بهترین فیلم های تایلندی که باورتان نمیشود برای این کشورند

بهترین فیلم های تایلندی، همچون یک غذای محلی پرادویه، ترکیبی از طعمهای متفاوت است که هر کدام داستانی منحصربهفرد برای گفتن دارند. از اکشنهای نفسگیر و هیجانانگیز گرفته تا درامهای شاعرانه و ترسهای خالص، این سینما در سالهای اخیر به یکی از قطبهای پررنگ سینمای آسیا تبدیل شده است. فیلمهای تایلندی با تکیه بر فرهنگ غنی، افسانههای قدیمی و داستانهای مدرن، تماشاگران را به سفری در میان سنت و مدرنیته میبرند سفری که گاهی با لبخند همراه است و گاهی با لرزهای بر ستون فقرات.
بهترین فیلم های تایلندی
در این مقاله، نگاهی خواهیم انداخت به برخی از بهترین فیلمهای تایلندی که توانستهاند مرزهای جغرافیایی را پشت سر بگذارند و مخاطبان جهانی را به تحسین وادار کنند. از فیلم های رزمی که هیچ جلوه ویژهای نمیخواهند تا داستانهای ترسناکی که حتی بعد از پایان فیلم هم دست از سر شما برنمیدارند، هر فیلم در این فهرست نمایندهای از هویت منحصربهفرد سینمای تایلند است و به همراه تصاویر جذاب و تیزرهایی تخصصی در اختیار شما قرار میگیرد.
فیلم چگونه قبل از مرگ مادربزرگ میلیونر شویم در نگاه اول شاید شبیه یک کمدی خانوادگی معمولی به نظر برسد، اما هر چه جلوتر بروید، متوجه میشوید که با داستانی عمیقتر و احساسیتر از آنچه انتظار دارید روبهرو هستید. این عنوان از فیلم های تایلندی جدید به کارگردانی پت بونیتیتپات (Pat Boonnitipat) ساخته شده و اولین تجربه کارگردانی او محسوب میشود. نکته جالبتر اینکه این فیلم به عنوان نماینده رسمی تایلند برای بخش بهترین فیلم بینالمللی در نود و هفتمین دوره جوایز اسکار ۲۰۲۵ انتخاب شده است.
داستان فیلم درباره جوانی به نام اِم است که بعد از ناکامی در مسیر حرفهای خود، تصمیم میگیرد به خانه مادربزرگش، آماه برگردد. در ابتدا، هدف او چیزی نیست جز بهدستآوردن سهم بیشتری از ارثیه خانوادگی، اما در مسیر زندگی مشترک با مادربزرگ، چیزهایی را یاد میگیرد که هیچ کلاس درسی قادر به آموزش آنها نیست.
فرآیند ساخت این فیلم پر از لحظات جالب و احساسی بوده است. پت بونیتیتپات، کارگردان فیلم، در مصاحبهای گفته که ایده این داستان از خاطرات شخصی خودش با مادربزرگش الهام گرفته شده است. او همچنین اشاره کرده که انتخاب بازیگران، بهخصوص اوشا سیمکوم، یک تصمیم جسورانه بود که نتیجهای فوقالعاده داشت.
گاردین در نقدی برای این فیلم مینویسد:
عنوان فیلم باعث میشود فکر کنیم با یک کمدی جنایی بامزه بریتانیایی روبهرو هستیم؛ اما در واقع، این فیلم یک داستان دلگرمکننده، شیرین و غمانگیز از تایلند است که عنوان اصلی آن Lahn Mah یا نوه مادربزرگ، بیشتر به محتوای فیلم نزدیک است.



