بهترین بازیگران زن چینی | جذابترین های آسیایی
بازیگران زن چینی همیشه توانستهاند جذابیت خاصی برای طرفداران سینما و تلویزیون به ارمغان بیاورند. سینمای چین، که در طول سالها دستخوش تغییرات فراوانی بوده، همواره بازتابی از تحولات اجتماعی و سیاسی این کشور است. از دورانهای گذشته که زنان در فیلمها به نقشهای کلیشهای محدود میشدند، تا امروز که آنها به چهرههای پیچیده و چندبعدی تبدیل شدهاند، سینمای چین داستانی جذاب از تحول جایگاه زن در جامعه و فرهنگ این کشور روایت میکند.
چهرههای برجستهای همچون گونگ لی، ژانگ زئی و ژو شون، هرکدام بهنوعی نمایندهای از این تحولات هستند. این بازیگران نه تنها در سینمای چین، بلکه در سطح جهانی نیز تاثیرگذار بودهاند و با نقشهای مختلف خود، مفاهیم جدیدی از زنانگی، قدرت و مبارزه را به تصویر کشیدهاند. تغییرات سینمای چین، بهویژه در بازنمایی نقشهای زنانه، گاهی با نگاههای سیاسی و گاهی از زاویه تجاری شکل گرفتهاند، اما در نهایت همهچیز به یک هدف مشترک ختم میشود: معرفی زن چینی در قالبی متفاوت، قدرتمند و الهامبخش.
بهترین بازیگران زن چینی
در این مطلب، قصد داریم به تحلیل و معرفی چند بازیگر زن چینی برجسته بپردازیم و با نگاه به کارنامههای درخشان آنها، نقش این ستارگان در تحول سینمای چین را بررسی کنیم.
گونگ لی
وقتی از بازیگران زن چینی صحبت میکنیم، نام گونگ لی قطعاً در ذهن میآید. او نه تنها یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین چهرههای سینمای چین است، بلکه میتوان او را به عنوان معمار اصلی سینمای نوین چین نیز معرفی کرد. گونگ لی با بازی در فیلمهای برجستهای همچون ذرت سرخ (1987) و فانوس قرمز را برافراز (1991)، نقشی محوری در معرفی چهره جدیدی از زن چینی در سینما ایفا کرد. این فیلمها، که بسیاری از آنها به کارگردانی ژانگ ییمو ساخته شدهاند، برای اولین بار سینمای چین را به سطحی جهانی رساندند.
گونگ لی در هر نقشی که ایفا کرده، شخصیتی پر از پیچیدگی و عمق را به نمایش گذاشته است. او در فیلمهای مختلفی نقش زنانی را بازی کرده که در برابر سنتهای سختگیرانه و ساختارهای اجتماعی سرکوبگر مقاومت میکنند. بازی او نه تنها به دلیل زیباییهای ظاهری بلکه به دلیل تواناییاش در انتقال احساسات پیچیده و درونی شخصیتها به یادماندنی است.
در سطح جهانی، حضور گونگ لی در جشنوارههای بینالمللی، مانند جشنواره فیلم برلین، سینمای چین را به دنیای غرب معرفی کرد. موفقیتهای او همچنان ادامه دارد، از جمله حضور در فیلمهای هالیوودی همچون خاطرات یک گیشا (2005) که نشان داد او توانسته است مرزهای سینمای چین را فراتر از آسیا گسترش دهد. گونگ لی همچنان یکی از چهرههای برجسته سینمای چین است که تأثیرش بر نسلهای آینده غیرقابل انکار است.
ژانگ زئی
ژانگ زئی نماینده نسلی از بازیگران چینی زن است که با استعداد فیزیکی خیرهکننده و جاهطلبی جهانی، ژانر رزمی (ووشیا) را در قرن بیست و یکم به پدیدهای جهانی تبدیل کرد. او که کار خود را با آموزش رقص آغاز کرده بود، این پیشزمینه را به نقطه قوت اصلی خود در ایفای نقشهای اکشن بدل ساخت و توانست پلی میان سینمای هنری چین و بلاکباسترهای هالیوودی برقرار کند. ژانگ ییمو او را برای فیلم راه خانه (1999) کشف کرد، اما این نقش جن یو در فیلم ببر خیزان، اژدهای پنهان (2000) به کارگردانی انگ لی بود که او را به یک ستاره بینالمللی تبدیل کرد.
