بهترین فیلم های تاریخی چینی؛ آثاری که از قدمت امپراطوری حرف میزنند
سینمای چین، بهخصوص فیلم های تاریخی چینی، یکی از آن دنیاهایی است که وقتی پا به آن میگذاری، دیگر نمیخواهی برگردی. فیلمهای تاریخی چینی فقط قصههایی از گذشته نیستند؛ این آثار تابلویی عظیم از فرهنگ، هنر و فلسفهی چین را پیش چشم ما گسترده کردهاند. شاید فکر کنید فیلم های چینی تاریخی برتر آنهایی هستند که با گذشته دور و دوران امپراطوری میروند، تا حدودی درست است! اما هرچند چین عناوینی در مدح دوران سلطنت خود دارد، تعداد بالایی از فیلم های تاریخی این کشور به دوران جنگ با ژاپن بر میگردد. البته که در این مقاله تمرکز بیشتر بر روی دوران خنجر و شمشیر این کشور است.
در این فیلمها، حتی کوچکترین جزئیات بهدقت پرداخته شده؛ از لباسها و معماری گرفته تا رسوم و آداب و موسیقیهای اصیل. هر صحنه گویی از بوم نقاشیای عظیم کنده شده تا گوشهای از دنیای کهن چین را برای ما روایت کند. از سلسلههای قدرتمند و امپراطوران بلندپرواز گرفته تا مبارزانی که در میدانهای جنگ به دنبال افتخار و عدالت بودند. و البته، نمیتوان نادیده گرفت که در کنار این حماسههای تاریخی، لحظات درخشانی از درامهای انسانی و عاطفی نهفته است که با ظرافتی خاص روایت میشوند.
لیست فیلم های تاریخی چینی
چه چیزی میتواند جذابتر از قدم گذاشتن در کشوری باشد که صدها سال پیش، هنوز در اوج قدرت و شکوه خود قرار داشت؟ پس بیایید در این مقاله، با هم سری بزنیم به برخی از برترین فیلمهای تاریخی چینی. فیلم های معرفی شده در اینجا تا حد امکان به دور از اسپویل هستند و در کنار آلبوم تصاویر جذاب و تیزرهای تخصصی در اختیار شما قرار میگیرند.
اگر بخواهیم صادق باشیم سرنوشت بهترین فیلم های چینی تاریخی با سرنوشت هنرهای رزمی این کشور گره خورده، یعنی نمیتوانید به راحتی فیلمی خوب در این ژانر پیدا کنید که حداقل چند لگدی به اطراف نخورده باشد.
در فیلم افسانه واقعی، ژنرالی به نام سو چی-ار پس از نجات شاهزاده کینگ از دست شورشیان، تصمیم میگیرد بازنشسته شود و به دنبال رویای خود، یعنی افتتاح مدرسه هنرهای رزمی، برود. اما همهچیز از کنترل خارج میشود، آنهم زمانی که برادرخواندهاش به او خیانت میکند و او را در آستانه مرگ قرار میدهد. با وجود تمام مشکلات، سو تلاش میکند که دوباره برخیزد، این بار با استفاده از تکنیکهای هنرهای رزمی و تبدیل به یکی از اسطورههای مبارزه در چین قدیم.
یکی از جذابیتهای این فیلم این است که اولین اثر سهبعدی (3D) هنرهای رزمی در سینمای چین محسوب میشود و در صحنههای رزمی خلاقانهای که سرشار از طراحیهای نفسگیر است، از این تکنولوژی بهره برده شده. اما متاسفانه فیلم با چالشهای زیادی هم مواجه شد. برای نمایش در بریتانیا، برخی صحنههای خشونتآمیز، از جمله شکنجهی واقعی یک اسب، به دلیل قانون Cinematograph Films (Animals) Act 1937 مجبور به حذف شد. همین موضوع باعث شد نسخه نهایی فیلم در کشورهای مختلف کمی متفاوت باشد.
در نهایت آنهایی برنده جنگ هستند که زنده ماندهاند و داستانشان را برای دیگران روایت کردهاند. در یکی از فیلم های تاریخی جنگی پادشاهی چینی؛ جکی چان، یکی از اسطورههای فیلم های مبارزهای نقشی کم تحرکتر برای خودش انتخاب کرده است.
