بهترین فیلم های عاشقانه نتفلیکس؛ فیلم های سینمایی رمانتیک از Netflix
عشق... همان حس عمیق و دلنشینی که گاهی قلب را آرام میکند و گاهی به اوج هیجان میبرد. چه راهی بهتر از غرق شدن در دنیای بهترین فیلم های عاشقانه نتفلیکس برای تجربهی این احساسات؟ این فیلمها فرصتی هستند تا لحظاتی از روزمرگی فاصله بگیریم و وارد دنیایی شویم که در آن عشق حرف اول را میزند. فرقی نمیکند که به دنبال یک داستان پر از هیجان و اشتیاق هستید یا قصهای آرام و عمیق از یک رابطه واقعی و پایدار. در نتفلیکس همیشه چیزی برای همه سلیقهها پیدا میشود. این فیلمها مثل پنجرهای به دنیای احساسات عاشقانه، مخاطب را به سفری احساسی میبرند که گاهی شیرین است و گاهی تلخ، اما همیشه فراموشنشدنی.
بهترین فیلم های عاشقانه نتفلیکس
پس اگر آمادهاید تا قلبتان دوباره به تپش بیفتد و در داستانهایی پر از عشق و احساس غرق شوید، همراه ما باشید تا شما را با بهترین عاشقانههای نتفلیکس آشنا کنیم. در نظر داشته باشید که برای این مقاله، آلبوم عکسهای مرتبط و تیزرهای تخصصی نیز در نظر گرفته شده که از آنها نیز میتوانید استفاده کنید، همچنین شما میتوانید در سایت پاراج به فیلم مورد علاقه خود در این مقاله امتیاز و نظر بدهید.
وقتی دو دستیار خسته از کارهای بیپایان تصمیم میگیرند تا زندگی خودشان را با آشنا کردن رؤسای پرمشغلهشان راحتتر کنند، چه اتفاقی میافتد؟
داستان فیلم حول زندگی هارپر و چارلی میچرخد. هر دو دستیارانی هستند که در اثر کار زیاد، از زندگی شخصی خود فاصله گرفتهاند. آنها تصمیم میگیرند که اگر رؤسای سختگیرشان یعنی ریک و کرستن را وارد یک رابطه عاشقانه کنند، شاید زندگی خودشان هم کمی راحتتر شود. نقشهی آنها شامل صحنههایی بامزه و خندهدار مثل گیر کردن آسانسور و حتی بوسه در مسابقه بیسبال است. اما در حالی که آنها نقشههای خود را برای نزدیک کردن رؤسایشان اجرا میکنند، خودشان هم به آرامی احساسات جدیدی نسبت به یکدیگر پیدا میکنند.
یکی از نکات جالب این فیلم، حضور "امیلیا کلارک" در نقش هارپر بود که به دلیل تداخل با فیلمبرداری سریال بازی تاج و تخت مجبور به کنارهگیری از پروژه شد و زویی دویچ جایگزین او شد. همچنین، ایدهی اصلی فیلم از تجربهی واقعی تهیهکنندهی آن، ژولیت برمن الهام گرفته شده است؛ او سعی داشت رئیس خود را با رئیس یکی دیگر از دستیاران آشنا کند.
جورش کن با طنز دلنشین و روابط رمانتیک خود، به سرعت به یکی از محبوبترین و عاشقانه ترین فیلم های نتفلیکس تبدیل شد و نشان داد که شاید عشق واقعی دقیقاً در جایی پنهان باشد که هیچوقت انتظارش را نداریم.
عشقی که از دل محدودیت ها و قیدوبند اجتماعی زاده و تبدیل به یک فیلم دراماتیک عاشقانه نتفلیکس شد.
فیلم داستان بانو چترلی، زنی از طبقهی اشرافی را روایت میکند که با سردی و بیتفاوتی همسرش، سر کلیفورد، زندگی میکند. کلیفورد پس از مجروح شدن در جنگ، قادر به برقراری رابطه زناشویی نیست و روزبهروز نسبت به همسرش بیاعتناتر و کنترلگرتر میشود. در این میان، کنستانس با اولیور ملورز، نگهبان شکارگاه خانواده، آشنا میشود و میان آنها عشقی پرشور و غیرقابلمهار شکل میگیرد. این عشق برای کنستانس نه تنها آزادی از زندانی عاطفیاش، بلکه نوعی رهایی از محدودیتهای اجتماعی و طبقاتی است.
