نقد و بررسی فیلم چشمان قلب (Heart Eyes 2025)

علی کارگزار - انتشار: 29 اسفند 1403 12:30
مطالعه : 8 دقیقه
پاراج-
نقد و بررسی فیلم چشمان قلب (Heart Eyes 2025)

زمانی زیادی از به پایان رسیدن سال 2024 با تمامی کمی‌ و کاستی‌های آن نمی‌گذرد و از همین زمان سال 2025 سعی داشته تا گزینه‌های خود را رفته رفته به نمایش بکشد. فیلم چشمان قلب نه به عنوان یکی از فیلم‌های مهم، بلکه شاید یکی از 20 فیلم اسلشر سال 2025 اخیرا در اختیار مخاطبین قرار گرفته و آن‌طور که گفته می‌شود، تجربه‌ای تلفیقی از سبک‌های ترسناک، کمدی و عاشقانه است. آیا چشمان قلب توانسته حداقل یکی از جنبه‌های مهم فیلم های اسلشر را به‌درستی زنده کند و امیدی به آینده این ژانر در سینما به ما بدهد؟ برای رسیدن به این پاسخ، همراه پاراج باشید.

یک اسلشر دیگر؟

بارها این جمله را بر زبان آورده‌ایم که دوران کلاسیک، عصر طلایی سینما برای نمایش خود به عنوان یک هنر و همچنین یک سرگرمی کاملا متمایز در دنیا بوده است. علیرغم اینکه شاید بسیاری از سینما‌دوستان و افرادی که نسبت به این گفته جهت‌گیری منفی دارند، تحسین‌های مربوط به سینمای کلاسیک را انکار کنند، نمی‌توان این مسئله را رد کرد که تمامی سبک‌ها نسبت به آن‌چیزی که دهه‌ها قبل وجود داشته‌اند، افت محسوسی را تجربه نموده‌اند.

فیلم چشمان قلب (Heart Eyes 2025)

ژانر اسلشر احتمالا مهلک‌ترین سراشیبی ممکن را در میان سایر ژانرها تجربه داشته و یک نگاه ساده میان آثاری که در دهه‌های 70، 80 و 90 ساخته شده، با محصولاتی که امروزه به صورت عمده تولید می‌شوند، می‌تواند این گفته را اثبات کند که سبک اسلشر به معنای واقعی در حال نابودی است. در دورانی که اساطیر دنیای سینمای ترسناک همچون جان کارپنتر و سم ریمی، مشغول به خلق آثار ماندگاری بودند، هرگز کسی فکر نمی‌کرد که اوایل شروع این ژانر بتواند تنها دوران اوج آن باشد و دقیقا این همان نقطه‌ای باشد که سراشیبی ما آغاز می‌شود.

جلب شدن توجه فیلم‌سازان جدید و افرادی که فیلمسازی را صرفا بازیچه کسب درآمد قرار داده‌اند، امروزه اسلشر را همچون مضامین درون خود، تبدیل به یک طعمه ساخته‌اند. اکنون شاهد دنیای سینمایی هستیم که به جای تلاش برای خلق یک قاتل مخوف با قوس شخصیتی بسیار عمیق و قابل همزاد‌پنداری، صرفا تلاش می‌کنند تا همنشینان کودکی‌مان را به عنوان مجنونین آدم‌کش معرفی کنند و تمامی خاطراتی که به واسطه حضور آنها داشته‌ایم را به نحو احسن از بین ببرند.

قسمت مثبت درمورد فیلم چشمان قلب این است که اثر موردنظر حداقل برخاسته از هیچ انیمیشن یا داستان خاطره‌انگیزی نیست که پیش از این با آن تجربه داشته باشیم. اما با این حال این فیلم سعی داشته را با استفاده از همه آن رویکردهایی که بارها مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اثری هیجانی و خونین را تحویلمان دهد. همه چیز بوی یک کپی ناقص را از فیلم‌های مطرح این سبک می‌دهد و تعجبی ندارد اگر بگوییم که چشمان قلب عملا هیچ‌چیزی برای ارائه در چنته نخواهد داشت.

ظاهر قاتل داستان احتمالا همان‌چیزی است که حتی یک جنبه قابل دفاع ندارد. این همان جیسون ورهیز دنیای جمعه سیزدهم است و سازندگان خواسته‌اند تا این قاتل چیره‌دست را با روز عشاق تلفیق کنند. ترکیب نهایی یک آدم‌کش ظاهرا خطرناک است که به جای ایجاد حس ترس و وحشت در دل مخاطب، بینندگان را با قلب‌های حک شده بر روی نقابش به خنده وا می‌دارد.

