بهترین فیلم های کوسه ای؛ نبرد انسان و کوسه
0/10
کوسهها، این شکارچیان بیرحم اعماق دریا، از همان لحظه ورود به دنیای سینما موفق شدهاند ترس و هیجان را به اوج برسانند. از همان صحنه اول که کوسه در آب کمین کرده و تنها انتظار برای حمله باقی میماند، بیننده را به دل اضطرابی نفسگیر میکشانند. فیلمهای کوسهمحور به شکلی منحصربهفرد این حس را به مخاطب منتقل میکنند؛ یک ترکیب جذاب از ترس و ماجراجویی که گویی هر لحظه ممکن است چیزی از اعماق تاریک دریا بیرون بپرد و همه چیز را به کام مرگ بکشاند.
بهترین فیلم های کوسه محور
حالا وقت آن است که نگاهی به بهترین آثار کوسهمحور بیندازیم؛ فیلمهایی که با هر حمله ناگهانی، ترس را در رگهای شما جاری میکنند و شما را به عمق دریاها، جایی که بقا و مرگ در یک قدمی هم هستند، میبرند. در نظر داشته باشید که برای این مقاله پادکست، آلبوم عکسهای مرتبط و تیزرهای تخصصی در نظر گرفته شده که ممکن است برای شما مفید واقع شود. همچنین شما میتوانید در سایت رسمی پاراج به فیلم موردعلاقه خود در این مقاله نظر دهید.
4.1/10
5/10
دریاهای بزرگ و آرامش بخش با چیزی وحشتناکتر از آنچه تصور میکنید، همراهند.
داستان این مورد از فیلم های کوسه ای درباره گروهی از دوستان جوان است که به خانهای در کنار دریاچهای در لوییزیانا میروند تا یک تعطیلات آرام و خوشگذرانی را سپری کنند. اما خیلی زود متوجه میشوند که آبهای این دریاچه به نوعی به جهنمی برای آنها تبدیل شده است، زیرا کوسههای خطرناکی در این آبها شنا میکنند و زندگی آنها را تهدید میکنند. هرچه که آنها بیشتر تلاش میکنند از این ماجرا جان سالم به در ببرند، رازهای تاریک و وحشتناک بیشتری فاش میشود.
یکی از نکات جالب درباره این فیلم این است که دیوید آر. الیس، کارگردان فیلم، پیش از مرگ ناگهانیاش در سال ۲۰۱۳، به شدت برای تغییر نام فیلم در ایالات متحده تلاش کرد. او به جای نام «شب کوسهای»، قصد داشت آن را با عنوان «تریلر کوسهای بینام» اکران کند. با این حال، در نهایت این تلاشها به نتیجه نرسید و فیلم با نام اصلیاش منتشر شد.
این فیلم همچنین نخستین فیلم سهبعدی کوسهمحور بعد از آروارهها بود و با این تکنولوژی، تجربهای واقعگرایانهتر و ترسناکتر را به تماشاگران ارائه داد. از دیگر نکات جالب این فیلم میتوان به استفاده از کوسههای مصنوعی اشاره کرد که توسط شرکت Edge Innovations ساخته شده بودند؛ همان شرکتی که کوسههای فیلم «دریای آبی عمیق» را نیز طراحی کرده بود.
5/10
4/10
"۴۷ متر پایین: بدون قفس" از آن دسته فیلمهای کوسهمحور است که از همان لحظه آغاز، قلب تماشاگر را به تپش میاندازد.
داستان فیلم حول محور چهار دختر نوجوان میگردد که تصمیم میگیرند به اعماق یک شهر زیرآبی مرموز و غرقشده در مکزیک بروند. این ماجراجویی به زودی به کابوسی ترسناک تبدیل میشود، زیرا آنها خود را در قلمرو کوسههای سفید مرگبار و خطرناک میبینند. هر قدمی که به جلو برمیدارند، تهدیدهای بیشتری از دل آبهای تاریک و تنگههای پیچیده زیرزمینی به سراغشان میآید. این فیلم به طرز شگفتانگیزی توانسته است اضطراب و تعلیق ناشی از فضاهای تنگ زیر آب را با خطراتی از جمله حملات کوسهها تلفیق کند.
