علیه جامعه مردسالاری که حقوقش را پایمال کرده، مبارزه کند؛ روستایی مهناز را شخصیتی توصیف کرده است که در ذهنش فریاد میکشید.
بازنمایی چالشهای زنان در جامعهای سنتی-مدرن
یکی از درونمایههای اصلی آثار سعید روستایی، تمرکز بر زنان و قدرت آنها در مواجهه با بحرانهاست و این روند در «زن و بچه» نیز ادامه یافته است. فیلم بهطور مستقیم به موضوعات حساسی مانند فشارهای فرهنگی بر زنان مستقل، سختیهای زندگی بیوهها در نظام مردسالار و تناقضات میان عشق، فرزند و آینده میپردازد. مهناز نماینده نسلی از زنان است که در جامعهای با ظاهری مدرن ولی ساختاری سنتی، از حقوق اولیه انسانی خود باز میمانند.
فیلم همچنین نقد ضمنی به نظام قضایی و شرعی در خصوص حضانت و نقش عرف و خانواده در انتخابهای فردی را مطرح میکند. به گفته روستایی، او با این فیلم قصد داشته اصطلاح «زن و بچه» و تفکری که از آن سرچشمه میگیرد را زیر سوال ببرد؛ از طرفی، فیلم «زن و بچه» به بررسی استحقاق مردان در جامعه ایران و مشکلات پیش روی زنان در امر ازدواج میپردازد و از ساختار اجتماعی که در آن مردان میتوانند بر زنان اعمال قدرت کنند، انتقاد میکند.
رقص بازیگران در وادی تراژدی
تحلیل فیلم زن و بچه بدون اشاره به بازیهای قدرتمند آن، کامل نخواهد بود. پریناز ایزدیار در نقش مهناز، بار دیگر با سعید روستایی همکاری کرده است و یکی از برجستهترین نقشهای کارنامهاش را ایفا میکند. او در این فیلم، زنی مستقل، آسیبدیده و پیچیده را به تصویر میکشد. اجرای پر از سکوت، نگاههای پرمعنا مهناز، شخصیتپردازی را توسط ایزدیار منحصربهفرد کرده است.
شگفتانگیز است که با وجود دفعات زیاد گریه یا فریاد، بازی او هیچگاه تکراری نمیشود و همواره با پاساژ حسی تازهای به ضربات بیرحمانه سرنوشت واکنش نشان میدهد؛ پیمان معادی نیز در نقش حمید، مردی بین سنت، غیرت و کنترل، نقشآفرینی متفاوتی را ارائه داده است.
قابهای تلخ و پرهیاهو
سعید روستایی در این فیلم، صیقلیافتهترین تکنیکهای کارگردانیاش را به کار گرفته است. دوربین روی دست و قابهای بسته، فشار روانی بیوقفهای را به مخاطب منتقل میکند؛ گویی مخاطب نیز درگیر انتخابهای تلخ شخصیت اصلی است؛ او همچنین مهارت همیشگی خود را در مدیریت میزانسنهای شلوغ به نمایش میگذارد؛ مانند صحنه ازدحام دانشآموزان و والدین در دو سوی درب مدرسه که نمادی از جدایی نسلها و فشارهای سیستمی است؛ با این حال، لحن تلخ و فضای غمانگیز فیلم، یکی از ویژگیهای بارز آثار روستایی بهحساب میآيد که در این فیلم نیز تکرار شده است. روستایی خود گفته است:
فیلمهای من تلخه چون جامعه تلخه؛ وقتی شیرینیای نمیبینم چه بسازم؟
برخی منتقدان این فضای پیاپی از غم، خشم و درد را شبیه به حال و هوای سریالهای تلویزیونی دانستهاند. استفاده از موتیف فرفره نیز در فیلم تکرار شده و سعی دارد استعارهای از بازی فریب دنیا و قمار زندگی را منتقل کند؛ هرچند به دلیل عدم وضوح درونمایه، این استعاره کارآمد بهنظر نمیرسد.
