نقد فیلم لاک پشت ۱۴۰۴؛ سفری به اعماق ذهن یک روانپزشک پریشان

علی کارگزار - انتشار: 10 مهر 1404 12:00
ز.م مطالعه: 6 دقیقه
پاراج-
نقد فیلم لاک پشت ۱۴۰۴؛ سفری به اعماق ذهن یک روانپزشک پریشان

فیلم «لاک‌پشت»، سومین اثر بهمن کامیار، یک درام روان‌شناسانه است که با جسارت به لایه‌های پنهان روان انسانی نفوذ می‌کند و مخاطب را با هزارتوی ترس، تردید و مالیخولیا همراه می‌سازد. این فیلم که در تهران معاصر روایت می‌شود، داستان یک روانپزشک به نام پیروز (با بازی فرهاد اصلانی) را به تصویر می‌کشد که خود درگیر یک اختلال روانی حاد است. کامیار با خلق فضایی معلق میان حقیقت و خیال، تجربه‌ای سینمایی را رقم می‌زند که هرچند ممکن است برای همگان خوشایند نباشد، اما بدون شک تماشاگر خاص خود را به تأمل وامی‌دارد. در مقاله نقد و تحلیل فیلم لاک پشت، به بررسی جنبه‌های مختلف این اثر، از فیلمنامه و کارگردانی گرفته تا بازیگری و فضاسازی، خواهیم پرداخت تا درک عمیق‌تری از دنیای پیچیده‌ی «لاک‌پشت» به دست آوریم.

نقد داستان و شخصیت‌های لاک پشت؛ وقتی درمانگر، خود نیازمند درمان است

نقد داستان فیلم لاک پشت

ایده‌ی اصلی فیلم «لاک‌پشت» از یک تئوری جذاب نشأت گرفته است: گاهی ما درگیر وقایعی می‌شویم که تماماً ساخته و پرداخته ذهن ما هستند. بهمن کامیار، کارگردان و نویسنده فیلم، با انتخاب هوشمندانه‌ی یک روانپزشک به عنوان شخصیت اصلی که خود از یک بیماری روانی رنج می‌برد، این ایده را به چالش می‌کشد. پیروز ارجمند (فرهاد اصلانی)، روانپزشکی است که پس از فقدان همسر و دخترش، دچار افسردگی شدید و مالیخولیا شده و این وضعیت به اختلال شخصیت اسکیزوفرنی انجامیده است. او مرز میان واقعیت و تخیل را از دست داده و برای کاهش عذاب وجدان و تنهایی، با افراد از دست رفته‌اش گفتگوهای ذهنی برقرار می‌کند.

داستان از جایی اوج می‌گیرد که پیروز با گیتی (نازنین کریمی) ازدواج کرده است؛ زنی که سال‌ها قبل بیمار او بوده و به دلیل شکست عشقی با پسرعمویش شایان، دچار افسردگی بوده است. خبر بازگشت شایان (صابر ابر) به ایران، ترس از دست دادن دوباره را در وجود پیروز شعله‌ور می‌کند و او را به سمت جنون سوق می‌دهد. فیلم با ظرافت، این کشمکش‌های درونی را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه یک متخصص اعصاب و روان، خود در برابر اختلالات ذهنی‌اش درمانده می‌شود. یکی از شخصیت‌های کلیدی دیگر، فرناز (نازنین بیاتی)، دختر متوفی پیروز است که در توهمات او حضور دارد. این حضور خیالی، محملی برای سرزنش‌های درونی پیروز است و پیچیدگی روان او را عمیق‌تر می‌کند.

همچنین بخوانید:

درخشش اصلانی در هزارتوی تردید

فرهاد اصلانی در فیلم لاکپشت

یکی از نقاط قوت مسلم فیلم «لاک‌پشت»، بازی درخشان فرهاد اصلانی است. بهمن کامیار چنان به انتخاب او برای این نقش ایمان داشته که شش سال برای فراهم شدن فرصت همکاری با او صبر کرده است. به عقیده‌ی کارگردان، اصلانی تنها بازیگری در ایران است که می‌تواند کنش‌های پیچیده‌ی درونی یک شخصیت را بدون حرکات بیرونی اغراق‌آمیز، تنها با تکنیک‌های بازیگری خود منتقل کند. اصلانی با درک عمیق خود از شخصیت پیروز، توانسته احساسات پیچیده‌ای چون ترس، اضطراب، ناامیدی و تردید را به شکلی باورپذیر به تصویر بکشد. زبان بدن، لحن و ادای دیالوگ‌های او، نقش را بسیار ملموس کرده است.

نازنین بیاتی در نقش فرناز، دختر خیالی پیروز، حضوری متفاوت را تجربه می‌کند. گریم خاص او که یادآور شخصیت «کروئلا» است، در خدمت بازنمایی یک ذهن پریشان قرار می‌گیرد؛ در واقع اغراق در بازی او، توسط ذهن اسکیزوفرنیک پیروز کارگردانی می‌شود. با این حال، برخی منتقدان معتقدند بازی او گاهی یکنواخت به نظر می‌رسد و چهره‌پردازی‌اش ممکن است برای برخی ناخوشایند باشد.

صابر ابر و آزیتا حاجیان در نقش‌های مکمل خود موفق ظاهر شده‌اند. ابر که استاد بازی در نقش‌های کوتاه است، حضور کوتاه اما تأثیرگذاری دارد. در مقابل، حضور کوتاه هومن برق‌نورد تأثیر خاصی بر داستان نمی‌گذارد و به نظر می‌رسد هر بازیگر دیگری نیز می‌توانست این نقش را ایفا کند.

