نقدهای سریال در حال اجرا

سازندگان باتجربه سریال، به خصوص تیم میندی کیلینگ، به خوبی از پس خلق یک مثلث عشقی جذاب و در عین حال، نمایش آسیب‌های روانی یک خانواده ثروتمند برمی‌آیند. همچنین، خلق یک تیم بسکتبال تخیلی به جای لیکرز واقعی، به سریال آزادی عمل خلاقانه‌ای بخشیده که از نقاط قوت آن است. با این حال، پاشنه آشیل سریال، مشکل رایج سیتکام‌های استریمینگی است: تلاش برای جا دادن یک داستان ۲۲ قسمتی در تنها ۱۰ اپیزود. این فشردگی با...

سردرگمی در شخصیت اصلی، آیلا (کیت هادسون)، به اوج خود می‌رسد. او مجموعه‌ای از ویژگی‌های متناقض است تا یک شخصیت واقعی؛ آنقدر کلی و فاقد جزئیات نوشته شده که نه می‌توان با او همذات‌پنداری کرد و نه او را تحسین نمود. حال و هوای کلی سریال، شبیه به سیتکام‌های پیش‌پاافتاده تلویزیونی است و خط داستانی عاشقانه‌اش، نیمه دوم فصل را به پایین می‌کشد. صحنه‌های بسکتبال در قسمت پایانی نیز با حضور بازیگران غیرورزشی، ...

با وجود اینکه کیت هادسون در ژانر کمدی یک ستاره است، استعداد او در اینجا هدر رفته است. شخصیت‌های سریال، به خصوص برادران قهرمان داستان، همگی کلیشه‌های تک‌بعدی هستند. خود سریال نیز یک تصویر بیش از حد دلسوزانه از یک شخصیت ثروتمند و غیرقابل همذات‌پنداری ارائه می‌دهد و هیچ نقد معناداری به طبقه مرفه وارد نمی‌کند. داستان‌های عاشقانه قابل پیش‌بینی و بی‌مایه هستند و خط داستانی ورزشی آن نیز با عجله و به وسیل...