نقد فیلم سفید برفی ۲۰۲۵؛ دیزنی با این پرنسس رویایی چه کرد؟

در حالی که به سمت نودمین سالگرد انیمیشن تاریخساز و تکرارنشدنی سفید برفی و هفت کوتوله حرکت میکنیم، شرکت دیزنی در نهایت پروژه ساخت لایو اکشن سفیدبرفی را آغاز کرد و این عنوان را بار دیگر به سینما بازگرداند. سفید برفی اثری است که نمره 1.7 آن در وبسایت IMDB و بازخوردهای وحشتناک آن از سوی مخاطبین، خبر نابود شدن اقتباس سینمایی دیگری از دیزنی، همچون فیلم پری دریایی را میداد. اما آیا سفید برفی یک اثر شکست خورده است، یا اینکه صرفا به خاطر انتخاب اشتباه بازیگر اصلیاش، مورد تهاجم مخاطبین قرار گرفت؟ برای دریافت پاسخ این سوال، همراه نقد و بررسی فیلم سفید برفی از پاراج باشید.
نقد بازیگران سفید برفی؛ ریچل زگلر بدترین جنبه فیلم نیست
بودن یک اثر سینمایی در میان حواشی و حضور یافتن بر سر زبانها، کم یا بیش باعث جذب افراد به سمت این اثر میشود که بیشترین تاثیر را از جنبه بازخورد مالی میگذارد. فیلم سفید برفی احتمالا یکی از پرسروصداترین محصولات سینمای هالیوود در سال 2025 باشد که پیر و جوان در مورد آن به بحث و مجادله میپردازند. اما سفید برفی قرار نیست نقش آواتاری را بازی کند که به خاطر جلوه جذاب و دیدنی خود، پای مخاطبان را به سینما بازکرده و یا حتی روایتی انقلابی باشد که هرکسی علاقهمند به توصیف و پرداختن آن در میان بحثها است.
سفید برفی اثری چهارچوب شکن است که به هیچیک از اصول هنری پایبند نیست و به بدترین شکل ممکن، به مخاطبان خودش توهین میکند. هرآنچیزی که در انیمیشن ستایششده و دوست داشتنی Tangled، با حضور پرنسس دیگری از دیزنی با نام راپونزل وجود داشت، در فیلم سفید برفی معکوس شده و بیننده را میرنجاند. سفید برفی نه صرفا به خاطر بازیگر اصلی و کلیدی خود، بلکه به خاطر تلاش دیزنی برای ساخت یکی از بدترین فیلمهای سالیان اخیر، تبدیل به محصولی شده که آرزو میکردیم که ای کاش در مراحل ساخت خود با مشکل مواجه میشد و هرگز راه خودش را به پرده سینما باز نمیکرد.
فیلم سفید برفی حتی بدون داشتن حالتی تهاجمی یا تدافعی نیز، اثری است که دلایل زیادی برای دلزدگی از این فیلم و تصمیمات کمپانی دیزنی وجود دارد. ریچل زگلر، بازیگری جوان و رنگینپوست، بهدلیل انتخابش برای نقش سفیدبرفی با واکنشهای تندی از سوی بخشی از طرفداران روبهرو شد؛ واکنشهایی که بیش از آنکه نقدی بر بازی او باشند، تحت تأثیر فضای سیاسی و رسانهای شکل گرفتند.
این مسئله تنها به زگلر محدود نمیشود و حتی نمیتوان این بازیگر را به عنوان تنها مشکل فیلم سفید برفی معرفی نمود. نمیتوان با قطعیت این مسئله را ادعا نمود، اما فیلم سفید برفی آنقدر ایرادات سطحی و عمیق را در لایههای مختلف خودش دارد که شاید حتی دیزنی و تولیدکنندگان اثر نیز امیدی به موفقیت این فیلم نداشتهاند و تنها جهت رفع تکلیف به ساخت این محصول روی آوردهاند. به همین علت شاید ریچل زگلر، قابلمشاهدهترین ویژگی منفی از این فیلم باشد، اما قطع به یقین ایرادات بسیار بزرگ دیگری در این اثر وجود دارد که در کنار یکدیگر، شالودهای وحشتناک را در مقابل چشمهایتان به حرکت درمیآورد.
باید توجه داشته باشیم که بازیگران و هنرمندانی چون زگلر و بلا رمزی که با حضور یافتن در مجموعههای معروف، توانستند برای خودشان شهرتی بدست بیاورند، در حقیقت قربانیان سیاست ادارهکنندگان سینما و رسانه امروز هستند. این افراد کم سنوسال همانند هرشخص دیگری، نسبت به انتخاب خود برای ایفای نقش در قامت شخصیتی شناخته شده و همچنین تبدیل شدن به یک هنرپیشه در دنیای امروزی، نظر مثبتی را اتخاذ کردهاند، اما در نهایت شاهد خیل عظیمی از توهینها و انزجار عموم نسبت به خودشان شدهاند.
