نقد و تحلیل فیلم بروتالیست
بروتالیست یکی از مهمترین و درخشانترین فیلمهای سال 2024 است و بردی کوربت در آستانه 36 سالگی، محصولی را تولید نموده که حرفهای زیادی را برای گفتن دارد. این اثر در شرایطی که مخاطبان و منتقدین از آن انتظار نداشتند، توانست تا در جشنواره ونیز رای تمامی داوران و منتقدین را به سمت خود تغییر دهد و به همین سبب افتخارات بسیاری را از آن خود کند، که جایزه بهترین کارگردانی تنها یکی از جوایز فیلم بروتالیست محسوب میشود. اما چهچیزی در این اثر موجب شده که منتقدین نسبت به آن تا این اندازه به ستودن این اثر پرداختهاند؟ برای یافتن این پاسخ همراه نقد فیلم بروتالیست، آن هم بدون اسپویل از پاراج باشید.
نقد و بررسی فیلم بروتالیست
اجازه دهید در ابتدا داستان فیلم را با هم بررسی کنیم. بهطور خلاصه، فیلم بروتالیست در مورد یک فرد نابغه است. یک شخصیت خلاق و یک معمار تکرارنشدنی که با دستان خود نوع جدیدی از معماری را پایهگذاری میکند که نام بروتالیست از همین سبک برداشته شده است. این معمار که لازلو توث نام داشته، از جمله بازماندگان کشتار هولوکاست محسوب میشود که اصلیتی مجارستانی دارد. در بحبوحه جنگ و در دورانی که تسلیحات گرم به عنوان مرسومترین زبان دنیا به کار برده میشدند، لازلو سعی میکند تا با گریختن از کشور خود به سرزمین آمریکا، زندگی جدیدی را آغاز کند.
اما این سفر وی چندان هم بدون پیامد نیست و همسر وی از همراهی او باز میماند و نمیتواند به همراه لازلو از شعلههای جنگ فرار کند. پروتاگونیست ماجرای ما، رفته رفته سعی میکند تا با زندگی پیشین خود و آسیبهایی که تجربه نموده کنار بیاید. اما این سرزمین جدید قرار نیست تا رویای آمریکایی را برای او تداعی کند و لازلو به جای قرارگیری در موقعیت معمار و دنبال کردن آرزوهای خود، مجبور است تا برای گذران زندگی به کارهای دیگری روی بیاورد.
لازلو توث، مثال جدید دنیای سینما
لازلو توث اصلیترین مهره بردی کوربت (کارگردان فیلم) برای ارائه یک محتوای کم نقص و دوستداشتنی در بروتالیست است. وظیفه ایفای نقش این شخصیت را همانطور که میدانید، آدرین برودی برعهده داشته و یکی از بهترین نقشآفرینیهای دوران هنری خود را به مخاطبان تقدیم کرده است. این بازیگر سالهای طولانی بر روی پرده نقرهای و در مقابل چشم بینندگان ظاهر شده که بدون شک بهترین و ارزشمندترین کار او تا به امروز، فیلم پیانیست بوده است.
بروتالیست یک رقیب برای فیلم پیانیست است و نهتنها ما شاهد دو اثر هستیم که مضامین بسیار عمیقی را نشان میدهند، بلکه حتی آدرین برودی به عنوان شخصیت کلیدی ماجرا در هر دو فیلم با خود دیگرش در دنیای بازیگری رقابت میکند. با این تفسیر شاید ایفای نقش بسیار جذاب و تاثیرگذار برودی در فیلم پیانیست موجب شده تا بردی کوربت به سراغ او رود و صندلی اصلی هنرپیشههای بروتالیست را در اختیار این بازیگر دهد.
ما در بروتالیست باری دیگر این فرصت را بدست آوردهایم تا بازیگر نامبرده را در نقش یکی دیگر از بازماندگان واقعه هولوکاست ببینیم (همچون فیلم پیانیست) و در مسیر رشد و حرکت شخصیت موردنظر با او همراه شویم. باوجود اینکه حدود دو دهه از زمان اکران و انتشار فیلم پیانیست میگذرد و برودی اکنون در پنجمین دهه زندگی خود به سر میبرد، اما همچنان بازی و ارائه هنری او به عنوان یک بازیگر درام، بینقص و مثالزدنی است.
البته که نباید بگذاریم تا سایه سنگین این بازیگر موجب دیده نشدن سایر شخصیتهای داستان و هنرپیشههای آنها شود. فلیسیتی جونز، الساندرو نیوولا و همچنین گای پیرس از دیگر چهرههایی هستند که دوشادوش برودی برای مبدل ساختن بروتالیست به عنوان یکی از فیلم های سال 2024 تلاش میکنند و ایفای نقش خوبی را به تصویر میکشند.