یکی از حقایق جالب فیلم، استفاده از هماهنگکنندهی صحنههای صمیمانه ایتا اوبرایان بود که به طراحی دقیق این لحظات کمک کرد تا بازیگران به بهترین شکل از لحاظ احساسی و فیزیکی آماده شوند. اما کورین نیز تصمیم گرفت برای طبیعیتر نشان دادن شخصیت خود، در صحنههای برهنه از پروتزهای مصنوعی استفاده نکند و ظاهر کاملاً طبیعی خود را حفظ کند. این تصمیم در راستای به تصویر کشیدن دقیقتر زمانه و شخصیت بانو چترلی بود.
این فیلم، با نمایش جسورانه و واقعگرایانه روابط عاشقانه و اجتماعی، توانست نظر مثبت 75 درصد از بینندگان و 86 درصد از کاربران سایت روتن تومیتوز را برای خود کسب و در دل مخاطبان و منتقدان جایگاه ویژهای پیدا کند و به یکی از موفقترین اقتباسهای این رمان کلاسیک تبدیل شود.
برخی از زیباترین عشق ها و داستانهای آن در فیلم های عاشقانه نتفلیکس از تبدیل شدن دوستیهای قدیمی به عشق شکل میگیرد.
همیشه دوستم باش با یک کمدی رمانتیک شیرین و دلنشین، داستانی از عشق، دوستی، و تغییرات زندگی را روایت میکند. داستان فیلم از جایی آغاز میشود که ساشا ، سرآشپز معروف، پس از سالها به زادگاهش برمیگردد و با مارکوس، دوست قدیمیاش که همچنان در همان محله زندگی میکند، دوباره ارتباط برقرار میکند. هرچند زندگی آنها از مسیرهای متفاوتی گذشته، اما با گذشت زمان دوباره جرقههای احساسی میان آنها زنده میشود. این فیلم با طنز و دیالوگهای ظریف خود، روی مرز بین دوستی و عشق بازی میکند و به نمایش پیچیدگیهای روابط انسانی میپردازد.
یکی از جالبترین حقایق دربارهی این فیلم، حضور کیانو ریوز است که در نقش خودش بازی میکند. او در میان فیلمبرداری جان ویک: بخش سوم تنها چهار روز وقت داشت تا تمامی صحنههایش را فیلمبرداری کند و با وجود برنامهی فشردهاش، برای حضور در این پروژه علاقه زیادی نشان داد.
سایت اینترنتی راجر ایبرت به نقد از این فیلم نوشته: این فیلم با دقت به تجربه کرهای-آمریکایی از دیدگاههای خانوادگی، اجتماعی و شغلی میپردازد و نکات جالب و دقیقی در این زمینه دارد. اما برخی از بخشهای دیگر، مثل نقد بر تغییر محلهها به نفع افراد پولدار، خوب از آب در نیامدهاند و شوخیهایی مثل "کلم" و "آدمهای ثروتمند با تیشرت" کمی تکراری به نظر میرسند. وونگ و پارک ارتباط خوبی دارند (بیشتر بهعنوان دوستان تا عاشق)، بهویژه وونگ که با بازی پرانرژی و لباسهای زیبا طراحی شده توسط لیسا ایوانز، جذابیت خاصی دارد.
جایی در دل داستان، ترس و تنهاییهای شبانه به عشقی آرامشبخش تبدیل میشود.
داستان فیلم در شهر کوچک و خیالی هولت، در ایالت کلرادو روایت میشود. دو همسایه بیوه، که سالها کنار هم زندگی کردهاند اما هیچ رابطهی نزدیکی نداشتهاند، به دنبال تسکین تنهایی خود تصمیم میگیرند شبها را با هم بگذرانند. هدف آنها از این رابطه نه عاشقانه است و نه جسمانی، بلکه تنها یافتن آرامشی در مقابل تنهاییهای شبانه است. اما با گذشت زمان، رابطهای عمیق میان آنها شکل میگیرد که حتی اعتراض فرزندانشان نیز نمیتواند آن را خدشهدار کند.