یکی از حقایق جالب درباره این فیلم این است که کورین فاکس و بریانا چو در تست بازیگریشان ادعا کردند که مهارت زیادی در شنا دارند، اما در واقع تجربه محدودی داشتند. هر دو بازیگر قبل از شروع فیلمبرداری در کلاسهای شنا شرکت کردند تا بتوانند نقشهای خود را به درستی اجرا کنند. همچنین این فیلم نخستین حضور بازیگری سیستین استالونه، دختر سیلوستر استالونه، و کورین فاکس، دختر جیمی فاکس، در یک فیلم بلند سینمایی بود.
این عنوان از فیلم های کوسه ای محصول ایالات متحده آمریکا است و با بودجهای حدود ۱۲ میلیون دلار تولید شد و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان ژانر وحشت روبهرو شد و در مجموع ۴۷ میلیون دلار در گیشههای جهانی فروش داشت.
7.1/10
5.8/10
در بهترین فیلم های کوسه محور، چه چیزی ترسناکتر از این است که پس از وقوع یک سونامی، خود را در یک سوپرمارکت زیر آب همراه کوسههای مرگبار گیر افتاده ببینید؟
فیلم حول گروهی از بازماندگان یک سونامی در یک سوپرمارکت ساحلی استرالیایی میچرخد. در حالی که آنها تلاش میکنند از این وضعیت نجات یابند، متوجه میشوند که با چیزی بسیار ترسناکتر از آبهای جاری روبرو هستند: کوسههای بزرگ سفید که با سیلاب به داخل فروشگاه آورده شدهاند.
یکی از جالبترین نکات این فیلم، استفاده از سه کوسه مکانیکی در کنار جلوههای ویژه است. کیمبل رندال قصد داشت تا حد امکان از جلوههای واقعی استفاده کند و از تصاویر کامپیوتری پرهیز کند، اما محدودیتهای بودجهای باعث شد که در برخی صحنهها از تکنیکهای CGI نیز بهره بگیرد. فیلم در استرالیا تنها ۸۰۰ هزار دلار فروش داشت، اما در چین موفق به کسب ۲۴ میلیون دلار شد، که موفقیت بینالمللی چشمگیری برای آن محسوب میشود.
همچنین، سه سگ پامرانین مختلف برای ایفای نقش سگ شخصیت هدر در فیلم استفاده شد؛ یکی برای شنا، یکی برای پارس کردن، و دیگری برای دویدن! از دیگر حقایق جالب، این است که در ابتدا راسل مالکاهی قرار بود کارگردانی این فیلم را برعهده داشته باشد، اما به دلیل تعهداتش به سریال Teen Wolf، نتوانست این پروژه را تکمیل کند و کیمبل رندال جایگزین او شد.
5/10
4/10
ترس واقعی از کوسهها زمانی آغاز میشود که شما در قفسی در عمق دریا با منابع محدودی از هوا گرفتار شوید.
داستان فیلم حول دو خواهر به نامهای لیزا و کیت میچرخد که در سفری تفریحی به مکزیک تصمیم میگیرند برای مشاهده کوسهها در قفس به زیر آب بروند. اما همه چیز به شکل غیرمنتظرهای تغییر میکند؛ کابل قفس پاره شده و آنها به اعماق دریا فرو میروند، در حالی که سطح آب ۴۷ متر بالاتر از آنهاست و هوا به سرعت در حال تمام شدن است. با کوسههای سفید بزرگ که اطرافشان پرسه میزنند و اضطراب روبرو شدن با مرگ، آنها باید راهی برای بقا پیدا کنند.
نکته دیگر این است که در ابتدا فیلم قرار بود با عنوان «در اعماق» در قالب دیویدی و نمایش خانگی منتشر شود، اما پس از خرید حقوق فیلم توسط"Entertainment Studios" ، اکران آن به تعویق افتاد و با عنوان اصلی «۴۷ متر پایین» در تابستان ۲۰۱۷ به صورت سینمایی به نمایش درآمد.
در بین فیلم های کوسه ای این فیلم در باکس آفیس جهانی حدود ۶۱ میلیون دلار فروش داشت و حتی نامزد جایزه بهترین فیلم ترسناک در جوایز ساترن ۲۰۱۸ شد. با وجود اینکه برنده این جایزه نشد، موفقیت آن در زنده کردن هیجان و ترس از کوسهها در زیر آب غیرقابل انکار است.