بعضیها میگویند موفقیت از راه تقلب، موفقیت نیست، اما وقتی پای فیلم سینمایی تایلندی نابغه بد در میان باشد، میتوان با اطمینان گفت که تقلب هم میتواند به یک شاهکار سینمایی تبدیل شود! این فیلم که در سال ۲۰۱۷ به کارگردانی ناتاووت پونپیریا (Nattawut Poonpiriya) ساخته شد، نهتنها مخاطبان را در سراسر جهان به وجد آورد، بلکه تعریفی جدید از ژانر هیجانانگیز ارائه داد؛ آنهم در فضایی که کمتر کسی انتظارش را دارد: کلاس درس!
نام اولیه فیلم 2B COME WON بود؛ ترکیبی هوشمندانه که به مداد معروف آزمونهای بینالمللی (2B pencil) اشاره میکند و همزمان به معنای To Become One نیز هست، یعنی تلاش برای یکی شدن. این نام خلاقانه دقیقاً همان مفهومی را منتقل میکند که در طول فیلم شاهدش هستیم: گروهی از دانشآموزان که با استفاده از هوش و خلاقیت خود، یک شبکه بینالمللی تقلب در امتحانات راه میاندازند.
شخصیت اصلی فیلم، لین (با بازی چوتیمون چونگچارونسوکیینگ) یک نابغه چپدست است. جالب است بدانید که در فیلم، او عمداً چپدست نشان داده شده، چراکه باور عمومی این است که چپدستها باهوشترند! اما واقعیت جالبتر اینجاست که بازیگر اصلی فیلم در واقع راستدست است و برای این نقش مجبور شد مدتی تمرین کند تا مهارت نوشتن با دست چپ را یاد بگیرد.



گاهی اوقات، زندگی همان کتابی است که در گوشهای از کتابخانه خاک میخورد تا یک روز، کسی اتفاقی آن را ورق بزند. آخرین زندگی در جهان به کارگردانی پن-اک راتاناروانگ، یکی از عناوین در لیست فیلم های تایلندی عاشقانه است که با ریتمی آرام اما تأثیرگذار، داستان دو روح گمشده را روایت میکند که در میان آشفتگیهای شخصیشان، به آرامشی مشترک میرسند.
داستان فیلم حول محور کنجی (با بازی تادانوبو آسانو)، یک کتابدار ژاپنی منزوی با وسواسهای عجیب میچرخد که از زندگی سرد و بیروح خود خسته شده و به فکر پایان دادن به آن است. در نقطه مقابل، نوی (با بازی سینیثا بونیاساک)، زنی تایلندی که بهتازگی خواهرش را از دست داده، در شلوغی و آشفتگی روزمره خود دستوپا میزند. این دو شخصیت، بهرغم تفاوتهای زبانی و فرهنگی، در یک اتفاق عجیب مسیرشان به هم گره میخورد و داستانی آرام و درعینحال پر از حسرت را رقم میزنند.
این فیلم بهعنوان نماینده رسمی تایلند برای رقابت در بخش بهترین فیلم خارجی اسکار ۲۰۰۳ معرفی شد. همچنین، تادانوبو آسانو توانست برای بازی در نقش کنجی، جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره فیلم ونیز دریافت کند. فیلم همچنین در جشنوارههای متعددی از جمله جشنواره فیلم تورنتو و فانتازیا به نمایش درآمد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
در نقدی به نقل از سایت The A.V. Clube برای این فیلم آمده:
تشخیص اینکه چه چیزی واقعاً در فیلم اتفاق میافتد و چه چیزی فقط در ذهن شخصیتها جریان دارد، کار دشواری است. و صحنه پایانی تأثیرگذار فیلم، این ابهام را بیشتر میکند و این پرسش را به وجود میآورد که داستان دقیقاً چه زمانی (یا آیا اصلاً) از واقعیت به خیال میپرد.