نقد داستان سفید برفی 2025؛ سادهتر از یک قصه شبانه
احتمالا در این مطلب زیاد به سراغ داستان ژولیده یا همان انیمیشن بینظیر گیسو کمند Tangled برویم، چرا که اساسا بهترین اقتباس از روایتهای کهن دیزنی با محوریت شاهدختها، همین محصول سال 2010 است. سازندگان در انیمیشن موردنظر سعی داشتند تا قصهای عامهپسندانه را با بیشترین تغییر ممکن در اختیار بینندگان قرار دهند و نتیجه در نوع خود بینظیر بود. کاراکتری چون یوجین در این روایت، عملا فردی جدید با شخصیتپردازی متمایز بود که به تنهایی بار کمدی و جذابیت داستان را به دوش میکشید و شیمی عالی را در کنار راپونزل به نمایش میگذاشت.
از طرف دیگر، علیرغم اینکه راپونزل هیچوقت دنیای بیرون را به چشم ندیده بود، اما دیزنی این اطمینان را به ما داد که قرار نیست باری دیگر با داستانی کلیشهای از یک دوشیزه درمانده (Damsel in Distress) مواجه شویم که قهرمانی با اسب سفید برای نجات جان او بشتابد. فیلم سفید برفی دقیقا در نقطه مقابل این انیمیشن قرار میگیرد و سعی میکند با کمترین اقدامات ممکن (حداقل نه از لحاظ مالی)، یک خروجی کامل داشته باشد.
سفید برفی در مقایسه با داستان کتابهای کودکانه این شخصیت که در بهترین حالت به 15 الی 20 صفحه میرسیدند، هیچ تغییری را به خود ندیده است و جزئیات بسیار کوچکی که در این فیلم ویرایش شدهاند نیز، تنها به جایگاه بدتر و ضعیفتری رسیدهاند. فیلم سفید برفی سعی مینماید تا مفهومی از مهربانی و همچنین امید را به مخاطب هدیه دهد. اما این اتفاق بیشتر از هدیه دادن، شبیه به خوراندن تفکراتی سطحی و غیرقابل باور است که حتی کودکان و رده سنی پایین را نیز نمیتواند قانع سازد.
از هر بخش داستان فیلم سفید برفی 2025 میتوان انتقاد کرد! سفید برفی فیلم، فردی است که این اثر با صفاتی چون مهربان، امیدوار و سختکوش از او یاد میکند. ولی با هردیدگاه و هرطرز تفکری به این نگاه داشته باشید، میتوانید این اتفاق را درک کنید که نه مهربانی و امیدواری او با عقل جور در میآید و نه هیچگونه شباهتی میان او و سفید برفی کلاسیک وجود دارد. این فیلم حتی پایانبندی جذاب انیمیشن قدیمی را نیز تغییر داده و آن را با یک پیرنگ نهچندان منطقی که معلوم نیست چرا به این شکل انجام به وقوع میپیوندد، جایگزین ساخته است.
جلوهای جذاب، باطنی فرسوده
سفید برفی فیلم بسیار مهمی بود که توسط دیزنی به مرز نابودی رسید. اما این عنوان چرا تا این اندازه از اهمیت برخوردار است؟ زیرا سفید برفی یکی از اولین پرنسسهایی بود که توسط دیزنی بر روی پرده نقرهای رفت و قدرت ساخت آثار سینمایی این کمپانی را در تمام دنیا به رخ کشید. انیمیشن موردنظر علیرغم اینکه در سال 1937 ساخته شده بود، اما انقلابی را در بحث انیمیشنسازی بهوجود آورد که تا به امروز از موفقیتهای آن در بحث فیلمسازی و ساخت آثار انیمیشنی یاد میشود.
به همین علت، اهمیت و ظرفیتهای اقتباس سینمایی این انیمیشن در صدمین سالگرد از تاریخچه کاری کمپانی دیزنی بسیار بالا بود. اهمیتی که شاید حتی بتوان آن را از عناوینی چون شیرشاه نیز بالاتر قرار داد. متاسفانه زمان ساخت فیلم سفید برفی در دورهای رقم خورد که مسائلی حاشیهای سینما و دنیای رسانهای سراسر دنیا را تحت تاثیر قرار داد و دیزنی که یکی از پیشروترین حامیان این مسائل از جمله اصل DEI، سفید برفی محبوب خود را در میان آتش این حواشی قرار داد تا بتواند نشان دهد که حتی کلیدیترین و قدیمیترین آیپیهای این شرکت نیز نمیتوانند مانع از ایدئولوژیهای این شرکت ایستادگی کنند.