5.7/10
7/10
وقتی که صحبت در رابطه با یک هیولای تقریبا 2 متری است، باید منتظر چیزی فراتر از حد تصور خود بود. اضطراب، هیجان و ترس برجسته ترین احساساتی هستند که این فیلم به شما منتقل میکند.
در این فیلم، جوناس تیلور، یک غواص حرفهای و نجاتدهنده زیر آب که با بزرگترین کابوس خود، یک مگالودون عظیمالجثه، مواجه میشود. لی بینگبینگ در نقش دکتر سوئین ژانگ، یک دانشمند اقیانوسشناس، و رین ویلسون در نقش جک موریس، میلیاردر سرمایهگذار پروژه، از دیگر بازیگران کلیدی فیلم هستند. داستان فیلم حول ماموریتی برای نجات خدمهای میچرخد که در اعماق گودال ماریانا گرفتار شدهاند، جایی که این موجود ترسناک از گذشتههای دور به آنها حمله میکند.
از حقایق جالب فیلم میتوان به تواناییهای واقعی جیسون استاتهام در غواصی اشاره کرد. او در دهه ۱۹۹۰ نماینده انگلیس در مسابقات غواصی بینالمللی بود و همین تجربه به او کمک کرد تا صحنههای زیر آب را به شکلی واقعگرایانه و هیجانانگیز بازی کند. همچنین، صداسازی موجوداتی مانند هشتپای عظیمالجثه در فیلم، با استفاده از صداهای تولید شده توسط مکندههای دستشویی ضبط شده است، که این جزئیات کوچک به واقعگرایی فیلم کمک کرد.
فیلم های با موضوع حمله کوسه معمولا طرفداران بخصوصی دارند اما باید بدانید که این فیلم توانست نظر مثبت 44 درصد بینندگان و 47 درصد کاربران سایت روتن تومیتوز را برای خود کسب کند. این آمار نشان دهنده این است که فیلم توانسته به نوبه خود موفق عمل کند.
5.8/10
7/10
در فیلم های کوسه محور، بدترین کابوسها در زیباترین چهارچوبهای بصری نهفته هستند. وحشتی که در شفافترین آب ها به آرامی پرسه میزند.
فیلم بر اساس حوادث واقعی سال ۱۹۸۳ است که در آن گروهی از دوستان پس از واژگونی قایقشان در صخره بزرگ مرجانی مجبور به شنا به سوی نجات میشوند. اما خیلی زود متوجه میشوند که با کوسهای سفید روبرو هستند که به طور مرگباری به دنبال شکار آنهاست. در این فیلم، اضطراب، بقا و تصمیمات حیاتی در فضایی تنگ و بیرحم بازگو میشوند.
یکی از حقایق جالب در مورد فیلم «صخره» این است که در آن از کوسههای واقعی برای صحنههای ترسناک استفاده شده است. این کوسهها در نزدیکی جزیره نپتون در استرالیا فیلمبرداری شدند و استفاده از تصاویر طبیعی کوسهها به جای جلوههای ویژه، به واقعگرایی و وحشت فیلم افزود.
فیلم صخره در جشنوارههای مختلف بینالمللی از جمله جشنواره فیلم کن و جشنواره فیلم بوسان به نمایش درآمد و با استقبال خوبی از سوی منتقدان مواجه شد. این فیلم به دلیل استفاده هوشمندانه از کوسههای واقعی و روایت یک داستان بر اساس واقعیت، توانست جایگاه ویژهای در ژانر وحشت و بقا کسب کند. علاوه بر این، فیلم در جشنواره فیلم سیتجز در اسپانیا نیز به نمایش درآمد که به عنوان یکی از مهمترین جشنوارهها برای فیلم های ترسناک شناخته میشود.
5.8/10
6/10
فیلم های کوسه ای به ما نشان دادهاند هیچ چیز ترسناکتر از این نیست که خود را تنها و بیپناه در میان اقیانوس، با کوسههایی که اطرافتان میچرخند، بیابید.
