بهترین فیلمهای هواپیمایی تاریخ سینما؛ پرواز و حادثه
0/10
پرواز یکی از آرزوهای دیرینه انسان بوده و میتوان آن را تنها خواستهای نامید که هیچوقت کهنه یا تکراری نمیشود. از زمان اختراع هواپیما تا به امروز بیشتر افراد عاشق حرفه خلبانی و هواپیماها شدند و دور از انتظار نیست که فیلمهای سینمایی هواپیمایی هم علاقمندان خاص خود را داشته باشد. این آثار هم در ژانر جنگی و هم ژانر اکشن، نمونههای جذاب و دیدنی زیادی دارند. داستانهایی که فراز و نشیبهای زیادی را روایت میکنند و از اوج آسمان به خاکیترین سیاره مینشیند. بهترین فیلم های هواپیمایی ساخته شده را برای عاشقان پرواز در یک لیست به شما پیشنهاد میدهیم تا لذت دوچندانی از تماشای فیلمهای خوب با این ژانر ببرید.
بهترین فیلم های با موضوع هواپیما
در ادامه چند عنوان ار بهترین فیلم های جهان با موضوع هواپیما را معرفی خواهیم کرد. این عناوین در کنار آلبوم تصاویر جذاب و تیزرهای تخصصی در اختیار شما قرار میگیرند تا بتوانید بهترین و بیشترین استفاده را از آنها ببرید.
8.2/10
8.4/10
اجازه بدهید تا در شروع داستان به سراغ یکی از بهترین فیلم های هواپیمایی جنگی و صد البته جدیدترین آنها برویم. اثری که در سال 2022 توسط جوزف کوشینسکی، کارگردان خلاق و برجسته آثاری مثل Tron 2010 و Oblivion ساخته و راهی سینما شد. ماوریک ادامهای قدرتمند و تماشایی بر قسمت قبلی فیلم تاپ گان است. در حقیقت نسخه اولیه فیلم تاپ گان در سال 1986 ساخته و تولید شد که در زمان خودش به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سینمایی هواپیمایی شناخته میشود و اگر ماوریک هیچوقت ساخته نمیشد، احتمالا در این فهرست شاهد حضور این عنوان کلاسیک بودیم.
در شرایطی که بسیاری از فیلمهای برتر و رتبه بالا در گیشه، از جمله فیلم های ابرقهرمانی و آثار کمپانی دیزنی محسوب میشوند، تاپ گان عنوان متفاوتی بود که توانست دست بالاتر را در میزان فروش در سال 2022 بدست بیاورد. این اثر 130 دقیقهای با بودجه سنگین 170 میلیون دلاری ساخته شد و توانست فروش بسیار خوب 1/495 میلیارد دلاری را تجربه کند.
بیش از 30 سال از وقایع نسخه قبلی فیلم تاپ گان میگذرد و مرد جوانی که او را با نام پیت ماوریک میشناختیم، اکنون مسئول اصلی آموزش به گروه تازهکاران و نوظهوران تاپ گان است. در وضعیتی که او به عنوان یکی از برترین افراد حیطه شغلی خودش شناخته میشود، اما علاقهای به پذیرفتن موقعیت افسر پرچمدار ندارد و از دریافت این جایگاه دوری میکند. اما در فیلم ماوریک همهچیز قرار است تا به گذشته برگردد و پیت با اتفاقی که او را با خاطرات پیشیناش رویارو میکند، مواجه شود. او در ادامه با فردی به نام روستر بردشاو آشنا میشود؛ فردی که از قضا پسر دوست قدیمی او به حساب میآید و مواجهاش با ماوریک نشان از یادآوری دورانی است که او سعی داشته آن را پشت سر بگذارد.
7.7/10
8/10
فیلمهای هواپیمایی معمولا سبک و سیاقی حادثهای دارند و حتی اگر فیلم مورد نظرمان در این ژانر قرار نگیرد، احتمالا همچون فیلم تاپ گان با اثری اکشن طرف هستیم. اما همه این توضیحات در حالی است که فیلم مورد نظر ما در هیچکدام از سبکهای گفته شده قرار نمیگیرد و جالب است که بدانید فیلم Airplane! اثری کمدی و طنز محسوب میشود. این اثر علاوه بر اینکه یکی از نمادینترین فیلمهای سینمایی هواپیمایی محسوب میشود، یکی از نامآوران دنیای کمدی نیز به حساب میآید و یک فیلم با موضوع هواپیما محسوب میشود.
