نقد فیلم «گلادیاتور ۲» سرگرم‌کننده اما کم‌شکوه

علی کارگزار - انتشار: 8 آذر 1403 |  دیدگاه: 0 |  

0/10

0 نفر
نقد فیلم «گلادیاتور ۲» سرگرم‌کننده اما کم‌شکوه

آیا فیلم‌های دنباله‌دار می‌توانند میراث آثار اصلی را حفظ کنند، یا اغلب به سایه‌ای از گذشته تبدیل می‌شوند؟ گلادیاتور ۲، ساخته ریدلی اسکات، تلاش می‌کند تا پس از ۲۵ سال، شکوه فیلم اول را زنده کند و داستانی تازه را به مخاطبان ارائه دهد. نسخه اصلی این فیلم، با بازی به‌یادماندنی راسل کرو در نقش ماکسیموس، یکی از شاهکارهای تاریخ سینما و برنده پنج جایزه اسکار بود که همچنان در ذهن عاشقان سینما جاودانه است. اما این بار، داستان به سراغ لوسیوس می‌رود، پسر جوانی که در فیلم اول تنها یک کودک بود و اکنون، با بازی پل مسکال، باید راهی مشابه ماکسیموس را طی کند.

گلادیاتور ۲ از همان ابتدا با ترکیبی از صحنه‌های حماسی، بازیگری درخشان دنزل واشنگتن، و جلوه‌های ویژه مدرن تلاش می‌کند تا مخاطب را میخکوب کند. اما آیا این دنباله توانسته از زیر سایه سنگین نسخه اول بیرون بیاید و اثری مستقل خلق کند؟ یا اینکه تنها یک بازسازی مدرن با تغییراتی جزئی است؟ در ادامه، به نقد فیلم گلادیاتور 2 در زمینه های مختلف از جمله داستان، بازیگری، صحنه‌های اکشن و نقاط قوت و ضعف این اثر می‌پردازیم و آن را با نسخه اصلی مقایسه می‌کنیم تا پاسخ این سؤال را بیابیم.

فهرست مطالب

گلادیاتور 2 و داستان نوشتن آن

نقد داستان گلادیاتور 2

پس از موفقیت افسانه‌ای گلادیاتور در سال ۲۰۰۰، صحبت‌ها درباره ساخت دنباله‌ای برای این فیلم آغاز شد. با این حال، رسیدن به نسخه‌ای که بتواند جایگاه فیلم اول را حفظ کند، چالشی بزرگ بود. یکی از جذاب‌ترین ایده‌های اولیه برای دنباله، نسخه‌ای بود که توسط نیک کیو، موسیقی‌دان مشهور، نوشته شد. در این داستان، ماکسیموس در دنیای پس از مرگ بیدار می‌شد و درگیر مأموریتی می‌شد که توسط خدایان رومی به او سپرده شده بود. او به زمین بازمی‌گشت تا خدای خیانتکاری به نام هفائستوس را نابود کند و در این مسیر به مسیحی تبدیل می‌شد و در برابر گسترش مسیحیت مبارزه می‌کرد. داستان حتی شامل صحنه‌هایی از نبرد ماکسیموس در جنگ‌های صلیبی، جنگ جهانی دوم، و جنگ ویتنام بود و در پایان، او را به‌عنوان سربازی جاودانه در پنتاگون مدرن نشان می‌داد. با وجود جذابیت‌های این ایده، استودیو تصمیم گرفت آن را عملی نکند.

نسخه نهایی گلادیاتور ۲ که در سال ۲۰۲۴ به کارگردانی ریدلی اسکات ساخته شد، داستان را به روشی ملموس‌تر ادامه می‌دهد. فیلم ۱۶ سال پس از مرگ ماکسیموس آغاز می‌شود و این بار بر شخصیت لوسیوس (پل مسکال)، پسر لوسیلا (کانی نیلسن) تمرکز دارد. لوسیوس که اکنون در ناحیه‌ای دورافتاده در نومیدیا زندگی می‌کند، با هجوم رومیان به رهبری ژنرال مارکوس آکاسیوس (پدرو پاسکال) مواجه می‌شود. در جریان این حمله، همسر لوسیوس کشته می‌شود و او به اسارت رومیان درمی‌آید و به رم فرستاده می‌شود تا به‌عنوان گلادیاتور بجنگد.