فیلم حول زوجی به نام سوزان و دنیل میچرخد که در سفری تفریحی به جزایر کارائیب میروند. در یک روز عادی از تور غواصی، قایق آنها به دلیل اشتباه در شمارش سرنشینان، این زوج را در اقیانوس رها میکند. حالا این دو نفر، بدون هیچ کمکی، در میان آبهای آزاد گرفتار شدهاند، جایی که کوسههای گرسنه در اطرافشان پرسه میزنند. فیلم به شکلی ظریف و بیرحمانه، وحشت و ناتوانی انسان در برابر قدرت بیرحم طبیعت را به تصویر میکشد.
یکی از نکات شگفتانگیز در مورد این فیلم، استفاده از کوسههای کارائیب واقعی در صحنههای فیلمبرداری است. بازیگران در طول فیلمبرداری با پوشیدن زنجیرههای فلزی زیر لباسهای غواصی خود، از نیش و گازگرفتگی کوسهها محافظت میشدند. بلانچارد رایان در نخستین روز فیلمبرداری توسط یک باراکودا گزیده شد، که خود تجربهای دلهرهآور برای بازیگر بود. این موضوع به وحشت واقعی او از کوسهها در طول فیلمبرداری اضافه میکرد و او هر بار قبل از ورود به آب، از همبازی خود، دنیل تراویس، میخواست که ابتدا او وارد آب شود تا مطمئن شود خطری در کار نیست.
مجله اینترنتی گاردین در رابطه با این فیلم گفت: من این فیلم را شبیه به پروژه جادوگر بلر در دریاهای آزاد توصیف میکردم، اما این توصیف واقعاً حق خلاقیت و اصالت کنتیس را ادا نمیکند. از برخی جهات، این فیلم بیشتر شبیه به جری اثر گاس ون سنت است؛ داستانی ترسناک و طنز آمیز از دو مرد که در صحرا گم شدهاند. همچنین، در نشان دادن آرامش بیحرکت و عظیم طبیعت، فیلم به پنج اثر عباس کیارستمی شباهت دارد، که تلفیقی از سینما و هنر نصب است.
6.7/10
6/10
تصور کنید در یکی از فیلم های سینمایی با موضوع کوسه، کوسههایی وجود دارد که بهجز شکارچیان بیرحم بودن، باهوش و محاسبه گر باشند.
داستان فیلم از آنجا شروع میشود که دانشمندان در این مرکز تحقیقاتی به کمک دستکاری ژنتیکی، مغز کوسههای ماکو را برای استخراج پروتئینهای درمانی توسعه میدهند. اما این دستکاریها باعث میشود کوسهها به هوش بیسابقهای دست یابند و به شکلی خطرناک به انسانها حمله کنند. پس از وقوع طوفانی که مرکز تحقیقاتی را تخریب میکند، دانشمندان و کارکنان مجبور میشوند در دل این مرکز پر از آب و کوسههای وحشی برای بقا بجنگند.
یکی از حقایق جالب درباره فیلم این است که توماس جین در یکی از صحنهها مجبور شد با یک کوسه واقعی شنا کند! او تنها پس از پایان فیلمبرداری صحنههای دیگر، اجازه این کار را یافت. همچنین، ساموئل ال. جکسون به دلیل تجربه همکاری موفقش با رنی هارلین در فیلم "بوسه طولانی شببخیر" با شور و شوق به این پروژه پیوست.
سایت اینترنتی راجر ایبرت در نقد فیلم دریای عمیق آبی گفت: این فیلم در اصل مجموعهای از صحنههای اکشن بهخوبی ساخته شده است که یکی پس از دیگری میآیند. فیلم شامل تمام موقعیتهای معمولی است که در آنها موجودات خطرناک قربانیان را در دل کشتیها، فضاپیماها یا ساختمانها دنبال میکنند (مثل سری فیلمهای Alien یا Deep Rising)، اما نکته اینجاست که این صحنهها را بهخوبی اجرا میکند. فیلم روی جلوههای ویژه زیاد تاکید نمیکند (برخی از کوسهها شبیه انیمیشن هستند)، اما بهخوبی از زمانبندی، تعلیق، حرکات سریع و غافلگیری استفاده میکند.
6.3/10
5/10
تصور کنید تنها ۲۰۰ متر از ساحل فاصله دارید، اما میان شما و نجات، یکی از مرگبارترین شکارچیان طبیعت در کمین است.