یکی از جالبترین نکات فیلم، همکاری دوبارهی رابرت ردفورد و جین فوندا است. این دو بازیگر، که پیشتر در فیلمهایی چون پا برهنه در پارک و اسبسوار برقی همبازی بودند، پس از چندین دهه با بازی در روح ما در شب دوباره در کنار هم قرار گرفتند. این فیلم با فضای ساده و دلنشین خود، ارتباطی قوی میان مخاطبان و شخصیتها برقرار میکند. علاوه بر این، رمان کنت هاروف، که این فیلم بر اساس آن ساخته شده، در ماههای پایانی زندگی او نوشته شد.
این فیلم با کسب امتیاز 76 درصد از بینندگان و 89 درصد از کاربران سایت روتن تومیتوز توانست تبدیل به یکی دیگر از بهترین فیلم های عاشقانه Netflix شود و قلب مخاطبین زیادی را به دست آورد.
فیلم نیمی از آن یکی از بهترین فیلم های عاشقانه نتفلیکس است که با نمایش داستانی متفاوت از عشق، هویت و دوستی دیدگاه متفاوت و جدیدی را به شما هدیه میدهد.
داستان فیلم از جایی شروع میشود که الی چو، دختری آرام و درسخوان، که بیشتر اوقات خود را در حاشیه جامعه دبیرستانی میگذراند، با پُل، یک پسر مهربان اما نه چندان باهوش در زمینه روابط عاشقانه، مواجه میشود. پل از الی میخواهد تا به او در نوشتن نامهای عاشقانه برای دختری به نام استر کمک کند، اما الی به زودی متوجه میشود که خودش نیز به استر علاقه دارد. در این میان، هر سه شخصیت درگیر روابط پیچیدهای از عشق و دوستی میشوند. فیلم در حالی که دربارهی مثلث عاشقانه بین این سه نوجوان است، در واقع داستانی عمیقتر از شناخت خود و درک مفاهیم مختلف عشق را روایت میکند.
از حقایق جالب این فیلم، ارجاع آن به فلسفه سمپوزیوم افلاطون است؛ جایی که داستان آریستوفانس درباره جستجوی انسانها برای "نیمه گمشده" خود نقل میشود، مفهومی که در طول فیلم نیز به طور ظریفی بیان میشود. همچنین، عکس مادر فوتشده الی که در فیلم دو بار نمایش داده میشود، در واقع تصویر جوآن چن، بازیگر فیلم نخست وو، چهره نجاتبخش است.
عشق در دوران نوجوانی یکی از شیرینترین و شاید سختترین دورانی است که شاید شما هم تجربه کرده باشید.
در فیلم های عاشقانه نتفلیکس این بار داستان درباره لارا جین، دختری خجالتی است که نامههای عاشقانهای به پسرانی که زمانی عاشق آنها بوده نوشته است، اما هیچگاه قصد نداشته آنها را ارسال کند. وقتی این نامهها بهطور ناگهانی به دست دریافتکنندگان میرسد، زندگی عاطفی و اجتماعی او به هم میریزد. او مجبور میشود در میان این بحرانهای عاطفی، با پسرانی که زمانی عاشقشان بوده روبهرو شود. اما داستان اصلی زمانی شکل میگیرد که لارا جین و پیتر کاوینسکی تصمیم میگیرند برای حل مشکلات خود، رابطهای ساختگی برقرار کنند که کمکم به یک رابطه واقعی تبدیل میشود.
از حقایق جالب درباره فیلم، یکی این است که صحنهی معروفی که پیتر کاوینسکی دستش را در جیب پشت شلوار لارا جین قرار میدهد، کاملاً بداههسازی شده بود و ایدهی خود نوآ سنتینو بوده است.
همچنین مجله اینترنتی راجر ایبرت به نقد از این فیلم اینچنین نوشته:
لانا کندر واقعاً دلنشین است و یک گرمای آرام و طنز لطیف را به نمایش میگذارد. شخصیت او، لارا جین، خجالتی است اما نه از روی ناامنی. او باهوش است و چیزی که کمتر در شخصیتهای دختر نوجوان دیده میشود، این است که باهوش بودنش راحت است. تماشای اینکه چگونه با شروع نقشبازی کردن، کمکم احساسات واقعی خود را میپذیرد، لذتبخش است. پیشینه کرهای-آمریکایی او نیز جزئیاتی است که به شخصیت عمق میبخشد، بدون اینکه در روابطش مشکلی ایجاد کند.
