فیلمنامه چیست و چه انواعی دارد؟

فیلمنامه کلید و مهر تایید ساخت یک فیلم است و در دنیای سینما اهمیت بسیار بالایی دارد. اما با این وجود، بسیاری ممکن است تفاوتهای میان یک فیلمنامه را در مقایسه با یک داستان کتاب، به خوبی ندانند. همین مسئله بهانه خوبی برای ارائه یک مقاله جذاب درخصوص دنیای سینما است.
اگر شما هم این سوال را در ذهن دارید که فیلمنامه چیست و چه ویژگیهایی دارد، این مقاله جذاب وبسایت پاراج را از دست ندهید.
چرا یک فیلمنامه مهم است؟
زمانی که یک یا گروهی از خالقان در دنیای سینما تمایل به ساخت اثر جدیدی دارند، ابتدا پیش از شروع مرحله تولید و ورود به مراحلی از جمله فیلمبرداری، تدوین، اعمال جلوههای کامپیوتری و اقداماتی از این قبیل، نیاز دارند تا مراحلی را که در مرحله پیش تولید قرار دارد را به سرانجام برسانند. فیلمنامه بدون شک مهمترین عامل و ستون اصلی است که باید در برهه پیش تولید آماده شده و زمانی که فیلمنامه یک عنوان تکمیل شود، حال میتوان براساس آن به تولید آن پرداخت.
فیلمنامه همانند یک نقشه راه است و میتوان آن را به کتاب قانونی تشبیه کرد که برای سازندگان مشخص میکند که یک فیلم سینمایی باید به چه شکلی پیش رفته و چگونه در مسیری که باید، حرکت کند. البته اینگونه تصور نکنید که پس از اتمام و به تحریر درآمدن یک فیلمنامه، دیگر نمیتوان آن را تغییر داده و تولیدکنندگان الزاما باید قدم به قدم مراحل نوشته شده در فیلمنامه را ادامه دهند.
اتفاقا زمانی که صحبت از فیلمنامه میشود، باید بدانیم که با سوژهای پویا و داینامیک طرف هستیم و هرچه سازندگان بتوانند در تکمیل فیلمنامه انعطاف از خود نشان دهند، این احتمال وجود دارد که اثر جذابتری در نهایت به دست مخاطبین برسد. به عنوان مثال بسیاری از لحظات خندهدار، تاثیرگذار، کلیدی و تکرارنشدنی که ما در آثار مختلف شاهد هستیم، در حقیقت ایدههای لحظهای هستند که به ذهن کارگردان، عوامل تولید و بازیگران خطور کرده و پس از درمیان گذاشتن با سایر افراد، در نهایت در محصول نهایی قرار داده میشوند.
تفاوتهای میان فیلمنامه، داستان و روایت
پس از پاسخ دادن به این سوال که فیلمنامه چیست، نیاز است تا تفاوتهای میان آن و داستان را بررسی کنیم. آن دسته از افرادی که بهطور تخصصی وارد دنیای فیلمنامه نویسی و تولید آثار سینمایی نشدهاند، شاید این مسئله را ندانند که عناوینی چون فیلمنامه و داستان، کاملا نسبت به یکدیگر متفاوت بوده و هرکدام دارای ویژگیهای مختص به خود هستند. در زبان عامیانه وقتی که صحبت از داستان میشود، همه ما به یاد اتفاقات و رخدادهایی خواهیم افتاد که در یک اثر سینمایی، سریالی یا مکتوب به وقوع میپیوندند و ترکیب تمامی این رخدادها در نهایت منجر به مفهومی چون داستان میشوند.
