مهمترین اصطلاحات رایج در سینما

علی کارگزار - انتشار: 5 آبان 1403 |  دیدگاه: 1 |  

0/10

0 نفر
مهمترین اصطلاحات رایج در سینما

دنیای سینما، به نوعی مانند یک جعبه جادویی است که هر بار که درش را باز می‌کنیم، با مفاهیم و اصطلاحات سینمایی پیچیده و جذابی روبه‌رو می‌شویم. هر فریم، هر حرکت دوربین، هر برش تدوین، همه و همه پر از معانی پنهانی هستند که اگر آن‌ها را نشناسیم، شاید ندانیم چرا یک فیلم آن‌قدر روی ما تاثیر گذاشته است. سینما فقط سرگرمی نیست؛ هنر، علم و حتی تکنیک‌هایی در دل خودش دارد که پشت صحنه، در لایه‌هایی از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده پنهان شده‌اند.

هر کسی که می‌خواهد به دنیای کارگردانی، فیلم‌برداری یا تدوین پا بگذارد، باید زبان این جهان را بداند. درست مثل اینکه بخواهید به کشوری جدید سفر کنید؛ بدون یادگیری زبان آن کشور، نمی‌توانید به عمق فرهنگش پی ببرید. حالا در این مقاله، قصد داریم پرده از برخی از مهمترین اصطلاحات سینمایی برداریم و دنیای پشت‌صحنه را از زاویه‌ای متفاوت ببینیم. همچنین با مطالعات این مطلب شما می‌توانید با اصطلاحات سینمایی به انگلیسی نیز آشنا شوید.

فهرست مطالب

اصطلاحات رایج کارگردانی و تصویر

اصطلاحات کارگردانی در سینما

اکثر اصطلاحات سینمایی رایج در بحث کارگردانی به مدریت بازیگران، فضا و تصویر بر می‌گردد و شاید بسیاری از آن‌ها به گوش شما خورده باشد.

استوری بورد:

استوری‌بورد (story board) همان نقشه‌ی تصویری است که کارگردان برای فیلم‌برداری از آن استفاده می‌کند. این ابزار خلاقانه، نسخه‌ی دیداری فیلم‌نامه است که صحنه به صحنه و فریم به فریم به تصویر کشیده می‌شود. در استوری‌بورد، هر نما به شکل یک طرح ساده اما دقیق طراحی می‌شود تا قبل از اینکه بازیگران جلوی دوربین بروند، کارگردان، فیلم‌بردار و حتی تیم صحنه‌پرداز بتوانند دقیقا بدانند چه اتفاقی قرار است بیفتد.

بلاکینگ:

بلاکینگ (Blocking) یعنی چیدمان دقیق بازیگران و دوربین‌ها در یک صحنه، به‌طوری که هر حرکت و جایگیری کاملاً هدفمند و در راستای داستان باشد. این اصطلاح شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما در واقعیت، بلاکینگ یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های کارگردانی است. وقتی کارگردان صحنه‌ای را می‌چیند، باید تصمیم بگیرد که بازیگران کجا بایستند، کی حرکت کنند، و چگونه با فضا و یکدیگر تعامل داشته باشند.

دکوپاژ:

دکوپاژ (Decoupage)، به زبان ساده، یعنی تقسیم کردن یک فیلم‌نامه به بخش‌های کوچک‌تر و طراحی هر کدام از آن‌ها با دقت. این بخش‌ها می‌توانند نماها، صحنه‌ها یا حتی حرکات دوربین باشند. دکوپاژ به کارگردان کمک می‌کند که بداند هر لحظه فیلم قرار است چطور فیلم‌برداری شود و هر نما چه تاثیری بر مخاطب داشته باشد.

لانگ تیک:

برداشت طولانی (Long Take) به نوعی فیلم‌برداری گفته می‌شود که در آن یک صحنه بدون قطع و ویرایش برای مدتی طولانی ضبط می‌شود. این تکنیک به کارگردان اجازه می‌دهد که به‌طور مداوم یک روایت را دنبال کند و حس غوطه‌وری و واقع‌گرایی بیشتری به مخاطب انتقال دهد. برداشت طولانی معمولاً در صحنه‌های اکشن، گفت‌وگوهای پیچیده یا لحظات احساسی برای افزایش تنش یا نشان دادن جزییات بیشتر استفاده می‌شود.