فیلم هواپیما! اثری از جری زاکر، جیم آبراهامز و دیوید زاکر است که هر سه بهطور مشترک وظیفه نویسندگی و کارگردانی این اثر را برعهده داشتهاند. تد استرایکر (با بازی رابرت هِیس) در گذشته خلبان هواپیما بوده است. اما نه یک هواپیمای معمولی، بلکه او در گذشته یک جنگنده را هدایت میکرده و خلبان آن در دوره جنگ بوده است. اما پس از اتفاقاتی که در دوران جنگ برای او رخ میدهد، او دچار فوبیای ترس از پرواز میشود و از آن پس، هراس شدیدی از پرواز کردن دارد. اما مشکل اصلی تد زمانی آغاز میشود که معشوقه او یعنی جولی (الین دیکنسون) بهطور اتفاقی سوار یک هواپیما میشود و در ادامه تد نیز به دنبال او سوار میشود.
این فیلم اثری از کشور آمریکا محسوب میشود که در سال 1980 تولید شده و با اختصاص بودجه 3/5 میلیون دلاری به این فیلم، در نهایت توانست تا 171 میلیون دلار، بازخورد مالی داشته باشد. فیلم هواپیما اثر بسیار مهمی در میان فیلمهای درباره هواپیما محسوب میشود.
6.5/10
5/10
فیلم پسران پرواز از جمله فیلمهای تونی بیل محسوب میشود که این کارگردان در مورد دنیای هواپیمایی و جنگندههای هوایی ساخته است. در دورانی که ناشران مختلف بودجههای عظیمی را به فیلمهای سینمایی اختصاص میدانند تا آثار بزرگ یکی پس از دیگری ساخته شوند، تونی بیل ترجیح میداد تا با بودجه به مراتب کمتر، آثار تاثیرگذارتری را تولید کند و این مسئله باعث میشد تا او بتواند با ناشران بیشتری همکاری داشته باشد. اما در سال 2006 این کارگردان بالاخره اثری را تولید کرد که بودجه اختصاص یافته به آن، تفاوت قابل توجهی با سایر آثار او داشت. این فیلم پسران پرواز نامیده شد.
پسران پرواز بازیگران مهمی را از جمله جیمز فرانکو، روث بردلی، جنیفر دکر، مارتین اندرسون و ژان رنو افسانهای را در خود دارد. این فیلم هواپیمایی داستان گروهی از سربازان آمریکایی را روایت میکند که به دلیل مخالفت خود با جنگ و ارتش نازیها به عضویت ارتش درمیآیند. یکی از این سربازان بلین راولینگز نام دارد که استخدام نیروی هوایی ارتش آمریکا میشود. در ادامه او به خوبی میتواند مهارت خودش را در جنگ ثابت کند و قدمهای مثبتی را برای عقبرانی دشمن بردارد. بلین در یکی از ماموریتهای خودش با دختری به نام لوسین آشنا میشود و این آغاز داستان عجیب او از جنگ است.
با وجود اینکه پسران پرواز فیلم دیدنی و دوستداشتنی از جنبه روایت میباشد و حتی میتوان آن را به تمامی طرفداران فیلمهای هواپیمایی پیشنهاد داد، اما بخش فنی این اثر باعث شد تا پسران پرواز نتواند آنطور که شایسته است، خودش را به طرفداران اثبات کند. این فیلم به علت جلوههای ویژه ضعیفش نتوانسته صحنههای جنگی هیجانانگیز و تاثیرگذاری را به نمایش بگذارد و تقریبا هر منتقدی که به نقد این اثر پرداخته، تلنگری به افکتهای سینمایی آن زده است. پسران پرواز با وجود بودجه 60 میلیون دلاری خود، تنها توانست تا 17/8 میلیون دلار در سینما فروش داشته باشد و برای سازندگان خود، یک شکست عظیم از جنبه مالی محسوب میشود.