فیلم با نبردهایی باشکوه در کولوسئوم ادامه می‌یابد، جایی که لوسیوس باید برای زنده ماندن بجنگد و انتقامش را از دشمنان بگیرد. یکی از شخصیت‌های کلیدی، ماکرینوس (دنزل واشنگتن)، استاد گلادیاتورهاست که به‌عنوان مربی و مشوق لوسیوس وارد داستان می‌شود. او که به‌ظاهر در مسیر کمک به لوسیوس قرار دارد، اهداف پنهانی و جاه‌طلبانه‌ای دارد که پیچیدگی‌های داستان را افزایش می‌دهد.

فیلم با صحنه‌های اکشن نفس‌گیر و حضور شخصیت‌های جدیدی مانند برادران امپراتور، گتا (جوزف کوین) و کاراکالا (فرد هچینگر)، روایت را به جلو می‌برد. رابطه پیچیده میان لوسیوس، مادرش لوسیلا، و آکاسیوس، همچنین حقیقتی که درباره نسب واقعی لوسیوس فاش می‌شود، از نقاط عطف داستان است.

نقد فیلم گلادیاتور ۲

ریدلی اسکات، استاد کهنه‌کار سینما، بار دیگر تصمیم گرفته به رم باستان برگردد و کولوسئوم را با خون و خاک پر کند. اما این بار، انگار خودش هم کمی با تردید به این سفر نگاه می‌کند. اسکات که ۲۵ سال پیش با گلادیاتور جایگاهش را در تاریخ سینما تثبیت کرد، در گلادیاتور ۲ سعی کرده همان فرمول را با کمی زرق‌وبرق بیشتر و طعمی متفاوت بازآفرینی کند. فیلمنامه این اثر توسط دیوید اسکارپا نوشته شده، کسی که انگار از دفترچه خاطرات نسخه اول کپی برداشته و با کمی تغییر، داستانی جدید ساخته است. او تلاش کرده است تا با گره‌های داستانی و روابط پیچیده، به عمق داستان اضافه کند، اما نتیجه همیشه به اندازه تلاشش قانع‌کننده نیست.

نقد و بررسی گلادیاتور 2024

بازیگران و شخصیت ها

در بخش بازیگری، پل مسکال به‌عنوان شخصیت اصلی، یعنی لوسیوس، ظاهر شده است. او از همان ابتدا سعی دارد از زیر سایه سنگین ماکسیموس خارج شود، اما انگار این سایه آن‌قدر بزرگ است که فرار از آن کار ساده‌ای نیست. مسکال، با بازی‌ای که بیشتر بر احساسات درونی تکیه دارد، حس انسانیت و شکنندگی شخصیت را به تصویر می‌کشد، اما آیا او توانسته مانند راسل کرو در نسخه اول تأثیرگذار باشد؟ شاید نه.

دنزل واشنگتن، اما، مثل همیشه می‌درخشد. او در نقش ماکرینوس، مربی گلادیاتورها، چنان حضور پرجاذبه‌ای دارد که گاهی به نظر می‌رسد فیلم باید درباره او باشد، نه لوسیوس. واشنگتن چنان با هوشمندی و ظرافت شخصیتش را اجرا می‌کند که هر صحنه‌ای که در آن حضور دارد، مثل یک نمایش تک‌نفره از او می‌شود. پدرو پاسکال هم در نقش ژنرال مارکوس آکاسیوس، شخصیتی چندلایه را ارائه می‌دهد که گاهی به یک ضدقهرمان دوست‌داشتنی تبدیل می‌شود. در سوی دیگر، امپراتورهای دوقلو، یعنی گتا و کاراکالا، با اجرای جوزف کوین و فرد هچینگر، بیشتر به کاریکاتوری از شخصیت‌های روم باستان شباهت دارند تا تهدیدی واقعی.

موسیقی

هنر هانس زیمر بار دیگر در گلادیاتور ۲ خودنمایی می‌کند، هرچند این بار با کمک لورن بالفه، که تلاش کرده است تم‌های موسیقی فیلم اول را با حال و هوای تازه‌ای ترکیب کند. موسیقی همچنان یکی از نقاط قوت فیلم است و در صحنه‌های کلیدی، مانند نبردهای کولوسئوم، هیجان و عمق خاصی به فیلم می‌بخشد. با این حال، مقایسه این موسیقی با شاهکار به‌یادماندنی نسخه اول، کاری دشوار است.

