نقد فیلم دریاچه کادو (Caddo Lake)؛ آیا ارزش دیدن داشت؟

علی کارگزار - انتشار: 13 آذر 1403
مطالعه : 11 دقیقه
پاراج-
نقد فیلم دریاچه کادو (Caddo Lake)؛ آیا ارزش دیدن داشت؟

فیلم دریاچه کادو (Caddo Lake) یکی از آثار سال 2024 است که به خاطر داشتن بازیگران مطرح و همچنین اسامی قابل‌توجه در میان سازندگان خود، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. باتوجه به اینکه این عنوان جزو معدود ساخته‌های خالقان خود محسوب می‌شود، می‌خواهیم نگاهی به آن داشته باشیم و این اثر مهم را تحلیل و بررسی کنیم.

توجه داشته باشید که این مقاله حاوی اسپویل داستانی است و حتما پیشنهاد می‌کنیم که پیش از مطالعه این مطلب و مواجه شدن با حقایق مهم روایت فیلم، ابتدا فیلم را تماشا کنید و پس از مشاهده داستان کامل دریاچه کادو، دوباره به جمع ما در تحلیل این عنوان بازگردید.

شرح اولیه داستان

داستان فیلم دریاچه کادو

کلیت داستان فیلم دریاچه کادو حول محور یک دختر 8 ساله‌ به نام آنا می‌گردد که در اطراف یک دریاچه با همین نام که در نزدیکی محل زندگی آنها قرار دارد، گم می‌شود. داستان همزمان از دید دو شخصیت مختلف روایت می‌شود. اولین نفر الی نام دارد و خواهر ناتنی آنا است که خود را به خاطر گم شدن خواهرش مقصر می‌داند و نفر دوم مردی به نام پاریس است که باور دارد اتفاقات عجیب حول محور دریاچه، با مرگ مادر او در چندین سال قبل ارتباطاتی دارد.

بازیگران، کارگردانان و سازندگان

لوگان جورج و سلین هلد، زوج هنرمند و فیلمسازی هستند که پدید آمدن و ساخته شدن دریاچه کادو در دستان آنها رقم خورده است. هر دو شخص نام‌برده نه صرفا در موقعیت کارگردان، بلکه در جایگاه نویسنده فیلم دریاچه کادو نیز حضور دارند. این نکته و حضور نام لوگان جرج در قسمت‌های دیگری از عناوین تولیدکنندگان فیلم دریاچه کادو نشان می‌دهد که این اثر تا حد زیادی چهره یک فیلم شخصی را برای این زوج داشته و کارگردان‌های آن سعی داشته‌اند تا با حضور تاثیرگذار خودشان در قسمت‌های دیگری از روند ساخت فیلم، دریاچه کادو را به اثری هرچه شبیه‌تر به ایده‌آل و ذهنیت اصلی خودشان شبیه سازند.

علیرغم اینکه دریاچه کادو در دستان این دو شخص خلق شده است، اما نامی در فهرست تهیه‌کنندگان این فیلم (و پوستر اصلی آن) به چشم می‌خورد که شاید حکم تبلیغ و حتی جلب کاذب مخاطبان را داشته باشد. ام. نایت شیامالان نامی بزرگ و غیرقابل انکاری در صنعت سینما است. وی که با ساختن فیلم‌های بی‌نظیری چون Glass و The Sixth Sense شناخته می‌شود، به عنوان تهیه‌کننده در فیلم دریاچه کادو حضور دارد. اگرچه شاید خرده گرفتن به وجود نام شیامالان در میان تولیدکنندگان این فیلم چندان منطقی به‌نظر نرسد، اما پیشنهاد می‌کنیم دریاچه کادو را با تصور نبود نام این فرد تماشا کنید، چرا که شاید موجب شود انتظاراتتان تا حد زیادی بالا برود!

شیامالان | دریاچه کادو

الیزا اسکانلن، هنرپیشه شخصیت الی و همان فردی است که بیشترین حضور را در این فیلم به نام خود ثبت کرده است. ما پیش از این اسکانلن را در نقش شخصیت بث و در فیلم بی‌نظیر زنان کوچک سال 2019 دیده بودیم که قطعا مهم‌ترین اثر این بازیگر محسوب می‌شود. ستاره دیگر نمایش دریاچه کادو، قطعا دیلن اوبرایان در نقش پاریس است. اگر بخواهیم به این هنرپیشه در موقعیت یک ستاره مهم و شناخته شده نگاهی داشته باشیم، احتمالا نباید بازی او را در این فیلم به عنوان بهترین یا حتی یکی از بهترینان حضور او در فیلم‌های سینمایی خطاب کنیم. اوبرایان بدون شک به خاطر حضور خود در سه‌گانه تکرار نشدنی دونده هزارتو در میان مخاطبان خودش شناخته می‌شود.

