ژانر اکشن (Action) چیست؟ نگاهی به تاریخچه پرطرفدار ترین ژانر جهان
8/10
ژانر اکشن یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی است که با صحنههای پرهیجان، نبردهای نفسگیر و تعقیب و گریزهای جذاب، تماشاگران را به وجد میآورد. اما چه چیزی ژانر اکشن را تا این حد خاص میکند؟ در این مقاله، به تعریف دقیق ژانر اکشن، ویژگیهای متمایز کننده آن و مضامین اصلی که در این ژانر تکرار میشوند، میپردازیم.
ژانر اکشن چیست؟
ژانر اکشن شامل سریال ها و فیلمهایی است که بر حرکتهای فیزیکی، تعقیب و گریز، نبرد و انفجار تمرکز دارند. این فیلمها معمولاً دارای صحنههای سریع و پرانرژی هستند که با بدلکاریهای حرفهای و جلوههای ویژه ترکیب میشوند تا تجربهای هیجانانگیز برای تماشاگران ایجاد کنند. قهرمانان این ژانر معمولاً افرادی ماهر در مبارزه یا استفاده از اسلحه هستند که باید با موانع مختلف مقابله کنند تا به هدف خود برسند.
ژانر اکشن معمولاً حول مضامین قهرمانی، عدالتخواهی و مبارزه با شر میچرخد. قهرمانان این فیلمها و سریال ها اغلب با تهدیدات بزرگ و دشمنان قوی مواجه میشوند و باید از همه توان خود برای نجات دیگران یا رسیدن به هدفی والا استفاده کنند. داستانهای اکشن معمولاً شامل عناصر ماجراجویی، تعلیق و تنشهای شدید هستند که مخاطب را به دنیای هیجان و ماجراجویی میبرند.
تاریخچه ژانر اکشن
آغاز و منشأ
معرفی ژانر اکشن در سینما با فیلمهای صامت شروع شد. یکی از اولین و بهترین فیلم های اکشن، سرقت بزرگ قطار (1903) به کارگردانی ادوین اس پورتر بود که با صحنههای تعقیب و گریز و نبردهای هیجانانگیز، استانداردهای اولیهای برای ژانر اکشن تعیین کرد. در دهههای بعد، فیلمهایی مانند رابین هود (1922) و زورو (1920) با بازیگری داگلاس فربنکس، به تقویت این ژانر کمک کردند و جلوههای بیشتری به آن افزودند.
دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰: زمزمهی دوران طلایی
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، فیلم ژانر اکشن با ظهور فیلمهای جیمز باند و بازیگرانی مانند استیو مککوئین به شکل مدرنتری درآمد. فیلم بولیت (1968) با صحنههای تعقیب و گریز ماشینی و جاسوس که دوستم داشت (1977) از سری فیلمهای جیمز باند، نمونههای برجسته این دوران هستند. این دوره با معرفی قهرمانانی که با استفاده از مهارتهای بدنی و تاکتیکی خود در برابر دشمنان قرار میگیرند، ژانر اکشن را به سطح جدیدی ارتقا داد.
دهه ۱۹۸۰: عصر طلایی اکشن
دهه ۱۹۸۰ را میتوان به عنوان عصر طلایی فیلمهای اکشن نامید. با ظهور بازیگرانی مانند آرنولد شوارتزنگر، سیلوستر استالونه و بروس ویلیس، فیلمهایی مانند ترمیناتور (1984)، رمبو (1982) و جان سخت (1988) به کلاسیکهای این ژانر تبدیل شدند. این دهه با صحنههای اکشن بزرگ، بدلکاریهای پیچیده و دیالوگهای کنایهآمیز شناخته میشود. این فیلمها نه تنها موفقیت تجاری بزرگی داشتند بلکه استانداردهای جدیدی برای ژانر اکشن تعریف کردند.
دهه ۱۹۹۰: گسترش و نوآوری
در دهه ۱۹۹۰، ژانر اکشن همچنان به تکامل خود ادامه داد و با نوآوریهای جدید و ورود سبکهای مختلف اکشن به سینما، مخاطبان بیشتری را جذب کرد. فیلمهایی مانند ماتریکس (1999) با استفاده از جلوههای ویژه مدرن و داستانهای پیچیده، به تعریف جدیدی از اکشن دست یافتند. همچنین، این دهه با ورود سبکهای جدید اکشن مانند فیلمهای جان وو از جمله چهره به چهره (1997) شناخته میشود.
