نقد فیلم پوشالی (Straw 2025)؛ فریادی در سکوت از عمق ناامیدی

فیلم استرا (Straw)، جدیدترین اثر ساختهشده توسط تایلر پری برای نتفلیکس، نه تنها یک درام هیجانانگیز است، بلکه به منزله یک بیانیه اجتماعی قدرتمند درباره نادیده گرفته شدن و مبارزات بیصدای افراد در حاشیه جامعه عمل میکند.
این فیلم به قلم، کارگردانی و تهیهکنندگی تایلر پری، بینندگان را به سفری عمیق در زندگی زنی به نام جانایا میبرد که با وجود تمام تلاشهایش برای بقا و فراهم کردن یک زندگی عادی برای دخترش، هیچ کمکی از کسی دریافت نمیکند.
نقد فیلم پوشالی (لبریز شدن) فراتر از یک بررسی سطحی، کنکاش در پیامهای عمیق و بحثبرانگیز آن است که مخاطب را به تامل وامیدارد. در نقد فیلم Straw 2025 نشان خواهیم داد که این اثر چگونه با روایتی پرکشش، شما را درگیر میکند و احساسات مختلفی را در شما برمیانگیزد. این فیلم از همان ابتدا سوالاتی اساسی را در ذهن بیننده ایجاد میکند و او را به فکر وا میدارد که آیا آنچه میبیند واقعیت است یا تصویری از ذهنی آشفته.
جانایا: استعارهای از مبارزه نادیده گرفته شده
داستان "استرا" بر محور جانایا، مادری تنها و خسته، میچرخد که در تلاش است تا از پس مخارج زندگی خود و دخترش که از بیماری صرع رنج میبرد، برآید. این فیلم به خوبی نشان میدهد که چگونه یک زن طبقه کارگر سیاهپوست در آمریکا که اغلب ستون فقرات جامعه خود را تشکیل میدهد و در شرایط دشوار، به تنهایی فرزندپروری میکند، تحت فشارهای سیستماتیک قرار میگیرد. از اجاره عقب افتاده آپارتمان کوچک یک اتاقه تا هزینههای فزاینده پزشکی دخترش، جانایا با مشکلات بیشماری دست و پنجه نرم میکند.
فیلم یک روز از زندگی جانایا را به تصویر میکشد که به شکلی غیرقابل کنترل به سمت فروپاشی پیش میرود. از دست دادن شغلش در سوپرمارکت به دلیل رفتار سمی و توهینآمیز رئیسش، تهدید به تخلیه خانه، توقیف ماشین و گواهینامهاش توسط یک افسر پلیس فاسد و تلاش خدمات حمایت از کودکان برای گرفتن دخترش از او به دلیل آنچه "غفلت والدین" خوانده میشود، تنها بخشی از زنجیره حوادث ناگواری است که جانایا در این روز تجربه میکند.
این اتفاقات پی در پی، مخاطب را تا سر حد انفجار خشمگین خواهد کرد و احساس میکند که "همه دنیا علیه اوست". منتقدان زیادی بر این باورند که این حجم از اتفاقات ناگوار در یک روز واحد، غیرواقعی و بیش از حد اغراقآمیز است؛ با این حال، برخی دیگر معتقدند که این "روز بد وحشتناک" به خوبی حس جنون و فروپاشی روانی جانایا را منتقل میکند.
نقد پایان فیلم پوشالی 2025
بزرگترین پیچش داستان در انتهای فیلم رخ میدهد؛ زمانی که مادر جانایا با او تماس میگیرد و میگوید او را در اخبار دیده که در حال سرقت از بانک است. جانایا پاسخ میدهد که قصد سرقت نداشته و تنها میخواست چک خود را نقد کند تا 40 دلار لازم برای هزینه غذای مدرسه دخترش را تأمین کند. در این لحظه، مادرش فاش میکند که دخترش، شب قبل بر اثر یکی از تشنجهایش فوت میکند.