هردو این بازیگران، بهترینانی از دنیای خود هستند و با اینکه حضور آنها در کنار یکدیگر خبر بسیار خوبی برای هواداران است، اما خبر بد ماجرا این است که دریاچه کادو این فرصت را به دو بازیگر نام‌برده نمی‌دهد که بهترین پتانسیل خودشان را به نمایش بگذارند. زمان کلی فیلم آنقدر کوتاه است که مخاطب نمی‌تواند با این دو پروتاگونیست همزاد پنداری کند. این مسئله موجب می‌شود که حتی در موقعیت‌های ناراحت کننده، تاثیرگذار و غمگین ماجرا، مخاطب کیلومترها با شخصیت‌های داستان فاصله داشته باشد و حتی به اجبار نتواند آغوشی از جنس همدردی را در اختیار این کاراکترها قرار دهد و صرفا از فاصله‌ای دور به تماشای آنها می‌پردازد.

همچون یک رمان کوتاه

به عنوان فردی که بدون خواندن خلاصه داستان، دیدن تریلر و یا نقد منتقدین (بهترین تجربه از نظر شخصی) به تماشای فیلم دریاچه کادو پرداخته‌ام، باید این مسئله را مزید بر علت بدانم که خلاصه داستانی که سازندگان فیلم دریاچه کادو به عنوان ویترین این فیلم معرفی کرده‌اند، تا حدی می‌تواند تجربه گنگ و رمزآلود دریاچه کادو که بر یک سوم ابتدایی داستان حاکم است را لو بدهد.

نقد فیلم دریاچه کادو

فیلم شروع نسبتا خوبی دارد و لحظات ابتدایی آن اگرچه به مخاطبان اولیه کمک چندانی نمی‌کند، اما بیشترین اهمیت را برای افرادی خواهد داشت که برای دفعات دوم یا سوم به سراغ آن می‌روند. بنابراین لحظات ابتدایی که در آن داستان مشغول پرداخت به درام شخصیت‌ها و دانه‌گذاری برای پیچش‌های آینده فیلم است، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و البته که تا حد زیادی به علت روند کند باعث خسته شدن مخاطب و عدم توجه او به جزئیات می‌شود.

فیلم دریاچه کادو اساسا شکلی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه چند ده صفحه‌ای دلهره‌آور است که در زمان کنونی کمتر با آنها مواجه هستیم. این فیلم تلاش نمی‌کند تا دلیلی قانع کننده را برای تمامی رخدادها به مخاطب بدهد و بیننده را با مجموعه‌ای از سوالات تنها می‌گذارد که بهتر بود به برخی از آنها پاسخ داده شود. دریاچه کادو در ابتدا قرار است تا به عنوان یک عنوان هیجان‌انگیز و رمزآلود عمل کند، اما با مشخص شدن دلیل اتفاقات در میانه‌های فیلم، هیجان‌، ترس و مرموزیت جای خودشان را به یک کنجکاوی نه‌چندان درگیرکننده می‌دهند.

زمان در دستان طبیعت

فریب اصلی (بهترین اصل فیلم) سازندگان زمانی مشخص می‌شود که بینندگان متوجه می‌شود که در تمام زمانی که از تماشای این اثر گذشته است، آنها در حال مشاهده کاوش‌ها و ماجراجویی‌های دو شخصیت در دو زمان متفاوت بوده‌اند و این در حالیست که تصور داشته‌اند حداقل تا پیش از نمایش چهره واقعی دریاچه‌، وقایع به صورت خطی روایت می‌شود. این دو شخصیت وظیفه همراه کردن دوربین اصلی نمایش را برعهده دارند و همراه با مخاطبانی که مثل آنها از وقایع و پیشامد‌های درون فیلم نا‌آگاه است، قدم در مسیری برای کشف حقایق می‌گذارند.

زمان و سفرهای زمانی زیرسایه فیلم دریاچه کادو به شکل عجیب‌تری رقم می‌خورد و سازوکار آن برای مخاطب معلوم نیست. در حالی که بعید است سازندگان این اثر دنباله‌ای را برای آن درنظر داشته باشند، باید خودمان را به اطلاعات ارائه شده در روند داستانی این اثر قانع کنیم و به دنباله دلیل حادث شدن گاه و بی‌گاه پرش‌های زمانی که براساس ساختار دریاچه به‌وجود می‌آیند نباشیم.

