بهترین فیلم های کمدی سیاه تاریخ سینما را بشناسید
-
فیلم های کمدی سیاه جزو آن دسته از فیلم‌هایی هستند که نه تنها شما را سرگرم می‌کنند بلکه باعث می‌شوند تا نگاهی دیگر به دردها و مشکلات خود داشته باشید. عموما ممکن است ما فیلم کمدی را از این جهت انتخاب کنیم که کمی از روزمرگی و دشواری‌های زندگی فاصله بگیریم؛ اما کمدی سیاه ما را به شکل دیگری با واقعیت‌های تلخ زندگی و جنبه‌های دردناک آن مواجهه می‌کند. بنابراین اگر بخواهیم فیلم های کمدی سیاه را تعریف کنیم،چه توصیفی برای آنها بهتر است؟ بهترین فیلم های کمدی سیاه تا به امروز چه آثاری هستند؟ در ادامه همراه مجله پاراج باشید تا نگاهی به بهترین فیلم های کمدی سیاه بیاندازیم.
کمدی سیاه چیست؟
کمدی سیاه یا "Black comedy" یک ژانر در هنر و سینما است که موضوعات تاریک، غیرمنتظره و تلخ را به شکلی کمدی و طنزآمیز در روبروی چشمان مخاطب به تصویر می‌کشد. این ژانر به طور عمده از موضوعاتی مثل مرگ، بیماری، جنگ، جنایت و سایر مسائلی که در زندگی روزمره ما معمولاً جدی، تلخ و ترسناک درنظر گرفته می‌شود برای روایت و داستان پردازی استفاده می‌کند.
کمدی سیاه به عنوان یکی از ژانرهای سینمایی، در تلاش است تا از طریق شوخ‌طبعی و به کارگیری الگوهای طنزآمیز، نگاهی نو و غیرمنتظره به مسائل جامعه ارائه دهد. اغلب در این نوع کمدی، رخدادهای ناگوار و تراژیک به صورت طنزآمیزی معرفی می‌شوند و ممکن است باعث خنده و ایجاد لذت در مخاطبین بشوند؛ اما در عین حال، به مخاطب خود گوشزد می‌کنند که مسائل بسیار مهم و جدی در زندگی و جامعه وجود دارند که تو بایستی به آنها توجه کنی.
تفاوت کمدی سیاه با سایر فیلم های کمدی چیست؟
اگرچه پیش‌تر به توضیح کمدی سیاه پرداختیم؛ اما ممکن است همچنان سوالی در ذهن شما در ارتباط با تفاوت میان کمدی سیاه و سایر آثار کمدی وجود داشته باشد. در ادامه تلاش می‌کنیم تا تعدادی از تفاوت‌های موجود میان این دو ژانر را به شما نشان دهیم. عناوین معرفی شده در لیست به همراه تصاویر جداب و تیزر‌های تخصصی در اختیار شما قرار می‌گیرد، همچنین سعی شده در نگارش مطالب از اسپویل دوری شود.
پرداختن به موضوعات مختلف
ژانر کمدی سیاه بر روی موضوعاتی تاریک، غیرمنتظره و تراژیک تمرکز دارد. معمولاً مرگ، بیماری، جنگ، جنایت و موضوعاتی که به طور عمومی جدی و ترسناک در نظر گرفته می‌شوند، در دسته بندی کمدی سیاه قرار می‌گیرند. در مقابل، ژانرهای کمدی دیگر می‌توانند به موضوعات گوناگونی مانند عشق و روابط بین افراد، ماجراجویی‌های روزمره و سناریوهای خنده‌دار در زندگی روزمره بپردازند.
نوع نگاه متفاوت به مسائل در کمدی سیاه
کمدی سیاه تمایل دارد تا از طریق نگاهی تلخ و اغلب غیرمنتظره به موضوعات جامعه، به عنوان مهم‌ترین هدف، سختی‌های موجود در جامعه را به نمایش بگذارد. در حالی که در سایر ژانرهای کمدی، طنز و خنده به عنوان هدف اصلی مد نظر است و سعی می‌شود با ارائه صحنه‌های خنده‌دار و شوخ‌طبعانه مخاطبان از تماشای فیلم بسیار لذت ببرند.
