با ورود بو، نظم دنیای هیولاها بههم میریزد و همین موضوع ماجرایی تازه و غیرمنتظره را رقم میزند؛ ماجرایی که نهتنها زندگی خودشان، بلکه مفهوم ترس، محبت و شجاعت در دنیای هیولاها را نیز متحول میکند.
درباره انیمیشن شرکت هیولاها
شرکت هیولاها به کارگردانی پیت داکتر و با همکاری تیمی از نویسندگان برجسته همچون اندرو استانتون و جفری کریگ، اثری نوآورانه را به دنیای انیمیشن معرفی کرد. این انیمیشن، دومین فیلم بلند پیکسار پس از موفقیت داستان اسباببازی بود که در مسیر خود نیز به موفقیت چشمگیری دست یافت.
داکتر، یکی از پیشگامان و خالقان بزرگ دنیای انیمیشن، در کارتون کارخانه هیولاها با بهکارگیری تکنولوژیهای نوین در خلق شخصیتها و فضاهای فانتزی، اثری پویا و جذاب ارائه کرد.
نقشآفرینی صداپیشگان شرکت هیولاها نیز قابل توجه است. جان گودمن بهعنوان صداپیشه سالی و بیلی کریستال در نقش مایک، از هنرپیشه های انیمیشن کارخانه هیولاها هستند که جان تازهای به شخصیتها بخشیدند و با استفاده از صدای منحصر به فردشان توانستند کاراکترهایی بهیادماندنی خلق کنند.
گودمن با صدای آرام و دلنشین خود شخصیت سالی را بهعنوان موجودی مهربان و در عین حال مقتدر به تصویر کشید و کریستال نیز با صدایی پرتحرک و طنزآمیز، شخصیت مایک را به کمال رساند. این انیمیشن در زمان اکران خود، با استقبال بینظیری روبرو شد و در جوایز مختلفی از جمله مراسم اسکار حضور درخشانی داشت.
از جوایز و افتخارات انیمیشن کارخانه هیولاها میتوان به جایزهی اسکار بهترین موسیقی اورجینال که توسط رندی نیومن ساخته شده بود اشاره کرد. موسیقی انیمیشن شرکت هیولاها توانست جایگاه خاصی در دل مخاطبان پیدا کند. علاوه بر این، کارتون شرکت هیولاها در سال 2002 نامزد دریافت سه جایزه اسکار دیگر از جمله بهترین انیمیشن، بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین تدوین صدا شد و توانست در جوایز بفتا و آنی نیز موفقیتهایی کسب کند.
در فرآیند ساخت انیمیشن کارخانه هیولاها، تیم پیکسار با چالشهای مختلفی روبهرو بود. برای نمونه، طراحی موهای سالی، یکی از پیچیدهترین مراحل بود. بهمنظور واقعیتر بهنظر رسیدن موهای سالی، تکنولوژیهای جدیدی مورد استفاده قرار گرفت که در زمان خود انقلابی در صنعت انیمیشن بهحساب میآمد.
تیم تولید، با دقت فراوان به هر تار مو و جزئیات دیگر، به نتیجهای شگفتانگیز دست یافت که تماشاگران را به دنیای خیالی هیولاها وارد کرد. یکی از صحنههای برجسته و جالب این انیمیشن، صحنه درهای جادویی است؛ درهایی که هیولاها با عبور از آنها به دنیای انسانها دسترسی پیدا میکنند.
طراحی و اجرای این بخش از داستان نیازمند تحقیق و کار زیادی بود. الهامبخش این ایده نیز خاطرات دوران کودکی یکی از نویسندگان بود که همواره تصور میکرد چیزی ترسناک پشت در اتاق خوابش پنهان شده است؛ این ایده به یکی از نقاط برجسته و دیدنی در انیمیشن تبدیل شد.
انیمیشن کارخانه هیولاها فقط یک کارتون نیست، بلکه داستانی از محبت، همدلی و فداکاریست که به ما یادآوری میکند حتی در جهانی که ترس و وحشت فرمانرواست، نور محبت و دوستی میتواند در تاریکترین لحظات بدرخشد.