سفری در اعماق پیچیدگیهای یک رابطه زناشویی که با آرزوهای دستنیافتنی و چالشهای بیپایان زندگی همراه است.
داستان فیلم درباره ریچل و ریچارد، زوجی میانسال است که با ناباروری دستوپنجه نرم میکنند و تلاشهایشان برای بچهدار شدن، آنها را به سمت روشهای مختلف، از جمله تلقیح مصنوعی و فرزندخواندگی، سوق میدهد. این تلاشها بهتدریج فشارهای زیادی را به رابطه آنها وارد میکند، بهویژه زمانی که ناپایدار بودن موفقیت این روشها بیشتر نمایان میشود. سرانجام، آنها با پیشنهاد عجیب خواهرزادهی جوانشان روبرو میشوند که شاید راهحلی برای مشکلشان باشد، اما این انتخاب مسیر جدیدی از چالشها و تنشها را باز میکند.
در بین فیلم های عاشقانه نتفلیکس، فیلم زندگی خصوصی در چندین جشنواره سینمایی معتبر نامزد دریافت جوایز شد و موفقیتهای زیادی به دست آورد. کاترین هان برای بازی در نقش ریچل در این فیلم، نامزد جوایز گاتهام به عنوان بهترین بازیگر زن شد. تامارا جنکینز نیز برای نوشتن فیلمنامه این فیلم نامزد جوایز بهترین فیلمنامه شد. این فیلم همچنین در جوایز اسپیریت، که از معتبرترین جوایز سینمای مستقل آمریکا به شمار میرود، در چند بخش نامزد شد. جنکینز در بخشهای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و کایلی کارتر که در نقش خواهرزاده ریچل بازی کرده بود، برای بازی در نقش مکمل زن در جوایز اسپیریت و انجمن منتقدان آنلاین فیلم آفریقای جنوبی موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
8. فیلم انجمن ادبی و پای پوست سیب زمینی گرنزی (The Guernsey Literary & Potato Peel Pie Society 2018)
زمانی که عشق، کتاب و جنگ باهم ترکیب میشوند، از دل آن یک داستان زیبا با رنگ و بوی عاشقی بیرون میآید.
داستان این فیلم سینمایی عاشقانه نتفلیکس، درباره جولیت اشتون، نویسندهای اهل لندن است که پس از جنگ جهانی دوم در جستجوی موضوعی جدید برای کتابش به جزیره گرنزی سفر میکند. او با گروهی از افراد محلی آشنا میشود که در طول اشغال نازیها، انجمنی ادبی تشکیل داده بودند. اعضای این انجمن، هر کدام داستانی متفاوت از مبارزه و زنده ماندن در دل جنگ دارند، و جولیت به زودی درگیر رازهایی میشود که فراتر از کتاب او را درگیر خود میکند. در این میان، او به رابطهای عمیق با کشاورزی به نام داوسی آدامز وارد میشود، رابطهای که مسیر زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد.
یکی از نکات جالب فیلم، صحنههایی است که شخصیتها در حال خواندن کتابهای معروفی مثل گنجینه جزیره، جین ایر و شکسپیر هستند. این کتابها، علاوه بر ادای احترام به آثار ادبیات کلاسیک، در عمقبخشی به شخصیتها و روایت جنگ تاثیرگذارند.
فیلم در مناطق زیبای شمال دوون در بریتانیا فیلمبرداری شده است و موفق شد تصویری نوستالژیک و واقعی از دوران پساجنگ به تصویر بکشد. همچنین، برخی از صحنههای بیرونی گرنزی در بریستول و لندن فیلمبرداری شدند تا حس تاریخی و دنیای دهه ۱۹۴۰ را به خوبی بازسازی کنند.
داستانی شیرین و در عین حال غمانگیز از عشق اول که به طور عمیقی در دل نوجوانان ریشه دوانده و تا سالها اثر آن باقی میماند.