فیلم حول محور نانسی، دختری که پس از از دست دادن مادرش برای یافتن آرامش به یک ساحل ناشناخته در مکزیک میرود. او تصمیم میگیرد به تنهایی در این آبهای شفاف موجسواری کند، اما به سرعت این تعطیلات به کابوسی مرگبار تبدیل میشود. یک کوسه سفید عظیم به او حمله میکند و نانسی مجبور میشود خود را به یک تکه سنگ کوچک در آبهای کمعمق برساند، جایی که تنها چند متر با ساحل فاصله دارد. اما این فاصله اندک، به لطف کوسهای خونخوار، به بزرگترین چالش زندگی او تبدیل میشود.
یکی از حقایق جالب این فیلم، استفاده از سولی، مرغان دریایی واقعی برای شخصیت نمادین «استیون سیگل» بود. برای این صحنهها از چند مرغ دریایی استفاده شد، اما «سولی» با استعدادش به ستاره این بخش تبدیل شد. بلیک لایولی نیز تمام صحنههای بازیگری خود را (بهجز موجسواری حرفهای) شخصاً انجام داد، که شامل برخی صحنههای چالشبرانگیز بود. به عنوان مثال، صحنهای که او بینی خود را شکست، بر اساس یک آسیب واقعی او بود که در طول فیلمبرداری رخ داد.
در بین فیلم های درباره کوسه، آبهای کمعمق توانست با بودجهای معادل ۱۷ میلیون دلار، فروش جهانی بالغ بر ۱۱۹ میلیون دلار را تجربه کند.
8.1/10
8/10
هیچچیز مثل صدای دو نت معروف جان ویلیامز نمیتواند هشدار دهندهتر باشد که یک شکارچی در کمین است و شاید همین صدا آن را تبدیل به یکی از بهترین فیلم های کوسه محور کرده.
فیلم در جزیرهای خیالی به نام آمیتی روایت میشود. هنگامی که یک کوسه بزرگ سفید به سواحل حمله میکند و جان مردم محلی و گردشگران را تهدید میکند، پلیس محلی، یک زیستشناس دریایی، و یک شکارچی کوسه، برای نابودی این شکارچی به دریا میروند. اما همهچیز به این سادگی نیست؛ ترس واقعی از ناشناختهها و قدرت بیرحم طبیعت در هر لحظه فیلم نمایان است.
از نکات جالب تولید فیلم میتوان به این اشاره کرد که کوسههای مکانیکی ساختهشده برای فیلم، بارها در طول تولید دچار مشکل شدند و اسپیلبرگ مجبور شد از تکنیکهای سینمایی دیگری استفاده کند.
سایت راجر ایبرت به نقد از این فیلم نوشت: شاید یکی از الهامبخشترین انتخابها در این فیلم، استفاده از ریچارد دریفوس در نقش اقیانوسشناس باشد. او این فیلم را درست بعد از بازی در نقش شخصیت جاهطلب و مکار فیلم کارآموزی دادی کراویتز و همچنین نقش جوان خوشقلب و دانشگاهی در دیوارنوشتههای آمریکایی بازی کرده بود. در اینجا، او جوان، جذاب و علمی به نظر میرسد و اطلاعات مربوط به کوسهها را به گونهای توضیح میدهد که ترس عمیق ما از آنها را تقویت میکند.
سخن پایانیفیلم های کوسه ای، با ترکیب هیجان، وحشت و ناتوانی انسان در مقابل قدرت بیرحم طبیعت، همواره جایگاه ویژهای در سینما داشتهاند. از «آروارهها» که بنیانگذار ژانر "بلاکباستر تابستانی" بود، تا فیلمهایی مانند «۴۷ متر پایین» و «دریای عمیق آبی» که هر یک به نوعی مخاطب را به وحشت از ناشناختهها و تقابل با مرگ دعوت میکنند، این آثار نشان میدهند که ترس از دریا و کوسهها هنوز هم به شدت در ناخودآگاه ما حضور دارد. هر فیلمی که معرفی شد، نه تنها در روایت داستانی و تصویرسازی دلهرهآور خود موفق بوده است، بلکه نشاندهنده مهارت سینمایی در به تصویر کشیدن این شکارچیان خطرناک است.