بهترین فیلم های مارول؛ خدایان ابر قهرمانی
0/10
اگر از علاقهمندان به دنیای سینما باشید، بدون شک مارول یکی از نامهایی است که بهخوبی میشناسید. این استودیوی پرآوازه، با خلق داستانهایی پر از هیجان و شخصیتهای بینظیر، جایگاه ویژهای در قلب علاقهمندان به فیلمهای ابرقهرمانی پیدا کرده است. اگر به دنبال لیستی از بهترین فیلم های مارول هستید، جای درستی آمدهاید! این فیلمها مانند جشنوارهای از لحظات نفسگیر، اکشنهای مهیج و داستانهایی هستند که هر علاقهمند به سینما را به دنیای خود میکشند. از نبردهای حماسی انتقامجویان تا ماجراجوییهای کهکشانی نگهبانان کهکشان، هر فیلم مارول تجربهای تکرار نشدنی را به شما هدیه میدهد.
فیلم های مارول درست مانند اسمشان یک معجزه هستند، معجزه ای که به شما اجازه میدهد به همراه قهرمانانی بزرگ فرای زمان و مکان زندگی کنید. جهان مارول پادشاهی جلوههای ویژه است و هر صحنه از فیلم های این استودیو یک قاب عکس از تواناییهای خارقالعاده تدوینگران و انیماتور هاست پس حتی اگر به داستان آنها علاقه نداشته باشید، مارول باز هم حرفی برای گفتن دارد.
بهترین فیلم های مارول
آمادهاید که با هم نگاهی به این دنیای پر از شگفتی بیندازیم؟ مطمئن باشید که این سفر سینمایی شما را با خاطراتی بهیادماندنی تنها نخواهد گذاشت! به یاد داشته باشید که برای این مقاله پادکست، آلبوم عکسهای مرتبط و تیزرهای تخصصی در نظر گرفته شده که امیدواریم برای شما مفید واقع شوند، همچنین شما میتوانید در سایت رسمی پاراج به فیلم مورد علاقه خود در این مقاله امتیاز دهید.
7/10
7/10
شاید کوچکترین انسانها بتوانند تبدیل به برجستهترین قهرمانها شوند و بزرگترین داستانها را رقم بزنند.
داستان مرد مورچهای حول محور اسکات لنگ میچرخد، مردی که تلاش دارد پس از آزادی از زندان، زندگی جدیدی را برای خود و دختر کوچکش آغاز کند، اما سرنوشت، مسیر متفاوتی برای او در نظر گرفته است؛ وقتی که دکتر هنک پیم، دانشمندی کهنهکار، او را به عنوان وارث لباس پیشرفتهای انتخاب میکند که به فرد این امکان را میدهد تا به اندازهی یک مورچه کوچک شود و در عین حال قدرت فوقالعادهای به دست آورد. اسکات باید با استفاده از این تکنولوژی، نقشهای بزرگ را به سرانجام برساند و دنیا را از یک تهدید جدی نجات دهد.
مجله اینترنتی گاردین به نقد از این فیلم نوشت:
انتخاب پل راد برای نقشآفرینی نشان میدهد که هوش، شوخطبعی و فروتنی از اولویتهای اصلی فیلم هستند، نوعی کوچکی بامزه و آرامکننده که با جذابیت جنسی یا مردانگی قهرمانانه کریس پرت، جرمی رنر یا کریس همسورث متفاوت است. در طول فیلم، به طور دورهای اشیاء به اندازههای غولپیکر بزرگ میشوند: چیزهایی مانند مورچهها یا اسباببازیها، که بخشی از آن برای ایجاد سرگرمی سورئال است، اما بخشی دیگر، به نظر میرسد نوعی اعتراف ضمنی است به این که این فعالیتهای مینیاتوری باید با جلوههای بزرگ و تماشایی مناسب متعادل شوند.
7.5/10
6.5/10
گاهی برای درک عظمت جهان، باید به عمق ناشناختهها سفر کرد.
داستان دکتر استرنج حول محور استیون استرنج، یک جراح مغز و اعصاب باهوش و مغرور، میچرخد. پس از تصادفی وحشتناک که باعث آسیبدیدگی دستهایش میشود، او که دیگر قادر به ادامه حرفهاش نیست، به دنبال درمانی غیرمعمول به کاتماندو سفر میکند. در این سفر، او با دنیای هنرهای عرفانی و جادو آشنا میشود و سرانجام به عنوان یکی از بزرگترین محافظان دنیا در برابر تهدیدات ماورایی تبدیل میشود.
