نقد فیلم باهم (Together 2025)؛ کابوسی از عشق و از دست دادن هویت

علی کارگزار - انتشار: 17 شهریور 1404 12:29
ز.م مطالعه: 9 دقیقه
پاراج-
نقد فیلم باهم (Together 2025)؛ کابوسی از عشق و از دست دادن هویت

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که عمیق‌ترین ترس‌های شما در یک رابطه عاشقانه چه چیزهایی می‌توانند باشند؟ آیا ممکن است نزدیکی و با هم بودن، به جای آرامش و امنیت، به شکنجه‌ای روانی تبدیل شود؟ نقد فیلم Together 2025، اثر جسورانه و بحث‌برانگیز مایکل شنکس، شما را دعوت می‌کند تا در یک سفر نفس‌گیر به اعماق این سؤالات قدم بگذارید. 

فیلم با هم 2025 که در جشنواره ساندنس سر و صدای زیادی به پا کرد و با مبلغ ۱۷ میلیون دلار توسط کمپانی نئون خریداری شد، مرزهای ژانر وحشت و درام عاشقانه را جابه‌جا کرده و تجربه‌ای متفاوت را برای مخاطب رقم می‌زند. «با هم» نه تنها یک فیلم ترسناک نیست، بلکه شما را به درون ذهن شخصیت‌ها می‌برد و ترس اصلی را از "خودِ ما" نشان می‌دهد. این اثر بی‌رحمانه، واقعیت زشت و سنگین روابط انسانی را با استفاده از ژانر وحشت جسمی (Body Horror) به تصویر می‌کشد و به خوبی ثابت می‌کند که هیولاها گاهی بیرون از ما نیستند، بلکه درون خودمان زندگی می‌کنند. در دنیایی که اعتماد مانند یک بازی خطرناک به تصویر کشیده می‌شود، این فیلم از همان ابتدا سوالی بزرگ را مطرح می‌کند: "چه کسی اول قرار است فرو بریزد؟". با ما همراه بمانید تا در نقد فیلم باهم به بررسی ابعاد مختلف این تجربه سینمایی عمیق بپردازیم.

"با هم": فراتر از یک عنوان؛ سفری به عمق ترس‌های پنهان روابط

نقد فیلم together 2025

عنوان «با هم» (Together) به معنای "با هم بودن"، در این فیلم بار معنایی کنایه‌آمیزی پیدا می‌کند. این اثر نشان می‌دهد که با هم بودن همیشه به معنای آرامش و امنیت نیست و گاهی همین نزدیکی می‌تواند به شکنجه تبدیل شود. فیلم "Together" داستان چند شخصیت مختلف را دنبال نمی‌کند، بلکه به طور خاص روی روابط و رازهای شخصی دو نفر، میلی و تیم، تمرکز کرده است که هیچ ارتباطی به هم ندارند؛ اما یک اتفاق وحشتناک آنها را به یک مکان مشترک می‌کشاند. چیزی که در ابتدا یک برخورد ساده به نظر می‌رسد، به زنجیره‌ای از خشونت و سقوط روانی تبدیل می‌شود. 

این فیلم ما را وارد ذهن و شخصیت کاراکترها می‌کند. ترس اصلی فیلم، ترس از خودمان است و نشان می‌دهد که چقدر راحت می‌توانیم در برابر آدم‌های دیگر آسیب‌پذیر باشیم. به نظر می‌رسد کارگردان، مایکل شنکس، سعی می‌کند در این فیلم بگوید که همه ما می‌توانیم یک شخصیت تاریک درونی داشته باشیم؛ بخش‌هایی از ما که وقتی شرایط سخت می‌شود، بیرون می‌آید و اوضاع را به کابوس تبدیل می‌کند. این فیلم مرزهای ژانر وحشت و درام عاشقانه را جابه‌جا کرده و به نگرانی‌ها درباره تعهد و یکی شدن با یک نفر دیگر می‌پردازد.