داستان فیلم بزرگ سرباز کوچک در دوران "دولتهای جنگطلب" (Warring States) روایت میشود؛ زمانی که جنگهای بیپایان بین سلسلههای مختلف چین، کشور را به آشوب کشیده بود. قهرمان داستان، یک سرباز سالخورده از ایالت لیانگ است که تنها هدفش زنده ماندن است و در نبردها اغلب خود را به موش مردگی میزند تا از مرگ فرار کند. او به طور تصادفی ژنرال جوانی از ارتش دشمن را پیدا میکند که به شدت زخمی شده است. تصمیم میگیرد او را اسیر کند و به دولت خود تحویل دهد تا در ازای آن پاداش بزرگی دریافت کند: پنج هکتار زمین و آزادی از ارتش.
یکی از جذابیتهای پنهان این فیلم، ایدهی آن است که توسط جکی چان بیست سال پیش از ساخت فیلم شکل گرفته بود. جالبتر اینکه در ابتدا قرار بود جکی چان نقش ژنرال جوان را بازی کند، اما گذر زمان باعث شد که او نقش سرباز مسنتر را بپذیرد و برای نقش ژنرال جوان، وانگ لیهوم را انتخاب کند.
گاردین درباره این فیلم (در زمان اکران خود فیلم) نوشته:
جکی چان نقشه این فیلم دوستداشتنی در سبک هنرهای رزمی قرن سوم را طراحی کرده و شاید به دلیل احساسات شخصی، نقش یک کشاورز سادهدل را بازی میکند که مجبور به جنگیدن در نبردهایی میشود که به اتحاد چین منجر شدند. حالا که ۵۶ سال دارد و تقریباً تمام استخوانهای بدنش را شکسته، از برخی از صحنههای خشن فاصله میگیرد و در فیلم میتوان احساسات تلخ غروبی را حس کرد.
همیشه فیلم های چینی تاریخی امپراتوری خاصی را مدنظر ندارند در واقع گاهی این روایتها در میان مکانهای خیالی و افسانهای بازگو میشود.
فیلم در دوران پادشاهی خیالی پی (Pei) روایت میشود، جایی که فرمانده زیو، به خاطر آسیبهای شدید، از سایهای که شبیه خودش است برای فریب پادشاه و دشمنان استفاده میکند. در حالی که پادشاه غیرقابل پیشبینی پی به دنبال فتح یک شهر مهم است، زیو و همسرش نقشهای پیچیده برای نبرد نهایی طراحی میکنند. این نقشه شامل استفاده از سلاحهایی است که بهطور خلاقانه طراحی شدهاند و حتی از چتر برای مبارزه استفاده میشود. جنگها، خیانتها و دسیسههای پیچیده، داستانی را میسازند که در آن مرز بین واقعیت و سایه تار میشود.
یکی از بزرگترین ویژگیهای این فیلم، استفادهی هنری از رنگ است. اگرچه فیلم در رنگی واقعی فیلمبرداری شده، اما تمام صحنهها، لباسها و طراحیها به گونهای تنظیم شدهاند که نمایی شبیه به نقاشیهای سنتی چینی با جوهر سیاه و سفید ایجاد کنند. حتی باران که تقریباً در تمام طول فیلم دیده میشود، بهطور واقعی فیلمبرداری شده و هیچ استفادهای از جلوههای دیجیتالی برای محو کردن رنگها صورت نگرفته است.
احتمالا افسانه سه پادشاهی یا سه برادر را دیده یا شنیده باشید! این داستان یکی از جذابترین روایتهاست که به شکل های مختلف(فیلم تاریخی چینی، بازیهای کامپیوتری و انیمهها) در آمده.
صخره سرخ روایتی است از یکی از معروفترین نبردهای تاریخ چین، جایی که ارتش متحد دولتهای وو و شو برای مقابله با نیروی عظیم کائو کائو، نخستوزیر قدرتمند امپراتوری هان، گرد هم میآیند. کائو کائو که از قدرت و ثروت بسیاری برخوردار است، با نیرویی عظیم به سوی جنوب لشکر میکشد تا قلمروهای دیگر را زیر سلطهاش ببرد. در این میان، ژوگه لیانگ و ژو یو، دو فرمانده متحد، با استفاده از تاکتیکهای هوشمندانه و بهرهگیری از نیروهای طبیعی، از جمله باد و آتش، به جنگ ارتش میروند.