یکی از نکات جالب این فیلم، انتخاب بازیگران و ساخت آن است. بندیکت کامبربچ در ابتدا به دلیل تعهدات تئاتری خود مجبور به رد این نقش بود، اما پس از به تعویق افتادن تاریخ فیلمبرداری، توانست این نقش را بپذیرد. همچنین، صحنهای که لباس جادویی استرنج اشکهای او را پاک میکند، به پیشنهاد خود کامبربچ اضافه و روی صحنه اجرا شد.
دکتر استرنج با ترکیب فانتزی، اکشن و مفاهیم فلسفی درباره زمان، واقعیت و تصمیمگیری، نه تنها جایگاه ویژهای در دنیای سینمایی مارول پیدا کرد، بلکه توانست مفاهیم عمیقتری را به سینمای ابرقهرمانی معرفی کند. این فیلم یادآور میشود که حتی در مواجهه با ناشناختهترین و خطرناکترین دشمنان، امید و باور به قدرتهای درونی میتواند راهگشای مسیرهای جدید باشد.
فیلم با بودجهای بالغ بر ۱۶۵ میلیون دلار ساخته شد و موفق به فروش بیش از ۶۷۷ میلیون دلار در گیشههای جهانی شد، و به یکی از پرفروشترین و بهترین فیلم های مارول سال تبدیل گردید.
7.8/10
8/10
هرچند ابرقدرتها و مبارزات حماسی در دنیای مارول یکی از بهترین خوراک این فیلمهاست اما گاهی اوقات میتواند این جنگ از دل اختلافات و تفاوت های عقیدهای در تیم خودی شکل گیرد، جایی که قدرت و مسئولیت در تضاد هم قرار میگیرند.
داستان جنگ داخلی با تصمیم دولت برای نظارت و کنترل بر فعالیتهای ابرقهرمانان آغاز میشود؛ تصمیمی که منجر به شکاف بزرگی در بین انتقامجویان میشود. از یک سو استیو راجرز (کاپیتان آمریکا) که به آزادیهای فردی اعتقاد دارد، و از سوی دیگر تونی استارک (مرد آهنی) که از نظارت دولت حمایت میکند. این اختلاف نظر به درگیریهای شدیدی بین انتقامجویان منجر میشود و آنها را به دو گروه متضاد تبدیل میکند. فیلم با اضافه کردن شخصیتهای جدیدی مانند پلنگ سیاه (با بازی چدویک بوزمن) و مرد عنکبوتی (با بازی تام هالند)، تبدیل به یکی از فیلمهای فاز جدید مارول شد.
این فیلم نه تنها به دلیل داستانسرایی و شخصیتپردازی قویاش مورد تحسین قرار گرفت، بلکه به خاطر صحنههای اکشن خیرهکنندهاش نیز بسیار ستایش شد. یکی از معروفترین صحنههای فیلم، نبرد فرودگاه است که بسیاری آن را به عنوان یکی از بهترین نمایشهای ابرقهرمانی در تاریخ سینما میشناسند. همچنین، جنگ داخلی با فروش بیش از ۱.۱ میلیارد دلار در سطح جهانی، به یکی از پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۱۶ تبدیل شد. همچنین، در صحنهای که کاپیتان آمریکا با دستان خود یک هلیکوپتر را نگه میدارد، کریس ایوانز به دلیل فشار زیاد بر بازوهایش دچار آسیب شد، اما نتیجه نهایی چنان تأثیرگذار بود که این صحنه به یکی از نمادینترین لحظات فیلم تبدیل شد.
7.9/10
8/10
گاهی وقتها برای بازسازی یک قهرمان در فیلم های دنیای مارول، نیاز به کمی طنز و جسارت داریم.
داستان فیلم ثور: رگناروک از جایی آغاز میشود که ثور، پس از شکست دادن سورتور، به خانهاش در ازگارد بازمیگردد، اما متوجه میشود که برادرش، لوکی، خود را به جای اودین جا زده است. با کمک دکتر استرنج، ثور و لوکی پدرشان را در نروژ پیدا میکنند، اما مرگ اودین باعث آزاد شدن هلا، الهه مرگ و خواهر ناشناختهشان، میشود. هلا که قدرتی فراوان دارد، نه تنها چکش ثور را نابود میکند، بلکه به دنبال تسلط بر ازگارد است. در این میان، ثور به سیارهای دورافتاده به نام ساکار میافتد و به اجبار وارد یک نبرد گلادیاتوری با هالک، دوست و همتیمی قدیمیاش، میشود. ثور با کمک هالک و والکری، یکی از آخرین بازماندگان گروه جنگجویان افسانهای، تصمیم میگیرد به ازگارد بازگردد و جلوی هلا را بگیرد، حتی اگر این به معنای نابودی کامل ازگارد باشد.