همچنین بخوانید:

نقد کارگردانی مایکل شنکس

«با هم» اولین کار بلند مایکل شنکس، کارگردان استرالیایی، است. شنکس این فیلم را بر اساس نگرانی‌ها و آرزوهای خودش در روابط عاشقانه ساخته است. از نظر فیلم‌سازی، «باهم» حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. شنکس در این فیلم ثابت می‌کند که استاد ایجاد تعلیق است. صحنه‌ها طولانی می‌شوند و دوربین ثابت می‌ماند و این به ما نشان می‌دهد که یک اتفاق بدی در حال رخ دادن است. 

او از فضاهای تنگ و تاریک جهت انتقال حس گیر افتادن به زیبایی استفاده می‌کند؛ حتی وقتی کاراکترها در فضای باز هستند، دوربین به گونه‌ای از آنها قاب می‌گیرد که حس خفگی به بیننده دست می‌دهد. فیلم خیلی بی‌رحمانه به‌نظر می‌رسد؛ اما نه برای شوک‌های بی‌هدف و الکی، بلکه جهت نشان دادن واقعیت زشت و سنگین روابط انسانی. از لحاظ صدا نیز، فیلم از صداهای آزاردهنده‌ای استفاده کرده است که فیلم را نفس‌گیر می‌کند و بعضی جاها هم سکوت مطلق به کار می‌برد که استرس را به مراتب بیشتر به آدم منتقل می‌کند.

داستان میلی و تیم و استعاره جسمانی

داستان فیلم با هم 2025

داستان فیلم درباره زوجی به نام میلی و تیم است که با بازی زوج واقعی سینما، آلیسون بری و دیو فرانکو، به تصویر کشیده شده‌اند. این دو سال‌هاست که با هم هستند، ولی درست مثل دو قطب مخالف عمل می‌کنند. میلی یک زن فعال و برون‌گراست که به تازگی به عنوان معلم در یک شهر کوچک مشغول به کار شده و زندگی خود را سر و سامان داده است؛ در مقابل، تیم یک مرد درون‌گراست که بعد از یک اتفاق غم‌انگیز در خانواده‌اش با افسردگی و بحران‌های روحی دست و پنجه نرم می‌کند. او یک موزیسین مستقل است که هنوز نتوانسته راه خود را پیدا کند.

بعد از یک دوره دوری عاطفی، آنها تصمیم می‌گیرند برای ترمیم رابطه‌شان به یک خانه دور افتاده در دل طبیعت نقل مکان کنند؛ اما این سفر آرامش‌بخش خیلی زود تبدیل به یک کابوس وحشتناک می‌شود. آنها در یک غار مرموز، یک گودال آب پیدا می‌کنند و تیم تصمیم می‌گیرد از این آب بنوشد. این تصمیم عواقب جبران‌ناپذیری دارد. پس از این اتفاق، بدن تیم و میلی به تدریج و به شکل‌های وحشتناکی شروع به ادغام شدن می‌کند. پاهایشان به هم می‌چسبد، دست‌هایشان یکی و حتی اعضای بدنشان به هم وصل می‌شود. میلی و تیم متوجه می‌شوند که هر چقدر از نظر احساسی به هم نزدیک‌تر می‌شوند و همدیگر را بیشتر دوست دارند، بدنشان نیز به شکل وحشتناکی شروع به یکی شدن می‌کند و به معنای واقعی کلمه به هم می‌چسبند؛ یعنی هر چه بیشتر عاشق هم باشند، از نظر فیزیکی هم به هم نزدیک‌تر می‌شوند و اگر بخواهند از هم دوری کنند، بدن‌هایشان دردناک و ترسناک می‌شود.