مخاطبان کمی سیاه
ژانر کمدی سیاه ممکن است برخی از مخاطبان را با موضوعات تاریک و نگران‌کننده‌ای که به آنها می‌پردازد، آشفته کند. در حالی که ژانرهای کمدی دیگر معمولاً سعی دارند تا مخاطبان را سرگرم کنند و احساس خوشحالی و خنده زیادی را برای ساعاتی به آنها هدیه دهند.
ترکیب کمدی سیاه با سایر ژانرهای سینمایی
ژانر کمدی سیاه معمولاً با سایر ژانرها مانند درام، معمایی و هیجانی ترکیب می‌شود. این ژانر توانایی آن را دارد که المان‌های تراژیک و تاریک را با المان‌های طنز آمیز و شوخ‌طبعانه ترکیب کند. به عنوان مثال، یک فیلم کمدی سیاه می‌تواند داستان جنایی و اندکی ترسناک را با طنز و طرح‌های خنده‌دار ترکیب کند.
بهترین فیلم های کمدی سیاه
حال که با ژانر کمدی سیاه آشنا شدید، فرصت آن فرا رسیده تا به بهترین فیلم های کمدی سیاه بپردازیم. این عناوین در کنار تصاویر جذاب و تیزر‌های متنوع در اختیار شما قرار می‌گیرند تا از آنها بهترین استفاده را ببرید.
فیلم "Snatch" یک فیلم کمدی سیاه و جنایی است که در سال 2000 به کارگردانی گای ریچی ساخته شد. در این فیلم شما شاهد ترکیبی از سرعت، پیچیدگی و مجموعه‌ای از رخدادها و حضور شخصیت‌های مختلف هستید. داستان فیلم "Snatch" درباره یک الماس بزرگ است که این الماس توجه بسیاری از گروه‌های سرقت را به خود جلب کرده است. این فیلم به طور همزمان داستان‌های متفاوتی را دنبال می‌کند از جمله یک دزد حرفه‌ای به نام فرانکی چهارانگل (با بازی برد پیت)، یک بوکسور مشهور به نام تورک (با بازی بردنا ریوز) و یک تبهکار ایرلندی به نام میکی اونیل (با بازی بردنا ریوز) که در دنیای جنایی لندن به دنبال این الماس درخشنده هستند. جالب است بدانید که اثر سینمایی "Snatch" با الهام از فیلم قبلی گای ریچی به نام "Lock, Stock and Two Smoking Barrels" ساخته شده است. فیلم برخوردار از سبکی ترکیبی از کمدی سیاه، اکشن و جنایی است و با دیالوگ‌های برجسته، شخصیت‌های جذاب و روایتی پرهیجان به تصویر کشیده شده است.
یکی دیگر از بهترین فیلم های کمدی سیاه، دکتر استرنج لاو نام دارد. همه شما بدون شک با آثار استنلی کوبریک و سینمای پیچیده او آشنا هستید. "دکتر استرنجلاو" (Dr. Strangelove) فیلمی به سبک کمدی سیاه و جنگی محصول سال ۱۹۶۴ است که با کارگردانی استنلی کوبریک ساخته شد. داستان فیلم یک اشتباه نظامی را روایت می‌کند که به جنگ هسته‌ای منجر می‌شود. این اشتباه نظامی و اتفاقات پس از آن در بستر یک کمدی بسیار تلخ اما سرگرم کننده به تصویر کشیده می‌شود.
"آملی" یک فیلم فرانسوی در ژانر کمدی سیاه است که داستان زندگی آملی پولنتن، یک دختر جوان و خلاق را روایت می‌کند. این فیلم، با تلخی‌های زندگی روزمره و تجربیات غیرمنتظره آملی، به شکلی کمدی و طنزآمیز معرفی می‌شود. اتفاقاتی که در زندگی آملی می‌افتد تلاش شده است تا به شیوه‌ای متفاوت روایت شود تا هم مخاطب سرگرم شود و هم از طریقی دیگر بتواند سختی‌های زندگی او را درک کند.