این فیلم همچنین موفق به کسب جوایز و افتخارات متعددی شد. از جمله میتوان به نامزدی آن در جایزه ساترن برای بهترین فیلم کمیک به فیلم و بهترین بازیگر نقش مکمل زن اشاره کرد. با ترکیب طنز، اکشن و لحظات احساسی، ثور: رگناروک نشان داد که حتی اسطورههای باستانی هم میتوانند در دنیای مدرن، با کمی تغییر و تطبیق، همچنان جذاب و محبوب باشند. فیلم، نه تنها با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان و منتقدان مواجه شد، بلکه توانست بیش از ۸۵۴ میلیون دلار در گیشه جهانی فروش کند و به پرفروشترین فیلم این سری تبدیل شود.
7.9/10
8/10
پیش از فیلمهای فاز چهارم مارول در دنیای سینمایی آن، جرقهای که همه چیز را روشن کرد، از درون یک غار در افغانستان شروع شد.
داستان مرد آهنی از آنجا شروع میشود که تونی استارک، صنعتگر نابغه و میلیاردر، پس از اسارت توسط گروهی تروریست در افغانستان، با کمک هماتاقیاش یینسن، اولین نسخه از زره آهنین خود را میسازد تا از اسارت فرار کند. این تجربه، تونی را تغییر میدهد و او تصمیم میگیرد از تکنولوژیهای پیشرفته خود برای محافظت از جهان به جای تولید سلاحهای مرگبار استفاده کند. این تغییر مسیر زندگی او را به عنوان مرد آهنی رقم میزند، اما دشمنان داخلی و خارجی از جمله مدیر عامل سابق شرکتش، اوبیدیا استین، که نقشههای شیطانی برای کنترل شرکت دارد، در مقابل او ایستادگی میکنند.
مرد آهنی از بسیاری جهات یک فیلم نوآورانه بود. یکی از نکات جالب پشت صحنه این است که فیلمنامهی این فیلم در زمان فیلمبرداری کاملاً تکمیل نشده بود، و بسیاری از دیالوگها توسط بازیگران، به ویژه رابرت داونی جونیور، در همان لحظه بداههسازی شد. این مسئله باعث شد تا فیلم حسی طبیعی و واقعگرایانه پیدا کند.
91 درصد از تماشاکننده ها و 93 درصد از منتقدین سایت روتن تومیتوز رضایت خود را از تماشای این فیلم اعلام کردهاند.
8/10
8/10
گاهی اوقات، نجات کهکشان نیاز به گروهی از افراد دارد که حتی خودشان هم مطمئن نیستند چهطور از پس این کار برمیآیند.
داستان محافظان کهکشان با پیتر کوئیل، که پس از مرگ مادرش توسط گروهی از قاچاقچیان فضایی به نام رَوِنجِرز ربوده میشود، آغاز میشود. سالها بعد، در سیارهای متروکه به نام مورگ، پیتر یک گوی مرموز را میدزدد، اما به زودی متوجه میشود که این گوی مورد توجه نیروهای شروری مانند رونان و تانوس است. پیتر به ناچار با گامورا، راکت، گروت و درکس، که هرکدام به دلایل خاص خودشان با او همراه میشوند، همپیمان میشود تا از قدرت تخریبگر این گوی جلوگیری کنند و در نهایت به قهرمانانی تبدیل میشوند که کهکشان به آنها نیاز دارد.
در سایت راجر ایبرت به نقد از این فیلم آمده
از بسیاری جهات، نگهبانان کهکشان که توسط جیمز گان، کارگردان و نویسندهای مستقل، ساخته شده و با بازی کریس پرت که از یک فرد ساده به فردی عضلانی تبدیل شده و زویی سالدانا که بهجای رنگ آبی فیلم آواتار اینجا سبز شده است، یک وسترن فضایی سرگرمکننده و نسبتاً تازه است. این فیلم را میتوان شبیه به فایرفلای تصور کرد، اما برای نوجوانان ۱۵ ساله، با ارجاعات واضح به جنگ ستارگان. و همچنین دیالوگهای بهشدت «بیاحترام» که بیشتر مواقع واقعاً خندهدار هستند. شوخیهای پیدرپی شخصیتهای پرت (که نوعی هان سولوی جوان است) و صدای بردلی کوپر (که شخصیت راکت راکون، یک راکون ژنتیکی تغییریافته را بازی میکند) آنقدر مداوم است که بینندگان مسنتر ممکن است فکر کنند این فیلم قبل از اکران، از طریق فرآیند جایگزینی دیالوگ شبیه به فیلم چی خبر، تایگر لیلی؟ تغییر یافته است.