7.4/10
6/10
سالی یکی دیگر از فیلمهای نسبتا جدید در ژانر هواپیمایی و روایتهای مرتبط با فیلمهای سقوط هواپیما محسوب میشود که نکته درخشان آن در نگاه اول، حضور بازیگر بسیار دوست داشتنی، یعنی تام هنکس است. این فیلم در سال 2016 ساخته شده و کارگردان آن کلینت ایستوود است؛ کسی که حدود 24 سال پیش از ساخته شدن فیلم سالی، اثری بینظیر و فاخر را با نام نابخشوده (Unforgiven) تولید کرد و نقدهای بسیار مثبتی را برای خودش ثبت کرد. اثر کنونی ایستوود اینبار قرار نیست تا یک داستان خیالی را روایت کند و در عوض او برای داستان فیلم جدیدش به سراغ یکی از روایتهای مهم تاریخ هواپیمایی رفته است.
این فیلم در مورد یکی از خلبانان بزرگ آمریکا است که عمل شجاعانه و ماهرانه او باعث میشود تا جان 155 انسان حاضر در هواپیما مسافربری نجات داده شود. این خلبان چسلی سالی سولنبرگر نام دارد هنگامی که در حال انجام وظیفه خود برای رساندن مسافرین هواپیمایی است، دستهای از پرندگان وارد موتور هواپیما میشوند و به آن آسیب بزرگی وارد میکنند. در چنین شرایطی سالی متوجه میشود که هواپیما امکان دوام آوردن تا رسیدن به فرودگاه را ندارد و تصمیم میگیرد تا این وسیله غول پیکر را بر روی رودخانه فرود بیاورد. فیلم سالی بازیگران دیگری را از جمله آرون ادوارد اکهارت، هولت مککالانی، جری فرارا و لورا لگت لینی را در فهرست هنرپیشگان خود دارد.
هزینه ساخت و تولید فیلم سالی چیزی برابر با 60 میلیون دلار بوده است و هنگام اکران شدن در سینما، این اثر توانست فروشی در حد 240 میلیون دلار را تجربه کند و تبدیل به یک موفقیت در فیلمسازی شود.
فیلم سالی از میان فهرست بلند بالایی که در آن موفق شد تا در جشنوارههای مختلف نامزد شود، در 5 شاخه مختلف توانست تا جوایز را به نام خودش ثبت کند و جالب است بدانید سه مورد از این جوایز به تام هنکس و بازی زیبای او اختصاص دارد. دو مورد دیگر از این جوایز در آکادمی فیلم ژاپن و بلو موری بابت بهترین تدوین اختصاص یافته است.
6.3/10
7/10
جودی فاستر از بازیگران انگشتشماری است که طرفداران به خاطر دیدن فیلمهای او همیشه غوغا به راه میاندازند و آثار او همیشه سروصدا زیادی بهپا میکند. این بازیگر از زمان بازی در فیلمهای راننده تاکسی و سکوت برهها، به عنوان یکی از هنرپیشههای مطرح در هالیوود محسوب میشود و بازی او در فیلم نقشه پرواز نیز باعث بالا رفتن میزان هیجان مخاطبین برای دیدن این فیلم سینمایی حادثهای هواپیمایی شد. این بازیگر در نقشه پرواز با هنرمندان دیگری از جمله پیتر سارسگارد، اریکا کریستنسن و شان مارک بین همبازی شد و همه آنها در کنار هم فیلمی هیجانی را به تصویر کشیدند. نقشه پرواز در سپتامبر سال 2005 به دست روبرت شونتکه ساخته شد و در سینما به نمایش درآمد.
در این فیلم شخصیت اصلی داستان کایل پرت نام دارد و برنامه دارد که به همراه تابوت همسرش و دختر کوچکش به کشور آمریکا بازگردد. زمانی که آنها وارد هواپیما میشوند، رفته رفته به خواب میروند و بخشی از سفر خود را در خواب به سر میبرند. اما طولی نمیکشد که کایل از خواب بیدار شده و صندلی دخترش را بدون حضور او میبیند. او به دنبال دخترش میگردد، اما هیچیک از افراد حاضر در هواپیما دختر او را به یاد ندارند و حتی انکار میکنند که او با دختر خود سوار هواپیما شده باشد. فیلم نقشه پرواز با هزینهای برابر با 50 میلیون دلار تولید شد و پس از دریافت نقدهای مثبت و بازخوردهای راضیکننده، در گیشه توانست تا مبلغ 223 میلیون دلار را برای سازندگانش به ارمغان بیاورد.