یکی از معروف‌ترین نمونه‌های برداشت طولانی در فیلم "فرزندان انسان" (Children of Men) دیده می‌شود؛ صحنه‌ای که در آن قهرمان داستان به‌مدت طولانی از میان خشونت و آشوب عبور می‌کند، بدون اینکه دوربین قطع شود، به ایجاد حس واقعی از خطر و اضطراب کمک می‌کند.

عمق میدان:

عمق میدان (Depth of Field) به فاصله‌ای در تصویر گفته می‌شود که از نزدیک‌ترین تا دورترین نقطه در صحنه را شامل می‌شود و همچنان به‌وضوح قابل‌دیدن است. این تکنیک با تنظیم لنز و دیافراگم دوربین کنترل می‌شود و می‌تواند به تمرکز مخاطب بر یک نقطه خاص کمک کند.

عمق میدان کم زمانی است که فقط بخش کوچکی از تصویر در فوکوس باشد و بقیه تصویر محو شود. این نوع عمق میدان برای جلب توجه به سوژه‌ی اصلی (مثل صورت یک بازیگر) کاربرد دارد. عمق میدان زیاد، که باعث وضوح در تمام فاصله‌های تصویر می‌شود، معمولاً برای نشان دادن مناظر یا صحنه‌های بزرگ استفاده می‌شود.

همچنین بخوانید:

اصطلاحات فیلمنامه نویسی

در ادامه چند اصطلاح مهم سینمایی را در بخش فیلمنامه نویسی مرور کرده و توضیح مختصری از آنها ارائه می‌دهیم.

لوگ‌لاین (Logline):

خلاصه‌ای کوتاه و فشرده از داستان که ایده‌ی اصلی و مضمون کلیدی فیلم یا سریال را در یک یا دو جمله بیان می‌کند. این جمله به‌گونه‌ای نوشته می‌شود که مخاطب را جذب کند و اغلب برای معرفی سریع فیلمنامه به‌کار می‌رود.

پیرنگ (Plot): مجموعه‌ای از حوادث و موقعیت‌ها که به‌صورت منطقی و پیوسته در داستان رخ می‌دهند و ماجراهای اصلی را شکل می‌دهند. پیرنگ به‌عنوان ستون فقرات فیلمنامه، ساختار داستان و سیر اتفاقات را تنظیم می‌کند.

پرداخت (Payoff):

نتیجه‌ای که پس از ایجاد تعلیق و گره‌افکنی در داستان به مخاطب ارائه می‌شود و معمولاً پاسخ سوالات و کشمکش‌های ایجادشده را می‌دهد. پرداخت نهایی معمولاً حسی از تکامل داستان و رضایت را به مخاطب منتقل می‌کند.

آنتاگونیست (Antagonist):

شخصیتی یا نیرویی که در برابر قهرمان داستان قرار می‌گیرد و برای او موانعی ایجاد می‌کند. حضور آنتاگونیست در داستان باعث ایجاد تعارض و تنش می‌شود که داستان را جذاب‌تر می‌کند.

دراماتیک پراگرشن (Dramatic Progression):

سیر پیشرفت تدریجی داستان از نظر عاطفی و دراماتیک که به افزایش تنش و جذابیت کمک می‌کند. این پیشرفت شامل ایجاد بحران‌ها و چالش‌هایی است که داستان را به اوج می‌رسانند.

همچنین بخوانید:

اصطلاحات تدوین

اصطلاحات مهم سینمایی در بحث تدوین چیدمان کلی داستانی را برای شما می‌چیند که کارگردان و تصویر بردار اطلاعات خام آن‌را ساخته‌اند.

پرده سبز (گرین اسکرین):

گرین اسکرین تکنیکی در فیلم‌سازی و جلوه‌های ویژه است که از یک پرده سبز به‌عنوان پس‌زمینه استفاده می‌شود. این پس‌زمینه سبز در مراحل پس‌تولید با تصاویر دیجیتالی یا محیط‌های دیگر جایگزین می‌شود. از این روش برای ایجاد جلوه‌های ویژه، محیط‌های غیرواقعی یا فیلم‌برداری صحنه‌هایی که در دنیای واقعی قابل فیلم‌برداری نیستند، استفاده می‌شود.