از همان لحظه‌ای که دوربین وارد کولوسئوم می‌شود، می‌توان گفت که گلادیاتور ۲ در بخش جلوه‌های بصری حرفی برای گفتن دارد. ریدلی اسکات بار دیگر توانسته صحنه‌هایی را خلق کند که چشم‌ها را خیره می‌کند. از نبرد با کرگدن گرفته تا حمله بوزینه‌های خشمگین، فیلم پر است از لحظات دیدنی که گاهی مرز بین حماسی و اغراق را کمرنگ می‌کند. اگرچه برخی صحنه‌ها، مانند حضور کوسه‌ها در کولوسئوم، کمی دور از واقعیت به نظر می‌رسند، اما آیا این همان چیزی نیست که از سینمای پرزرق‌وبرق انتظار داریم؟ البته نباید فراموش کرد که بخش‌هایی از فیلم در لوکیشن‌هایی فیلمبرداری شده که اسکات قبلاً برای فیلم Kingdom of Heaven از آن استفاده کرده بود، و جالب اینجاست که او این لوکیشن‌ها را از دولت مراکش خریداری و سپس برای این فیلم اجاره کرده است!

نقاط قوت و ضعف فیلم

نقاط قوت:

دنزل واشنگتن، یک ارتش یک‌نفره در بازیگری:

وقتی دنزل واشنگتن روی پرده ظاهر می‌شود، دیگر کسی به چیز دیگری اهمیت نمی‌دهد. او در نقش ماکرینوس چنان هنرنمایی می‌کند که گویی رم باستان فقط به خاطر حضور او زنده شده است. هر جمله، هر حرکت، و حتی سکوت‌هایش، پر از معناست. تماشاگران نمی‌توانند چشم از او بردارند، و شاید تنها ایراد کار این باشد که فیلم باید نامش را از گلادیاتور ۲ به ماکرینوس: داستان واقعی یک استاد گلادیاتور تغییر می‌داد!

دنزل واشنگتن در گلادیاتور

صحنه‌های اکشن، حماسه‌ای پرهیاهو:

اگر به دنبال صحنه‌های نبرد حماسی هستید که قلبتان را به تپش بیندازد، این فیلم شما را ناامید نمی‌کند. از کرگدن‌های وحشی گرفته تا نبرد با بوزینه‌های خشمگین و حتی صحنه‌ای عجیب با کوسه‌ها در کولوسئوم، گلادیاتور ۲ از هیچ تلاشی برای جذب تماشاگران دریغ نکرده است. این صحنه‌ها، هرچند گاهی از مرز واقعیت عبور می‌کنند، ولی بی‌شک تجربه‌ای دیدنی و هیجان‌انگیز ارائه می‌دهند.

بازسازی کولوسئوم و شکوه رم:

جلوه‌های بصری فیلم شما را به قلب رم باستان می‌برد. از طراحی دقیق کولوسئوم گرفته تا جزئیات لباس‌ها و زره‌ها، همه چیز انگار از دل تاریخ بیرون آمده است. حتی اگر داستان شما را جذب نکند، تماشای این جزئیات شما را سرگرم خواهد کرد.

موسیقی، یادآوری یک شاهکار:

هانس زیمر و لورن بالفه بار دیگر توانسته‌اند با موسیقی‌شان حس حماسی فیلم اول را بازآفرینی کنند. اگر چشمانتان را ببندید و فقط به موسیقی گوش کنید، شاید برای لحظه‌ای فکر کنید که دوباره به نسخه اول برگشته‌اید.

نقاط ضعف:

پل مسکال، در سایه ماکسیموس:

با احترام به تلاش پل مسکال، اما شخصیت لوسیوس هرگز نمی‌تواند جای ماکسیموس را پر کند. لوسیوس بیشتر شبیه یک نسخه کم‌رنگ‌تر و کم‌عمق‌تر از قهرمان فیلم اول است. او احساساتی است، مصمم است، اما هیچ‌کدام از آن کاریزمایی که راسل کرو با خود آورده بود را ندارد. انگار من لوسیوس هستم هیچ‌وقت نمی‌تواند جایگزین من ماکسیموس دسیوس مریدیوس هستم شود.