در دنیایی که فیلمهای اکشن پر از جلوههای ویژه و سیمهای نامرئی هستند، اونگ-بک: مبارز موای تای ثابت کرد که وقتی مهارت واقعی وارد صحنه شود، هیچ نیازی به جادوی دیجیتال نیست! این عنوان از فیلم های رزمی تایلندی محصول سال ۲۰۰۳، به کارگردانی پراچیا پینکائو و با بازی تونی جا، تحولی در سینمای هنرهای رزمی ایجاد کرد و به یکی از پرفروشترین فیلم های اکشن زمان خود تبدیل شد.
داستان فیلم از یک روستای آرام در تایلند آغاز میشود، جایی که مجسمه مقدس بودای معبد، اونگ-بک، توسط دزدانی بیرحم به سرقت میرود. در این میان، تینگ (با بازی تونی جا)، جوانی با مهارتهای خارقالعاده در موای تای، مأمور میشود تا سر مجسمه را بازگرداند. اما راه او پر از موانعی است که فقط با قدرت و چابکی، و البته کمی فلسفه رزمی، میتوان از آنها عبور کرد.
بر خلاف اکثر فیلمهای رزمی که به کمک سیمها و جلوههای تصویری صحنههای مبارزه را جذاب میکنند، در اونگ-بک هیچ سیم، حقه یا جلوه کامپیوتری استفاده نشده است. همه چیز خالص، واقعی و حتی گاهی خطرناک است! حتی برخی از بازیگران نقش منفی مجبور شدند مدل موهای عجیبی داشته باشند تا بالشتکهای محافظ را زیر موهایشان پنهان کنند. در صحنههای آهسته، میتوانید ببینید که چگونه با حرکات دقیق سر، سعی میکنند ضربات سنگین آرنج را به نقاط امنتر هدایت کنند.



گاهی اوقات، یک عکس میتواند هزاران راز پنهان را فاش کند، مخصوصاً اگر پای یک روح در میان باشد! فیلم ترسناک شاتر (Shutter) محصول سال ۲۰۰۴ تایلند، یکی از آن داستانهایی است که آرام و خزنده وارد ذهن میشود و تا مدتها آنجا باقی میماند. به کارگردانی بانجونگ پیسانتاناکون و پارکپوم وونگپوم، این فیلم نهتنها قلب عاشقان ژانر وحشت را تسخیر کرد، بلکه راه خود را به فرهنگ عامه باز کرد و تا امروز همچنان یکی از ترسناکترین فیلمهای آسیایی شناخته میشود.
داستان این فیلم تایلندی از یک تصادف ساده شروع میشود، اما خیلی زود به کابوسی تمامعیار تبدیل میگردد. تون (با بازی آناندا اورینگام)، عکاسی حرفهای، به همراه دوستدخترش جین (ناتاویرانوچ تونگمی) پس از تصادف با یک زن جوان، تصمیم میگیرند بدون کمک از محل فرار کنند. اما کابوس واقعی زمانی آغاز میشود که تون در عکسهایش سایههای مرموزی مشاهده میکند.
از این لحظه به بعد، عکسها به ابزاری وحشتناک برای نمایش گذشته تبدیل میشوند؛ گذشتهای که تون نمیتواند از آن فرار کند. از اینجا به بعد، سوالی که ذهن مخاطب را درگیر میکند این است: آیا ارواح واقعاً در عکسها ظاهر میشوند، یا این تنها بازی ذهن است؟
فیلمبرداری صحنههای حساس، بدون خطر هم نبود. در سکانس تصادف معروف فیلم، بدلکار نقش ناتری بهشدت آسیب دید و مجبور شد برای مدتی از کار کنارهگیری کند. این حادثه باعث شد تا بسیاری از عوامل فیلم به این باور برسند که نیروهای ناشناخته در صحنه حضور دارند؛ شایعاتی که حتی به جذابیت فیلم افزود.