کات:

کات در سینما چیزی فراتر از پایان یک نما و شروع نمای دیگر است. این تکنیک تدوینی، جادوی نامرئی است که جریان فیلم را حفظ می‌کند. کات‌ها می‌توانند کاملاً نامحسوس باشند و شما حتی متوجه نشوید که از یک صحنه به صحنه دیگر رفته‌اید، یا می‌توانند با قدرت وارد شوند و شما را غافلگیر کنند.

کات، زمانی به کار می‌آید که تدوینگر تصمیم می‌گیرد بهترین لحظه برای گذر از یک تصویر به تصویر دیگر کجاست. با یک کات درست، می‌توان لحظه‌های عادی را به لحظه‌های پرتنش یا حتی طنزآمیز تبدیل کرد. هر نوع کات، مثل کات سریع (Jump Cut) یا کات تطبیقی (Match Cut)، تاثیری متفاوت روی روایت و ریتم فیلم می‌گذارد.

یکی از معروف‌ترین فیلم‌هایی که به‌طور گسترده و جذاب از تکنیک جامپ کات استفاده کرده است، فیلم Breathless ساخته ژان-لوک گدار (1960) است.

مچ کات:

مچ کات یکی از تکنیک‌های تدوینی است که دو نما یا صحنه را به هم متصل می‌کند، به‌طوری که انتقال بین آن‌ها طبیعی و یکپارچه به نظر برسد. این نوع برش زمانی استفاده می‌شود که یک حرکت، شکل، یا مفهوم در صحنه اول با صحنه بعدی هم‌پوشانی دارد. نتیجه؟ نوعی پیوستگی دیداری که به داستان عمق بیشتری می‌بخشد، بدون اینکه تماشاگر متوجه برش شود.

یکی از معروف‌ترین مثال‌های مچ کات در تاریخ سینما، صحنه‌ای از فیلم 2001: یک ادیسه فضایی است؛ جایی که استخوانی که توسط یک میمون به هوا پرتاب می‌شود، به شکلی ناگهانی به یک ماهواره فضایی در آینده تبدیل می‌شود.

دیزالو:

دیزالو (Dissolve) یکی از زیباترین و لطیف‌ترین تکنیک‌های تدوین است که به‌آرامی یک صحنه را به صحنه‌ای دیگر پیوند می‌دهد. این تکنیک با محو شدن تدریجی یک تصویر و ظاهر شدن دیگری، حس گذر زمان یا تغییر مکان را به‌خوبی به مخاطب منتقل می‌کند. استفاده از دیزالو در سینما می‌تواند نماد تغییرات ذهنی یا احساسی شخصیت‌ها باشد.

یکی از نمونه‌های معروف استفاده از دیزالو، فیلم همشهری کین است که در آن از این تکنیک برای انتقال آرام بین لحظات کلیدی و تأکید بر گذر زمان استفاده شده است.

راش‌ها (Rushes):

راش‌ها (Rushes) به فیلم‌های خامی گفته می‌شود که به‌تازگی فیلم‌برداری شده و هنوز تدوین یا ویرایش نشده‌اند. این صحنه‌ها روزانه برای بازبینی توسط کارگردان و تدوینگر آماده می‌شوند تا ارزیابی کنند که آیا نیاز به فیلم‌برداری مجدد یا اصلاح دارند یا خیر. یک فیلم 3 ساعته ممکن است چند صد ساعت راش داشته باشد.

مونتاژ:

مونتاژ (Montage) تکنیکی در تدوین است که از مجموعه‌ای از نماهای کوتاه و پشت سر هم برای نمایش گذر زمان، تغییرات سریع یا یک دگرگونی احساسی استفاده می‌کند. این تکنیک به فیلم‌سازان کمک می‌کند تا بدون نیاز به جزئیات طولانی، مفاهیم و تغییرات بزرگ را به شکلی فشرده و مؤثر به نمایش بگذارند.