بازی او در این فیلم، ترکیبی شگفتانگیز از زیبایی، سرکشی و مهارت در هنرهای رزمی بود که تصویری جدید از قهرمان زن چینی ارائه داد. او به سرعت به یکی از چهار بازیگر زن دان (Four Dan Actresses) تبدیل شد؛ عنوانی که به چهار ستاره جوان و محبوب آن دوران اطلاق میشد. موفقیت او با فیلمهای رزمی دیگری مانند خانه خنجرهای پران (2004) ادامه یافت، اما ژانگ زئی به این ژانر محدود نماند. او با پذیرفتن نقش اصلی در فیلم هالیوودی خاطرات یک گیشا (2005)، توانایی خود را در ایفای نقشهای دراماتیک پیچیده نیز به اثبات رساند. با این حال، نقطه اوج پختگی بازیگری او در فیلم استاد بزرگ (2013) به کارگردانی وونگ کار وای رقم خورد.
او برای ایفای نقش گونگ ار، استاد کونگفویی که به دنبال انتقام است، موفق به دریافت 12 جایزه بهترین بازیگر زن از جشنوارههای مختلف شد و تحسین گسترده منتقدان را برانگیخت. این نقش نشان داد که ژانگ زئی فراتر از یک ستاره اکشن، یک بازیگر دراماتیک قدرتمند است که میتواند عمق و شکنندگی شخصیت را با صلابت فیزیکی در هم آمیزد.
ژو شون
ژو شون یکی از بازیگران زن چینی است که کمتر کسی میتواند از تاثیرات او در سینمای چین بیخبر باشد. او از آن دسته بازیگرانی است که نه تنها با استعداد بازیگریاش بلکه با توانایی خلق شخصیتهای پیچیده و پر احساس، قلب مخاطبان را تسخیر کرده است. از ابتدا، ژو شون راه متفاوتی در سینما انتخاب کرد. برخلاف بسیاری از همنسلانش که وارد تلویزیون یا سینمای تجاری شدند، او در سینمای مستقل و فیلمهایی با محتوای پیچیدهتر کار کرد و همین مسیر خاص او را به یکی از برجستهترین چهرههای سینما تبدیل کرد.
سبک بازیگری ژو شون به شدت احساسی و درونی است. او از هیچ تکنیکی برای به دست آوردن توجه استفاده نمیکند، بلکه با صداقت در بازیگریاش، احساسات شخصیتها را به طور عمیق و ملموس به بیننده منتقل میکند.
یکی از آثار برجستهای که باعث شناخته شدن بیشتر ژو شون در سطح جهانی شد، فیلم رودخانه سوژو (2000) بود که در آن دو شخصیت کاملاً متفاوت را ایفا کرد و تحسینهای زیادی از جشنوارههای بینالمللی کسب کرد. همچنین، بازی او در بالزاک و خیاط کوچک چینی (2002) توجه جهانی را به خود جلب کرد.
ژو شون در جوایز سینمایی چین نیز موفقیتهای بزرگی کسب کرده است، از جمله دریافت جوایز بهترین بازیگر زن از جشنوارههای مختلف، که نشان از توانمندیاش در ایفای نقشهای چالشبرانگیز دارد. او با هر نقشی که ایفا میکند، عواطف انسان را با دقتی بینظیر به تصویر میکشد و این ویژگی باعث شده که همیشه یکی از تحسینشدهترین بازیگران سینمای چین باشد.
ژائو وی
ژائو وی یکی از چهرههای نمادین بازیگران زن چینی است که نه تنها در عرصه بازیگری بلکه در دنیای کارگردانی نیز موفقیتهای بزرگی کسب کرده است. او به عنوان بت ملی در چین شناخته میشود و از همان ابتدا در دنیای تلویزیون با نقشآفرینیهای جذاب و پرشور در سریالهای محبوب به شهرت رسید. سریال شاهزاده خانم منصف من (1998-1999) باعث شد که او به سرعت در چین و سپس در سایر کشورهای آسیایی به محبوبیت برسد. این سریال به دلیل شخصیت جذاب و سرزندهای که ژائو وی در آن ایفا کرد، تبدیل به یک پدیده تلویزیونی شد.
اما ژائو وی هرگز به تکرار موفقیتهای تلویزیونی خود راضی نشد. او تصمیم گرفت که مسیر خود را به سمت سینما تغییر دهد و در فیلمهای مهمی مانند صخره سرخ (2008-2009) و مولان (2009) ایفای نقش کند.