اما همانگونه که از ساختار نوشتاری فیلمنامه میتوان متوجه شد، اصل و کلیت این نوع از محتوا بر مبنای چهارچوبهای فیلم است و فیلمنامه داستانی است که در خدمت فیلم قرار دارد و مطابق الگوهای ساخت و تولید یک فیلم، تغییر یافته و نوشته شده است. زمانی که یک نویسنده اقدام به نوشتن یک داستان میکند، با مفاهیمی چون شخصیتپردازی، پیرنگها، مفاهیم انسانی (مثل احساسات)، سبکها و انواع بسیار دیگری سروکار دارد. اما وقتی یک داستان قرار است تا به فیلمنامه تبدیل شود، الزاماتی وجود دارند که باید به اجرا درآورده شوند.
در ادامه برخی از مهمترین این موارد را بررسی کردهایم:
پرداخت به جزئیات
تنها کافی است تا نگاهی به یکی از صفحات فیلمنامه داشته باشید تا بتوانید به خوبی متوجه تفاوتهای میان یک داستان و فیلمنامه شوید. یک داستان برای مخاطب نوشته میشود، اما فیلمنامه برای عوامل تولیدکننده یک اثر نوشته میشود تا آنها را از چرایی و چگونگی یک عنوان مطلع سازد. به همین دلیل فیلمنامه در قیاس با داستان بسیار گستردهتر است و به تمامی جزئیات حاضر در صحنه و سکانسهای فیلم پرداخته است و اجزا فیلمنامه نسبت به اجزا داستان، تعداد بیشتری دارند.
یک داستان مشخص میکند که چه شخصیتهایی در موقعیت قرار داشته و در چه محیطی مشغول به چه کاری هستند، اما در فیلمنامه مواردی مثل قاببندی، نحوه قرارگیری دوربین و تمامی عناصر حاضر در موقعیت ذکر میشوند و اصطلاحا چیزی از قلم نخواهد افتاد. اگر یک فیلمنامه نویس در پرداختن به جزئیات فیلم آنطور که باید، حساسیت به خرج ندهد، مشکلاتی در روند تولید به وقوع خواهند پیوست که در آینده گریبانگیر وی و سایر عوامل خواهند شد.
تغییر دیالوگها و گفتگوها
این مورد فقط در زمانی صدق میکند که بخواهیم میان یک داستان و فیلمنامه برداشت شده از روی آن مقایسهای داشته باشیم. غیرممکن است که بتوانید فیلم اقتباس شدهای را بیابید که ساختار دیالوگها و مکالمات درون آن کاملا شبیه به کتاب موردنظر خود باشند. یک فیلم سینمایی بنا به تشخیص کارگردان خود ممکن است در قالب یک اثر کوتاه، بلند، چند قسمتی و یا حتی سریالی به تصویر کشیده شود و این تغییرات در مدت زمان اثر در نهایت موجب میشوند تا قسمتی از دیالوگهای درون داستان حذف شده یا به تعداد آنها افزوده شود.
به عنوان مثال مکالمه درون یک پارکینگ عمومی را میان شخصیتهای داستان متصور شوید. سازندگان فیلم ممکن است سعی کنند تا با افزایش دادن این مکالمه (یا حتی افزودن آن به فیلم)، زمان اثر موردنظر را تا جای ممکن افزایش دهند تا از کوتاه شدن اثر نهایی جلوگیری کنند. به همین منظور برای افزایش یافتن این موقعیت، نیاز است تا شخصیتها به مدت طولانیتری با یکدیگر به صحبت بپردازند.
تفاوت از جنبه نویسنده
تفاوت بسیار مهم دیگری که میان یک داستان (خصوصا کتابها) و فیلمنامه وجود دارد، به شخصی است که آن را به حقیقت بدل میکند. نویسنده شخصی است که از طریق ارتباط ذهنی و خلاقیتهای درونی، مفهومی به نام داستان را پدید میآورد، اما از آنجایی که ساختارها و چهارچوبهای داستانها و فیلمنامهها با یکدیگر متفاوت است، بنابراین تعجبی ندارد که این دو از لحاظ نویسندگان خود نیز نسبت به یکدیگر متفاوت باشند. حتی در بسیاری از اوقات، یک فیلم سینمایی دارای تعداد بسیاری فیلمنامه نویس است که هریک بهطور جداگانه وظیفه نوشتن بخشی از فیلمنامه را برعهده دارند.