در مونتاژ معمولاً نماها به گونه‌ای تدوین می‌شوند که حس پیوستگی و ریتم داشته باشند، و اغلب با موسیقی پس‌زمینه همراه می‌شوند تا احساس و معنا را تقویت کنند. این تکنیک در انواع مختلفی از فیلم‌ها به کار می‌رود و یکی از شناخته‌شده‌ترین نمونه‌های آن در صحنه تمرین فیلم "راکی" است، جایی که قهرمان داستان از طریق مونتاژ مراحل سخت تمرین خود را به نمایش می‌گذارد و به تدریج برای مسابقه‌ای مهم آماده می‌شود.

فید:

فید یکی از قدیمی‌ترین و ساده‌ترین تکنیک‌های تدوین در سینماست که اغلب برای شروع یا پایان صحنه‌ها به‌کار می‌رود. این تکنیک به تدریج تصویر را به سیاهی یا از سیاهی به تصویر می‌برد. فید به‌خصوص برای ایجاد یک وقفه احساسی یا نشان دادن گذر زمان استفاده می‌شود.

فید-این (Fade In) معمولاً برای شروع فیلم یا صحنه به‌کار می‌رود، وقتی که تصویر به‌آرامی از سیاهی ظاهر می‌شود، مثل گشودن چشمانمان به دنیای جدید. فید-اوت (Fade Out) هم برعکس، به‌عنوان نشانه‌ای از پایان یک بخش یا کل فیلم، به سیاهی محو می‌شود.

یکی از بهترین نمونه‌های استفاده از فید در فیلم پدرخوانده (The Godfather) است، جایی که فید-اوت به‌عنوان نمادی از پایان یک فصل یا تصمیم مهم در داستان به‌کار می‌رود.

همچنین بخوانید:

اصطلاحتن کلی سینما

جدای بحث تولید یک عناون سینمایی برخی از کلمات و اصطلاحات وجود دارند که با آشنایی با آن‌ها می‌توانید به شکلی راحت‌تر به فیلم‌ها و سریال‌های خودتان دسترسی پیدا کنید.

آفیش:

در سینما، اصطلاح آفیش به روزی اشاره دارد که گروه فیلم‌برداری و بازیگران رسماً آماده کار هستند و فیلم‌برداری آغاز می‌شود. این روز به نوعی مثل روز اول مدرسه برای یک فیلم است؛ همه چیز باید سر جای خود باشد: بازیگران، عوامل پشت صحنه، تجهیزات و برنامه‌ها. در آفیش، کارگردان و تهیه‌کننده باید مطمئن شوند که تمام عناصر تولید از جمله صحنه‌ها، نورپردازی، و صدا درست برنامه‌ریزی شده و همه آماده شروع پروژه هستند.

آفیش همچنین به معنای رسمی شدن پروژه است؛ یعنی از آن لحظه به بعد، هر تصمیم و هر اقدام به‌طور مستقیم به ساخت فیلم منجر می‌شود.

درجه سنی‌ها

درجه‌بندی سنی فیلم‌ها برای راهنمایی در انتخاب محتوای مناسب است:

  • G (همه سنین): مناسب برای تمام گروه‌های سنی، بدون محتوای مضر.
  • PG (نظارت والدین توصیه می‌شود): ممکن است محتوای خفیف داشته باشد، نظارت والدین بهتر است.
  • PG-13 (با احتیاط بیشتر): حاوی محتوای حساس برای کودکان زیر ۱۳ سال.
  • R (محدود شده): برای زیر ۱۷ سال تنها با حضور والدین مجاز است؛ شامل محتوای خشونت‌آمیز یا جنسی.
  • NC-17 (مخصوص بزرگسالان): فقط برای افراد ۱۸ سال به بالا، با محتوای بسیار حساس.

ریواچ:

ریواچ به معنای دوباره تماشا کردن فیلم یا سریالی است که قبلاً دیده‌ایم. اما چرا بارها و بارها به فیلمی برمی‌گردیم؟ شاید دلیل آن این باشد که فیلم‌هایی که ارزش ریواچ دارند، هر بار چیز جدیدی برای کشف ارائه می‌دهند. از جمله دلایل جذابیت ریواچ، می‌توان به داستان پیچیده، شخصیت‌های جالب، یا حتی شوخی‌ها و جزئیاتی اشاره کرد که در اولین تماشا از دیدمان پنهان مانده‌اند.