سندی بر ماهیت هنری فیلم
فیلم و فیلمسازی به عنوان هنر هفتم شناخته میشوند و این بدین معنی است که تا پیش از ماهیت یافتن این نوع از هنر، ما شکلهای گوناگونی از هنر را شاهد بودهایم و قالب فیلم قرار است تا شکل پیچیدهتر و جدید هنر را ایفا کند. اما اگر حدود یک قرن به گذشته بازگردیم، احتمالا با دورانی مواجه میشویم که بحثهای گوناگونی حول محور تلقی کردن فیلم به عنوان یک اثر هنری وجود داشت. در آن برهه تاریخی افراد زیادی فیلم و سینما را صرفا در جایگاه یک سرگرمی محسوب میکردند و عنوان کردن آن را در جایگاه یک هنر، امری بیهوده و نهچندان منطقی خطاب میکردند.
بگذارید بگوییم اگر هنوز افرادی وجود دارند که با چنین طرز تفکری به مسئله فیلم و فیلمسازی مینگرند، عناوینی چون فیلم بروتالیست دقیقا در تضاد با گفتههای آنان و مثالی نقض برای این طرز تفکر هستند. واقعیت این است که تمامی بخشهای این اثر از کارگردانی شایسته آن گرفته، تا روایت و موسیقی کاملا ملموس آن هنر هستند و اگر واقعا درنظر داشته باشیم تا یک اثر هنری را از دهه سوم قرن بیست یکم به عنوان یک هنر فاخر بر زبان بیاوریم، بدون تردید بروتالیست در جایگاه 10 اثر برتری است که به ذهن هر فردی خواهد رسید.
ادای احترام یک هنر به هنر دیگر
بروتالیست فیلمی است که در خدمت هدف و پیغام خود است و تمامی جنبههای هنری که در این اثر به تصویر کشیده میشوند، در تلاش هستند تا به نحوی ارادت سازنده این فیلم را به هنر معماری نشان دهند. در حقیقت از ظاهریترین جنبه فیلم یعنی عنوان آن گرفته، تا قسمتهای دیگری از عنوان موردنظر که نیازمند کاوش و نظریهپردازی است، میتوان به خوبی مشاهده کرد که بروتالیست از لحاظ عمق مطلب در سطح بالایی قرار دارد. در این اثر ارجاعات ریز و درشت بسیار زیادی وجود دارد که پی بردن به تک تک آنها نیازمند درکی درست و قابلتوجه از هنر معماری است.
این مسئله نشان میدهد که بردی کوربت صرفا با داشتن یک فیلمنامه مناسب و دمدستی نخواسته تا به ساخت یک اثر سینمایی، آن هم از نوع طولانی و بلند روی بیاورد و داستان همیشگی یک نابغه را در عین سختیها و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم کرده است، در مقابل چشم بینندگان قرار دهد. بروتالیست را میتوان پکیجی کامل قلمداد کرد که به هنریترین شکل ممکن ساخته شده و سعی دارد تا در قالب هنر هفتم، به صنعت معماری ادای احترام کند.
از آنجایی که 2025 سراسر پوشیده از فیلمها و آثار بسیار مهمی است که میتوانند تبدیل به رقیبی برای فیلم بروتالیست شوند، بدون شک این اثر بردی کوربت رقابتی سخت را در این سال با آثار پیشرو خواهد داشت، اما با این حال میتوان اذعان کرد که این اثر بردی کوربت را در جشنوارهها و رویدادهایی از قبیل اسکار، به عنوان نامزد بخشهای گوناگون در سال 2025 خواهیم دید.
یک فیلم بلند و پرفراز و نشیب
در ابتدای راه، تشخیص اینکه فیلم بروتالیست قرار است در چه مسیری حرکت کند، تا حدی برای مخاطب سخت و دشوار است. چرا که این اثر به میدان نیامده تا صرفا پیامهای مدنظر خود را به صورت صریح بیان کند و همچون هزاران اثری که در طول سال ساخته میشوند، در نهایت به فراموشی سپرده شود. بروتالیست شبیه به یک فیلم زندگینامهای است، اما شخصیت اصلی ماجرا ماهیتی خیالی دارد که از روی یک نقش تاریخی در گذشته الهام گرفته شده است. در این اثر همهچیز آنقدری دقیق و حساب شده پیش میرود که مخاطب حس همراهی و همنشینی با شخصیتهای حاضر در داستان را دارد.
این فیلم اثر بلندی است و زمان 215 دقیقهای آن احتمالا سرسختترین سینمادوستان را هم به چالش بکشد، چرا که در این فیلم نه خبری از اکشنهای مرسوم است و نه تلاشی در این زمینه انجام میشود تا روایت منسجم و حسابشده اثر را با یک ریتم تند و نهچندان الزامی، از بین ببرد. در این صورت شاید حتی نمرات فیلم بروتالیست و حضور بازیگران درخشان نیز نتواند مخاطبین را راضی به دیدن این فیلم کند.