داستانی که گاهی یادش می‌رود تازه باشد:

گلادیاتور ۲ در نیمه اول فیلم بیشتر شبیه یک بازسازی از نسخه اول است تا یک دنباله. حتی صحنه آغازین که دستی در حال لمس کردن دانه‌های غلات است، یادآور همان سکانس معروف فیلم اول است. اگرچه نیمه دوم با تصمیمات متفاوت لوسیوس کمی اوضاع را بهبود می‌بخشد، اما همچنان حس می‌کنید که چیزی نو و متمایز کم است.

امپراتورهای دوقلو: شرور یا کاریکاتور؟

برادران امپراتور، یعنی گتا و کاراکالا، بیشتر شبیه شخصیت‌های کارتونی هستند تا تهدیدی واقعی. یکی با میمون خانگی‌اش سرگرم است، و دیگری با آرایش عجیب‌وغریبش بیشتر شبیه بازیگری در یک نمایش کمدی است. اگر قرار بود این دو شخصیت شرارت روم را به نمایش بگذارند، بهتر بود کمی بیشتر به عمق شخصیت‌پردازی‌شان توجه می‌شد.

جلوه‌های ویژه: از حماسی تا اغراق‌شده:

هرچند صحنه‌های اکشن بسیار جذاب هستند، اما گاهی اغراق در جلوه‌های ویژه مثل نبرد با کوسه‌ها و بوزینه‌ها باعث می‌شود حس واقعی بودن از بین برود. این صحنه‌ها شاید برای برخی تماشاگران هیجان‌انگیز باشند، اما برای دیگران بیشتر شبیه یک فیلم فانتزی هستند تا اثری تاریخی.

داستانی که عمیق نیست:

برخلاف فیلم اول که داستانی پر از احساس، فلسفه و قدرت داشت، این دنباله بیشتر روی صحنه‌های اکشن و روابط سطحی تمرکز کرده است. داستان انتقام لوسیوس در برابر ژنرال آکاسیوس هرگز آن عمق احساسی و شخصی که بین ماکسیموس و کومودوس وجود داشت را ندارد. حتی گاهی دیالوگ‌های فیلم تنها تکرار جمله‌های معروف نسخه اول است، چیزی که شاید طرفداران را ناامید کند.

همچنین بخوانید:

مقایسه گلادیاتور ۱ و گلادیاتور ۲

آیا گلادیاتور ۲ بهتر از گلادیاتور ۱ است؟ شاید، اما بعید است!

وقتی پای مقایسه بین گلادیاتور ۱ و گلادیاتور ۲ به میان می‌آید، انگار دو جنگجو در میدان نبرد روبه‌روی هم ایستاده‌اند. یکی با غرور و شکوهی که تاریخ برایش نوشته، و دیگری با سلاح‌های جدید و پرزرق‌وبرقی که بیشتر از عمق، جنبه ظاهری دارد. حالا سؤال این است: آیا دنباله می‌تواند تاج افتخار را از فیلم اصلی برباید؟

مقایسه گلادیاتور 1 و2

داستان

گلادیاتور ۲ در نیمه اول خود بیشتر شبیه یک بازسازی مستقیم از فیلم اول است. یک قهرمان (این بار لوسیوس) که خانواده‌اش را از دست می‌دهد، به بردگی کشیده می‌شود، به‌عنوان گلادیاتور می‌جنگد و برای انتقام علیه دشمنی بزرگ (مارکوس آکاسیوس) قیام می‌کند. این روایت تقریباً همان داستان ماکسیموس است، با این تفاوت که این بار کوسه‌ها و بوزینه‌ها هم وارد میدان شده‌اند! اما فیلم در نیمه دوم مسیر خود را کمی تغییر می‌دهد و با تصمیمات لوسیوس برای بخشش و کنار گذاشتن نفرت، پیچشی تازه را به داستان اضافه می‌کند.

در مقابل، گلادیاتور ۱ داستانی عمیق‌تر و احساسی‌تر ارائه می‌دهد. انتقام ماکسیموس علیه کومودوس نه‌تنها یک جنگ شخصی، بلکه نمایشی از مبارزه علیه فساد امپراتوری بود. روابط پیچیده میان ماکسیموس، کومودوس، و مارکوس اورلیوس نیز بار احساسی و سیاسی داستان را افزایش می‌داد. اما در گلادیاتور ۲، چنین عمقی کمتر دیده می‌شود، و داستان بیشتر روی اکشن و صحنه‌های بصری متمرکز شده است.