کلیتی که این اثر در اختیار ما قرار می‌دهد این مسئله است که این اتفاقات به دریاچه مربوط است و پیش از دهه 50 و پدید آمدن دریاچه کادو، اینچنین اتفاقاتی حداقل در این نقطه از جهان داستانی فیلم به‌وقوع نپیوسته است. فیلم دریاچه کادو اصولا اهمیتی به چگونگی ایجاد این واقعه نمی‌دهد و دریاچه و ساختار زمانی آن صرفا ابزاریست در خدمت ماجراگویی. در حقیقت فیلم اینگونه عنوان می‌‌کند که چگونگی پدید آمدن سفرهای زمانی چندان اهمیت ندارد و آن چیزی که مهم است، نتیجه کلی است و باید آن را بپذیرفت.

زمان در فیلم دریاچه کادو

همین مسئله در عدم تلاش شخصیت‌های داستان برای تغییر گذشته، دستکاری آینده و حتی نجات اعضای اصلی خانواده خودشان نشان از این است که سازندگان و شخصیت‌های داستان بر این هم‌نظر هستند که هرچیزی را که به وقوع پیوسته است را باید همان‌گونه که بوده، پذیرفت. زمانی که به شخصیتی چون الی نگاهی می‌اندازیم، با دختر نوجوانی مواجه می‌شویم که به خاطر مسائل خانوادگی، بارها و بارها آرامش خانواده خود را برهم می‌زند و حتی در اوقاتی مخاطب می‌خواهد حق را به او بدهد، باز هم خطای دیگری مرتکب می‌شود.

چنین شخصیتی در انتهای داستان بدون پرداخت مناسب، تبدیل به شخص دانایی می‌شود که سرنوشت را می‌پذیرد و حتی بدون نگاه کردن به پشت سر و لحظه‌ای تامل، خواهر دلبندش را غریبانه در دنیایی ناشناخته رها می‌کند و صرفا به این مسئله اکتفا می‌کند که آنچه به حقیقت بدل شده است، باید به‌وقوع می‌پیوست و انتخاب دیگری وجود نداشت. آنا علیرغم اینکه خواهر ناتنی الی است، پس از سفر به گذشته و نجات یافتن توسط پسر خود یعنی پاریس، قدم در مسیری می‌گذارد که گذشته و آینده یک خانواده را به یکدیگر متصل می‌کند و تبدیل به مادربزرگ کسی می‌شود که در آینده او را خواهر خود می‌دانست.

همچنین بخوانید:

همه‌چیز زیر سر دریاچه است

دریاچه کادو کجاست؟ آیا این دریاچه یک مکان حقیقی است یا سازندگان این اثر صرفا برای ساخت عنوان خودشان به این دریاچه زندگی بخشیده‌اند؟ در حقیقت دریاچه کادو نه ساخته و پرداخته نویسندگان این فیلم، بلکه محلی واقعی در ایالت تگزاس آمریکا است که اتفاقا به خاطر ظاهر متمایز خود و شباهت‌هایی که به یک محیط رمزآلود دارد، تبدیل به نقطه عطف داستان فیلم موردنظر شده است.

اما سوال اصلی اینجاست که چرا سازندگان این فیلم از دریاچه به عنوان عنصر اصلی شکل‌گیری ماجرا استفاده کرده‌اند؟ چه‌چیزی یک دریاچه را تبدیل به ماهیتی خاص کرده است و آیا انتخاب دریاچه به عنوان ماهیت اصلی پشت حقایق فیلم صرفا یک اتفاق در حین نوشتن روایت داستان بوده است یا خیر؟

عکس دریاچه کادو

از آنجایی که دسترسی به ذهن عمیق و پیچیده‌ هر شخص به‌خصوص یک نویسنده، بدون مواجه و صحبت با او غیرممکن است، بنابراین سوالات ما برای همیشه بدون پاسخی قطعی خواهند ماند. اما این مسئله را به شما بگوییم که وجود دریاچه برای اولین بار نیست که در یک داستان فانتزی، علمی تخیلی و حتی سورئال به عنوان منشا رخدادهای یک روایت لحاظ می‌شود و در حقیقت دریاچه ماهیتی است که در دنیای واقعی نیز بسیاری بر ارتباط آن با نیروهای ماورالطبیعه باور دارند.

اگر سری به کتاب‌های کارلوس کاستاندا، خصوصا کتاب هنر رویابینی آن بزنید متوجه می‌شوید که دریاچه مکانی مقدس و مهم برای معتقدان به باورهای سنتی، شمن‌ها و نمادی مهم در ادیان مختلف است. در کتاب‌های کاستاندا، دون خوان به عنوان معلم و راهنمای او در یکی از کاوش‌های همیشگی که با یکدیگر داشته‌اند، راهی برای ارتباط با جهان دیگر یا به قول خودشان عالم موجودات غیر آلی ایجاد می‌کند و این کار به‌وسیله دریاچه محقق می‌شود. همچنین این اتفاق در دنیای بازی‌های ویدیویی و با حضور یکی از مهم‌ترین بازی‌های چند سال اخیر یعنی بازی الن ویک نیز باری دیگر تکرار می‌شود و دریاچه در این بازی به عنوان عنصری مهم برای ارتباط با مکانی دیگر و بدست آوردن قدرت خلق کردن به نمایش گذاشته می‌شود.