تشویق ایستاده و نقدهای تند؛ دو روی یک سکه
اولین نمایش «زن و بچه» در جشنواره کن ۲۰۲۵ با استقبال پرشور تماشاگران همراه بود و پس از اکران، حضار به مدت تقریبی ۱۳ دقیقه به طور مداوم کارگردان، بازیگران و عوامل فیلم را تشویق کردند. این استقبال گرم، نشانهای از تاثیرگذاری و کیفیت فیلم بود و میتوانست نویدبخش موفقیتهای آتی آن باشد؛ اما در مقابل، اولین نقدهای منتشر شده از سوی رسانههای معتبر بینالمللی، نکتهای جالب توجه و مشترک دارند: بسیاری از منتقدان، «زن و بچه» را به یک سریال تلویزیونی تکراری تشبیه کردهاند. ایندی وایر به «چند اشکال ساختاری» اشاره کرده است که فیلم را به مرزهای سریالهای تلویزیونی نزدیک میکند؛ «زیرا بدبیاریهای متوالی یکی پس از دیگری از راه میرسند و فیلم را غرق میکنند».
گاردین نیز آورده است که «انبوه غم، خشم و درد فزاینده بر کار حاکم است و حال و هوای سریالهای تلویزیونی را به اثر میدهد». جاناتان رومنی از نشریه اسکرین دیلی، با وجود تمجید از بازی پریناز ایزدیار، معتقد است که فیلم با نزدیک شدن به مرزهای ملودرام، خطر تضعیف روایت اصلی خود را به جان میخرد و «زنجیرهای از رویدادهای غیرضروری باعث گم شدن ایده اصلی فیلم میشود».
ورایتی فیلم را در شخصیتپردازی و منطق روانشناختی داستان ناموفق دانسته و معتقد است که فاصله مخاطب با مهناز حفظ نمیشود. برخی دیگر از منتقدان بر این باورند که فیلم از آشفتگی فیلمنامه رنج میبرد و پرشهای زمانی و رفتارهای غیرمنطقی شخصیتها، به ضرر فیلم تمام میشود؛ همچنین، نمایش شخصیت زنان در فیلم مورد نقد قرار گرفته و برخی معتقدند که به جای ارائه تصویری مستقل و قدرتمند، کلیشههای غیرمحترمانه در مورد احساسی بودن زنان را بازتولید میکند.
این نقدها گاهی تا آنجا پیش رفته است که فیلم را «عقبگردی» در کارنامه روستایی دانسته و آن را «بدترین فیلم» او نامیدهاند.
آیا «زن و بچه» را باید دید؟
نقد فیلم زن و بچه ابعاد گوناگونی دارد؛ اما در نهایت، این اثر یک آینه بیرحم از واقعیت جامعه ایرانی امروز بهحساب میآید. داستانی که با تمام تلخیاش، حقیقتی انکارناپذیر را بازتاب میدهد: زنان در مسیر استقلال، باید بهای سنگینی بپردازند. فیلم به دلیل بازی قدرتمند نقش اصلی و تصویر بیپردهاش از زنی که با غم و اندوه شخصی و فشارهای اجتماعی فراوان دست و پنجه نرم میکند، مورد توجه قرار گرفته است؛ علیرغم تمام نقدهایی که به ساختار روایی، اغراقها و گاهی منطق رفتاری شخصیتها وارد شده، بار احساسی فیلم و بازی خیرهکننده پریناز ایزدیار تاثیر زیادی بر تماشاگران گذاشته است.
بهطورکلی، «زن و بچه» تلاشی است جهت بازنمایی زن معترض در برابر مردان سلطهجو؛ ولی تصویری که از زن ارائه میدهد، نه همیشه قهرمانانه و منطقی، بلکه گاه مخرب و بیجهت بهنظر میرسد.
با بررسی فیلم زن و بچه متوجه میشویم که این اثر، با وجود تضاد در نظرات منتقدان، اثری قابل احترام در سینمای ایران است که میتواند دریچهای جهت گفتوگو درباره واقعیتهای تلخ اما ضروری جامعه باشد. اگر به تماشای درامهای اجتماعی پرتنش و چالشبرانگیز علاقهمندید که شما را به فکر فرو ببرد و واکنشهای احساسی عمیقی را برانگیزد، «زن و بچه» فیلمی است که ارزش دیدن را دارد. این فیلم، با تمامی نقاط قوت و ضعفش، بار دیگر نشان میدهد که سینمای ایران، در روایت رنجهای واقعی و بیصدا، هنوز حرفهای تازهای برای جهان دارد. اگر تا به حال این فیلم را تماشا کردهاید، نظر و دیدگاه شما در مورد آن چیست؟ تجربیات و احساسات خود را در بخش نظرات با ما و دیگر علاقهمندان این فیلم به اشتراک بگذارید.