فیلم دختر قرن بیستم در سال ۱۹۹۹ و در آخرین سال قرن بیستم میگذرد. بورا، دختری ۱۷ ساله، به درخواست دوست صمیمیاش یوندو، که به دلیل عمل جراحی قلب مجبور به ترک شهر است، مأمور میشود تا از پسر مورد علاقه یوندو، بائک هیونجین، اطلاعات جمعآوری کند. اما بورا در طی این مأموریت به جای بائک، به بهترین دوست او، پونگ وونهو، علاقهمند میشود. این داستان، سفر احساسی بورا را در مواجهه با اولین عشقش روایت میکند، عشقی که به تدریج و به طرز غمانگیزی دچار پیچیدگیهای احساسی میشود و برای همیشه در خاطرات او باقی میماند.
یکی از جالبترین نکات درباره فیلم، این است که الهامبخش اصلی داستان، تجربیات شخصی خود کارگردان وو ری بانگ بوده است. او از خاطرات واقعی خود در دوران نوجوانی و رابطهای که از طریق تبادل دفتر خاطرات با دوستانش شکل گرفته بود، الهام گرفته است. همچنین، کیم یوجونگ برای طبیعیتر بازی کردن نقش خود در صحنهای که باید مست باشد، بهصورت واقعی نوشیدنی مصرف کرد تا این لحظه از فیلم را به بهترین شکل به تصویر بکشد.
فیلم دختر قرن بیستم با کسب امتیاز 89 درصد از بینندگان و 86 درصد از منتقدین سایت روتن تومیتوز توانست قلب مخاطبین، و جایگاهی در لیست بهترین فیلم های عاشقانه نتفلیکس برای خود به دست آورد.
"داستان ازدواج" اثری احساسی و تأملبرانگیز از جداییای تلخ است که عشق، خانواده، و انسانیت را از نو به چالش میکشد.
داستان فیلم بر رابطه نیکول و چارلی، یک زوج هنری نیویورکی تمرکز دارد که تصمیم به طلاق میگیرند. این جدایی، که شامل مشکلات حضانت فرزندشان نیز میشود، به یک جدال حقوقی شدید تبدیل میشود. نیکول، که بازیگر است، تصمیم میگیرد به لسآنجلس برود تا حرفهی خود را در تلویزیون ادامه دهد، در حالی که چارلی، کارگردان تئاتر، همچنان به نیویورک وابسته است. هرچند هر دو شخصیت همچنان به یکدیگر احساساتی دارند، اما پروسهی طلاق، به تدریج آنها را از هم دورتر میکند و موجب بروز تنشهای عاطفی شدید میشود.
سایت گاردین در نقد فیلم داستان ازدواج گفت: تأثیر وودی آلن در این فیلم بسیار مشهود است، هرچند که لحظات اوج این فیلم به همان اندازهی بهترین آثار آلن تاثیرگذار هستند. فیلم با یک مونتاژ احساسی در آغاز شروع میشود که نشان میدهد چارلی و نیکول چه چیزهایی را در یکدیگر دوست دارند و برایشان ارزش قائل هستند، سپس صحنهای طاقتفرسا و دردناک به تصویر کشیده میشود که در آن چارلی نمیتواند از کنترل کردن همسرش دست بردارد. همچنین صحنهای خارقالعاده و نیمهاستیلیزه وجود دارد که در آن چارلی افسرده ناگهان شروع به خواندن آهنگ Being Alive از استیون سوندهایم در یک پیانو بار تئاتر میکند. صحنه به نوعی یک موقعیت واقعگرایانه در کارائوکه است، اما برای لحظهای رویایی به یک موزیکال واقعی تبدیل میشود.
سخن پایانیدر نهایت، فیلمها و داستانهایی که معرفی کردیم، هر کدام دنیایی از احساسات، چالشها و تجربههای انسانی را بازتاب میدهند. از عشقهای نوجوانانه تا طلاق و جداییهای تاثیرگذار، فیلم های عاشقانه نتفلیکس نه تنها لحظات بینظیری از زندگی را روایت میکنند، بلکه در سطحی عمیقتر به ما یادآوری میکنند که انسانیت، عشق و روابط پیچیدهتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند. هر فیلم با قصهی منحصر به فرد خود ما را به دل دنیایی پر از واقعیتهای تلخ و شیرین میبرد و با احساسات پیچیدهای روبرو میکند که شاید در زندگی روزمره کمتر فرصت تجربهاش را داشته باشیم.