فیلم "Birdman" یک فیلم آمریکایی در سبک کمدی سیاه و درام است که در سال 2014 به کارگردانی آلکساندر گونزالس ایناریتو ساخته شد. این فیلم به یکی از برجسته‌ترین و شاهکارترین آثار سینمایی تبدیل شد و توانست در جشنواره‌های مختلف جوایز گوناگونی را کسب کند. داستان فیلم "Birdman" در مورد راندال تامسون (با بازی مایکل کیتون) است، یک بازیگر سابق سینما که در گذشته بازیگری موفق و مشهور بوده است. او در حال حاضر در تلاش است تا با اجرای یک نمایش تئاتر بر روی صحنه، شهرت گذشته خود را زنده کند. در طول فیلم، شاهد رویدادها و وقایعی هستیم که نشان می‌دهد راندال در تلاشی برای مقابله با افکار خودش، شهرت، خانواده، واقعیت و انتقادات است. این فیلم قصد دارد تا به ما نشان دهد که چگونه اتفاقات و شرایط مختلف در زندگی، حتی می‌تواند سرشناس‌ترین بازیگرها را از پای درآورد.
"آفیس فامیلی" (The Addams Family) اثر کمدی سیاه محصول سال 1991 است. این فیلم بر اساس مجموعه کارتونی با همین نام ساخته شده است. داستان این فیلم حول محور خانواده عجیب و غریب آفیس فامیلی است که با المان‌های تاریک و کمی نگران‌کننده، به شکلی طنزآمیز و خنده‌دار به تصویر کشیده می‌شود. اگر خواهان تماشای یک فیلم کلاسیک کمدی سیاه هستید، ما تماشای این اثر را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
"In Bruges" یک فیلم سیاه کمدی درام بریتانیایی-بلژیکی است که در سال 2008 توسط مارتین مک‌دونا ساخته شد. این فیلم با درخشش فوق العاده خود توانست تا جوایز مختلفی را کسب کند. داستان "In Bruges" ماجراجویی‌های دو قاتل حرفه‌ای به نام‌های ری و کن را روایت می‌کند که پس از انجام یک ماموریت ناکام، توسط رئیسشان به شهر بلژیکی بروژ فرستاده می‌شوند. آنها در این شهر وظیفه دارند تا دستورات و انتظارات رئیس خود را برآورده کنند. در این شهر زیبا و تاریخی، آنها درگیر اتفاقات سهمگینی می‌شوند که زندگی‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر آخر هفته به دنبال تماشای فیلمی مهیج و سرگرم کننده هستید، ما تماشای این اثر سینمایی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
اثر هنری "Fargo" یک فیلم جنایی سیاه کمدی آمریکایی است که در سال 1996 توسط برادران کوئن ساخته شد. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی جوئل کوئن تلاش دارد تا به شکل تازه‌ای روایتی تلخ اما کمدی را به مخاطب نشان دهد. داستان فیلم "Fargo" درباره یک فروشنده اتومبیل به نام جری لاندگارد است که برنامه‌ای را برای اجرای یک آدم ربایی بی‌رحمانه و قتل همسر خود و دزدیدن پول‌هایش ترتیب می‌دهد. اما این طرح پیچیده و البته کمی ساده لوحانه به شکست می‌انجامد و سرنخ‌ها و ردپایی که جری پشت سر می‌گذارد، توسط یک پلیس بی‌باک به نام مارگ موندگارد و همچنین یک قاتل حرفه‌ای وحشی به نام آنتون کیتون شناسایی می‌شود. اتفاقاتی که میان این سه شخصیت می‌افتد دست مایه روایت پیچیده و مناسب برادران کوئن قرار گرفته است.