این افشاگری، تمام آنچه را که بیننده در طول فیلم مشاهده کرده، زیر سوال میبرد. صحنههایی که دختر جانایا در آنها حضور داشته، از جمله حمام کردن او، تماس از مدرسه و ترس از خدمات حمایت از کودکان، همگی به عنوان توهمات جانایا پس از مرگ دخترش نشان داده میشوند. این "شوک بزرگ" که 40 دقیقه قبل از پایان فیلم به آن اشاره شده بود ("از وقتی که با دختر جانایا در بیمارستان بودم، بیرون آمدم و چیزی درونم شکست؛ از آن زمان به بعد دیگر مثل سابق نبودم")، به بیننده این امکان را میدهد که وضعیت روانی جانایا را درک کند.
بهنظر، این پیچش هوشمندانه به منطقیتر شدن اتفاقات اغراقآمیز روز جانایا کمک میکند. این ایده که جانایا در انکار و توهم ناشی از غم و اندوه زندگی میکند، به بیننده اجازه میدهد تا با وضعیت او همدلی کند؛ با این حال، برخی دیگر این پیچش را "فرار از موقعیت" میدانند که تنش فیلم را از بین میبرد و باورپذیری آن را کاهش میدهد.
نقد بازی بازیگران فیلم پوشالی
فارغ از بحثها بر سر فیلمنامه و کارگردانی، یک نکته مورد توافق همگان است: تاراجی پی. هنسون در نقش جانایا، عملکردی فوقالعاده ارائه میدهد. او بدون هیچ ملاحظهای به تصویر کشیدن مبارزه و درد جانایا میپردازد و هر اشتباه و سوءتفاهم او را برای بیننده دردناکتر میکند. مونولوگ او در میانه فیلم که در آن تمام اتفاقات ناگوار را بازگو میکند، بسیار تأثیرگذار است و عمق احساسات شخصیت را به نمایش میگذارد. بهنظر من، او به تنهایی بار سنگین فیلم را به دوش میکشد؛ حتی منتقدانی که از فیلمنامه یا کارگردانی ناراضی بودند، اذعان دارند که بازی هنسون نقطه قوت اصلی فیلم است و بدون او، "استرا" بسیار ضعیفتر میبود؛ بهطور کلی، نقد فیلم Straw 2025 بدون تمجید از بازی او کامل نخواهد بود.
بازیگران مکمل نیز، به ویژه شری شپرد در نقش نیکول (مدیر بانک)، بازی قابل قبولی ارائه دادهاند. ارتباط بین هنسون و شپرد و پیوند غیرمنتظرهای که بین شخصیتهایشان شکل میگیرد، از نقاط برجسته فیلم محسوب میشود. تعاملات شپرد با هنسون، از ترس اولیه تا همدلی و حمایت، به خوبی حس پیچیده موقعیت را منتقل میکند.
نگاهی به پشت صحنه فیلم پوشالی
"استرا" با وجود پیام قوی و بازیهای درخشان، با انتقادات قابل توجهی نیز روبرو شده است.
تولید عجولانه و کیفیت بصری
فیلم تنها در چهار روز فیلمبرداری شده است. این سرعت بالا، به گفته منتقدان، منجر به تولیدی "ارزانقیمت" و "بیکیفیت" شده است. دکورها و لباسها ساده به نظر میرسند و جلوههای بصری، مانند طوفان باران، مصنوعی به نظر میرسند. منتقدان معتقدند که یک کارگردان با بودجه و تجربه تایلر پری، میتوانست کیفیت بصری بهتری ارائه دهد.
اتهامات سرقت ادبی
یکی از بزرگترین جنجالها، اتهام کپیبرداری آشکار از فیلم "بریکینگ" (Breaking) محصول 2022 است. بسیاری از منتقدان و بینندگان اشاره کردهاند که "استرا"، داستان و حتی دیالوگها را از "بریکینگ" که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، وام گرفته است. شباهتهایی نیز به فیلم "جان کیو" (John Q) با بازی دنزل واشنگتن که در آن پدری برای نجات جان پسرش بیمارستان را گروگان میگیرد، ذکر شده است.