در ابتدا قرار بود کن واتانابه (فیلم هایی مثل آخرین سامورایی) نقش کائو کائو را بازی کند، اما به دلیل اعتراض برخی از طرفداران چینی به انتخاب یک بازیگر ژاپنی برای نقش یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخی چین، این نقش به فنگی ژانگ سپرده شد. فیلم آمار چشمگیر 78 درصد مخاطبین و 90 درصد منتقدین را در سایت روتن تومیتو به خود اختصاص داده.
در میان تپههای قرمز ذرت، عشق، خشونت و مبارزه برای بقا در هم تنیدهاند، و افسانهای به رنگ خون و شراب زاده میشود.
این فیلم سینمایی تاریخی چینی در دهه ۱۹۳۰ روایت میشود. جیئو ار، زنی جوان است که توسط خانوادهاش به ازدواج با مردی مسن و جذامی در یک کارخانهی شرابسازی ذرت فروخته میشود. پس از مرگ قابل پیش بینی شوهرش، جیئو ار بهجای تسلیم شدن، کارخانه را به دست میگیرد و با عزم و ارادهای آهنین آن را اداره میکند. او در مسیر خود با عشقی عجیب و خشونتی بیرحمانه روبهرو میشود، و در این میان، با تهدیدهای خارجی از جمله حمله ژاپنیها مواجه است. داستان به شکلی خیرهکننده زندگی روستایی چین و قدرت جامعهای مقاوم را به تصویر میکشد که حتی در برابر بزرگترین مصائب نیز تسلیم نمیشود.
این فیلم جایزهی معتبر خرس طلایی را در جشنواره فیلم برلین در سال ۱۹۸۸ به دست آورد و باعث شد سینمای چین در عرصه جهانی مورد توجه قرار گیرد.
راجر ایبرت درباره این فیلم مینویسد:
فیلمبرداری در "ذرت سرخ" هیچ تلاشی برای ظریف یا ملایم بودن ندارد؛ بلکه میخواهد رنگهای پرشورش را با جسارت روی پرده پخش کند و تاثیر بصری فیلم به شدت مسحور کننده است. اگر داستان ابتدا ساده و سپس آموزنده به نظر میرسد، این خود یکی از جذابیتهای فیلم است.
فیلم های تاریخی چینی که بر علیه ژاپن و درباره جنگ میان این دو کشور ساخته شده دو ویژگی دارند: تعداد بالا و خشونت بسیار! در واقع اگر دولت چین بخواهد فروش تخمه ژاپنی را در چین ممنوع کند با این پروپاگاندا صد در صد مردم قبول میکنند!
داستان گلهای جنگ حول جان میلر، یک مرد آمریکایی میچرخد که به نانجینگ سفر کرده تا یک کشیش را به خاک بسپارد، اما با رسیدن به شهر، خود را در میانهی یکی از خونینترین دورانهای جنگ جهانی دوم مییابد. او به کلیسای کاتولیکی پناه میبرد که در آنجا گروهی از دختران مدرسهای و چند زن جوان پناه گرفتهاند. میلر که در ابتدا صرفاً به دنبال نجات جان خود بود، به مرور زمان مسئولیت مراقبت از این زنان را بر عهده میگیرد. با کمک این گروه و تدابیر هوشمندانه، میلر سعی میکند راهی برای نجات این زنان از حمله نیروهای ژاپنی پیدا کند.
یکی از نکات جالب این فیلم انتخاب کریستین بیل به پیشنهاد استیون اسپیلبرگ بود. جالب است بدانید که این فیلم طی ۱۶۴ روز فیلمبرداری شده و در طول هر روز به مدت ۱۸ ساعت به تصویربرداری پرداخته شده است.
این فیلم نه تنها از نظر مالی موفق بود و بیش از ۳۱۰ میلیون دلار در گیشههای چین فروخت، بلکه به عنوان دومین فیلمی که بهطور کامل توسط سرمایهگذاران چینی تهیه شد و ستارهای هالیوودی در نقش اصلی داشت، در تاریخ سینمای چین جایگاهی ویژه پیدا کرد.