"I Care A Lot" یک فیلم جنایی، درام و کمدی سیاه آمریکایی است که در سال 2020 توسط جی. بلیکسون ساخته شده است. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی جی بلیکسون و با بازی بازیگرانی همچون روساموند پایک، پیتر دینکلج، ایزابل هوپر و دایان ویست توانست نظر مثبت مخاطبین را به خود جلب کند. داستان "I Care A Lot" درباره مارلین ویتمن، یک متخصص سلامت است که با انواع زد و بندهای مختلف از پیرمردها و پیرزن‌ها اخاذی می‌کند. او با استفاده از قوانین قضایی راهی پیدا کرده است که می‌تواند از زنان و مردان پیر ثروتمند اخاذی کند. اما وقتی مارلین تصمیم می‌گیرد که اموال خانم پترسون را نیز به همین شکل غارت کند، با واقعیتی بسیار ترسناک و تلخ روبرو می‌شود که زندگی او را برای همیشه تغییر می‌دهد. این فیلم به زیبایی هرچه تمام‌تر تلاش می‌کند تا زشتی‌های فساد موجود در شبکه سلامت را در ژانر کمدی سیاه به مخاطب نشان دهد.
"Cocaine Bear" یک فیلم درژانر درام، جنایی و کمدی سیاه آمریکایی است که براساس یک حادثه واقعی در سال 1985 ساخته شده است. این فیلم توسط الیزابت بنکس ساخته شده و داستان بسیار جالبی را روایت می‌کند. در سال 1985، یک خرس سیاه در جنگل‌های ایالت جورجیا پیدا شد. این خرس، معروف به طور تصادفی با یک بسته بزرگ کوکائین در تماس قرار گرفت و مصرف مقداری از آن کوکائین باعث شد تا خرس شرایط عجیب و غریبی را تجربه کند. این خرس رفته رفته با جذب کوکائین توسط بدن، رفتارهای خطرناک و غیرمنتظره بیشتری را نشان داد. تماشای این فیلم با تم عجیب و غریبش بدون شک لحظات جالبی را برای شما به ارمغان می‌آورد.
یکی از نکات جالب فیلم این است که الیزابت بنکس در مصاحبه‌های خود اشاره کرده که این فیلم را می‌توان به نوعی انتقام خرس دانست؛ جایی که خرس پس از مصرف کوکائین، تصمیم می‌گیرد به تمام کسانی که در مسیرش قرار دارند، حمله کند. این رویکرد خلاقانه باعث شد تا Cocaine Bear به یک فیلم محبوب و موفق در گیشه تبدیل شود و با بودجه‌ای حدود ۳۰ میلیون دلار، بیش از ۹۰ میلیون دلار فروش کند.
داستان "What We Do in the Shadows" به قدری کمدی و سرگرم کننده است که بدون شک از خنده روده بر خواهید شد! در این فیلم گروهی از خون‌آشام‌ها، که در یک خانه در نیوزیلند زندگی می‌کنند، به تلاش برای سازگاری با دنیای مدرن و مواجهه با مشکلات روزمره می‌پردازند. این خون‌آشام‌ها با مسائلی مانند روابط عاشقانه، دوستی و مسائل خانگی معمولی روبرو می‌شوند که این رویارویی منجر به اتفاقات جالب و عبرت آموزی برای مخاطبین خواهد شد.
از نکات جالب این فیلم می‌توان به شخصیت استو اشاره کرد که توسط استو رادرفورد بازی شده و به شکل عجیبی نقشی کلیدی در داستان دارد. جالب است که رادرفورد، که در واقع یک متخصص IT است، فکر می‌کرد نقش بسیار کوچکی دارد و حتی تا زمان نمایش فیلم متوجه اهمیت واقعی نقش خود نشد.
فیلم با بودجه‌ی 1.6 میلیون دلار ساخته شد و توانست بیش از 6.9 میلیون دلار در باکس‌آفیس جهانی کسب کند. What We Do in the Shadows با ترکیب ماهرانه‌ای از طنز و ترس، توانست جوایز متعددی مانند جایزه بهترین فیلم در جشنواره تورنتو (بخش Midnight Madness) و جایزه تماشاگران در جشنواره سیتجز را به دست آورد.
این فیلم با سبک مستندنمای خود، توانسته است به یکی از کمدی‌های ترسناک محبوب تبدیل شود و راه خود را به تلویزیون نیز باز کند، جایی که به شکل یک سریال تلویزیونی موفق ادامه داده است.
