بهترین فیلم های کره ای مدرسه ای؛ فیلم های تینیجری کره ای
ژانر بسیار عجیبی است! وقتی حرف از مدرسه و دوران دانشگاه میزنیم به ذهنتان عشق میآید، اما فیلم های کره ای مدرسه ای اکثرا در ژانر ترس و وحشت هستند. سینمای کره بسیار پرکار شده و فیلم های بسیاری میسازد، آثاری که به شدت متنوعاند و از ژانرهای مختلفی را تشکیل شدهاند، از درامهای پرمحتوا گرفته تا آثار عاشقانه و اکشنهای هیجانانگیز. اما یکی از ژانرهایی که شاید در نگاه اول کمتر مورد توجه قرار گرفته، فیلمها و سریالهای مدرسهای کرهای هستند. با این حال، این دسته از آثار به شکلی خاص و منحصربهفرد به زندگی نوجوانان، روابط انسانی و چالشهای دوران تحصیل میپردازند و با ترکیبی از طنز، درام و گاه دلهره، داستانهایی جذاب و پر احساس را به تصویر میکشند.
شاید در نگاه اول فیلم های مدرسهای به نظر ساده و سطحی بیایند، اما آنچه این آثار را از دیگر فیلمهای مشابه متمایز میکند، نگاه واقعبینانه و گاهی بیپرده به مسائل روزمره نوجوانان است. از فشارهای تحصیلی و رقابت شدید گرفته تا مواجهه با هویت شخصی و روابط دوستانه یا خانوادگی. سینمای کره با دقت و حساسیت به جزئیات زندگی مدرسهای پرداخته و به گونهای هنرمندانه، احساسات عمیق و دغدغههای جوانان را روی پرده سینما میآورد.
لیست فیلم های سینمایی کره ای مدرسه ای
اگر به دنبال تجربهای متفاوت از سینمای کرهای هستید، فیلمها و سریالهای مدرسهای میتوانند انتخابی شگفتانگیز باشند. از داستانهای پرهیجان و معمایی گرفته تا روایتهای عاشقانه و دوستانه، هر کدام از این آثار شما را به سفری در دل کلاسها و حیاطهای مدارس کرهای میبرد. فیلم های معرفی شده در لیست، به دور از اسپویل و به همراه تصاویر جذاب، پادکستی تکمیل کننده و تیزرهای تخصصی در این مقاله آمدهاند.
وقتی زنگ مدرسه برای امتحان به صدا درمیآید، کسی نمیداند که این بار، شاید آخرین آزمون باشد! ناقوس مرگ در یک دبیرستان معتبر کرهای رخ میدهد؛ جایی که چند دانشآموز برتر مجبور میشوند برای آمادگی در امتحانات مهم به مدرسه بازگردند. اما این بار زنگ مدرسه تنها برای امتحان دروس به صدا در نمیآید، بلکه هر سؤال به معنای مرگ یکی از دانشآموزان است. فیلم با مفهومی عجیب و ترسناک از سیستم امتحانات کرهای بازی میکند و دانشآموزان را به چالشی فراگیر و مرگبار میکشاند. در جریان این فیلم، دانشآموزان باید با حل معماها جان دوستان خود را نجات دهند، در حالی که هر اشتباه، به مرگ دیگری منجر میشود.
یکی از جذابیتهای پشت صحنه این فیلم، واقعگرایی در برخی از سکانسها بود. به عنوان مثال، در یکی از صحنهها که بازیگر کانگ وون، نقش دونگ-هیوک، را بازی میکرد و شخصیتش در آن صحنه به شدت تحت فشار قرار داشت، عوامل فیلم برای خلق یک واکنش واقعی، او را با نیشگون گرفتن از پشت، به واکنشهای طبیعی واداشتند. صدای جیغ او در صحنه کاملاً واقعی بود و همین موجب شد تا این سکانس تنها با یک برداشت ضبط شود؛ چیزی که کارگردان و تیم تولید را تحت تاثیر قرار داد.
این فیلم موفق شد در باکس آفیس کرهای موفقیت قابل توجهی به دست آورد و بیش از ۱.۶ میلیون بلیت بفروشد.