تاریخ همیشه شامل ما انسانها نمیشود، در واقع ما انسانها تنها بازهای بسیار ریز و ناچیز در تاریخ جهان حضور داشتهایم و خشونت آنرا پررنگ کردهایم. گاهی این زمین است که تاریخ ساز میشود؛ با مقداری لرزش.
فیلم پسلرزه روایتی از خانوادهای در شهر تانگشان را نمایش میدهد که در شب زلزله با تصمیمی وحشتناک روبرو میشوند. مادر خانواده باید بین نجات یکی از دو فرزندش که در زیر آوار گیر افتادهاند، یکی را انتخاب کند. این تصمیم برای سالها بر زندگی او و فرزندانش سایه میاندازد و تمام تلاش او در این مسیر است که گناه خود را بپذیرد و پیوندهای از دسترفته را بازسازی کند. فیلم به زیبایی نشان میدهد که چگونه فاجعهای بزرگ میتواند اثرات احساسی و روانی شدیدی بر یک خانواده و جامعه بگذارد و چطور عشق و بخشش میتواند پس از چنین مصیبتی به بازسازی روحها کمک کند.
پس لرزه اولین فیلم چینی است که به طور کامل به صورت IMAX فیلمبرداری شده و در چین اکران شد. این فیلم توانست بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در باکس آفیس چین بفروشد و موفقیت بزرگی را در گیشه تجربه کند. به دلیل حساسیت موضوع، برنامههای اکران این فیلم در ژاپن در سال ۲۰۱۱ به دلیل زمینلرزه توهوکو به تعویق افتاد و در نهایت در سال ۲۰۱۵ به نمایش درآمد.
وقتی حرف از تخت امپراطوری میشود، خیانت، قتل، خشونت و دسیسهای اتفاقاتی معمول و همیشگی هستند، چیزی که در هر فیلم تاریخی ممکن است به تصویر کشیده شود.
در امپراطور و آدمکش پادشاه کین میخواهد چین را متحد کند، اما برای رسیدن به این هدف، دست به هر نوع خشونت و خیانت میزند. لی ژائو (Gong Li)، معشوقه پادشاه که در ابتدا حامی اوست، به مرور زمان از دیدگاهها و خشونتهای شاه ناامید میشود و به دسیسهای بزرگ دست میزند: او قاتلی به نام جینگ که (Jing Ke) را مأمور ترور پادشاه میکند. فیلم در کنار روایت این داستان سیاسی، به خوبی تضادهای درونی شخصیتها را به تصویر میکشد؛ از وفاداریهای به چالش کشیده شده گرفته تا تصمیمهای دردناکی که مسیر تاریخ را تغییر میدهند.
لباسهای تاریخی در این فیلم، به خودی خود شاهکاری از هنر و تحقیق هستند. مو شیائومین (Mo Xiaomin)، طراح لباس مشهور، برای طراحی ۴۰۰ لباس مختلف این فیلم بیش از چهار سال وقت صرف کرد. او برای این کار از منابع تاریخی بازدید کرد، متون باستانی را مطالعه کرد و هزاران طرح اولیه کشید تا در نهایت به یک بازنمایی دقیق و هنرمندانه از پوشاک دوران چین باستان دست یابد. همچنین، صحنههای فیلمبرداری شامل بازسازی کامل قصر شیانیانگ در استان ژجیانگ چین بود که به عنوان یکی از بزرگترین پروژههای بازسازی در سینمای چین شناخته میشود. این مکان هنوز هم به عنوان یک پارک گردشگری حفظ شده است و بازدیدکنندگان زیادی را جذب میکند.
وقتی دروازههای شهر ممنوعه باز میشوند، آخرین پادشاه تاریخ چین قدم به دنیایی میگذارد که دیگر جای تاج و تخت نیست.
فیلم با به تخت نشستن پویی در سه سالگی آغاز میشود و زندگی او را از دوران قدرت تا زمان از دست دادن تاج و تخت و سقوط به دنیای بیپناهی دنبال میکند. پویی در طول زندگی خود به دستنشانده ژاپنیها تبدیل میشود و در نهایت، پس از پیروزی کمونیست در چین، به عنوان یک شهروند عادی به زندگی خود ادامه میدهد. The Last Emperor تصویری از یک زندگی پرفراز و نشیب است؛ از قصرهای طلایی و مراسم باشکوه تا زندانهای سرد و خشن.