دهه ۲۰۰۰ و پس از آن: عصر ابرقهرمانان
با ورود به هزاره جدید، ژانر اکشن با تسلط فیلمهای ابرقهرمانی به سینما ادامه داد. فیلمهایی مانند مرد عنکبوتی (2002) و مردان ایکس (2000) راه را برای دنیای سینمایی مارول (MCU) باز کردند که با انتقامجویان (2012) به اوج خود رسید و پرفروش ترین فیلم های اکشن تاریخ را رقم زد. در این دوران، استفاده از CGI و جلوههای ویژه به شکلی گستردهتر به کار گرفته شد و فیلمهایی مانند مد مکس: جاده خشم (2015) با صحنههای اکشن بینظیر و داستانهای قوی به تعریف جدیدی از این ژانر دست یافتند.
سردمداران ژانر اکشن
کارگردانان معروف
ژانر اکشن بدون تردید مدیون تلاشهای برجستهترین کارگردانان سینما است که با خلق آثار بینظیر و نوآوریهای تکنیکی، این ژانر را به اوج رساندهاند.
جیمز کامرون:
جیمز کامرون یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای اکشن است که با فیلمهایی مانند ترمیناتور (1984) و ترمیناتور 2: روز داوری (1991) توانست مرزهای جلوههای ویژه را بهطور چشمگیری گسترش دهد. کامرون با استفاده از تکنولوژیهای جدید، صحنههای اکشن بزرگ و پیچیدهای را به تصویر کشید که تماشاگران را مبهوت کرد. او همچنین با آواتار (2009)، تعریف جدیدی از فیلمسازی در دنیای دیجیتال ارائه داد.
کاترین بیگلو:
کاترین بیگلو با فیلمهایی مانند نقطه شکست (1991) و قفل صفر (2012) نشان داد که زنان نیز میتوانند در دنیای فیلمهای اکشن به موفقیتهای بزرگی دست یابند. او با بهرهگیری از صحنههای اکشن مهیج و پرداختن به مضامین سیاسی و اجتماعی، فیلمهایی ساخت که تماشاگران را تحت تاثیر قرار داد.
مایکل بی:
مایکل بی با فیلمهایی مانند پسران بد (1995) و آرماگدون (1998) به عنوان یکی از پرطرفدارترین کارگردانان فیلمهای اکشن شناخته میشود. سبک کارگردانی او با انفجارهای بزرگ و صحنههای تعقیب و گریز پر هیجان همراه است که تماشاگران را به وجد میآورد.
کوئنتین تارانتینو:
کوئنتین تارانتینو با فیلمهایی مانند پالپ فیکشن (1994) و بیل را بکش (2003) نشان داد که ژانر اکشن میتواند با دیالوگهای جذاب و داستانهای پیچیده ترکیب شود. تارانتینو با سبک منحصر به فرد خود و استفاده از خشونت گرافیکی، تحولی در ژانر اکشن ایجاد کرده است و فیلمهایش به عنوان نمونههایی از سینمای مدرن و فیلمهای اکشن تحسینبرانگیز شناخته میشوند.
نویسندگان مهم
نویسندگان فیلمهای اکشن نقش حیاتی در شکلگیری و تحول این ژانر داشتهاند. آنها با خلق داستانهای هیجانانگیز و شخصیتهای به یادماندنی، بستر لازم برای صحنههای اکشن را فراهم کردهاند.
شین بلک:
شین بلک با نوشتن فیلمنامه اسلحه مرگبار (1987) به شهرت رسید. او با ترکیب طنز و اکشن در داستانهایش، استاندارد جدیدی برای فیلمنامههای اکشن تعیین کرد. بلک همچنین با نوشتن و کارگردانی فیلمهایی مانند مرد آهنی 3 (2013)، به موفقیتهای بیشتری دست یافت.
جان مکتیرنان:
جان مکتیرنان با کارگردانی و همکاری در نوشتن فیلمنامه فیلمهایی مانند جان سخت (1988) و غارتگر (1987)، یکی از تاثیرگذارترین چهرهها در ژانر اکشن است. او با خلق قهرمانان جذاب و صحنههای اکشن پرتنش، تماشاگران را به دنیای پر ماجرا و هیجانانگیز فیلمهایش کشاند.