چه اتفاقی می‌افتد وقتی یک دیکتاتور خیالی با خنده‌های بلند و شوخی‌های تند، به قلب نیویورک می‌آید؟ "دیکتاتور" (The Dictator 2012) به کارگردانی لری چارلز و با بازی ساشا بارون کوهن، یکی از بهترین فیلم‌های کمدی سیاه است که پاسخ این سوال را با سبکی خاص و طنزآمیز می‌دهد.
در این فیلم، ساشا بارون کوهن نقش ژنرال آلاالدین، دیکتاتور خودشیفته و بی‌رحم کشور خیالی ودایا را بازی می‌کند. آلاالدین به نیویورک سفر می‌کند تا در سازمان ملل سخنرانی کند، اما با دسیسه‌های عمویش تامیر (با بازی بن کینگزلی) مواجه می‌شود که قصد دارد او را سرنگون کند. پس از یک توطئه ناکام، آلاالدین در نیویورک بدون ریش و هویت سرگردان می‌شود و با زویی (با بازی آنا فاریس)، صاحب یک فروشگاه مواد غذایی ارگانیک آشنا می‌شود. در این مسیر، آلاالدین تلاش می‌کند تا هویتش را بازپس گیرد و کشورش را از دست تامیر نجات دهد.
یکی از لحظات جالب فیلم زمانی است که آلاالدین و نادال (با بازی جیسون مانتزاکیس) در تور هلیکوپتر بر فراز نیویورک، به زبان عبری صحبت می‌کنند و این زبان به جای عربی، برای ایجاد طنز و خنده استفاده می‌شود. همچنین حضور ساشا بارون کوهن در مراسم اسکار ۲۰۱۲ با لباس و شخصیت آلاالدین و ریختن خاکسترهای جعلی بر روی رخت ریان سیکرست، یکی از حرکات خنده‌دار و جنجالی او بود.
"دیکتاتور" با ترکیب طنز تند و نقدهای اجتماعی، تجربه‌ای منحصر به فرد و به یادماندنی را ارائه می‌دهد. اگر از فیلم‌های کمدی سیاه و انتقادی لذت می‌برید، این فیلم را از دست ندهید. همچنین، اگر به دنبال فیلم‌هایی با طنز مشابه هستید، "بورات" و "برونو" نیز از آثار موفق ساشا بارون کوهن هستند که می‌توانند برای شما جذاب باشند. آماده باشید تا با "دیکتاتور" سفری پر از خنده و انتقاد به دنیای سیاست و قدرت داشته باشید!
چیزی که در ایران به آن خر تو خر می‌گوییم اینحاست! در میان یک عمارت بزرگ و اسرارآمیز، مرگی مشکوک رخ می‌دهد و همه افراد حاضر مشکوک به قتل هستند. "چاقوکشی" (Knives Out 2019) به کارگردانی رایان جانسون، یکی از بهترین فیلم‌های کمدی سیاه و معمایی است که با الهام از آثار آگاتا کریستی، داستانی مدرن و پر از پیچیدگی را به تصویر می‌کشد.
این فیلم با بازی دنیل کریگ در نقش کارآگاه بنوا بلانک، که با لهجه‌ای جنوبی و جذاب به تحقیق درباره مرگ مرموز هارلن ترومبی (با بازی کریستوفر پلامر) می‌پردازد، شما را به دنیایی پر از رمز و راز و طنز تلخ می‌برد. هارلن، نویسنده‌ی مشهور داستان‌های معمایی، در شب جشن تولد ۸۵ سالگی خود به‌طرز مشکوکی می‌میرد و هر یک از اعضای خانواده‌اش دارای انگیزه‌ای برای قتل او هستند.
یکی از جذاب‌ترین عناصر فیلم، کاراکتر مارتا (با بازی آنا د آرماس) است که پرستار هارلن بوده و به تدریج به همدست بلانک در حل این معما تبدیل می‌شود. فیلم با استفاده از دیالوگ‌های تیز و طنزآمیز، نقدهای اجتماعی و سیاسی نیز ارائه می‌دهد، مانند اشاره به مسائل مهاجرت و اختلافات طبقاتی. به نقل از سایت Imdb فیلم گاف‌هایی هم به همراه دارد از جمله تعقیب و گریز با ماشین که در آن مارتا دور می‌زند و اثری از تایرها بر جای نمی‌گذارد!