تم‌ها

گلادیاتور ۱ تم‌هایی از انتقام، عشق، و میراث را بررسی می‌کند و در کنار آن، سؤالاتی درباره قدرت و سیاست مطرح می‌کند. فیلم از نظر احساسی و فلسفی بسیار غنی است و پایان آن، هم داستان انتقام ماکسیموس را کامل می‌کند و هم پیامی ماندگار درباره فداکاری و شرافت به جا می‌گذارد.

اما گلادیاتور ۲ بیشتر به نمایش صحنه‌های پرهیجان و نبردهای عجیب‌وغریب می‌پردازد. اگرچه تلاش می‌کند تم‌های سیاسی و خانوادگی را بازآفرینی کند، اما این تلاش‌ها سطحی‌تر از نسخه اول است. حتی تنش میان لوسیوس و مارکوس آکاسیوس هرگز به شدت و عمق نفرت متقابل ماکسیموس و کومودوس نمی‌رسد.

لحن

یکی از تفاوت‌های اصلی میان این دو فیلم، لحن آن‌هاست. گلادیاتور ۱ اثری بسیار جدی، حماسی، و سنگین است که حتی یک لحظه هم به شوخی یا سبک شدن فضا اجازه نمی‌دهد. اما گلادیاتور ۲ گاهی شوخ‌طبع و عجیب است. از بازی‌های اغراق‌آمیز امپراتورهای دوقلو گرفته تا نبردهایی که به لطف بوزینه‌های خشمگین و کوسه‌ها رنگ فانتزی به خود گرفته‌اند، فیلم حال‌وهوایی کمتر جدی دارد.

البته این تغییر لحن شاید برای برخی مخاطبان جذاب باشد، اما طرفداران فیلم اول ممکن است این تغییر را به حساب کمبود عمق بگذارند.

بازیگری

در گلادیاتور ۱، راسل کرو در نقش ماکسیموس چنان قدرت و کاریزمایی از خود نشان داد که هنوز هم در ذهن مخاطبان حک شده است. اجرای واکین فینیکس در نقش کومودوس نیز به‌قدری ظریف و تاثیرگذار بود که یکی از بهترین شرورهای سینما را خلق کرد.

در گلادیاتور ۲، پل مسکال تلاش می‌کند از این میراث پیروی کند، اما هرگز نمی‌تواند جای ماکسیموس را پر کند. او بازی قابل‌قبولی ارائه می‌دهد، اما شخصیت لوسیوس فاقد همان قدرت و الهام‌بخشی است. در این میان، دنزل واشنگتن به‌عنوان ماکرینوس نمایشی فراموش‌نشدنی ارائه می‌دهد و صحنه‌ها را از آن خود می‌کند. اگرچه نقش او با کومودوس قابل مقایسه نیست، اما حضور او فیلم را به سطح دیگری می‌برد.

اکشن

اگر اکشن شما را به سینما می‌کشاند، گلادیاتور ۲ انتخاب بهتری است. نبردها بزرگ‌تر، هیجان‌انگیزتر و پر از جزئیات دیدنی هستند. اما گاهی این اغراق‌ها از حماسی بودن خارج شده و به مرز کارتونی شدن نزدیک می‌شوند. نبردهای خونین گلادیاتور ۱ واقعی و زمین‌گیر هستند، اما در گلادیاتور ۲، کرگدن‌ها، بوزینه‌ها و حتی کوسه‌ها وارد میدان می‌شوند، و همین ممکن است برای برخی مخاطبان بیش‌ازحد غیرواقعی به نظر برسد.

نتیجه‌گیری: یک شاهکار جاودانه یا یک دنباله تماشایی؟

گلادیاتور ۱ همچنان به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های حماسی سینما شناخته می‌شود، با داستانی عمیق، شخصیت‌پردازی برجسته، و پیامی ماندگار. اما گلادیاتور ۲، با تمام تلاش‌هایش، بیشتر یک دنباله سرگرم‌کننده است که نمی‌تواند به همان قله برسد.