در دنیای سینمای اکشن، برخی فیلمها فراتر از ضربات مشت و لگد هستند؛ آنها داستانی از عشق، فداکاری و افتخار را روایت میکنند. نگهبان (The Protector) محصول ۲۰۰۵، یک فیلم تایلندی اکشن است که با ترکیب مبارزات نفسگیر و داستانی احساسی، جایگاه ویژهای در میان دوستداران ژانر اکشن به دست آورده است. این فیلم به کارگردانی پراچیا پینکائو و با بازی تونی جا، تجربهای پر از آدرنالین است که علاوه بر نمایش هنرهای رزمی، پیوند عمیق فرهنگ تایلندی با فیلها را به تصویر میکشد.
در مرکز داستان، خام قرار دارد؛ مرد جوانی که از کودکی آموخته است فیلهای خانوادهاش، چیزی فراتر از حیوانات هستند؛ آنها میراثی ارزشمند و نماد افتخار اجدادیاند. اما وقتی مافیای قاچاق فیل، حیوانات خانوادهاش را به استرالیا منتقل میکنند، خام مجبور میشود به سیدنی برود و آنها را بازگرداند. چیزی که او انتظار ندارد، دنیایی پر از جنایتکاران بیرحم، توطئههای پیچیده و مبارزاتی است که برای زنده ماندن باید در آنها پیروز شود.
یکی از نکات جذاب فیلم، صحنه مبارزهای است که به یکی از طولانیترین سکانسهای بدون برش در تاریخ سینما تبدیل شده است. این صحنه، که شامل مبارزه خام در ساختمانی چند طبقه است، بیش از چهار دقیقه بدون قطع ادامه دارد و تونی جا بدون استفاده از بدلکار یا سیمهای نامرئی، دشمنان را یکی پس از دیگری از پا در میآورد. جالب است بدانید که برای ثبت این سکانس، پنج برداشت کامل انجام شد و هر برداشت بیش از یک ماه زمان برد تا به نتیجه دلخواه برسد.



گاهی اوقات، سینما نهفقط سرگرمی، بلکه داستانی الهامبخش از قدرت و پشتکار است. شکلات محصول سال ۲۰۰۸، به کارگردانی پراچیا پینکائو، یکی از آن فیلمهایی است که فراتر از صحنههای اکشن، قلب مخاطب را با داستانی احساسی تسخیر میکند. این فیلم درباره دختری به نام زن است که با وجود اوتیسم، استعداد فوقالعادهای در هنرهای رزمی دارد و برای حفظ خانوادهاش، وارد دنیایی پر از خطر میشود.
داستان شکلات حول محور زن (با بازی جیجا یانین) میچرخد، دختری که در دنیای خودش غرق شده اما استعدادش در هنرهای رزمی بینظیر است. او توانایی خارقالعادهای در تقلید از حرکات رزمی ستارگان بزرگی مانند بروس لی، جکی چان و تونی جا دارد. اما مشکل از جایی آغاز میشود که مادرش، که از بیماری شدیدی رنج میبرد، به پول نیاز دارد. زن تصمیم میگیرد با استفاده از تواناییهای خود، طلبهای قدیمی مادرش را از افراد بدهکار پس بگیرد، اما راه او با موانع سخت و دشمنان سرسختی روبهرو میشود.
فیلم شکلات اولین تجربه بازیگری جیجا یانین بود، اما مهارتهای شگفتانگیز او در حرکات رزمی باعث شد که فیلم بهطور ویژه برای او نوشته شود. جیجا از ۱۱ سالگی تمرین تکواندو را آغاز کرد و در ۱۳ سالگی کمربند مشکی گرفت. او حتی در ۱۵ سالگی قهرمان ملی شد و بعدها بهعنوان مربی فعالیت کرد. برای بازی در این فیلم، جیجا دو سال بهطور مداوم آموزش موای تای، ژیمناستیک و مبارزات خیابانی دید تا بتواند بدون استفاده از بدلکار، تمام صحنههای اکشن را شخصاً اجرا کند.