دیکتاتور بزرگ شاهکاری از چارلی چاپلین است که به عنوان نخستین فیلم ناطق او به پرده سینماها آمد. این کمدی سیاسی با هجو دیکتاتوری و نازیسم، یکی از جسورانه‌ترین آثار سینمایی زمان خود محسوب می‌شود.
داستان فیلم در دوران جنگ جهانی اول آغاز می‌شود، زمانی که یک سرباز ناشناس (آرایشگر یهودی) پس از یک سقوط هوایی، دچار فراموشی می‌شود و سال‌ها در بیمارستان بستری می‌ماند. در حالی که او از تغییرات عظیمی که در کشورش رخ داده بی‌خبر است، دیکتاتور هینکل به قدرت رسیده و سیاست‌های سرکوب‌گرانه خود را علیه یهودیان اعمال می‌کند. آرایشگر پس از بازگشت به محله یهودیان، با هینکل اشتباه گرفته می‌شود و این اشتباه او را به صحنه‌ای بزرگ می‌کشاند، جایی که باید به جای دیکتاتور سخنرانی کند و در اقدامی غیرمنتظره، پیام صلح و امید را به جهانیان ارائه می‌دهد.
یکی از صحنه‌های به یادماندنی فیلم، سخنرانی پایانی چاپلین است که همچنان به عنوان یکی از تأثیرگذارترین لحظات تاریخ سینما شناخته می‌شود. این سخنرانی که به وضوح پیام‌های ضدجنگ و انسان‌دوستانه را به نمایش می‌گذارد، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های استفاده از هنر برای تغییر افکار عمومی است. چاپلین خود تمامی هزینه‌های تولید فیلم را تأمین کرد تا بتواند آزادی کامل در ساخت این اثر داشته باشد. همچنین، او تا پیش از انتشار اخبار وحشتناک هولوکاست، از عمق واقعی جنایات نازی‌ها بی‌خبر بود و اگر از این اطلاعات آگاه بود، هرگز این فیلم را به همین شکل نمی‌ساخت.
انگل (Parasite) فقط یک فیلم نیست، یک طعنه‌ی تلخ به شکاف طبقاتی است که در دل یک داستان هوشمندانه و غیرمنتظره روایت می‌شود. این فیلم محصول سال ۲۰۱۹ و ساخته‌ی بونگ جون-هو است، کارگردانی که به طرز بی‌رحمانه‌ای تضادهای اجتماعی را به تصویر می‌کشد، اما آن‌قدر هوشمندانه که بین خنده و وحشت، حتی متوجه نشوید کجا گیر افتاده‌اید.
داستان درباره‌ی خانواده‌ی کیم است، خانواده‌ای که در یک خانه‌ی نیمه‌زیرزمینی زندگی می‌کنند و در حسرت یک زندگی بهتر، هر روز با تلفن دزدیدن وای‌فای همسایه یا تا کردن جعبه‌های پیتزا، روزگار می‌گذرانند. اما روزی که پسر خانواده، کی-وو، پیشنهادی برای تدریس به دختر یک خانواده‌ی ثروتمند، یعنی پارک‌ها، دریافت می‌کند، فرصتی طلایی پیش می‌آید. او یک نقشه دارد: خانواده‌اش را یک‌به‌یک وارد خانه‌ی پارک‌ها کند، بی‌آنکه کسی بفهمد همه‌شان با هم فامیل‌اند.
پدر راننده‌ی جدید، مادر خدمتکار جدید و خواهر روانشناس کودک می‌شود. همه‌چیز عالی پیش می‌رود، تا این که زنگ در خانه به صدا درمی‌آید. آنجاست که رازهای تاریک گذشته نمایان می‌شود و فیلم ناگهان از یک کمدی تلخ به یک تریلر دلهره‌آور تبدیل می‌شود.