ژائو وی نه تنها به عنوان بازیگر، بلکه به عنوان کارگردان نیز در سینمای چین شناخته میشود. فیلم خیلی جوان (2013) که اولین تجربه کارگردانی او بود، توانست در گیشه موفقیتهای تجاری و انتقادی چشمگیری به دست آورد. این فیلم که با بودجهای نسبتاً کم ساخته شد، بیش از 118 میلیون دلار فروش داشت و ژائو وی را به عنوان یک فیلمساز زن موفق در دنیای سینما معرفی کرد.
ژائو وی در کنار فعالیتهای هنری، نمونهای از هنرمندانی است که از قدرت ستارهای خود برای پیشبرد اهداف خلاقانه استفاده میکنند. او همچنان یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین چهرههای سینمای چین است که در هر دو عرصه بازیگری و کارگردانی توانسته است تاثیرات بزرگی بگذارد.
فن بینگبینگ
فن بینگبینگ نمونه کامل یک ستاره مدرن است که توانست از یک بازیگر صرف، به یک برند جهانی، تهیهکننده و نماد مد تبدیل شود. او که با سریال شاهزاده خانم منصف من به شهرت رسید، با فیلم تلفن همراه (2003) و کسب جایزه صد گل، جایگاه خود را در سینما تثبیت کرد. اما هوش تجاری و درک عمیق او از قدرت رسانه، او را از دیگران متمایز ساخت. او در سال 2007 استودیوی شخصی خود را تأسیس کرد و کنترل بیشتری بر پروژههایش به دست آورد. حضورهای خیرهکننده او بر فرش قرمز جشنواره کن و همکاری با برندهای لوکس، او را به یکی از زیباترین بازیگران زن چینی و یک چهره تأثیرگذار در دنیای مد بدل کرد. در عرصه بازیگری، او با فیلم من مادام بوواری نیستم (2016) به اوج پختگی رسید و جوایز معتبری چون صدف نقرهای بهترین بازیگر زن از جشنواره سن سباستین و جایزه خروس زرین را از آن خود کرد.
حضور او در فیلمهای بینالمللی مانند مردان ایکس: روزهای گذشته آینده (2014) نیز بر شهرت جهانیاش افزود. با این حال، کارنامه او با جنجال بزرگ فرار مالیاتی در سال 2018 خدشهدار شد. افشای استفاده او از قراردادهای یین-یانگ منجر به جریمهای سنگین (بیش از 883 میلیون یوان) و وقفهای طولانی در فعالیتهای او در چین شد. این اتفاق، شکنندگی جایگاه ستارگان در برابر قدرت دولتی و خطرات ناشی از شهرت افسارگسیخته را به نمایش گذاشت. با این وجود، فن بینگبینگ همچنان یک چهره قدرتمند باقی مانده و تلاش میکند تا با تمرکز بر فعالیتهای تجاری و پروژههای بینالمللی، خود را بازیابی کند.
لی بینگبینگ
لی بینگبینگ یکی دیگر از بازیگران زن چینی است که با استعداد و هوشمندی توانسته مرزهای سینما را درنوردیده و در هالیوود نیز به موفقیتهای بزرگی دست یابد. برخلاف بسیاری از همتایانش که اغلب در هالیوود نقشهای کماهمیت یا محدود به فیلم های اکشن را پذیرفتهاند، لی بینگبینگ توانست در پروژههای بزرگ و با نقشهای کلیدی در سینمای غرب به درخشندگی برسد.
شروع کار او به فیلمهایی مانند هفده سال (1999) و دنیایی بدون دزد (2004) برمیگردد که او را به عنوان یک بازیگر با استعداد در چین شناساند. اما نقطه اوج کارنامهاش زمانی بود که وارد سینمای بینالمللی شد. او با بازی در فیلمهایی همچون پادشاهی ممنوعه (2008) در کنار جکی چان و جت لی، حضور خود را در سینماهای غربی به نمایش گذاشت و به سرعت یکی از بازیگران شناختهشده برای مخاطبان جهانی شد.
اما شاید مهمترین دستاورد لی بینگبینگ بازی در فیلمهای بلاکباستری مانند ترانسفورمرها: عصر انقراض (2014) و رزیدنت ایول: قصاص (2012) باشد. او در این فیلمها نقشهای کلیدی را ایفا کرد و موفق شد به یکی از ستارگان سینمای هالیوود تبدیل شود. او همچنین به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل متحد در زمینه محیط زیست فعالیتهای خود را گسترش داده و در دنیای سینما از اعتبار خاصی برخوردار است.