اینجاست که فیلم مشکلات رابطه را با وحشت آمیخته می‌کند. این ایده جدید نیست و فیلم‌هایی مانند «میدسامر» نیز این کار را کرده‌اند؛ ولی «با هم» مستقیماً به سراغ موضوع وابستگی متقابل می‌رود. این حالتی است که هویت یکی از طرفین به شدت به دیگری گره می‌خورد و مرزها بینشان محو می‌شود. این جوش خوردن فیزیکی بدن میلی و تیم فقط برای شوکه کردن مخاطب نیست، بلکه یک استعاره قدرتمند از وابستگی ناسالم است. استعاره‌ای از اینکه چطور دو نفر می‌توانند آنقدر درگیر هم شوند که مرزها بینشان محو شود و عشقشان تبدیل به چیزی هیولایی و ترسناک شود. این ترس از دست دادن خود، از اینکه آنقدر در طرف مقابل حل شوی که دیگر خودت نباشی، توسط فیلم به شکلی ملموس و حتی چندش‌آور به تصویر کشیده می‌شود. استفاده از وحشت جسمی (Body Horror) در این فیلم، یادآور کارهای دیوید کراننبرگ، کارگردان بزرگ این ژانر، است. صحنه نوشیدن آب آلوده از چاه در غار نیز به عنوان آینه‌ای برای تصمیم‌های اشتباهی که افراد گاهی در روابط می‌گیرند، عمل می‌کند؛ تصمیماتی که با وجود آگاهی از خطرناک بودنشان، به خاطر نیاز شدید و وابستگی انجام می‌شوند.

نقد بازیگران فیلم با هم 2025

بازیگران فیلم با هم 2025

بازی آلیسون بری در این فیلم یکی از جسورانه‌ترین و خام‌ترین بازی‌های اوست. او در نقش میلی، در لحظه بین آسیب‌پذیری، وحشت، شوخ‌طبعی و ناامیدی مطلق در نوسان است. دیو فرانکو نیز با اینکه بازی مهار شده‌تری دارد، اما نقش یک مکمل قوی را برای آلیسون ایفا می‌کند. یکی از نکات شاخص فیلم، بهره‌برداری هوشمندانه از رابطه واقعی دیو فرانکو و آلیسون بری است؛ همین انتخاب به داستان حس صداقت و عمق احساسی ویژه‌ای می‌بخشد. ارتباط این دو در زندگی واقعی باعث شده حال‌و‌هوای بینشان روی پرده کاملاً طبیعی و باورپذیر باشد و همین موضوع لحظات احساسی فیلم را چند برابر تأثیرگذارتر کرده است. برای اینکه بتوانند این ادغام شدن جسمی را به تصویر بکشند، آنها ساعت‌ها پروتزی را بستند که دست‌هایشان را به هم وصل می‌کرد. این کار آنها را مجبور می‌کرد که به معنای واقعی کلمه با هم زندگی کنند و حتی برای کارهای ساده‌ای مثل رفتن به دستشویی هم با هم باشند.

از نظر جلوه‌های ویژه، فیلم واقعاً خلاقانه عمل کرده است. همه چیز واقعی به نظر می‌آید. صدای به هم چسبیدن بدن‌ها، کشیده شدن عضلات و استخوان‌ها، همه و همه حسابی دل و روده بیننده را به هم می‌ریزد. این وحشت بی‌هدف نیست و با یک حس شوخ‌طبیعی تلخ هم همراه است.

پیام فیلم؛ وقتی عشق مرزهای هویت را محو می‌کند

پیام فیلم together

«با هم» بیشتر از یک فیلم ترسناک است؛ به نظرم مثل آینه‌ای است که جلوی خودمان گذاشته باشند. این فیلم به ما می‌گوید که هیولاها بعضی وقت‌ها بیرون ما نیستند، بلکه درون ما هستند. فیلم این سؤال را روی میز می‌گذارد که تا کجا حاضریم برای نگه داشتن یک رابطه پیش برویم؟ حتی وقتی حس می‌کنیم داریم هویتمان را از دست می‌دهیم. وحشت واقعی در این فیلم ادغام شدن جسمی نیست، بلکه احساس غیرقابل تفکیک شدن و از دست دادن هویت شخصی در یک رابطه طولانی مدت است. این فیلم نه مثل فیلم‌های کلیشه‌ای است که در ۵ دقیقه اول فیلم را ببینی و بگویی "خب من فهمیدم آخرش قراره چی بشه"؛ همین قوی‌اش می‌کند که تو نمی‌فهمی در ادامه قرار است چه اتفاقی رخ بدهد. 