فیلم سکوت یکی از بهترین فیلم های دبیرستانی کره ای است البته اگر بتوانیم چنین مکانی را دبیرستان در نظر بگیریم! داستان فیلم سکوت حول محور دختری بیمار به نام جو-ران (با نام ژاپنی شیزوکو) میچرخد که به مدرسهای شبانهروزی و درمانی منتقل میشود تا وضعیت سلامتیاش بهبود یابد. اما خیلی زود متوجه میشود که دانشآموزان به طرز عجیبی ناپدید میشوند و تغییرات غیرقابل توضیحی در بدنش رخ میدهد. مدرسهای که قرار بود مکان درمان او باشد، به زودی به میدان مبارزهای برای بقای خودش تبدیل میشود، جایی که پشت هر در بسته، رازی تاریکتر از آنچه تصور میشود پنهان است.
از لحاظ جوایز، سکوت توانست جوایز متعددی در بخشهای هنری و بازیگری کسب کند. پارک سو-دام برای نقشآفرینیاش نامزد چندین جایزه از جمله بهترین بازیگر تازهکار در جوایز بلو دراگون و جشنواره فیلم بوسان شد.
سایت filmedinether در نقد این فیلم مقاله ای نوشته و میگوید:
تماشاگرانی که انتظار یک فیلم ترسناک واقعاً عجیب و شبیه به Ringu دارند، چنین چیزی نخواهند یافت، زیرا داستان این فیلم بیشتر به سبکهای قدیمی و نزدیک به داستانهای ارواح ویکتوریایی است، جایی که حس ترس بیشتر از فضای فیلم نشأت میگیرد. معمای فیلم کمی غیرمنتظره به نظر میرسد و بیشتر حال و هوای علمی-تخیلی دارد. با این وجود، نکتهای درباره اشتباه بیپایان انسانها در تلاش برای ایفای نقش خدا وجود دارد. The Silenced فیلمی عجیب، غمانگیز، وهمآور و خوشساخت است. ممکن است بخش پایانی کمی کمتر از انتظارات باشد، اما همچنان یکی از اورجینالترین فیلم های ترسناک-معمایی است که در سالهای اخیر ساخته شده است.
هدایت مینویسد، در زندگی زخمهايی هست كه مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد. گاهی فیلم های کره ای مدرسه ای به بعد از دوران مدرسه نگاه میکنند. به دورانی که زخمهای مدرسهای را با خود به آینده برده است.
داستان فیلم حول محور سونگگونگ (با بازی نام یون-وو) میچرخد که در نوجوانی قربانی زورگویی و فشارهای اجتماعی میشود. او به زور از سوی قلدران مدرسه مجبور به شرکت در تجربهای به شدت دردناک و ناگوار میشود، اما این تجربه تمام زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد. ده سال بعد، سونگگونگ که اکنون به شدت از گناه خود رنج میبرد، در کلیسا با جانگمی مواجه میشود، اما او را نمیشناسد. سونگگونگ به دنبال بخشش از جانگمی است، اما بدون افشای گذشته خود، رابطهای پرتنش و پیچیده میان این دو شکل میگیرد.
نکته جالب دربارهی فیلم فیتال این است که این فیلم تنها با بودجهای حدود ۳۰۰۰ دلار ساخته شد؛ اما به رغم محدودیتهای مالی، توانست با داستان قوی و بازیهای بینقص، توجه منتقدان را به خود جلب کند. فیلم بیشتر بر بار روانشناختی شخصیتها تمرکز دارد و نشان میدهد که چگونه تصمیمات و رفتارهای ناگوار دوران نوجوانی میتواند بر تمام زندگی فرد سایه بیفکند.
شنای بدون نفس به عنوان یکی از فیلم های تینیجری کره ای درباره دو شناگر رقابتی به نامهای جو وون-ایل (با بازی سو این-گوک) و جونگ وو-سانگ (با بازی لی جونگ-سوک) است. وون-ایل که در گذشته به دلیل از دست دادن پدرش، شنا را کنار گذاشته بود، دوباره تصمیم میگیرد به مسابقات بازگردد. در مقابل، وو-سانگ شناگری ملی است که همیشه تلاش میکند رتبه نخست را به دست آورد، اما فشار خانواده و خواستههای پدرش او را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این دو رقیب نه تنها در استخر با یکدیگر رقابت میکنند، بلکه بر سر قلب دختری به نام جونگ-اون (با بازی کوان یوری) که از کودکی با آنها دوست بوده نیز وارد مبارزهای پنهان میشوند.