برایتان جالب خواهد بود که بدانید شخصیت اصلی این داستان در ابتدا قرار نبود یک شخصیت مونث باشد. در واقع طرح اولیه داستان در مورد مردی بود که در بخش امنیت فرودگاه مشغول به انجام وظیفه بوده است. این مرد در هنگامی که در حال انجام یک سفر کاری بهوسیله هواپیما بوده است، متوجه میشود که پسرش ناپدید شده و به دنبال او میگردد. زمانی که نویسنده دیگر این فیلم، یعنی بیلی ری این طرح را میخواند، تغییراتی را در داستان ایجاد میکند و شخصیت اصلی داستان را از پدر و پسر، به مادر و دختر تبدیل میکند و ایده کلی را هیجانمحورتر میسازد.
7.6/10
8.4/10
یونایتد 93 احتمالا یکی از برجستهترین آثار در میان فیلمهای هواپیمایی باشد. اثری که پیوند مهمی با یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ هواپیمایی جهان دارد و در قالب فیلم، روایت جالب و جذابی را شرح میدهد. از جنبه دیگر یونایتد 93 جزو فیلمهایی است که نمره بالای آن در سایتهای مختلف نقد و بررسی، آن را در کنار آثار قدرتمندی مثل تاپ گان: ماوریک قرار میدهد و رقابت مهمی را در بهترین فیلمهای سینمایی هواپیمایی رقم میزند. پاول گرینگس بعد از ساختن اولین قسمت از مجموعه فیلمهای بینظیر جیسون بورن به سراغ ساخت اثری با مضمون حادثه 11 سپتامبر رفت و آن را از جنبه دیگری مورد بررسی قرار دارد. اثری که آن را با عنوان یونایتد 93 میشناسیم.
یونایتد 93 در سال 2006 توسط این کارگردان بر روی پرده سینما قرار گرفت و در آن بازیگرانی از جمله کریستین کلمنسن، خالد عبدالله، شاین جکسون و پیتر هرمن به بازی پرداختهاند. این فیلم اثری آمریکایی- انگلیسی به شمار میرود که داستان آن در مورد هواپیمای پرواز یونایتد ایرلاینز 93 است که در جریان اتفاقات 11 سپتامبر دزدیده میشود. یونایتد 93 با بودجه 15 میلیون دلاری ساخته شد و فروشی در حد و اندازه 76 میلیون دلار را پدید آورد.
اگرچه فیلم یونایتد 93 فیلم بسیار جذابی است که هنر سازندگان در آن باعث شده تا بیش از اندازه واقعی بهنظر برسد، اما بسیاری بر این باور هستند که بهخاطر ارتباطاتی که این اثر با واقعه 11 سپتامبر دارد، یونایتد 93 یک اثر سیاسی بوده که بیش از اندازه مورد استقبال کاذب قرار گرفته است.
7.4/10
8/10
فیلم بالا در آسمان اثری مهم در میان بهترین فیلم های هواپیمایی محسوب میشود که در آن جورج کلونی نقش شخصیت اصلی و کلیدی را برعهده دارد. این فیلم یکی از آثار زیر ژانر کمدی-درام محسوب میشود که عناصر طنز و کمدی را در کنار مضامین جدی و تاثیرگذار را به صورت یکجا در خود دارد. رایان فردی است که با شرکتهای هواپیمایی همکاری میکند و تقریبا همه زندگی خودش را صرف این کار کرده است. اما شغل او در این میان، شغل عجیبی است. در واقع رایان این وظیفه را دارد که به کارمندانی که کارفرمایان آنها قصد اخراجشان را دارند، ابلاغ کند که دیگر شرکت هوایی مورد نظر قصد ادامه همکاری با آنها را ندارد و به همین دلیل اخراج هستند.
رایان فردی است که اهمیت زیادی به مسئله هدف و زندگی افراد نمیدهد و به همین دلیل نیز برای او تفاوتی نمیکند که مخاطبان او از بابت خبر اخراجشان ناراحت میشوند یا خیر. اما دست سرنوشت بالاخره به سراغ خود رایان میآید و با ساخته شدن دستگاهی که قرار است جای او را بگیرد، رایان در وضعیت از دست دادن شغل خود قرار میگیرد. بالا در آسمان، ساخته سال 2009 جیسون رایتمن، از جمله فیلمهای بسیار دیدنی در سبک خودش به شمار میرود و پیامهای مهمی را برای مخاطبان خودش در چنته دارد.