پل ورهوفن:
پل ورهوفن با نوشتن و کارگردانی فیلمهایی مانند روبوکاپ (1987) و یادآوری کامل (1990)، به یکی از برجستهترین نویسندگان و کارگردانان ژانر اکشن تبدیل شد. او با ترکیب علمی-تخیلی و اکشن، داستانهایی پیچیده و پرتنش خلق کرد که همچنان محبوب هستند.
بررسی ژانر اکشن در سینما
1. حرکت دوربین:
تکنیکهای حرکت دوربین مانند دالی شات (dolly shot) و کرین شات (crane shot) به فیلمسازان اجازه میدهند تا صحنههای تعقیب و گریز و نبردهای پیچیده را به تصویر بکشند. دالی شات با حرکت دوربین روی ریلها، صحنههای پویایی را ایجاد میکند که تماشاگران را درگیر میکند. کرین شات نیز با حرکت عمودی دوربین، به فیلمها عمق و پرسپکتیو بیشتری میبخشد.
2. زوم و پن:
زوم (zoom) و پن (pan) از دیگر تکنیکهای متداول در ژانر اکشن هستند. زوم به کارگردان اجازه میدهد تا تمرکز را بر روی جزئیات خاصی مانند چهره شخصیتها یا اشیاء مهم بگذارد، در حالی که پن با حرکت افقی دوربین به مخاطب امکان میدهد تا صحنههای گستردهتری را ببیند.
3. شاتهای زاویهدار:
تکنیکهایی مانند زاویه هلندی (Dutch angle) برای ایجاد حس ناپایداری و تنش در صحنههای اکشن استفاده میشوند. این تکنیک با کج کردن دوربین، صحنههایی را ایجاد میکند که به نظر میرسد همه چیز در حال فروپاشی است. البته! اگر چیزی هست که همه ما در فیلمها از آن متنفر هستیم، فیلمبرداری لرزشی است. عدم تشخیص اینکه چه کسی با چه کسی میجنگد، مردم کجا هستند، یا چه اتفاقی میافتد، نتیجه کارگردانان و فیلمبرداران است که دوربین را برای پنهان کردن اکشن ضعیف به طور مداوم حرکت میدهند.
4. استفاده از دوربین دستی:
دوربین دستی (handheld camera) به کارگردانان اجازه میدهد تا با ایجاد حرکات طبیعی و غیرقابل پیشبینی، حس واقعگرایی و اضطراب را به مخاطب منتقل کنند که یکی از ویژگی ژانر اکشن است. این تکنیک به ویژه در صحنههای تعقیب و گریز و نبردهای تن به تن کاربرد دارد. به عنوان مثال، فیلم هیجانانگیز(Collateral 2004) به کارگردانی مایکل مان بزرگ، از سبک دوربین دستی در طول فیلم، به ویژه در صحنه باشگاه شبانه، استفاده میکند. این سبک به دوربینبردار اجازه میدهد تا آزادانه صحنههای اکشن را فیلمبرداری کند و به صحنه حسی از غیرقابل پیشبینی بودن میبخشد - که همچنین یکی از موضوعات اصلی فیلم است.
5. برشهای سریع:
برشهای سریع (quick cuts) در تدوین، تکنیکی است که به شدت در فیلمهای اکشن استفاده میشود تا حس سرعت و اضطرار را به مخاطب منتقل کند. این تکنیک بهویژه در صحنههای نبرد و تعقیب و گریز موثر است.
چند نکته در داستان و ساختار:
1. طراحی مبارزات البته به اندازه
همه فیلمهای اکشن نیاز به طراحی حرکات خوب دارند، اما نباید بیش از حد باشد. همه ما میخواهیم مبارزات خوب به نظر برسند و خوب فیلمبرداری شوند، اما باید توجه کرد که در میان طراحی خوب و حس مصنوعی بودن مرز باریکی قرار دارد؛ مبارزهای که بیش از حد طراحی شده باشد به یک صحنه شبیه به رقص برای بازیگران تبدیل میشود و تماشاگر را از صحنه بیرون میبرد. حس واقعی خطر از بین میرود. بهترین مثال از این موضوع در انتقام سیث (2005) دیده میشود. مبارزه نهایی بین آناکین و اوبی وان به شدت طراحی شده است؛ آنقدر طولانی و پیچیده است که شروع به شبیه رقصیدن میکند.