انگل فقط یک فیلم موفق نبود، بلکه تاریخ‌ساز شد. این فیلم توانست در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹، نخل طلا را به دست آورد و اولین فیلم کره‌ای شود که این افتخار را کسب کرده است. اما این تازه شروع کار بود. در نود و دومین دوره‌ی جوایز اسکار، انگل اولین فیلم غیرانگلیسی‌زبانی شد که جایزه‌ی بهترین فیلم را کسب کرد. علاوه بر آن، جوایز بهترین کارگردانی، بهترین فیلم بین‌المللی و بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی را هم به خانه برد. موفقیت این عنوان از رده فیلم های کمدی سیاه، ثابت کرد که سینمای غیرهالیوودی هم می‌تواند بر جهان حکومت کند.
خرچنگ (The Lobster) فیلمی است که در همان لحظات اول نشان می‌دهد قرار نیست یک داستان عاشقانه معمولی باشد. این فیلم محصول سال ۲۰۱۵، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، دنیایی دیستوپیایی را به تصویر می‌کشد که در آن، عشق نه یک احساس، بلکه یک قانون اجباری است. افراد مجرد فرصت دارند در یک هتل خاص ظرف ۴۵ روز شریک زندگی پیدا کنند، در غیر این صورت، به حیوانی که خودشان انتخاب کرده‌اند، تبدیل می‌شوند. دیوید، شخصیت اصلی داستان (با بازی کالین فارل) پس از جدایی از همسرش وارد این هتل می‌شود و در صورت شکست در یافتن یک زوج، تصمیم می‌گیرد به یک خرچنگ تبدیل شود؛ زیرا خرچنگ‌ها عمر طولانی دارند، همیشه بارورند، و زندگی زیر آب را دوست دارد.
در دنیای خرچنگ، عشق چیزی بیشتر از یک احساس است؛ یک بلیط بقا. افراد برای اینکه از تبدیل شدن به حیوان فرار کنند، به‌زور شباهت‌های خود را با دیگران تطبیق می‌دهند؛ یک نفر با وانمود کردن به سنگدلی، دیگری با ساختن یک شخصیت خیالی که او را جذاب جلوه دهد. اما در این میان، افرادی هم هستند که از این قواعد سرپیچی می‌کنند؛ گروهی از شورشیان در جنگل که مجرد بودن را انتخاب کرده‌اند. در یک چرخش جالب، دیوید که زمانی می‌خواست عشق را پیدا کند، به میان این افراد می‌رود و متوجه می‌شود که در جامعه آنها، عشق دقیقاً همان‌قدر غیرقانونی است که در جامعه هتل، تنهایی جرم محسوب می‌شد!
خرچنگ یکی از فیلم های ژانر کمدی سیاه تمام‌عیار است. یورگوس لانتیموس، کارگردان یونانی که به سبک خاص و بی‌رحمانه‌اش معروف است، با لحنی سرد، بی‌احساس و در عین حال کمیک، تصویری از دنیایی را می‌سازد که در آن احساسات انسانی مثل یک فرمول ریاضی تعریف شده‌اند. دیالوگ‌های خشک و رفتار مکانیکی شخصیت‌ها، عمداً طراحی شده‌اند تا نشان دهند انسان‌ها چطور تحت فشار جامعه، احساسات واقعی خود را سرکوب می‌کنند.
جمع بندی
ژانر کمدی سیاه جزو آن دسته از ژانرهایی است که بدون شک آثار بسیاری را از آن تماشا کرده‌ایم اما به درستی به یاد نمی‌آوریم که این فیلم‌ها در چه دسته‌ای قرار می‌گیرند! به همین جهت در این بلاگ تلاش کردیم تا به معرفی بهترین فیلم های کمدی سیاه بپردازیم. خوشحال می‌شویم که در بخش کامنت‌ها برای ما بنویسید که بهترین فیلم کمدی سیاه به نظر شما چیست؟ با شرکت در نظرسنجی مقاله به ما در معرفی عناوین مورد علاقه‌تان به دیگران کمک کنید. همیشه پاراجی بمانید و خدانگهدار.