به غیر از دو عنوان نام‌برده، موارد زیادی در دنیاهای فیلم، سریال، بازی و کتاب وجود دارند که از دریاچه به عنوان یک درگاه یا ارتباط دهنده با ابعاد دیگر یا سایر اتفاقات ماورالطبیعه استفاده می‌کنند. اما انتخاب دریاچه در جایگاه پدید آورنده مسئله پرش‌های زمانی فیلم، چه به صورت آگاهانه و چه به شکل غیرآگاهانه، انتخابی درست و بسیار هوشمندانه است که نسبت به بحث نمادشناسی دریاچه جهت‌گیری خوبی دارد و این یکی از نکات مثبت مخفی‌شده در پشت متن داستان است.

فیلمی تنها با یک ایده

در زمانی زندگی می‌کنیم که فیلم‌های مهم و قدرتمندی چون Tenet در خصوص سفر در زمان ساخته شده‌اند که حتی مقوله درک و فهمیدن آنها پس از بارها مشاهده اثر، همچنان می‌تواند گیج کننده باشد. در چنین موقعیتی، فیلم دریاچه کادو احتمالا رقابت سختی را در ذهن مخاطبان برای رسیدن به یکی از فیلم‌های برتر مرتبط با سفر در زمان خواهد داشت. در واقع داستان‌ها می‌توانند بسته به خلاقیت و انعطافی که ذهن نویسنده برای پرداخت به حقایق دارند، از ایده‌‌های زیادی بهره ببرند و یک داستان تبدیل به مجموعه‌ای گسترده از ایده‌های مختلف شود.

از قضا فیلم دریاچه کادو باوجود جذابیت‌هایی که در بطن خود دارد، همچنان حول محور یک ایده می‌گردد و سازندگان این فیلم نتوانسته‌اند تا با درگیر کردن روایت این فیلم به ایده‌های دیگر، آن را گسترش بدهند. در چنین وضعیتی احتمالا فیلم دریاچه کادو صرفا برای آن افرادی بتواند شوکه کننده و استثنایی به‌نظر برسد که حداقل در سینمای علمی تخیلی و فانتزی، حضور پرشوری نداشته‌اند.

فیلم دریاچه کادو اثر سرگرم کننده‌ای است و قاطعانه می‌توان گفت که از هشتاد درصد فیلم‌های کلیشه‌ای که در هر سال تولید می‌شوند، ارزش تجربه بالاتری دارد؛ ولی در رقابت با هم‌سبک‌های خودش، حرفی برای گفتن ندارد. مگر اینکه بخواهید فیلم دریاچه کادو را مثل پیرنگ اصلی خودش به گذشته و دهه‌های 70 و 80 منتقل کنید و وظیفه مقایسه بین این فیلم را با آثار آن دوره مثل ساخته‌های رابرت زمکیس و جیمز کامرون را به کاربران آن زمان بدهید.

سخن پایانی

خوشبختانه یا متاسفانه، کشور ایران در حال حاضر از قانون کپی رایت جهانی تبعیت نمی‌کند و به موجب همین قانون، دسترسی بی‌حد و مرزی برای کاربران و هم‌میهنان ما فراهم شده تا بدون پرداخت هیچ‌گونه مبلغی به ده‌ها هزار اثر مختلف، فارغ از کشور سازنده آن اثر دسترسی داشته باشند. حتی در چنین وضعیتی نیز پیشنهاد دادن فیلم دریاچه کادو تا حدی با تردید همراه است. حال تصور کنید که اگر بخواهیم این فیلم را در جایگاه یک عنوان در حال اکران یا به هرشکل دیگری به مخاطب خودمان پیشنهاد بدهیم، آیا دریاچه کادو ارزش این را دارد که به خاطر تجربه آن مبلغی مشابه با هریک از فیلم‌های معمول سینمای جهان پرداخته شود یا خیر؟

نظرات خودتان را در قبال فیلم سینمایی و نقد فیلم دریاچه کادو با ما به اشتراک بگذارید. از آنجایی که نتیجه‌گیری در مورد فیلم دریاچه کادو تا حد زیادی به مخاطب و نوع نگاه او بستگی دارد، بنابراین مهر نهایی بر این مسئله که فیلم موردنظر یک اثر صلاحیت‌دار است یا خیر، برعهده خود مخاطبان و دنبال‌کنندگان وبسایت پاراج است.

برچسب‌های مرتبط:

فیلم‌هایی با موضوع ماجراجویی در طبیعت

فیلم‌هایی با موضوع زمان

نظرات کاربران
پربازدیدترین