2. یکسو نبودن روایت:
بدون شک مهمترین جنبه یک فیلم اکشن، آسیبپذیری قهرمان است. اگر قهرمان ما یک ابرقهرمان شکستناپذیر باشد، تمام تنش از صحنه از بین میرود. یک قهرمان شکست ناپذیر در داستان همهی اتفاقات را پیشبینی پذیر میکند. شما هیچوقت نگران شکست او، زخمی شدن او و یا گیر افتادن او نیستید.
3. بازیگری و بدلکاری:
این باید به خودی خود واضح باشد، اما به نظر میرسد که برخی از کارگردانان مدرن فراموش کردهاند چگونه صحنههای اکشن را فیلمبرداری کنند. امروزه، بازیگران اغلب نمیخواهند خودشان بدلکاریهایشان را انجام دهند. تام کروز یک استثناء اصلی است؛ کسی که معتقد است دیدن قهرمان اکشن که واقعاً بدلکاریهای شگفتانگیز انجام میدهد، کیفیت فیلم را به شدت افزایش میدهد.
بازیگران دیگری که خود را به بازی فیزیکی متعهد کردهاند، مانند کیانو ریوز و هریسون فورد، با انرژی و آدرنالین خالصی که در اجراهای خود دارند، شدت شخصیتهایی که بازی میکنند را به شدت ارتقاء دادهاند. بدلکاریهای عملی باعث میشود که تماشاگران واقعاً باور کنند که قهرمان در حال انجام کارهای خطرناک در صحنه است.
4. ضد قهرمانها یا آنتاگونیستها
اگر بخوایم صادق باشیم بسیاری از ژانرها مانند عاشقانهها چندان نیازمند یک ضد قهرمان خاص نیستند! همانطور که در این نوع آثار مشاهده میکنید ضد قهرمانها پرستیژ خاصی ندارند و غالبا هستند تا از آنها متنفر باشید. اما چند نفر به طور مثال از جوکر متنفرند؟ یک اکشن خوب درست مانند یک بازی پینگ پنگ نیاز به کاراکتر ضد قهرمان خوب دارد! این تضاد میان قهرمان و ضد قهرمان است که شما را به عمق هیجان میبرد.
زیر ژانرهای اکشن
ژانر اکشن دارای زیر ژانرهای متعددی است که هر یک با ویژگیهای خاص خود، تجربههای متفاوتی را برای مخاطبان فراهم میکنند. در زیر به برخی از مهمترین زیر ژانرهای اکشن اشاره میکنیم:
1. ماجراجویی (Adventure)
این زیر ژانر ترکیبی از اکشن و ماجراجویی است که غالباً داستانهایی با سفرهای پرخطر و اکتشافات بزرگ را شامل میشود. نمونههای برجسته این زیر ژانر شامل سری فیلمهای ایندیانا جونز و مومیایی است..
2. جنایی (Crime):
این زیر ژانر بر محور داستانهای جنایی و پلیسی تمرکز دارد. فیلمهای این زیر ژانر معمولاً شامل تعقیب و گریزهای پرهیجان و مبارزه با جنایتکاران است. فیلمهایی مانند جان سخت و پسران بد نمونههایی از فیلمهای سینمایی ژانر اکشن جنایی هیجانی هستند.
3. علمی تخیلی (Sci-fi):
این زیر ژانر از عناصر علمی تخیلی برای خلق داستانهای اکشن استفاده میکند. فیلمهایی مانند ماتریکس و ترمیناتور نمونههای برجسته این زیر ژانر هستند که دنیایی پر از فناوریهای پیشرفته و نبردهای آیندهنگرانه را به تصویر میکشند.
4. جنگی (War):
این زیر ژانر بر داستانهای نظامی و جنگی تمرکز دارد میتوان آن را تلفیقی از ژانر اکشن و تاریخی(History) دانست. فیلمهایی مانند نجات سرباز رایان و جوخه از جمله نمونههای معروف این زیر ژانر هستند که واقعیتهای جنگ و نبردهای نظامی را به تصویر میکشند. در کنار اینها ژانر ممکن است به سمت و سوی فضای جاسوسی نیز پیش برود که از نمونههای آن میتوان سالت (Salt) و مردان پادشاه (Kings man) را نام برد.
5. ابرقهرمانی (Super hero):
این زیر ژانر شامل فیلمهایی با عناصر فوقالعاده و ابرقهرمانی است و اکثرا (فیلم هایی مانند مرد شیشهای علمی تخیلی پیش نمیروند) زیر مجموعهای از علمی تخیلیها هستند. فیلم های مارول مانند انتقامجویان و مرد آهنی از نمونههای برجسته این زیرژانر هستند که داستانهای قهرمانانه با تواناییهای فراطبیعی را روایت میکنند.