برای درک بهتر و پی بردن به این مسئله، بیایید نگاهی اقتباسهای سینمایی داشته باشیم. تنها گذری کوتاه در میان اطلاعات و مشخصات این آثار نشان میدهد که حتی فیلمهایی که با همکاری نویسندگان اصلی خود ساخته شدهاند، نیز دارای فیلمنامه نویسی بودهاند که وظیفه تبدیل داستان کتاب موردنظر را به فیلمنامه داشته است. همچنین در برخی مواقع داستان کتاب دستخوش تغییراتی میشود و فیلمنامه نویس و خالق فیلم تصمیم میگیرند تا اتفاقات درون داستان را به شکل دیگری در این اثر سینمایی رقم بزنند.
ریتم و تمپو
اصطلاحات ریتم و تمپو علاوه بر اینکه در دنیای موسیقی حضور دارند، دنیای داستانهارا نیز دربر گرفتهاند. ریتم و تمپو عناصری هستند که نویسنده باید به خوبی استفاده از آنها را بیاموزد و در زمان لازم از آنها استفاده کند. در اوقاتی که روند داستانی به صورت آرام و پیوسته در حال وقوع است، ریتم و تمپو در حالت آهستهتری قرار دارد و مخاطب را دچار استرس نمیکند. در نقطه مقابل، زمانی که شخصیت داستان در موقعیت تنشزایی قرار دارد، ریتم و تمپو باید تا حد زیادی افزایش پیدا کند و نویسنده بتواند تا حس قرارگیری در موقعیت ناگوار داستان را به مخاطب القا کند.
در قالب فیلمنامه، ریتم و تمپو همچنان حضور مهمی دارد ولی قرار نیست تا کارکرد پیشین خود را حفظ کرده باشد. در واقع از آنجایی که در فیلم برخلاف داستانهای متنی، ما با شاهد حضور تصویر و صوت نیز هستیم، این امکان برای سازندگان به وجود آمده تا به وسیله ارکان تصویری و صوتی، ارتباطی موفق را با مخاطب داشته باشند. بنابراین در نگارش یک فیلمنامه الزامی وجود ندارد که ارتباطات حسی همچون رمانها وجود داشته باشد.
تقسیمبندی
کتابهایی که با هدف ارائه یک داستان به نگارش درآورده میشوند، معمولا تقسیمبندیهای سردرگم کنندهای ندارند و ممکن است به قسمتها، فصلها و اپیزودهای مختلف تقسیم شوند. در نقطه مقابل، تقسیمبندی در فیلمنامه نقش حیاتی دارد و سازندگان باید به خوبی به آن توجه داشته باشند. این نکته درمورد انواع فیلمنامه صادق است و در تقسیمبندیهای ارائه شده فیلمنامهها معمولا موقعیتهایی چون سکانس یا صحنه، به صورت جداگانه شرح داده میشوند و توضیحات گستردهای درخصوص هریک از آنها ارائه شده که سازندگان باید مطابق با آن به ضبط و فیلمبرداری بپردازند.
آیا ساخت یک اثر بدون فیلمنامه ممکن است؟
پرسیدن این سوال شاید بهنظر عجیب برسد، اما بسیاری از افراد اینگونه در ذهن دارند که میتوان از روی یک کتاب یا داستان به ساخت فیلم پرداخت و مرحله مهمی چون فیلمنامه را مدنظر قرار نداد؟ واقعیت مسئله این است که بدون وجود فیلمنامه، هیچیک یک از اعضای تیم تولید به خوبی از چگونگی و نحوه اجرای مراحل آگاه نیستند و الزام به نگارش فیلمنامه یکی از پلههایی است که باید حتما و الزاما انجام باشد. با وجود اینکه یک داستان همه آنچیزی که در روایت موردنظر وجود دارد را ارائه میدهد، اما جهت ساخت یک فیلم تنها نمیتوان به داستان اکتفا کرد و مسائلی چون جزئیات حاضر در صحنه نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند.