فیلم‌هایی مثل هری پاتر یا هابیت نمونه‌های برجسته‌ای از این نوع هستند؛ هر بار که به این فیلم‌ها بازمی‌گردید، جزئیات بیشتری از دنیای غنی و شخصیت‌های پیچیده آن‌ها کشف می‌کنید. برخی تحقیقات نیز نشان می‌دهند که ریواچ می‌تواند حس آرامش و آشنایی ایجاد کند، به‌ویژه در زمان‌هایی که به دنبال کنترلی بر احساسات یا فضای مطمئن هستیم.

فرنچایز:

فرنچایز مجموعه‌ای از فیلم‌ها، کتاب‌ها، بازی‌ها یا محصولات مرتبط است که در یک دنیای مشترک و با شخصیت‌ها و داستان‌های پیوسته تولید می‌شود. فرنچایزها معمولاً شامل دنباله‌ها، اسپین‌آف‌ها و محصولات مرتبط دیگری هستند که به مرور زمان گسترش می‌یابند.

جنگ ستارگان (Star Wars) یک فرنچایز بزرگ است که شامل فیلم‌های اصلی، سریال‌های تلویزیونی، کتاب‌ها و بازی‌های ویدیویی می‌شود و در دنیای مشترکی جریان دارد.

کراس اور:

کراس‌اور در دنیای سینما یعنی لحظه‌ای که دو یا چند شخصیت، داستان، یا حتی دنیاهای مختلف از فیلم‌ها و سریال‌های متفاوت با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کنند. این نوع فیلم‌ها بیشتر زمانی اتفاق می‌افتند که شخصیت‌های محبوب از داستان‌های مجزا در یک فیلم مشترک جمع می‌شوند و تعاملات و ماجراجویی‌های تازه‌ای را رقم می‌زنند.

نمونه‌های معروف کراس‌اور شامل Avengers: Endgame است، جایی که تمام قهرمانان دنیای سینمایی مارول در کنار هم برای مقابله با تانوس مبارزه می‌کنند.

بک استوری:

بک‌استوری (Backstory) به پیشینه یا تاریخچه شخصیت‌ها یا وقایع اشاره دارد که پیش از داستان اصلی رخ داده است. این اطلاعات به بیننده کمک می‌کند تا بهتر متوجه شود چرا شخصیت‌ها به شکلی خاص رفتار می‌کنند یا چه عواملی بر تصمیمات آن‌ها تأثیر گذاشته است.

افکت های صوتی:

افکت‌های صوتی در سینما، جزئیات دنیای فیلم را زنده می‌کنند؛ از صدای یک قطره آب که آرام روی زمین می‌چکد، تا انفجارهای بزرگ و پرهیجان. افکت‌های صوتی آن چیزهایی هستند که شاید در نگاه اول نشنویم، اما بدون آن‌ها فیلم چیزی کم دارد. هر صدا، هر خش‌خش یا غرش، به همراهی تصویر می‌آید تا تجربه‌ای کامل‌تر و واقعی‌تر برای مخاطب ایجاد کند.

کلایمکس:

کلایمکس (Climax) اوج داستان یا نقطه‌ای از روایت است که بیشترین تنش و هیجان را دارد و معمولاً سرنوشت نهایی شخصیت‌ها در آن لحظه رقم می‌خورد. این نقطه از داستان اغلب با تصمیمات حیاتی شخصیت‌ها و تغییرات بزرگ در مسیر داستان همراه است.

تمپو:

تمپو (Tempo) به سرعت یا ریتم کلی فیلم یا سریال گفته می‌شود که با ترکیب عناصر مختلف مثل تدوین، موسیقی، و نوع حرکت دوربین شکل می‌گیرد. تمپو بر حس کلی مخاطب نسبت به سرعت پیشروی داستان تأثیر می‌گذارد؛ به‌عنوان مثال، تمپوی بالا می‌تواند حس هیجان و انرژی ایجاد کند، در حالی که تمپوی آرام برای صحنه‌های دراماتیک و احساسی مناسب است.

مثال: در فیلم مد مکس: جاده خشم (Mad Max: Fury Road)، تمپوی بالای فیلم از طریق تدوین سریع و صحنه‌های اکشن پرتنش ایجاد شده و به تماشاگر حس بی‌وقفه‌ای از هیجان و اضطراب می‌دهد.