8/10
8.8/10
وقتی که یک قهرمان ضد قهرمان از دنیای کامیک مارول به صفحه سینماها میآید و همه چیز را به چالش میکشد، چیزی شگفتانگیز اتفاق میافتد و تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای فاز جدید مارول شود.
ددپول درباره وید ویلسون، یک مزدور باهوش و پر از شوخی است که پس از تشخیص سرطان، به امید درمان به یک آزمایش خطرناک تن میدهد. این آزمایش او را به یک مبارز نامیرا با توانایی بهبود سریع تبدیل میکند، اما چهرهاش را به طرز وحشتناکی دچار تغییر میکند. در حالی که وید به دنبال انتقام از افرادی است که زندگیاش را نابود کردند، هویت جدید خود را به عنوان ددپول میپذیرد و ماجراهایی پر از اکشن و طنز تاریک را آغاز میکند.
یکی از نکات جالب درباره تولید این فیلم این است که رایان رینولدز، از جیب خود هزینههای حضور نویسندگان فیلم روی صحنه را پرداخت کرد، زیرا استودیوی فاکس این هزینهها را پوشش نمیداد. همچنین، صحنههای فیلم با محوریت شوخیهای چهارمین دیوار که ددپول به طور مستقیم با مخاطبان صحبت میکند، یکی از ویژگیهای برجسته فیلم بود که آن را از دیگر فیلم های ابرقهرمانی متمایز کرد. این فیلم جوایز و افتخارات زیادی کسب کرد، از جمله نامزدی برای جایزه گلدن گلوب در دو بخش بهترین بازیگر مرد در یک فیلم کمدی یا موزیکال و بهترین فیلم کمدی یا موزیکال.
8.1/10
8/10
شاید زمان آن رسیده باشد که برخی از محبوب ترین شخصیتهای مارول با این دنیای پیچیده و پر طرفدار خداحافظی کنند و جای خود را به نسل جدید قهرمانها بدهند.
فیلم لوگان که در رابطه با یکی از محبوب ترین قهرمانان مارول و فاکس یعنی وولورین است، در آیندهای نه چندان دور و در سال ۲۰۲۹ روایت میشود؛ زمانی که بیشتر جهشیافتهها از بین رفتهاند و لوگان که اکنون به دلیل سن و سال و زخمهای زندگی، قدرت شفابخشیاش ضعیف شده، به مراقبت از پروفسور ایکس پیر و بیمار میپردازد. اما وقتی یک دختر جوان با قدرتهای مشابه لوگان به نام لورا، وارد زندگی او میشود، لوگان مجبور میشود برای آخرین بار به مبارزه برخیزد و از او محافظت کند.
لوگان پر از نکات جالب و پشت صحنههایی است که ارزش توجه دارند. این فیلم با الهام از ژانر وسترن و با تمرکز بر روی شخصیتهای پیچیده و داستانی احساسی و تاریک، تفاوت زیادی با دیگر فیلم های ابرقهرمانی دارد. هیو جکمن برای به تصویر کشیدن لوگان در این فیلم، سختترین دوره تمرینی خود را پشت سر گذاشت. او حتی برای صحنههای بدون پیراهن، ۴۸ ساعت قبل از فیلمبرداری از مایعات پرهیز کرد تا بدنی خشکتر داشته باشد، روشی که او در گذشته برای نقش ژان والژان در بینوایان نیز استفاده کرده بود.
8.2/10
8.5/10
گاهی اوقات، برای نجات دنیای خود باید به جهانهای دیگر سفر کرد. جهان های موازی یکی از تئوریهای جذاب علمی است که مارول به خوبی از این تئوری و جذابیت هایش در لیست بهترین فیلم های مارول استفاده و ذهن مخاطب را کاملا در خود غرق میکند.