مشکلات فیلمنامه و کارگردانی
منتقدان به دیالوگهای تکراری، استفاده بیش از حد از الفاظ رکیک و عدم عمقبخشی به شخصیتها اعتراض کردهاند. کارگردانی تایلر پری نیز مورد انتقاد قرار گرفته که در آن بازیگران توانمند نیز گاهی عملکرد ضعیفی از خود نشان میدهند. برخی صحنهها، مانند لحظه شلیک جانایا به رئیسش، از نظر منطقی زیر سوال رفتهاند.
تصویرسازی از مردان سیاهپوست
برخی منتقدان به نحوه تصویرسازی از مردان سیاهپوست در فیلم اعتراض کردهاند که اغلب به عنوان افراد بیرحم یا بیتفاوت در مقابل زنان سیاهپوست به تصویر کشیده میشوند یا در صحنه بانک، مردان از زنان فرار میکنند.
جمعبندی: آیا "استرا" ارزش دیدن دارد؟
فیلم "استرا" اثری بحثبرانگیز بهحساب میآید که واکنشهای متفاوتی را برانگیخته است. در هسته خود، این فیلم داستانی نسبتاً ساده و ابتدایی را روایت میکند؛ اما پیامی در آن نهفته است که با سنگینی احساسی واقعی بر مخاطب فرود میآید. این اثر، یک "بیانیه واقعی" درباره ابعادی از زندگی است که مردم طی میکنند، چگونگی فرو رفتنشان در سایهها و اینکه چگونه رنج و مبارزه آنها واقعاً دیده نمیشود.
تایلر پری به خوبی توانسته ایدههای "هزینه گرانبهای فقر" و "هیچکس ما را نمیبیند" را از طریق شخصیت جانایا به نمایش بگذارد که او نمایندهای از افرادی است که به "نقطه شکست" رسیدهاند. این فیلم، با تمام فراز و نشیبهایش، تلنگری به بیننده میزند تا به اطرافیان خود توجه بیشتری داشته باشد و همدلی و دلسوزی نشان دهد.
با توجه به همه جوانب، "استرا" فیلمی نیست که همه آن را "فوقالعاده" بدانند؛ اما قطعاً اثری است که شما را به شدت با شخصیت اصلی آن درگیر میکند. بازی استثنایی تاراجی پی. هنسون به تنهایی دلیل کافی برای تماشای این فیلم است.
با وجود ایرادات فیلمنامه، کارگردانی و اتهامات کپیبرداری، پیام اصلی فیلم درباره سختیهای طاقتفرسای فقر، مبارزه با نادیده گرفته شدن و اهمیت سلامت روان، بسیار قدرتمند و قابل تامل است. اگر به دنبال فیلمی هستید که شما را به فکر فرو ببرد و به چالش بکشد و بتوانید از کنار برخی از اشکالات ساختاری آن بگذرید، "استرا" تجربه جذابی خواهد بود. این فیلم، فارغ از ایراداتش، بحث مهمی را درباره نادیده گرفتن رنجهای افراد، به ویژه زنان سیاهپوست و مادران تنها، آغاز میکند؛ شاید بتوان گفت که نقد فیلم پوشالی در نهایت، آن را اثری میبیند که با وجود کاستیها، از ارزش دیدن برخوردار است؛ چرا که توانایی درگیر کردن بیننده با مضامین عمیق و ایجاد همدلی با شخصیتها را دارد.
شما چه فکر میکنید؟ آیا "استرا" را تماشا کردهاید؟ نظر شما درباره این فیلم چیست؟ آیا با جانایا همدلی کردید؟ دیدگاهها و تجربیات خود را در بخش نظرات با ما و دیگر علاقهمندان به اشتراک بگذارید.