چگونه یک فیلمنامه خوب بنویسیم؟
نکات زیادی وجود دارند که موجب میشود یک فیلمنامه ایدهآل بهنظر برسد. اگر شما هم میخواهید یک فیلمنامه ارزشمند را به تحریر درآورید، حتما به نکاتی که در ادامه گفته شده توجه کنید.
به درک درستی از مفهوم داستان برسید
نگارش یک فیلمنامه در ابتداییترین مرحله نیازمند درک درستی از مفهوم داستان است و اگر نویسنده نتواند به حد مطلوبی از درک مفهوم داستان برسد، بدون شک نمیتواند فیلمنامه خوبی را ارائه دهد.
شخصیتپردازی، یکی از ستونهای فیلمنامه
شخصیتپردازی در هر داستانی وجود دارد و بدون آن نمیتوان محصولی درجهیک را بدست آورد. شخصیتپردازی را میتوانید با مراجعه به داستانهای برجسته، یادگیری مباحث روانشناسی، خواندن کتابهای فیلمنامه و داستاننویسی و حتی صحبتهای روزمره در مورد شخصیت افراد آموخت.
مبحث پیرنگها
پیرنگها همان علت و معلولهایی هستند که در سراسر داستان به وقوع میپیوندند. بدون پیرنگ داستانی آغاز نخواهد شد و بدون وجود پیرنگهای منطقی، اساسا داستان قابل باور نخواهد بود. اگر یک شخصیت بخواهد از نقطه A به نقطه B برود، بدون شک باید دلیل قانع کنندهای برای مخاطب ارائه شود که به آن پیرنگ داستان میگوییم.
در مورد سینما و کارگردانی اطلاعات کسب کنید
همانطور که گفته شد، فیلمنامه ارتباطی تنگاتنگ با دنیای سینما دارد و بدیهی است که نوشتن یک فیلمنامه، لازم به داشتن اطلاعات در مورد سینما باشد. همچنین علوم و دانشی که به حوزه کارگردانی نیز مرتبط است، کمک شایانی در نوشتن یک فیلمنامه به شما خواهد کرد.
سبکها را به خوبی بشناسید
این مسئله که بخواهید یک داستان ترسناک بنویسید، کاملا مسیر شما را از یک داستان عاشقانه یا خانوادگی جدا خواهد کرد. هریک از این سبکها دارای المانهای مخصوص به خود هستند که برخی از آنها نباید در یکدیگر استفاده شود. نداشتن شناخت درست از سبکها ممکن است باعث شود که فرد این عناصر را با یکدیگر اشتباه بگیرد.
از دنیای واقعی الهام بگیرید
بهنظر شما، آیا چیدمان و خلق فضای داخلی یک اتاق به صورت ذهنی سخت است؟ اگر جواب بله است، بنابراین بهتر است از موارد واقعی الهام بگیرید. به کمک شبکه اینترنت و وجود تعداد بیشماری از تصاویری که موقعیتهای مختلف را به نمایش میکشند، میتوان فضاسازی را به بهترین شکل انجام داد و آن را صرفا به صورت ذهنی پیادهسازی نکرد.
سخن پایانیچه یک مخاطب عادی دنیای سینما باشید و چه یک نویسنده که قصد پیوستن به این دنیا را دارد، فیلمنامه عنصری است که باید به خوبی از چیستی آن آگاه باشید. در این مقاله سعی شد تا به موارد مهم و تاثیرگذار در مسئله فیلمنامه و فیلمنامه نویسی اشاره شود و به تفاوتهای آن با مفهوم داستان پرداخته شود. اما سوال نهایی اینجاست، آیا تا به حال تجربه نوشتن یک فیلمنامه را داشتهاید؟ تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.