7.3/10
-
یک قانون نانوشته در مورد فیلمهای هواپیمایی وجود دارد که میگوید این آثار باید در پوستر و کاور اصلی خود به خوبی نشان بدهند که محتوای اصلی اثر با محوریت پرواز و هواپیما بوده و روایت آن را در کیلومترها بالاتر از سطح زمین قرار دارد. در مورد فیلم پرواز ما با پوستری مواجه هستیم که عملا یکی از بهترین پوسترها در فیلمهای سینمایی هواپیمایی را هم در خود دارد. جایی که دنزل واشنگتن را در لباس یک خلبان میبینیم که به صورت بسیار جسورانهای در وضعیت آب و هوایی نامناسب قرار دارد. این بازیگر نقش اصلی این عنوان را برعهده داشته و ایفای آن را بینظیر انجام داده است.
فیلم پرواز در سال 2012 و با بودجه محدود 31 میلیون دلاری ساخته شد و افزون بر دلایلی مثل روایت و کارگردانی قوی، نقش بازیگران در آن باعث شد تا به فروش 161 میلیون دلاری برسد. در این اثر همانطور که گفته شد، دنزل واشنگتن نقش یک خلبان را برعهده دارد و از قضا در یکی از پروازهای خودش هواپیما دچار نقص فنی میشود. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که این خلبان پیش از اینچنین رخدادی، الکل زیادی مصرف کرده و از لحاظ ذهنی در وضعیت خوبی به سر نمیبرد. حال او باید به هر شکلی که شده هواپیما را فرود بیاورد. در این اثر بازیگران دیگری همچون دان چیدل، ملیسا لئو و بروس گرین وود حضور دارند و همچنین ساخت موسیقی این فیلم برعهده آلن سیلوستری، آهنگساز برتر سینما بوده است.
7.5/10
8/10
مارتین اسکورسیزی را به خاطر آثار تحسین شدهای مثل گرگ وال استریت و راننده تاکسی میشناسند. این کارگردان کارکشته پس از ساختن فیلم پربازدیدی همچون دارودستههای نیویورکی، به دنبال ساخت یک اثر هواپیمایی رفت و یکی از بهترین و پرهیجانترین عناوین دنیای سینما هواپیمایی را در سال 2004 تولید کرد. در این اثر همچون بسیاری از فیلمهای اسکورسیزی، لئوناردو دیکاپریو نقش شخصیت اصلی داستان را برعهده دارد و این بار نقش شخصیتی واقعی را در یک اثر زندگینامهای ایفا میکند.
هاوارد هیوز یک هوانورد و یک مهندس حرفهای در زندگی شغلی خودش محسوب میشود. علیرغم موفقیتهای او در زمینه کاری، اختلال وسواس جبری تمام ذهن و فکر او را دربر گرفته و از او یک شخصیت حساس و بسیار وسواسی ساخته است. هاوارد هیوز سعی میکند تا همیشه بهترین رکوردها را کسب کند و هر بار از دفعات قبلی خود بهتر عمل کند. فیلم هوانورد یکی از بهترین فیلمهای هواپیمایی محسوب میشود که به دلیل قرارگیری در ژانر زندگینامهای، میتواند هربینندهای را به وجد بیاورد. علاوه بر دیکاپریو، بازیگرانی مثل کیت بلانشت، جود لاو، کیت بکینسیل و جان سی. رایلی در این اثر حضور دارند.
این فیلم 170 دقیقهای با بودجهای برابر با 110 میلیون دلار ساخته شد و با وجود دستیابی به فروش راضیکننده 213 میلیون دلاری، جوایز بسیار زیادی را در جشنوارههای اسکار، گلدن گلوب و بفتا کسب نمود. توجه داشته باشید که روایت این اثر توسط جان لوگان، داستان نویس آثاری همچون فیلم گلادیاتور و انیمیشن محبوب رنگو، نوشته شده است که همین اتفاق باعث میشود که فیلم هوانورد یک انتخاب عالی برای دیدن باشد.