6. هیجان انگیز (thriller):
میتوان به این زیر ژانر به عنوان فرزند مشترک اکشن و ترسناک نگاه کرد، عناوینی که شامل زامبیها یا موجودات فرازمینی بسیار خشن میشوند یا شما را به همراه داستانی استرسآور میخکوب میکنند، مانند گودزیلا.
تاثیرات فرهنگی و اجتماعی ژانر اکشن
بازتاب جامعه
فیلمهای اکشن نه تنها برای سرگرمی ساخته میشوند، بلکه بازتابی از مسائل و تحولات اجتماعی و فرهنگی زمانه خود هستند. این فیلمها میتوانند موضوعاتی مانند جنگ، بیعدالتی اجتماعی، بحرانهای زیستمحیطی و بسیاری از مسائل دیگر را به شکلی جذاب و هیجانانگیز به مخاطبان نشان دهند.
به عنوان مثال، فیلمهای جنگ ویتنام مانند جوخه (1986) و غلاف تمامفلزی (1987) به شدت احساسات ضد جنگ و نقد سیاستهای نظامی آمریکا را بازتاب دادهاند. این فیلمها نشاندهنده تاثیرات روانی و عاطفی جنگ بر سربازان و جامعه آمریکا بودهاند و درک مخاطبان از پیامدهای جنگ را عمیقتر کردهاند.
تاثیرات بر مخاطبان
سریال ها و فیلمهای اکشن تاثیرات روانشناختی و اجتماعی قابلتوجهی بر مخاطبان دارند. این فیلمها میتوانند الهامبخش باشند، احساسات را تحریک کنند و حتی موجب تغییرات اجتماعی شوند. به عنوان مثال، فیلم وی مثل وندتا (2005) با نمایش یک مبارز ماسکپوش علیه دولت فاشیستی، الهامبخش گروههای مختلف فعالان اجتماعی مانند گروه Anonymous شد که از ماسک وی برای نشاندادن همبستگی و ناشناس بودن استفاده کردند.
علاوه بر این، فیلم و سریال اکشن میتوانند هنجارهای فرهنگی را تقویت یا به چالش بکشند. به عنوان مثال، فیلمهای ابرقهرمانی مانند پلنگ سیاه (2018) با نمایش قهرمانان سیاهپوست و ترویج تنوع نژادی، نقش مهمی در تقویت پذیرش فرهنگی و مبارزه با نژادپرستی ایفا کردهاند. این فیلمها به افراد از جوامع مختلف کمک میکنند تا خود را در شخصیتهای مثبت و قهرمانانه ببینند و احساس همبستگی و قدرت کنند.
تاثیرات فرهنگی
فیلمهای اکشن نه تنها در سینما بلکه در فرهنگ عمومی نیز تاثیرات گستردهای داشتهاند. از مد و پوشاک گرفته تا بازیهای ویدئویی و اسباببازیها، شخصیتهای این فیلمها به نمادهای فرهنگی تبدیل شدهاند. فیلمهای مانند مرد آهنی و جیمز باند نه تنها از نظر تجاری موفق بودهاند بلکه استانداردهای جدیدی را در فیلمسازی ایجاد کردهاند.
سخن پایانیژانر اکشن در سینما یکی از پرجاذبهترین و پرهیجانترین ژانرها است که توانسته است با صحنههای پرتنش و نبردهای نفسگیر، مخاطبان را در سراسر جهان مجذوب خود کند. از تاریخچه پرفراز و نشیب آن که از اولین فیلمهای صامت آغاز شد، تا دوران طلایی دهه ۱۹۸۰ و تحولات جدید در دهههای اخیر، ژانر اکشن همواره در حال تکامل بوده است.
ژانر اکشن با توانایی ایجاد هیجان و تعلیق، داستانهای قوی و شخصیتهای بهیادماندنی، همچنان به عنوان یکی از محبوبترین ژانرهای سینما باقی میماند و به تاثیرگذاری خود در صنعت سینما و فرهنگ عمومی ادامه میدهد. اگر به این ژانر علاقه دارید میتوانید با سرچ مقالات سایت پاراج رتبه بندی بهترین فیلمهای اکشن را مطالعهکنید و از میان این فیلمها برای تماشا انتخاب کنید.