البته این مسئله که زمانبندی طولانی فیلم بروتالیست یک اقدام مثبت است یا منفی، در نهایت به مخاطب واگذار میشود، اما واقعیت این است که در تک تک سکانسها و پلانهایی که در این فیلم شاهد آنها هستیم، هیچ اتفاق بیاهمیتی رخ نمیدهد و همه رخدادها و اتفاقات جزو پیرنگها و علتهایی هستند که مسیر شخصیتی لازلو را در این فیلم شکل میدهند.
مخاطبین در طی زمان 3 ساعته این اثر بارها شاهد اتفاقات گوناگونی هستند که هریک از آنها میتوانستند در فیلمنامه نهایی حضور نداشته باشند و این تصمیم کوربت بود که موجب شد تا یکپارچگی این فیلم بهتر از آنچه که ممکن بود به آن تبدیل شود، باشد. در بروتالیست شاهد پستی و بلندهای زیادی هستیم که شخصیتهای داستان و خصوصا کاراکتر لازلو بر روی آن حرکت میکند و داستان این عنوان قرار نیست تا صرفا در چند واقعه مهم بازگو شود.
موسیقی، وجههای دیگر از بروتالیست
دورانی که در آن به سر میبریم، احتمالا یکی گوشهنشینترین عصرهایی است که بشر به تاریخ خود دیده است. در این برهه تاریخی بسیاری از ما صرفا میتوانیم به کنجی پناه برده و بهوسیله ابزارهای نوینی همانند اینترنت، رسانهها و ابزارهای دیجیتال، ناخنکی به دوران گذشته و شاید آینده احتمالی بزنیم؛ اما متاسفانه تجربه حقیقی اوقاتی که از آن صحبت میکنیم، تنها در دنیای خیال میسر است و در دنیای حقیقی این امکان از ما سلب شده است.
دوران کلاسیک بدون شک یکی از برجستهترین و جذابترین برهههای تاریخ است که تجربیاتی تکرارنشدنی را به عمل آورده است و نقش فیلم بروتالیست در این میان، به عنوان ابزار تداعیکنندهای است که قدرت القاکننده بسیار بالایی را برای ایجاد یک حس دقیق از آن برهه به مخاطب میدهد. آن هم برای مخاطبینی که هیچکدام نه در آن برهه زمانی زندگی کردهاند و نه تعاملی با آن داشتهاند. این اثر سینمایی تنها به وسیله موسیقی بسیار دلنشین خود میتواند حس نوستالژی خیالانگیزی را در مخاطب تحریک کند که مشابه آن را در کمتر اثری تجربه کرده است.
این موسیقی کاملا با روند و تمپو فیلم هماهنگ است و اگرچه در بخشهایی مختلف فیلم با لحظات نسبتا صامت و بدون موسیقی همراه هستیم، اما همین معدود موقعیتهایی که بروتالیست از جنبه شنیداری خود پردهبرداری میکند، حکم تیر خلاصی بر دل آنهایی است که همیشه خودشان را شیفتگان عصر کلاسیک مینامند و با شنیدن موسیقیهای آن زمان، لذت فراوان میبرند.
موسیقیهای این فیلم همه ساخته و پرداخته دنیل بلومبرگ، آهنگساز انگلیسی تباری هستند که سابقه چندانی در صنعت سینما از خود برجای نگذاشته است و تنها همکاری وی در این حوزه، مربوط به فیلم The World To Come سال 2020 است. با این وجود به راحتی میتوان گفت که بروتالیست میتواند شروعی درخشان بر حضور این موسیقیدان در دنیای سینما و آثار آینده آن باشند. موضوعی که برخی از منتقدین در نقد فیلم The Brutalist به آن اشاره داشتهاند.
بروتالیست فیلمی است که اصلا و ابدا نباید آن را سرگرم کننده خطاب کرد و این دقیقا در تضاد با ذات اصلی این اثر است. هرچقدر که بیشتر در دنیای هنر غرق شویم و جنبههای مختلف فیلم بروتالیست را از دریچه هنر ببینیم، بیشتر متوجه ارزشها و مفاهیم حاضر در این اثر خواهیم شد. بروتالیست یک اثر هنری و درباره یک سبک هنری است و تمامی ارکان آن از ایفای نقش گرفته تا موسیقی، داستان و کارگردانی در بهترین حالت ممکن هستند. نظرات خودتان را درباره فیلم بروتالیست از بردی کوربت با ما در میان گذاشته و از نقاط مثبت و منفی این اثر با ما بگویید.