نکته جالب درباره فیلم این است که یکی از مکانهای فیلمبرداری آن، شهر داوائو در فیلیپین بود، جایی که بخشهایی از تمرینات خارج از کشور شخصیتها ضبط شد. این انتخاب لوکیشن برای تقویت حس بینالمللی فیلم و اضافه کردن تنوع بصری به داستان بسیار موثر بود.
سایت نکس دراما در نقد این فیلم مقالهای نوشته و گفته:
No Breathing شبیه به یک مینی سریال کرهای است که همه عناصر آشنا در یک نمایش دو ساعته فشرده شدهاند: مقداری درام احساسی، کمی لحظات بامزه، داستانی قابل پیشبینی اما در مجموع بهخوبی بستهبندی شده با جذابیتهای بصری است.
یونگسوک (با بازی پارک بو-یونگ)، رهبر بیرحم یک گروه دخترانه در مدرسه، و جونگگیل (با بازی لی جونگ-سوک)، پسر خوشتیپ و شیطانی که در پی به دست آوردن دل هر دختری است، چارچوب روایتی فیلم جوانان خون گرم را تشکیل میدهند. یونگسوک که قلبش را به جونگگیل باخته، تلاش میکند تا توجه او را به خود جلب کند، اما مشکل اینجاست که جونگگیل همه دختران مدرسه را به جز یونگسوک در لیست عشاقش قرار داده است. همهچیز وقتی پیچیدهتر میشود که یک دختر زیبای تازهوارد از سئول وارد مدرسه میشود و به سرعت چشم جونگگیل را به خود جذب میکند. این ماجرا نه تنها یونگسوک، بلکه گوانگشیک، رهبر یک گروه پسرانه دیگر که یونگسوک را زن خودش میداند، هم به دردسر میاندازد.
از حقایق جالب نمونهی فیلم های کره ای مدرسه ای عاشقانه این است که کارگردان لی یون-وو، خود در دوران جوانیاش در دههی ۱۹۸۰ در همین مناطق بزرگ شده بود و همین تجربه شخصی او باعث شد که فیلم با جزئیاتی دقیق و واقعی از آن دوره ساخته شود. او همچنین اشاره کرده بود که این فیلم به نوعی بازتابی از خاطرات و تجربههای نوجوانی خودش است.
جوانان خون گرم توانست بیش از 10 میلیون دلار فروش جهانی داشته باشد. فیلم همچنین در چندین جشنواره مختلف از جمله جشنواره بینالمللی فیلم سئول و جوایز فرهنگ و سرگرمی کره جوایزی را به خود اختصاص داد. پارک بو-یونگ برای بازی برجستهاش نامزد بهترین بازیگر زن جوان شد و کیم یونگ-کوانگ جایزه بهترین بازیگر مرد تازهکار را از آن خود کرد.
این فیلم یکی از فیلم های دانشگاهی کره ای است با آنکه کمتر در دانشگاه و بیشتر در خانه یک استاد دانشگاه روایت میشود.
یون-جو، استاد دانشگاهی است که از صدای سگها در آپارتمان به ستوه آمده، تصمیم میگیرد برای خلاصی از این صداها دست به کارهای غیرمنتظرهای بزند. او به طور مخفیانه سگها را میدزدد و تلاش میکند آنها را ساکت کند. همزمان، پارک هیون-نام، که به عنوان نگهبان و مسئول نظافت در همان آپارتمان کار میکند، در پی ناپدید شدن سگها و به دنبال یافتن مقصر این حوادث عجیب است.
یکی از حقایق جالب فیلم این است که بونگ جون-هو از آپارتمان شخصی خود برای فیلمبرداری استفاده کرده و بسیاری از صحنههای فیلم در آنجا فیلمبرداری شده است. همین مسئله باعث شد که فیلم احساس شخصیتری برای بونگ داشته باشد. همچنین، بائه دو-نا که در این فیلم نقش زن جوانی را ایفا میکند که رویای دیده شدن در تلویزیون دارد، بعدها در فیلم بعدی بونگ جون-هو به نام میزبان، در اولین صحنه به عنوان یک ورزشکار تیراندازی در تلویزیون ظاهر میشود؛ تحقق همان آرزویی که شخصیت او در این فیلم به زبان آورده بود.