سفید برفی 2025 فیلمی توخالی است که حتی حامیان آن که به دلایل قابل تاملی به طرفداری از آن میپردازند نیز، چیزی جز افکتها سینمایی جذاب و کیفیت بالای جلوههای تصویری را برای دفاع از آن نخواهند داشت. صدالبته که از شرکت سازنده اقتباس لایو اکشن شیرشاه نیز انتظاری کمتر از این نمیرود که حتی خروجی فنی بدترین فیلمهایش، از بهترین بسیاری از استودیوهای سرشناس بهتر باشد.
چه در ذهن دیزنی میگذرد؟
کمی از نقد فیلم سفید برفی 2025 فاصله بگیریم و به سراغ خود دیزنی برویم. معمولا آثار و عناوین مختلف با این هدف ساخته میشوند که پس از اتمام آخرین دقایقشان، سوالاتی را در ذهن مخاطب بهوجود بیاورند و او را به سمت تامل سوق دهند. جالب است که بدانید فیلم سفید برفی تنها یک سوال را پیش روی بینندگانش قرار میدهد و آن هم این است که واقعا در خیال فیلمسازان و مدیران کمپانی دیزنی چه میگذرد؟
آیا این غول رسانهای، با تصمیماتی بحثبرانگیز، بهصورت آگاهانه در حال فاصله گرفتن از ریشههای موفقیت خود است؟ یا آنکه شرایط اجتماعی و رسانهای امروز، آن را به این مسیر سوق دادهاند؟ یا اینکه قدرتی فراتر از این ابرکمپانی بینالمللی وجود دارد که آینده دیزنی را تحت تاثیر قرار داده و آن را به سمت نابودیاش سوق میدهد؟
بحث درخصوص مسائل حال حاضر دنیای ما که به صورت 24 ساعته در حاشیه قرار دارند، نیازمند تحلیلی جامع و گسترده است و از موضوع کلی نقد و بررسی فیلم موردنظر فاصله میگیرد. بنابراین اگر بخواهیم تنها نگاه کوچکی به این قضیه داشته باشیم، باید بدانیم که نهتنها دیزنی، بلکه تعداد بیشماری از شرکتها و استودیوهای تولیدکننده در حوزههای مختلف، راهی یکسان چون دیزنی را در پیش داشتهاند.
اما حقیقت مسئله این است که دیزنی حتی در صورت ساخت فیلمهای نهچندان تاثیرگذار و سطحی نیز میتواند فروشی چند صد میلیون دلاری را به جیب بزند و نابود ساختن یکی از عناوین شناخته شده خود که احتمال موفقیت بیشتری نسبت به آثار نوپا و تازه خلق شده را دارد، این فرصت بسیار عظیم مالی را از بین میبرد. شاید قدرتهای پشت پردهای که حتی روی تصمیم ابرشرکتهایی چون دیزنی تاثیرگذار هستند نیز، آنقدری توانمند خواهند بود که بتوانند فرصتهای از دست رفته را به خوبی جبران کنند و لقمههای بزرگتری را در مقابل مدیران و تهیهکنندگان شرکتهای رسانهای قرار دهند.
اما فیلم سفید برفی علیرغم شکست خود که قابل چشمپوشی است، مسئله مهمی را به ما گوشزد میکند. این واقعیت که آینده سینمای سراسر جهان قرار است با تغییری که اصلا و ابدا خوشایند نیست، شکل جدیدی را به خود بگیرد.
سخن پایانیبسیاری از ما، در برخی از اوقات دست به کارهای عجیب و حتی جالبی میزنیم که دلیل آنها برای خودمان نیز ناشناخته است. احتمالا، دیدن یک اثر سینمایی چون سفید برفی که قطع به یقین پتانسیل دریافت تمشک طلایی را طی چند سال متمادی دارد، یکی از همین رفتارهای عجیب است. شاید این اقدام به این دلیل است که میخواهیم بدانیم یک فیلم سینمایی تا چه میزان میتواند در تشکیل یک جلوه تباه از خود، موفق عمل کند و یا حتی هنوز در دل خود باور داریم که این عنوان همچنان ارزش یکبار تماشا را خواهد داشت. نظرات خودتان را درباره نقد فیلم سفید برفی با ما به اشتراک بگذارید و از نقاط قوت و ضعف این اثر با ما صحبت کنید.