این فیلم برای بازسازی صحنههای باشکوه تاریخی و استفاده از بیش از ۱۹ هزار هنرور (اکسترا) معروف است. در طول فیلمبرداری، بیش از ۱۰۰۰ کودک مدرسهای به عنوان گاردهای سرخ در بازسازی انقلاب فرهنگی چین شرکت کردند. برناردو برتولوچی حتی توانست اجازه فیلمبرداری در شهر ممنوعه را بگیرد؛ اقدامی که پیش از آن برای هیچ فیلمساز خارجی ممکن نبود. یکی از اتفاقات جالب این بود که هنگام فیلمبرداری صحنه تاجگذاری، ملکه الیزابت دوم در پکن حضور داشت اما به دلیل اولویت فیلمبرداری این صحنه، نتوانست از شهر ممنوعه بازدید کند.
حتی در میان تاریکترین لحظات زندگی شعلههای امید همواره زنده میمانند.
فیلم شهر زندگی و مرگ به شکل اپیزودیک، داستان چند شخصیت را دنبال میکند که هر یک به شکلی با کشتار نانجینگ درگیر هستند. از سربازانی که به سختی در برابر اشغال مقاومت میکنند تا غیرنظامیانی که برای زنده ماندن تلاش میکنند، هر شخصیت بخشی از تراژدی انسانی این جنگ را به تصویر میکشد. یکی از جنجالیترین بخشهای فیلم، تمرکز بر شخصیت کادوکوا (Kadokawa)، یک سرباز ژاپنی است که با بیرحمی جنگ و اخلاقیات انسانی درگیر میشود. این نگاه متفاوت به سرباز دشمن، انتقادهای زیادی را در چین برانگیخت.
هنگام انتشار فیلم در چین، کارگردان با تهدیدهای جانی و انتقادهای شدید مواجه شد، زیرا برخی از مخاطبان معتقد بودند که تصویر همدلیآمیز فیلم از سرباز ژاپنی کادوکوا ناعادلانه است. حتی برای مدت کوتاهی احتمال داشت که فیلم از سینماها حذف شود، اما با حمایت مقامات چینی، از جمله لی چانگچون، یکی از اعضای بلندپایه حزب کمونیست، نمایش آن ادامه یافت.
هالیوود ریپورتر در نقدی برای این فیلم مینویسد:
جایی که لو کم میآورد، توسعه شخصیتهاست؛ با وجود حضور بازیگران سطح بالایی مانند گائو یوانیوان و لیو یه – که نقش یک ژنرال میهنپرست را بازی میکند اما فقط چند صحنه کوتاه دارد – فرصتی برای ایجاد عمق در نقشهای کلیشهای و پاکدامن آنها فراهم نمیشود. تنها شخصیتی که برجسته میشود، تانگ است؛ نقشی که یادآور حسابدار یهودی، اشترن (با بازی بن کینگزلی) در فهرست شیندلر است.
سخن پایانیسینمای تاریخی چین همواره مملو از قصهها و اسطورههایی است که ریشه در فرهنگ غنی و پیچیده این سرزمین دارند. از داستانهای عاشقانه و تراژیک گرفته تا حماسههای جنگی و تاریخی، هر فیلم در این ژانر تلاشی است برای به تصویر کشیدن بخشهای گمشدهای از تاریخ و روایتهایی که همچنان در یادها باقی ماندهاند.
فیلم های تاریخی چینی به ما نشان میدهند که چگونه هنر سینما میتواند تاریخ را زنده کند و از دل جنگها، امپراتوریها و سقوطها، درسهای عمیقی برای زندگی امروز بیرون بکشد. هر فیلم یک سفر است، یک بازتاب از حقیقتها و افسانهها که با هنر و عشق به تصویر کشیده شده است. در نهایت، از شما دعوت میکنیم با حضور در نظرسنجی سایت و رای به فیلم مورد علاقهتان ما را در اطلاع رسانی هرچه بهتر همراهی کنید. همیشه پاراجی بمانید و خدانگهدار.