«با هم» با این بی‌رحمی، نه برای شوک الکی، بلکه جهت نشان دادن واقعیت زشت و سنگین روابط انسانی تلاش می‌کند. این فیلم به مرز باریک بین فردیت و یکی شدن می‌پردازد و می‌پرسد که کجا "من" تمام می‌شود و "تو" شروع می‌شوی یا شاید کجا "ما" به شکلی در هم گم می‌شویم که دیگر خوب نیست.

نقاط قوت و ضعف فیلم Together

نقاط قوت و ضعف فیلم together

فیلم «با هم» در جشنواره ساندنس با استقبال روبه‌رو شد و با مبلغ قابل‌توجهی توسط کمپانی نئون خریداری شد. با بودجه کمی که داشت (۲۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد)، برای یک فیلم مستقل یک موفقیت بزرگ محسوب می‌شود. با این حال، بدون اشکال هم نیست. برخی منتقدین معتقدند بخش دوم فیلم بیش از حد طولانی و کند است و در برخی صحنه‌ها، استعاره‌های تصویری با دیالوگ‌هایی که همه چیز را توضیح می‌دهند، ضعیف می‌شوند؛ همچنین، نکته‌ای که شاید مانع از ارتقای فیلم به سطحی بالاتر شود، صراحت بیش از حد در بیان تم است؛ استعاره "عشق یعنی چسبیدن به دیگری" از همان دقایق ابتدایی آشکار است و فیلم چندان از این خط خارج نمی‌شود.

اما با وجود همه این‌ها، «باهم» به عنوان اولین اثر کارگردان، بسیار رویاگونه و خاص به تصویر کشیده شده است. این فیلم ریسک‌هایی را به جان خریده که خیلی از فیلم‌های ژانر وحشت و به خصوص درام‌های عاشقانه جرات انجام دادنشان را ندارند. جسارت در روایت داستان و استعاره‌های دقیقش باعث می‌شود که از سایر فیلم‌های وحشت که اغلب به فرمول‌های امن و تکراری متوسل می‌شوند، متمایز باشد. «باهم» یک فیلم خیلی تأمل‌برانگیز است که بعد از تمام شدنش، حسابی فکر بیننده را درگیر می‌کند و باعث می‌شود به روابط خود نگاه عمیق‌تری داشته باشد.

همچنین بخوانید:

آیا دیدن فیلم «با هم» ارزشمند است؟

در مجموع، «با هم» یک فیلم هوشمندانه به‌حساب می‌آید که از دل وحشت جسمی و با چاشنی طنز سیاه، به عمق ترس‌ها و واقعیت‌های گاه تلخ تعهد و یکی شدن در یک رابطه طولانی می‌رود. این فیلم به شکل بی‌سابقه‌ای ترس از دست دادن هویت در یک رابطه و چالش‌های وابستگی متقابل را به تصویر می‌کشد. این اثر به ما نشان می‌دهد که چطور مرزهای هویت فردی می‌تواند در عشق محو شود و نزدیکی بیش از حد چگونه می‌تواند به کابوسی جسمانی و روانی تبدیل گردد. با پرداختن به این مفاهیم پیچیده روانشناختی از طریق استعاره‌های بصری قدرتمند، «با هم» نه تنها تجربه‌ای صرفاً ترسناک، بلکه یک اثر عمیق و تفکربرانگیز را ارائه می‌دهد.

اگر به دنبال یک فیلم متفاوت هستید که هم عناصر وحشت را در خود داشته باشد و هم به عمق احساسات و چالش‌های روابط انسانی بپردازد، تماشای «با هم» را به هیچ وجه از دست ندهید. این فیلم شما را وادار می‌کند تا به روابط خود و به معنای واقعی "با هم بودن" فکر و مرزهای تعهد و فردیت را از نو تعریف کنید. شاید در پایان این فیلم، نگاهتان به عشق و وابستگی برای همیشه تغییر کند. اگر این فیلم را تماشا کرده‌اید یا قصد تماشای آن را دارید، نظرات و برداشت‌های خود را در بخش کامنت‌ها با ما و دیگر علاقه‌مندان به اشتراک بگذارید! 

دیدگاه های کاربران
هیچ دیدگاهی موجود نیست
پربازدیدترین مقالات
پربازدیدترین خبرها
جدیدترین اخبار