سون لی
در دنیای تلویزیون چین، سون لی به عنوان یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین بازیگران زن چینی شناخته میشود. او که با سریال های درام تاریخی و مدرن شناخته شده، توانسته است در قلب میلیونها بیننده جایگاهی ویژه پیدا کند. از همان ابتدا، سون لی با استعداد فوقالعادهاش در به تصویر کشیدن شخصیتهای پیچیده و عاطفی توانست توجه مخاطبان را جلب کند و در دنیای تلویزیون به ستارهای درخشان تبدیل شود.
اولین موفقیت بزرگ او در سریال الهه رحمت (2003) بود که او را به شهرت رساند، اما نقطه عطف کارنامهاش در سریال شهبانویان در قصر (2011) رقم خورد. این سریال تاریخی، که به یکی از پربینندهترین سریالهای تلویزیونی چین تبدیل شد، شخصیت "ژن هوان" که سون لی ایفاگر آن بود، به یکی از محبوبترین و پیچیدهترین شخصیتهای تلویزیونی تاریخ چین تبدیل شد. بازی در این نقش، که طی آن تحولات شخصیت از یک دختر ساده به یک زن قدرتمند و محاسبهگر به نمایش درآمد، باعث شد که سون لی به نماد زنان قوی در تلویزیون چین تبدیل شود.
سون لی به دلیل تواناییهای استثناییاش در به تصویر کشیدن دنیای داخلی شخصیتها و تغییرات عاطفی آنها، شهرت بسیاری به دست آورد. بازی او در افسانه می یو (2015) و هیچ طلایی نمیتواند بماند (2017) نیز مورد تحسین قرار گرفت و او توانست جوایز مهمی از جمله گرند اسلم تلویزیونی چین را کسب کند. این دستاورد به او عنوان بهترین بازیگر زن در سه جایزه معتبر تلویزیونی چین را داد و جایگاه او را به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای تلویزیون تثبیت کرد.
یائو چن
یائو چن نماینده نوع جدیدی از ستاره در چین است؛ هنرمندی که شهرت خود را نه تنها از طریق بازیگری، بلکه با استفاده هوشمندانه از رسانههای اجتماعی به دست آورد و آن را به بستری برای تأثیرگذاری اجتماعی و استقلال هنری تبدیل کرد. او با کمدی سیتکام شمشیرزن خود من (2006) و درام جاسوسی کمین (2008) به شهرت رسید و برای دومی، جوایز عقاب طلایی و هوادینگ را کسب کرد. اما آنچه او را متمایز کرد، حضور فعالش در پلتفرم سینا ویبو (Sina Weibo) بود.
او به سرعت به ملکه ویبو تبدیل شد و با میلیونها دنبالکننده، از این تریبون برای صحبت درباره مسائل اجتماعی و حمایت از گروههای محروم استفاده کرد. این فعالیتها باعث شد که در سال 2013 به عنوان سفیر حسن نیت کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان در چین انتخاب شود و مجله تایم او را در فهرست 100 فرد تأثیرگذار جهان قرار دهد. یائو چن این نفوذ را به عرصه سینما نیز گسترش داد. او با تأسیس شرکت فیلمسازی خود، به تهیه و بازی در فیلمهایی با مضامین فمینیستی پرداخت. فیلم مرا به ابرها بفرست (2019) که او تهیهکننده و بازیگر اصلی آن بود، داستان زنی را روایت میکند که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند و به دنبال استقلال فردی و جنسی است.
این بازیگر زن چینی معروف نشان داده است که چگونه یک ستاره میتواند از شهرت خود فراتر رفته و به صدایی برای تغییر و عاملی برای پیشبرد گفتمانهای مهم اجتماعی در کشورش تبدیل شود.
لیو ییفئی
لیو ییفئی که در چین با لقب خواهر پری (Fairy Sister) شناخته میشود، با زیبایی اثیری و معصومانهاش در سریالهای رزمی تاریخی چینی (ووشیا) به شهرت رسید. او نماینده نسل جدیدی از ستارگان چینی است که از همان ابتدا برای حضور در صحنه جهانی آماده شدهاند. او که بخشی از کودکی خود را در آمریکا گذرانده و به زبان انگلیسی مسلط است، از ابتدا ابزارهای لازم برای یک حرفه بینالمللی را در اختیار داشت. محبوبیت او با سریالهایی مانند نیمه خدایان و نیمه شیاطین و پالادین چینی در اوایل دهه 2000 به اوج رسید. او خیلی زود وارد سینما شد و اولین نقش هالیوودی خود را در کنار جکی چان و جت لی در فیلم پادشاهی ممنوعه (2008) ایفا کرد. این فیلم، آغاز مسیر او به سمت سینمای غرب بود.