استوری آرک:

استوری‌آرک (Story Arc) مسیر و تحول اصلی داستان یا شخصیت‌ها در طول یک فیلم، سریال، یا مجموعه‌ای از اپیزودها است. استوری‌آرک به‌طور معمول شامل تغییرات و رشد شخصیت‌ها، گره‌افکنی‌ها، و بحران‌ها می‌شود و از آغاز تا پایان یک روند کلی را دنبال می‌کند که به داستان عمق و معنا می‌بخشد.

در سریال بریکینگ بد (Breaking Bad)، استوری‌آرک والتر وایت از یک معلم شیمی به یک تبهکار حرفه‌ای، با تغییرات متعدد در شخصیت و تصمیمات او، نمونه‌ای کلاسیک از یک استوری‌آرک طولانی و پیچیده است.

جمع بندی

در این مقاله نگاهی انداختیم به فهرست اصطلاحات سینمایی، از کارگردانی و فیلم‌نامه‌نویسی تا تدوین، افکت‌های صوتی و موسیقی متن. هر یک از این بخش‌ها مانند قطعات یک پازل به هم متصل می‌شوند تا تجربه‌ای فراگیر و ماندگار را خلق کنند. فیلم‌ها نه تنها داستانی را تعریف می‌کنند، بلکه با استفاده از ابزارهایی مانند نور، حرکت دوربین، و افکت‌های صوتی، احساسی را به مخاطب منتقل می‌کنند که در ذهن و قلب او باقی می‌ماند.

هر عنصر کوچک در این فرآیند نقش حیاتی خود را دارد. در واقع، سینما مجموعه‌ای از هنرها و تکنیک‌هایی است که در هماهنگی کامل، تجربه‌ای خاص و منحصر به فرد خلق می‌کنند؛ تجربه‌ای که نه تنها داستانی را روایت می‌کند، بلکه احساسی را به مخاطب منتقل می‌کند که او را تا مدت‌ها پس از پایان فیلم با خود همراه می‌کند.

لوگوی پاراج - معرفی فیلم، سریال، انیمه و انیمیشن
پاراج | معرفی فیلم، سریال، بازیگران و عوامل سینما و تلویزیون
وبسایت "پاراج" یک منبع جامع و تخصصی در زمینه معرفی فیلم‌ها، سریال‌ها، انیمه، انیمیشن، مستند و بازیگران سینما، تلویزیون و شبکه خانگی است. پاراج با داشتن یک پایگاه داده گسترده، اطلاعات کاملی از آثار سینمایی و تلویزیونی از جمله ژانر، سال تولید، کارگردان، بازیگران، جوایز، تصاویر، تریلرها، میزان فروش و امتیازات مخاطبان را فراهم می‌کند. علاوه بر این، نقدها و بررسی‌های کارشناسان و کاربران درباره هر اثر نیز در دسترس است، که به شما کمک می‌کند تا قبل از تماشای یک فیلم یا سریال، با دیدگاه‌های مختلف درباره آن آشنا شوید. پاراج همچنین بخشی ویژه برای معرفی بازیگران دارد، که در آن می‌توانید بیوگرافی، فیلم‌شناسی، عکس‌ها، ویدئوها و حواشی مرتبط با هر بازیگر را مشاهده کنید. در کنار همه این موارد جدول پخش هفتگی شبکه‌ها و لیست برگزیدگان جشنواره‌های داخلی و خارجی نیز از دیگر خدمات می‌باشد. به‌روز رسانی مداوم، پاراج را به محلی ایده‌آل برای علاقه‌مندان به دنیای سینما و تلویزیون که به دنبال اطلاعات دقیق و به‌روز درباره آثار محبوب و جدید هستند تبدیل کرده است. علاوه بر این، بخش‌های ویژه‌ای نیز برای اخبار و رویدادهای مهم دنیای سینما و تلویزیون در نظر گرفته شده است تا کاربران همواره در جریان آخرین تحولات باشند.
samandehi
خدمات ارایه شده در پاراج، دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه می‌باشد و هرگونه بهره برداری و سوء استفاده از محتوای پاراج، پیگرد قانونی دارد.