نکته قابل تامل و جالب در مورد این شخصیت، به اثرگذاری آن بر روی یکی از نویسندههای دنیای کمیک مربوط است. به گفته استن لی، نویسنده کمیکهای شرکت مارول، او شخصیت محبوب و افسانهای مرد آهنی را با الهام از روی هاوارد هیوز ساخته است و این هوانورد بزرگ نقش مهمی در خلق مرد آهنی در دنیای مارول داشته است.
7/10
6/10
بسیاری از مخاطبان زمانی که برای دیدن فیلمهای سینمایی هواپیمایی مراجعه میکنند، به دنبال اثری حادثهای و هیجان محور هستند که بتواند عطش آنها را برای رسیدن به یک هیجان خالص رفع کند. آثاری که تا بدین جا معرفی کردیم شاید از لحاظ محتوایی اثری غنی به شمار می آیند، اما اگر به دنبال یک فیلم دلهرهآور با مضامین روانشناختی هستید که بتواند حس استرس و تنش را تا آخر فیلم برای شما به ارمغان بیاورد، چشم قرمز گزینهای بینظیر از سال 2005 برای شماست که این کار را به طرز باورنکردنی انجام میدهد.
در فیلم چشم قرمز ما با سه تن از بهترین و نامآورترین بازیگران هالیوود مواجه هستیم که هم در گذشته و هم در زمان حال، طرفداران زیادی آنها را به خوبی میشناسند. ریچل مکآدامز، کیلین مورفی و برایان کاکس بازیگران حرفهای هستند که در راس این فیلم قرار دارند و روایت آن را به پیش میبرند. مک آدامز در فیلم چشم قرمز نقش زنی به نام لیزا را بازی میکند که مدیر یک هتل است. او در حالی که در یک هواپیمای معمولی در حال سفر است، در کنار مرد مشکوکی قرار میگیرد. این مرد مشکوک فرد بسیار خطرناکی است و لیزا را مجبور به همکاری با خود میکند و لیزا به دنبال راهی برای فرار از چنگال اوست.
مدت زمان فیلم چشم قرمز چیزی در حدود 85 دقیقه است و آن را میتوان به عنوان یکی از آثار خوب وس کریون به حساب آورد. این اثر با بودجه 26 میلیون دلاری ساخته شد و به فروشی برابر با 95 میلیون دلار رسید.
پیش از این ما به معرفی فیلم نقشه پرواز و بررسی آن به عنوان یکی از فیلمهای مطرح ژانر هواپیمایی پرداختیم، اما جالب است که بدانید نقشه پرواز یکی از بزرگترین رقبای فیلم چشم قرمز محسوب میشود. در واقع فیلمهای هواپیما محور آن دسته از آثاری نیستند که بتوانید هر ساله تعداد زیادی از آنها را در سینما شاهد باشید، اما در سال 2005 دو مورد از بهترین فیلمهای هواپیمایی تاریخ در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. چشم قرمز با اختلاف یک ماهه نسبت به فیلم نقشه پرواز زودتر اکران شد و نکته دیگری که در مورد این دو فیلم قابلتوجه است این مسئله است که هر دو این فیلمها بازیگران مطرحی از سینما را انتخاب کرده و در یک اثر هیجانی در هواپیما قرار دادهاند.
7.1/10
7/10
فیلم American Made یا همان ساخت آمریکا محصول ۲۰۱۷، اثری جذاب و پرماجراست که جنبههای دیوانهوار تاریخ دهه ۱۹۸۰ آمریکا را با ترکیبی از هیجان و طنز سیاه به تصویر میکشد. اگر تصور میکنید داستانهای واقعی همیشه جدی و سنگین هستند، این فیلم ثابت میکند که گاهی واقعیت حتی از تخیل هم عجیبتر است. با تام کروز در نقشی متفاوت، شما وارد دنیای بری سیل میشوید؛ خلبانی که از پروازهای تجاری به قاچاق مواد مخدر و عملیاتهای مخفی دولت آمریکا کشیده میشود.