نقطه اوج کارنامه بینالمللی او، انتخاب شدنش برای نقش اصلی در نسخه لایو-اکشن دیزنی از انیمیشن مولان (2020) بود. دیزنی برای یافتن بازیگر این نقش، نزدیک به 1000 نفر را در پنج قاره مورد بررسی قرار داد و در نهایت لیو ییفئی را انتخاب کرد. اگرچه فیلم با واکنشهای متفاوتی روبرو شد، اما این نقش جایگاه او را به عنوان یک ستاره جهانی و یکی از معروف ترین بازیگران چینی در سطح بینالمللی تثبیت کرد. او نشاندهنده مسیری است که بسیاری از بازیگران جوان چینی آرزوی پیمودن آن را دارند: شروع از بازار داخلی و رسیدن به پروژههای بزرگ هالیوودی.
ژو دونگیو
ژو دونگیو چهره شاخص و بیچونوچرای نسل جدید بازیگران چینی است. او که توسط ژانگ ییمو برای فیلم زیر درخت زالزالک (2010) کشف شد، در مدتی کوتاه مسیری خیرهکننده را طی کرده و به جوانترین بازیگری تبدیل شده که موفق به کسب گرند اسلم سهگانه طلایی (خروس زرین، اسب طلایی و جایزه فیلم هنگ کنگ) شده است. این دستاورد که در 28 سالگی برای او رقم خورد، گواهی بر استعداد خارقالعاده اوست.
بازی او در فیلم همروح (2016) نقطه عطفی در کارنامهاش بود. او برای این نقش، جایزه اسب طلایی بهترین بازیگر زن را به طور مشترک با همبازیاش، ساندرا ما، دریافت کرد. اما این فیلم روزهای بهتر (2019) بود که او را به اوج رساند. او در این فیلم نقش یک دانشآموز قربانی قلدری را با چنان قدرت و آسیبپذیریای ایفا کرد که جوایز بهترین بازیگر زن را هم از جشنواره فیلم هنگ کنگ و هم از جوایز خروس زرین برایش به ارمغان آورد.
سبک بازیگری ژو دونگیو طبیعی، جسورانه و سرشار از انرژی جوانی است. او در به تصویر کشیدن شخصیتهای سرکش، مستقل و در عین حال شکننده مهارت دارد و به خوبی توانسته است روح نسل جوان چین را بر پرده سینما منعکس کند. او که به عنوان یکی از برجستهترین بازیگران زن چینی جوان شناخته میشود، نه تنها آینده سینمای چین را نمایندگی میکند، بلکه با انتخابهای هوشمندانه و بازیهای قدرتمندش، در حال شکل دادن به آن است.
سخن پایانیسینمای چین در دهههای اخیر با دگرگونیهای بزرگی روبهرو بوده است و نقش زنان در این تحول به طرز چشمگیری افزایش یافته است. از اواخر قرن بیستم تا به امروز، بازیگران زن چینی به چهرههای جهانی تبدیل شدهاند و در عرصههای مختلف سینما و تلویزیون حضور پررنگتری یافتهاند. این تغییرات نه تنها در کنار ظهور فیلمهای جذاب و تحسینشده، بلکه در بستر فرهنگی و اجتماعی چین نیز منعطف شدهاند.
با این حال، چالشهایی که در پیش است، قابل توجه هستند. بحران بازیگران زن میانسال و کمبود نقشهای پیچیده برای زنان بالای ۳۵ سال، یکی از مشکلات اساسی است که باعث شده صنعت سینما به سمت نقشهای سطحی و تجاری پیش برود. همچنین، با تمرکز بیش از حد بر زیبایی و جوانی، بسیاری از بازیگران زن چینی که در سالهای اولیه موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند، اکنون با مشکلات جدیدی روبهرو هستند.
اما در این میان، فرصتهای جدیدی نیز در حال شکلگیری است. قدرت روزافزون تماشاگران زن در چین، که اکنون بخش عمدهای از بازار سینما را تشکیل میدهند، به یک نیروی تعیینکننده برای تولید محتواهایی با چشمانداز زنانه تبدیل شده است. این تغییرات میتوانند روندی تازه در سینما ایجاد کنند که در آن، داستانهای زنان، از ابعاد مختلف و به طور عمیقتری بررسی شوند.