بعضی فیلمها شما را سرگرم میکنند، بعضی دیگر شما را به فکر فرو میبرند، و عمو بونمی که زندگیهای گذشتهاش را به یاد میآورد از آن دستهای است که ذهن و روح شما را به سفری آرام و مرموز در میان خاطرات، تناسخ و پیوند انسان با طبیعت میبرد. این فیلم محصول سال ۲۰۱۰، به کارگردانی آپیچاتپونگ ویراستاکول، یکی از برجستهترین آثار سینمای تایلند است که موفق شد نخل طلای جشنواره کن را به دست آورد – افتخاری که برای نخستین بار نصیب سینمای این کشور شد.
داستان فیلم از کتابی به نام مردی که زندگیهای گذشتهاش را به یاد میآورد الهام گرفته شده که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد. عمو بونمی، مردی روستایی که با بیماری کلیوی دستوپنجه نرم میکند، در آخرین روزهای زندگیاش، به خانه بازمیگردد تا با گذشتهاش روبهرو شود. اما این گذشته تنها در خاطراتش محدود نمیشود؛ بلکه با حضور ارواح عزیزانش، از جمله همسر فوتشدهاش و پسر گمشدهای که حالا به شکل یک موجود جنگلی مرموز بازگشته، جان میگیرد. فیلم با روایتی غیرخطی، مخاطب را در لایههای مختلف زندگیهای گذشته و حال بونمی غرق میکند و در نهایت، به پرسشهای عمیقی درباره مرگ، تناسخ و ارتباط انسان با طبیعت پاسخ میدهد.
عمو بونمی نهتنها نخل طلای کن را به دست آورد، بلکه در بسیاری از فهرستهای معتبر سینمایی نیز جایگاه ویژهای پیدا کرد. این فیلم در سال ۲۰۱۰ توسط مجله معتبر Cahiers du Cinéma بهعنوان بهترین فیلم سال انتخاب شد و در سال ۲۰۱۶ در آمار نظرسنجی BBC، بهعنوان سی و هفتمین فیلم برتر قرن ۲۱ شناخته شد. همچنین، در فهرست منتقدان Sight & Sound، رتبه ۱۳۲ را در نظرسنجی کارگردانان سینمای جهان کسب کرد.



همه ما گرسنهایم؛ برخی برای موفقیت، برخی برای قدرت و برخی هم برای تأیید. فیلم تایلندی گرسنگی (Hunger) محصول سال ۲۰۲۳، یکی از فیلم های تایلندی جنگی است اما نه هر جنگی، جنگ غذا! به کارگردانی سیتیسری مونگکولسیری و با نویسندگی کونگدج جاتورانراسمی، این فیلم ما را به دنیایی میبرد که غذا دیگر فقط یک وعده نیست؛ بلکه میدانی برای جنگ، بقا و اثبات خود است.
داستان درباره دختری به نام آئوی (با بازی چوتیمون چونگچارونسوکیینگ) است که در رستوران کوچک و ساده خانوادگیشان کار میکند. زندگی او زمانی تغییر میکند که دعوتنامهای برای پیوستن به تیم مشهور آشپزی Hunger به رهبری سرآشپز سرسخت و بیرحم پل (نوپاچای چایانام) دریافت میکند. آئوی ناگهان خود را در دنیایی مییابد که پر از رقابت، فشارهای طاقتفرسا و انتظاراتی است که هر لحظه میتواند او را به اوج برساند یا نابود کند.
یکی از نکات جالب این فیلم، استفاده از همان لوکیشن خانه فیلم برنده اسکار انگل (Parasite) در یکی از صحنههای ابتدایی است. این انتخاب هوشمندانه نشان میدهد که چطور شکاف طبقاتی و دنیای مرفه، در هر جای جهان داستانهای مشابهی دارد. اگر به فیلمهایی مانند The Menu و Burnt علاقه دارید، این فیلم ترکیبی از تنش و درام را در قالب آشپزی ارائه میدهد.