اگرچه فیلم در گیشه موفق نبود و تنها ۱۰۰ هزار بلیت فروخت، اما اکنون به عنوان یکی از آثار اولیه مهم بونگ جون-هو شناخته میشود که نشانههایی از استعداد و دیدگاه خاص او به مسائل اجتماعی را به تصویر میکشد. بونگ با خلق داستانی ساده اما عمیق، توانست نگاه دقیقی به انسانها و عادات روزمرهشان داشته باشد و نشان دهد که حتی در دل آرامترین محیطها، طوفانی از احساسات نهفته است.
هرچند بسیاری از فیلم های کره ای مدرسه ای در ژانر ترسناک و رمانتیک کمدی معنا میشوند اما گاهی این فیلم ها به عمق روح و روان فرو میروند، درست مانند اثر بعدی که میخواهیم درباره آن حرف بزنیم.
داستان دختری پشت در خانه من در یک روستای کوچک ساحلی کره جنوبی جریان دارد، جایی که یونگ-نام (با بازی بائه دو-نا)، پلیس زنی که به خاطر مشکلات شخصی و حرفهای به این روستا منتقل شده، سعی دارد زندگی جدیدی را شروع کند. در نخستین روزهای حضورش در روستا، او با دو-هی (با بازی کیم سه-رون)، دختری که تحت سوءاستفاده شدید پدرش قرار گرفته، آشنا میشود. دو-هی با بدنی پر از زخمهای ناشی از خشونت و روحی شکسته، به نزد یونگ-نام پناه میبرد. اما به زودی متوجه میشویم که هیچکدام از شخصیتها بینقص نیستند و داستان فیلم تنها به مرزهای سیاه و سفید خشونت خانگی محدود نمیشود.
سایت راجر ایبریت در مقالهای در نقد فیلم مینویسد:
فیلم A Girl at My Door در زمان اکران در کره جنوبی، در جشنواره فیلم کن نیز به نمایش درآمد و واکنشهای مثبتی از هر دو سو دریافت کرد. این فیلم ترکیبی جذاب از درام شخصیتمحور و داستانی معمایی و تاریک است که به لطف فضای عالی و بازیهای درخشانش قدرت گرفته است. پایان مبهم آن نیز مخاطب را به فکر وامیدارد.
فیلم معماری 101 با استفاده از فلاشبکهای زیبا، داستان دو دانشجوی معماری را روایت میکند که در اولین کلاس معماری خود با یکدیگر آشنا شده و عاشق میشوند. سالها بعد، زن به دنبال اولین عشق خود میآید تا از او کمک بگیرد تا خانهای برای خود بسازد، اما این همکاری دوباره، گذشتههای فراموش شده را به سطح میآورد.
این فیلم سینمایی کره ای عاشقانه دانشگاهی نه تنها با داستان عاشقانهاش، بلکه با توجه به جزئیات معماری و طراحی، به یادآوری دوران نود میلادی در کره جنوبی میپردازد. یکی از دلایل موفقیت این فیلم، ترکیب هوشمندانه بین فلاشبکهای دوران جوانی و روایات حال حاضر است که مخاطبان را با حس نوستالژی عمیقی همراه میکند.
لی یونگ-جو، کارگردان فیلم، بیش از ۱۰ سال صرف تکمیل این فیلمنامه کرده و با توجه به تحصیلات خود در رشته معماری، توانسته است تصویری دقیق و واقعگرایانه از زندگی یک معمار را ارائه دهد. همچنین، استفاده از لوکیشنهای واقعی مانند جزیره ججو و خانهای که به یک کافه تبدیل شد، از ویژگیهای خاص این فیلم است.
فیلم معماری 101 با استقبال چشمگیر مخاطبان روبرو شد و در مدت کوتاهی پس از اکران، به یکی از پرفروشترین فیلمهای آن زمان تبدیل شد. این فیلم توانست بیش از ۴ میلیون بلیت بفروشد و جایگاه ویژهای در دل تماشاگران باز کند. بائه سوزی به خاطر بازی در این فیلم لقب عشق اول ملت را دریافت کرد و جوایز متعددی از جمله جایزه بهترین بازیگر زن تازهکار در جوایز بائک سنگ را به دست آورد.