تولید‌کنندگان این فیلم احتمالا تصمیم‌ داشته‌اند تا این بار به جای استفاده کردن از نحس‌ترین جمعه سال (بنا به فرهنگ غربی)، از روز ولنتاین استفاده کرده و یک ترکیب ناهماهنگ از اثری عاشقانه، کمدی و ترسناک را به تصویر بکشند و طبیعی است که در کار خودشان با شکست مواجه شده‌اند. قاتل چشم قلبی ماجرای ما نه حس خوفناکی را در بطن چهره خود به عمل می‌آورد و نه حتی در نحوه کشتار شخصیت‌های خود آنقدری خلاقیت به خرج می‌دهد که بخواهیم حداقل از به قتل رساندن آنها لذت ببریم و حس کنیم که با یک فیلم متفاوت طرف هستیم.

همچنین بخوانید:

هیجانی در کار نیست

تحلیل فیلم چشمان قلب

بودن حس ترس و دلهره در وجود هرشخصی، نشان از عامل حیاتی برای محافظت از خود و اخطار دربرابر اتفاقات احتمالی آینده است. باتوجه به این گفته، احتمالا حس ترس از جمله سودمند اما نه‌چندان خوش‌آیند است که در محیط‌های مختلف خود را بروز می‌دهد. اما آیا لذت بردن از ترس و تلاش برای قرارگیری در موقعیت‌های وحشت‌آور، نوعی خودآزاری است؟

پاسخ به این مطلب، نیازمند تحلیل و بررسی جامعی است، اما چیزی که برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است، این نکته بوده که ترس ارتباط تنگاتنگی با هیجان دارد و فیلم‌سازان و تولیدکنندگان محتواهای ترسناک نیز از همین هیجان بهره می‌گیرند تا مخاطبین را همچون شیفتگان بی‌چون و چرا به دنبال خود کشانند. در یک فیلم ترسناک که از قضا اسلشر نیز است، عوامل زیادی حاضر هستند که می‌توانند برای ایجاد یک جرقه هیجان در دل مخاطب اقدام کنند.

استفاده از موسیقی، جامپ‌اسکرها، بازی با ذهن مخاطب و حتی تنوع در نحوه کشتار جزو ابزارهایی هستند که مثل یک سنگ آتش‌زنه جرقه می‌زنند و منجر به بروز آتشی از جنس هیجان می‌شوند. عواملی که در پشت پرده تولید فیلم چشمان قلب حضور دارند، حتی در صورت آشنا نبودن با اصول فیلم‌سازی و تنها با دیدن چند اثر مطرح در این ژانر، باید متوجه می‌شدند که چه‌چیزی واقعا مخاطب را به هیجان وا می‌دارد، ولی حتی این اتفاق در حالت بدیهی و ساده نیز به وقوع نمی‌پیوندد.

خلاقیت در نشان دادن انواع مختلف قتل به‌وسیله تعداد بسیار زیادی از تجهیزات در فیلم‌های اره، تاییدی بر همین گفته است که حتی نحوه کشته شدن و قدم برداشتن مقتولین به سمت مرگ نیز دارای اهمیت است و نباید جدیت آن را فاکتور گرفت. در چشمان قلب، قربانیان تنها کشته می‌شوند و یک چاقو بخش زیادی از این هدف را برعهده می‌گیرد تا شما مطمئن شوید که هیچ‌چیزی در فیلم نام‌برده، رنگ و بوی تازه‌ای ندارد.

قتل، یک زبان عشق است!

یک هدف در پشت تمامی داستان‌ها وجود دارد که جهان این قصه‌ها حول محور آن می‌چرخد و آنقدری ادامه می‌یابد که قهرمانان داستان و صدالبته مخاطب اصلی از چرایی و چگونگی آن آگاه شود. اینکه چه‌چیزی موجب شده تا قهرمان داستان یا شخصیت منفی که با نام آنتاگونیست از آن یاد می‌کنیم، چنین راهی را طی کند. پس در این موقعیت، ما شاهد یک پیرنگ هستیم که آغازگر آن یک جرقه برای شروع داستان است. این جرقه رفته رفته و با استفاده از علت و معلول‌هایی که به صورت پیاپی به وقوع می‌پیوندند، در نهایت باعث ساخت یک سرگذشت برای شخصیت موردنظر می‌شوند.

همچنین بخوانید:
سکانس های فیلم چشمان قلب

به‌طور معمول و بنا به عرفی که در سینمای اسلشر-ترسناک می‌شناسیم، شخصیت‌های مثبت در مرکزیت داستان قرار ندارند و حتی در بسیاری از مواقع، به گذشته و شخصیت‌پردازی آنها رسیدگی نمی‌شود. چرا که همه‌چیز حول محور قاتل ماجرا و همان کسی است که خون افراد بی‌شماری به چاقوی وی آغشته شده است. پس در چنین وضعیتی وجود یک سرگذشت تاثیرگذار برای این آنتاگونیست الزامی است و بار معنایی فیلم بر روی آن قرار می‌گیرد، که چه‌بسا به علت مشکلات بسیار فیلم چشمان قلب، این بار معنایی باید قدرتمند عمل کند. اما جالب است که بدانید چشمان قلب به عنوان فیلمی که در پایین‌ترین نقطه سراشیبی ژانر اسلشر قرار دارد، قتل خودش را به طور تمام و کمال در پیش می‌گیرد.