داستان مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست از جایی شروع میشود که هویت پیتر پارکر به عنوان مرد عنکبوتی برای عموم فاش شده و زندگی او و نزدیکانش را به آشوب کشیده است. در تلاشی ناامیدانه برای بازگشت به یک زندگی عادی، پیتر از دکتر استرنج درخواست میکند تا طلسمی اجرا کند که هویت او را از خاطرات مردم پاک کند. اما این طلسم به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میرود و باعث باز شدن دروازهای به سوی چندین جهان موازی میشود، که در نتیجه، دشمنان قدیمی مرد عنکبوتی از جهانهای دیگر به دنیای او وارد میشوند. این اتفاق پیتر را مجبور میکند تا با نسخههای دیگر از خود از جهانهای موازی (با بازی توبی مگوایر و اندرو گارفیلد) متحد شود تا بتواند دشمنان مشترک خود را شکست دهد و دنیا را نجات دهد.
مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست توانست امتیاز 98 درصدی از بین بیش از 25 هزار تماشاکننده و 93 درصد از کاربران سایت معروف روتن تومیتوز را برای خود کسب کند که البته این آمار فوقالعاده نشان دهنده موفقیت فیلم است. این فیلم که با بودجه تقریبی ۲۰۰ میلیون دلار تولید شد و بیش از ۱.۹ میلیارد دلار در گیشههای جهانی فروش کرد، توانست جایگاه خود را به عنوان یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ سینما تثبیت کند.
8.4/10
8.7/10
زمانی میرسد که برای به دست آوردن پیروزی نهایی، باید از همه چیز خود بگذری.
داستان فیلم در دنیای سینمایی مارول پس از وقایع نابودگرانه فیلم جنگ بینهایت آغاز میشود. دنیا در آشفتگی کامل است، و نیمی از جمعیت جهان به دست تانوس از بین رفته است. بازماندگان انتقامجویان، در تلاشی برای بازگرداندن جهان به حالت اولیه، به گذشته سفر میکنند تا سنگهای بینهایت را جمعآوری کنند و اعمال تانوس را خنثی کنند. این فیلم با ترکیبی از اکشن نفسگیر، لحظات احساسی و پایانبخشی به داستانهای شخصیتهای محبوب، توانست دل میلیونها طرفدار را به دست آورد.
انتقامجویان: پایان بازی پر از حقایق جالب و لحظات بهیادماندنی است. رابرت داونی جونیور تنها بازیگری بود که اجازه داشت کل فیلمنامه را بخواند، زیرا جزئیات داستان به شدت محرمانه بود.
این فیلم توانست در مراسم اسکار نامزدی بهترین جلوههای ویژه را کسب کند و به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلمهای سینمایی تاریخ شناخته شود. انتقامجویان: پایان بازی نه تنها پایان یک حماسه سینمایی بود، بلکه آغازگر دورهای جدید در دنیای سینمایی مارول شد. فیلم با بودجهای بالغ بر ۳۵۶ تا ۴۰۰ میلیون دلار ساخته شد و توانست بیش از ۲.۷۹ میلیارد دلار در گیشه جهانی فروش کند.
ترتیب دیدن فیلمهای مارول
با توجه به پیچیدگیهای داستانی در دنیای سینمایی مارول، و ارتباط فیلمهای آن با یک دیگر، برای تماشای این فیلم ها میتوانید از ترتیب فیلم های مارول بر اساس خط داستانی زیر استفاده کنید و داستان را پیوسته دنبال کنید.
- فیلم مرد آهنی 1 (Iron Man 2008)
- فیلم محافظان کهکشان (Guardians of the Galaxy 2014)
- فیلم مرد مورچهای (Ant-Man 2015)
- فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War 2016)
- فیلم دکتر استرنج (Doctor Strange 2016)
- فیلم ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok 2017)
- فیلم انتقام جویان: پایان بازی (Avengers: Endgame 2019)
- فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home 2021)
- فیلم ددپول (Deadpool 2016)
- فیلم لوگان (Logan 2017)
سینمایی مارول دنیایی است که در آن تخیل، احساس و هیجان به هم میپیوندند تا تجربههایی بینظیر و ماندگار خلق کنند. در این سفر سینمایی که از دنیای ابرقهرمانان مارول آغاز شد، هر فیلم بهنوعی داستانی از شجاعت، فداکاری و پیچیدگیهای انسانی را به تصویر میکشد. از مرد آهنی که جرقهای بود برای آغاز یک حماسه بزرگ، تا انتقامجویان: پایان بازی که با اشکها و لبخندهای بیشمار، یک دهه خاطرهانگیز را به پایان رساند، هر کدام از این فیلمها نه تنها مخاطبان را مجذوب خود کردند، بلکه تاثیر عمیقی بر فرهنگ عامه و دنیای سینما گذاشتند.