گرسنگی پس از اکران در نتفلیکس، بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد. این فیلم توانست در فهرست محبوبترین فیلمهای آسیایی سال ۲۰۲۳ قرار بگیرد و بهویژه در کشورهای شرق آسیا، مورد توجه ویژه قرار گرفت. چوتیمون چونگچارونسوکیینگ برای بازی در نقش آئوی، تحسین منتقدان را برانگیخت و نامزدی در چندین جشنواره فیلم آسیایی را به دست آورد.



برخی داستانها آنقدر واقعی به نظر میرسند که ذهن شما را تا مدتها درگیر میکنند. متوسط (The Medium) محصول ۲۰۲۱، یکی از آن فیلم های ترسناک است که با ترکیب فرهنگ بومی و ترس روانشناختی، تجربهای متفاوت از ژانر وحشت را ارائه میدهد. این فیلم به کارگردانی بانجونگ پیسانتاناکون و با تهیهکنندگی کارگردان برجسته کرهای نا هونگ-جین ساخته شده و با سبک مستندنمای خود، تماشاگر را به سفری تاریک در دل فرهنگ بومی تایلند میبرد.
داستان فیلم درباره یک خانواده در ناحیه دورافتاده ایسان در شمالشرقی تایلند است، جایی که باورها و اعتقادات قدیمی همچنان پررنگ هستند. نیم، زنی که بهعنوان واسطه (مدیوم) بین دنیای ارواح و انسانها فعالیت میکند، به این باور دارد که الهه خانوادگی آنها بایان در وجودش حلول کرده است. اما هنگامی که برادرزادهاش مینک نشانههای عجیبی از خود بروز میدهد، این باور که او وارث بعدی قدرتهای معنوی خانواده است، جای خود را به ترس و شک میدهد. با پیشرفت فیلم، واقعیتهای وحشتناکی از گذشته خانواده و موجودات ناشناخته فاش میشوند که هیچکس آمادگی مواجهه با آنها را ندارد.
یکی از نقاط قوت این فیلم تایلندی، سبک مستندنمای آن است که بهطرز هوشمندانهای حس واقعی بودن داستان را به مخاطب القا میکند. فیلم در استان لوئی در شمالشرقی تایلند فیلمبرداری شده است، منطقهای که به خاطر باورهای عمیق مذهبی و افسانههای محلی شناخته میشود. انتخاب این لوکیشنها باعث شد که فضای فیلم بهشدت اصیل و وحشتانگیز به نظر برسد، تا جایی که بازیگر نقش مینک، ناریلیا گولمونگکلپچ، اعتراف کرده بود که برخی لوکیشنها واقعاً او را میترساندند. متوسط نماینده رسمی تایلند برای بخش بهترین فیلم بینالمللی در جوایز اسکار ۲۰۲۲ بود، اما نتوانست به فهرست نهایی راه پیدا کند.
سخن پایانیسینمای تایلند چیزی فراتر از تصاویر زیبا و داستانهای هیجانانگیز است؛ این سینما پلی است میان سنت و مدرنیته، میان گذشتهای پر رمز و راز و آیندهای درخشان. هر فیلم تایلندی، چه در ژانر اکشن، ترسناک یا درام، تکهای از فرهنگ و هویت این سرزمین را به تصویر میکشد – قصههایی که گاه قلب را به تپش میاندازند و گاه ذهن را به تفکر وامیدارند.
تماشای این فیلمها تنها سرگرمی نیست؛ بلکه فرصتی است برای آشنایی با دنیایی متفاوت، مردمی با باورها و ارزشهای خاص، و داستانهایی که شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسند اما در نهایت احساسات جهانی ما را بازتاب میدهند. پس اگر هنوز به تماشای سینمای تایلند ننشستهاید، شاید وقت آن رسیده که فرصتی به این جواهرهای سینمایی بدهید شاید یکی از آنها، فیلم مورد علاقه بعدی شما باشد.