برخی فیلم های کره ای مدرسه ای بیشتر از آن چیزی که فکر میکنید میتوانند درام باشند! و بر اساس واقعیت بودن آنها میتوان بر روی این زخم چرکین گشوده شده نمک بریزد.
چون وو-هی در نقش هان گونگ جو، دختر ۱۷ سالهای که پس از وقوع حادثهای هولناک به مدرسه جدیدی منتقل میشود، بازی میکند. او به دور از خانواده، در خانه معلم سابقش پناه میگیرد و تلاش میکند با گذشته خود کنار بیاید، اما خاطرات تلخ و فشارهای اجتماعی او را در سکوت و انزوا فرو میبرد. فیلم به تدریج رازهای زندگی گونگ جو را افشا میکند و تماشاگر را با وحشتی مواجه میسازد که شخصیت اصلی به تنهایی با آن دست و پنجه نرم میکند.
سایت راجر ایبرت در نقدی از این سریال مینویسد:
وقتی سال گذشته برای اولین بار Han Gong-ju را تماشا کردم، احساس همدردی و نگرانی زیادی نسبت به گونگ-جو داشتم، در حالی که به تماشای مصائب او نشسته بودم. همچنین به یاد دارم که زنی که کنار من نشسته بود، وقتی فیلم به سمت پایان دلخراش خود در سکوتی غمانگیز پیش میرفت، گریه میکرد. آنچه در پایان اجتنابناپذیر فیلم رخ میدهد، ناگزیر است، اما ممکن است خود را در حال چنگ زدن به کوچکترین احتمال وقوع معجزهای بیابید، حتی اگر در پسزمینه واقعگرایانه داستان، این امر کاملاً غیر ممکن باشد.
کلاسیک داستان جی-هه (با بازی سون یه-جین) در زمان حال را روایت میکند که از عشق گذشته مادرش، جوو-هی، با خبر میشود. از طریق نامهها و یادداشتهای مادرش، او متوجه میشود که مادرش نیز همانند او در گذشته با عشقی پرشور اما پیچیده مواجه بوده است. داستان عاشقانهای که میان جون-ها (با بازی چو سونگ-وو) و جوو-هی شکل میگیرد، با عشق جی-هه در زمان حال، بازتابی از یکدیگر دارند. این دو داستان، یکی در گذشته و یکی در حال، با هم ترکیب میشوند تا یک روایت چند لایه و تاثیرگذار از عشق و گذر زمان را به تصویر بکشند.
یکی از جنبههای برجسته فیلم، استفاده از موسیقی است. کانن دی ماژور، یکی از معروفترین آثار یوهان پاخلبل، به زیبایی در طول فیلم به کار رفته است تا حال و هوای نوستالژیک و احساسی را تقویت کند. همچنین، فیلم از قطعات پاپ کلاسیک مانند Doo Wah Diddy و Hippy Hippy Shake که به ترتیب در دهه ۱۹۶۰ محبوب بودند، استفاده میکند تا حس دوران گذشته را برای تماشاگر زنده کند.
سخن پایانیفیلمها و سریالهای کرهای مدرسهای، فراتر از سرگرمی ساده، در عمق داستانهای خود، تصویری بیپرده از چالشها، رنجها، و شادیهای زندگی جوانان را به نمایش میگذارند. از روایتهای عاشقانه و نوستالژیک مانند «کلاسیک» تا داستانهای دلخراش و تکاندهندهای مانند «هان گونگ جو»، این آثار با ترکیبی از هنر و احساسات، قدرتی فراتر از کلمات به خود اختصاص دادهاند. هر یک از این فیلمها، با توجه به ظرافت در روایت داستان و جزئیات فرهنگی، موفق شدهاند مخاطبان خود را به تفکر وادارند و بر دلها تاثیر بگذارند.
در پایان، فیلم های کره ای مدرسه ای تنها نشانگر زندگی روزمره نیستند؛ بلکه به ما یادآوری میکنند که عشق، رنج، و رشد، همگی بخشهای جداییناپذیر از تجربه انسانیاند، و هر نسل با درسهای خود این سفر را ادامه میدهد. اگر هرکدام از این فیلم ها را تماشا کردید و از آن لذت بردید، با شرکت در نظرسنجی سایت پاراج دیگران را نیز به تماشای آن دعوت کنید.