بینندگان فیلم چشمان قلب احتمالا آخرین امید خودشان را برای دیدن یک سرگذشت یا پیشینه برای شخصیت منفی ماجرا قرار داده‌اند تا در حداقل‌ترین وضعیت ممکن، از چرایی انجام این قتل‌ها سردر بیاورند. اما در کمال تعجب پشت این پرده مبهم هیچ‌چیزی وجود ندارد! در حقیقت سازندگان فیلم چشمان قلب از ساده‌ترین کار ممکن که قرار دادن یک سرگذشت قابل قبول برای شخصیت منفی است نیز خودداری نموده‌اند و همین اتفاق همچون یک مهر بر سند اتلاف وقت مخاطب برای این فیلم به‌ظاهر ترسناک با چاشنی مسائل عاطفی است.

هیچ رسالتی وجود ندارد

قراردادن برچسب هدف بر روی آثاری که با قصد ترساندن مخاطب ساخته می‌شوند، شاید تاحدودی اشتباه باشد. اما به هیچ وجه نباید پتانسیل این سبک را برای انتقال مفاهیم را دست‌کم گرفت. چرا که ترس یکی از اصلی‌ترین و عمیق‌ترین احساسات نوع بشر است و از زمان تولد یک شخص به همراه او خواهد بود و در زمان‌های لازم، به شکل‌های مختلفی خود را بروز می‌دهد.

نویسندگان بزرگی چون استیون کینگ هیچ‌زمانی صرفا به ایجاد حس دلهره و ترس در مخاطب خود بسنده نکرده‌اند و اتفاقا در آثاری چون فیلم Misery که تنها تهدید ساده‌ای (و البته قابل ستایش) از نوع یک انسان نه‌چندان عجیب و غریب در آنها وجود دارد، هم سعی در انتقال مفاهیم داشته‌اند و هم در افزایش تپش قلب بینندگان عالی عمل نموده‌اند. قتل‌ها، فجایع و کشتارها، همه جزوی از اقداماتی هستند که انسان‌ها به عنوان پاسخ و عکس‌العملی برای نحوه رفتار دنیا با آنها، در نهایت مرتکب می‌شوند. به همین علت یک فیلم ترسناک گزینه‌ای ایده‌آل و ستودنی برای قراردهی یک تراژدی واقعی یا غیرحقیقی در پشت متن‌های خود است.

عناوینی چون فیلم‌های حلقه، کشتار با اره برقی در تگزاس و همچنین فیلم برجسته درخشش، همه و همه از جمله عناوینی هستند که افزون بر ارائه یک تجربه همراه با وحشت، مبانی مختلفی از جمله مسائل روانشناختی را به چالش می‌کشند و از تمام ظرفیت‌های خود برای این تجربه وحشت‌محور استفاده می‌کنند. در حالی که به سمت پایان سومین دهه از قرن بیست و یکم در حرکت هستیم، این فرصت برای فیلم‌سازان کوچک‌تر به‌وجود آمده تا بتوانند از تکنولوژی‌های نوین استفاده نموده و یک قدم به سمت جلو برای ساختن آثار مختلف استفاده کنند.

اما به‌نظر می‌رسد که این پیشرفت نه‌تنها جنبه مثبت خود را ارائه ننموده، بلکه به عنوان دروازه‌ای برای ورود فیلم‌سازانی عمل کرده که ناشیانه به تولید محتواهای سطحی و کلیشه‌ای می‌پردازند و جایگاه فعلی سینما را باری دیگر به عقب می‌رانند.

سخن پایانی

تنها دلیلی که می‌توانیم به خاطر آن فیلم چشمان قلب را به شما پیشنهاد دهیم، این است که بخواهید وضعیت اسفناک سینمای اسلشر را با چشمان خودتان ببینید. در حقیقت حتی نمی‌توان گفت که آیا افرادی که تجربه چندانی در فیلم دیدن ندارند هم از این عنوان لذت خواهند برد یا خیر؟ اگرچه چشمان قلب یک اثر هدفمند نیست و سعی نمی‌کند که در این طیف نیز قرار گیرد، اما این فیلم حتی در ساده‌ترین وظیفه یک اثر سینمایی که سرگرم ساختن مخاطب است نیز شکست می‌خورد و تبدیل به یک اثر فراموش‌ شده و نامحبوب می‌شود.

نظرات کاربران
هیچ نظری موجود نیست
پربازدیدترین مقالات
پربازدیدترین خبرها
جدیدترین اخبار