با این حال، اگر به دنبال یک تجربه بصری پرهیجان هستید و می‌خواهید دوباره به رم باستان برگردید، گلادیاتور ۲ شما را ناامید نخواهد کرد. اما اگر دنبال همان جادوی احساسی و فلسفی فیلم اول هستید، شاید بهتر باشد دوباره به تماشای ماکسیموس دسیوس مریدیوس بنشینید. آیا شما سرگرم شدید؟ بله، اما آیا آن‌قدر خوب بود که جای فیلم اول را بگیرد؟ احتمالاً نه!

سخن پایانی

گلادیاتور ۲ مثل یک مبارز تازه‌نفس وارد میدان می‌شود، زرهش برق می‌زند، سلاح‌هایش تازه است، اما تجربه و شکوه مبارزی مثل ماکسیموس را ندارد. فیلم تمام تلاشش را می‌کند تا با صحنه‌های اکشن بزرگ‌تر، جلوه‌های بصری خیره‌کننده، و بازی‌هایی قابل‌قبول، مخاطب را سرگرم کند. اما وقتی پای مقایسه با شاهکار ۲۰۰۰ به میان می‌آید، سایه سنگین گلادیاتور ۱ روی دنباله حس می‌شود.

این فیلم برای کسانی که عاشق نبردهای حماسی، شکوه رم باستان، و حضور بی‌نظیر دنزل واشنگتن هستند، تجربه‌ای دیدنی و جذاب خواهد بود. اما اگر به دنبال عمق احساسی، پیام‌های فلسفی، و تأثیری ماندگار هستید، شاید همچنان بهترین انتخاب بازگشت به فیلم اول باشد.

در انتهای این نقد فیلم گلادیاتور جدید با تمام نقص‌ها و قوت‌هایش، موفق می‌شود یک نکته را به‌خوبی یادآوری کند: گاهی سفر دوباره به میدان نبرد، اگرچه پر از هیجان، نمی‌تواند همان احساسی را زنده کند که اولین بار در ما برانگیخته شد. شاید این‌بار کمتر بپرسیم آیا سرگرم شدید؟ و بیشتر بگوییم: آیا این تمام چیزی بود که رم باستان برایمان داشت؟

لوگوی پاراج - معرفی فیلم، سریال، انیمه و انیمیشن
پاراج | معرفی فیلم، سریال، بازیگران و عوامل سینما و تلویزیون
وبسایت "پاراج" یک منبع جامع و تخصصی در زمینه معرفی فیلم‌ها، سریال‌ها، انیمه، انیمیشن، مستند و بازیگران سینما، تلویزیون و شبکه خانگی است. پاراج با داشتن یک پایگاه داده گسترده، اطلاعات کاملی از آثار سینمایی و تلویزیونی از جمله ژانر، سال تولید، کارگردان، بازیگران، جوایز، تصاویر، تریلرها، میزان فروش و امتیازات مخاطبان را فراهم می‌کند. علاوه بر این، نقدها و بررسی‌های کارشناسان و کاربران درباره هر اثر نیز در دسترس است، که به شما کمک می‌کند تا قبل از تماشای یک فیلم یا سریال، با دیدگاه‌های مختلف درباره آن آشنا شوید. پاراج همچنین بخشی ویژه برای معرفی بازیگران دارد، که در آن می‌توانید بیوگرافی، فیلم‌شناسی، عکس‌ها، ویدئوها و حواشی مرتبط با هر بازیگر را مشاهده کنید. در کنار همه این موارد جدول پخش هفتگی شبکه‌ها و لیست برگزیدگان جشنواره‌های داخلی و خارجی نیز از دیگر خدمات می‌باشد. به‌روز رسانی مداوم، پاراج را به محلی ایده‌آل برای علاقه‌مندان به دنیای سینما و تلویزیون که به دنبال اطلاعات دقیق و به‌روز درباره آثار محبوب و جدید هستند تبدیل کرده است. علاوه بر این، بخش‌های ویژه‌ای نیز برای اخبار و رویدادهای مهم دنیای سینما و تلویزیون در نظر گرفته شده است تا کاربران همواره در جریان آخرین تحولات باشند.
samandehi
خدمات ارایه شده در پاراج، دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه می‌باشد و هرگونه بهره برداری و سوء استفاده از محتوای پاراج، پیگرد قانونی دارد.