بری سیل، قهرمان خاکستری داستان، خلبان خطوط هوایی تجاری است که به طمع پول بیشتر وارد مسیرهای خلافکارانه میشود. این شخصیت، به کمک بازی جسورانه تام کروز، به خوبی پردازش شده است. سیل نه قهرمانی بینقص است و نه جنایتکاری بیوجدان. او مردی است که درگیر دنیایی میشود که شاید بیش از حد بزرگ برای کنترلش باشد. از همکاری با کارتل مدلین تا انجام مأموریتهای مخفی برای CIA، بری بین دو دنیای کاملاً متضاد زندگی میکند و در نهایت به مهرهای در یک بازی بزرگتر تبدیل میشود.
American Made با الهام از داستان واقعی ساخته شده است، اما آیا میدانستید که برخی از قسمتهای فیلم برای محافظت از خانواده بری سیل و همچنین جذابتر شدن روایت، تغییر یافته است؟ فیلمبرداری در گرجستان و کلمبیا انجام شد، جایی که طبیعت زیبا و حس واقعیتری به داستان داد. همچنین، یکی از چالشهای بزرگ پروژه، تصویربرداری هوایی بود. داگ لیمان و تیمش با طراحی صحنههای پروازی نفسگیر، واقعگرایی را به سطح جدیدی رساندند.
8.1/10
8/10
خیلیها فکر میکنند برای رسیدن به موفقیت باید سالها تلاش کرد، اما فرانک ابگنیل جونیور فقط به یک کت شیک، کمی اعتمادبهنفس و چند برگ کاغذ نیاز داشت تا دنیایی را به بازی بگیرد. فیلم Catch Me If You Can، محصول سال ۲۰۰۲ به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، یکی از فیلم های هواپیمایی مسافربری است که با ترکیب هیجان، طنز و داستانی واقعی، شما را به دنیای پرماجرای یک نابغهی کلاهبردار میبرد.
فرانک ابگنیل جونیور، یک جوان باهوش اما ناآرام است که قبل از رسیدن به ۱۹ سالگی، میلیونها دلار از بانکها سرقت کرده، هویتهایی از قبیل خلبان، پزشک و وکیل را جعل کرده و البته، مأموران افبیآی را حسابی به دردسر انداخته است. شخصیت فرانک با بازی لئوناردو دیکاپریو، چنان زنده و باورپذیر است که گویی خود ابگنیل واقعی دوباره به زندگی بازگشته است. دیکاپریو با انرژی و شوخطبعی خاصی، جنبههای مختلف این شخصیت پیچیده را نمایش میدهد؛ از زیرکیهای خارقالعادهاش گرفته تا لحظات تنهایی و حسرتهایش.
تام هنکس، در نقش کارل هنراتی، مأمور افبیآی که با پافشاری فراوان به دنبال فرانک است، در این فیلم یک نقطه تعادل عالی ایجاد میکند. هنکس با بازی صمیمی و در عین حال قاطعانهاش، تصویری از انسانی را ارائه میدهد که بیشتر از خشم، به نوعی احترام به فرانک نگاه میکند. تعامل میان این دو بازیگر، یکی از برجستهترین نقاط قوت فیلم است. رابطهی گربهموشگونهی آنها هم طنز دارد و هم هیجان، و در نهایت، نوعی درک انسانی میانشان شکل میگیرد.
سخن پایانی
در لیست بهترین فیلم های هواپیمایی که معرفی کردیم، همه مدل فیلمی را میتوانید ببینید. از مضمون حادثهای گرفته تا حتی طنز، داستانهای زیادی برای روایت در یک کابین که روی هوا در حالت حرکت است وجود دارد. با اینکه بهنظر میرسد محدود شدن فضای داستان به داخل یک هواپیما کسل کننده است اما بعضی فیلمها چنان جذابیتی دارند که خیلی از داستانها با لوکیشنهای باز و بعضاً زیاد هم نمیتوانند اینچنین مخاطب را جذب کنند. فیلمهای سینمایی هواپیمایی موفق یک نقطه مشترک دارند و آن هم داستانهای خاصی است که فقط میتواند در کابین هواپیما اتفاق بیفتد و یک مجموعه وقایع دیدنی را رقم بزند. آیا آثاری را سراغ دارید که بتوانند از نظر هیجان در یک محیط محدود، با آثار هواپیمایی رقابت کنند؟ منتظر نظرات و بازخوردهای شما در این مورد هستیم.