کارگردانی و فضاسازی؛ اتمسفری در خدمت ذهن پریشان

صابر ابر در فیلم لاک پشت

بهمن کامیار در سومین فیلم بلند خود، گامی بلند رو به جلو برداشته و یک سایکودرام پرکشش و تماشایی خلق کرده است. او با تأثیرپذیری از سینمای دیوید لینچ، موفق شده اتمسفری خلق کند که کاملاً در خدمت فضای ذهنی کاراکتر اصلی است. تمام جزئیات فنی فیلم، از جمله قاب‌بندی، انتخاب لنز، جای دوربین، طراحی نور، رنگ و انتخاب لوکیشن‌ها، با وسواس طراحی شده‌اند تا مخاطب را به دنیای درونی پیروز نزدیک کنند.

استفاده از قاب‌های بسته و کلوزآپ‌های متعدد، حس خفقان و اضطراب را به خوبی منتقل می‌کند. همچنین، برخی قاب‌بندی‌ها با پس‌زمینه‌ی زیاد (بکروم)، حس ناآرامی و پیش‌آگاهی از وقوع یک اتفاق بد را به تماشاگر القا می‌کنند؛ اگرچه این فضاسازی به همزادپنداری با شخصیت کمک می‌کند، اما همراهی با درونیات آشفته‌ی او ممکن است برای مخاطب تجربه‌ای سخت و آزاردهنده باشد.

با این حال، کارگردانی بی‌نقص نیست. به نظر من، دکوپاژ فیلم گاهی مخاطب را گیج می‌کند و به فرم منسجمی نمی‌رسد؛ برای مثال، تغییر نسبت تصویر (Aspect Ratio) در برخی سکانس‌ها به صورت پراکنده استفاده شده و چون تکرار نمی‌شود، نمی‌تواند به جزئی از فرم فیلم تبدیل شود؛ به همین ترتیب، استفاده از لنز خاص در یک صحنه نیز تک‌افتاده باقی می‌ماند.

فیلمنامه‌ای پیچیده اما گاهی مبهم

فیلمنامه «لاک‌پشت» که توسط خود کامیار نوشته شده است، بر پایه‌ی ایده‌ای خوب شکل می‌گیرد. این فیلمنامه در کاشت و برداشت اطلاعات به موقع عمل می‌کند، به اندازه دیالوگ می‌گوید و از درازگویی و شخصیت‌های مازاد پرهیز می‌کند. تلاش فیلمنامه برای ایجاد تعلیق‌های روانی با استفاده از دیالوگ‌های کم‌حجم اما معنادار ستودنی است.

با این وجود نقدهایی هم به فیلمنامه فیلم لاک پشت وارد است و در بخش‌هایی بیش از حد پیچیده و مبهم می‌شود که این امر روایت را دشوار کرده و ممکن است برای مخاطب جذاب نباشد. برخی گره‌های داستانی به درستی باز نمی‌شوند و بعضی شخصیت‌ها تا پایان فیلم تحول مشخصی پیدا نمی‌کنند. این مسئله باعث می‌شود فیلم در لحظاتی به یک تجربه‌ی سرد و تحلیلی تبدیل شود؛ همچنین، فیلمساز به شکلی عجولانه از رابطه‌ی پیروز و دخترش عبور می‌کند و آن را به قدر کافی برای مخاطب شفاف نمی‌سازد. با بررسی فیلم لاک پشت از منظر فیلمنامه، می‌توان گفت که هرچند ایده مرکزی قوی است، ولی پرداخت آن می‌توانست منسجم‌تر باشد.

همچنین بخوانید:

آیا باید در دنیای «لاک‌پشت» غرق شد؟

فیلم «لاک‌پشت» ساخته‌ی بهمن کامیار، یک درام روان‌شناسانه‌ی چالش‌برانگیز و خوش‌ساخت در سینمای ایران به‌حساب می‌آید که با تکیه بر بازی مسحورکننده‌ی فرهاد اصلانی و فضاسازی دقیق، به خوبی موفق می‌شود مخاطب را به دنیای ذهنی یک روانپزشک مبتلا به اسکیزوفرنی بکشاند. فیلم در خلق تعلیق روانی و به تصویر کشیدن احساساتی چون ترس و اضطراب موفق عمل می‌کند و اتمسفر آن کاملاً در خدمت روایت است؛ با این حال، ریتم کند، پیچیدگی بیش از حد فیلمنامه در برخی نقاط و برخی ایرادات جزئی در کارگردانی ممکن است باعث شود فیلم برای همه‌ی سلیقه‌ها جذاب نباشد و تجربه‌ای آزاردهنده برای برخی مخاطبان باشد.

اگر از علاقه‌مندان به سینمای روان‌شناختی، آثار سورئال و فیلم‌هایی با روایت غیرخطی و شخصیت‌محور هستید و از تماشای بازی‌های قدرتمند لذت می‌برید، «لاک‌پشت» اثری است که می‌تواند شما را به فکر وادارد و تا مدت‌ها ذهنتان را درگیر کند. این فیلم برای تماشاچی خاص طراحی شده و یک گام رو به جلو در کارنامه بهمن کامیار محسوب می‌شود؛ اما اگر به دنبال یک داستان سرراست با ریتم تند و هیجان روایی متعارف هستید، شاید این فیلم انتخاب مناسبی برای شما نباشد.

شما فیلم «لاک‌پشت» را دیده‌اید؟ نظر شما درباره‌ی این اثر چیست؟ خوشحال می‌شویم دیدگاه‌های خود را در بخش نظرات با ما و دیگر علاقه‌مندان این فیلم به اشتراک بگذارید. 

دیدگاه های کاربران
هیچ دیدگاهی موجود نیست
پربازدیدترین مقالات
پربازدیدترین خبرها
جدیدترین اخبار