بررسی سریال Zero Day (روز صفر) با بازی رابرت دنیرو

پس از دههها حضور در دنیای سینما، رابرت دنیرو برای اولین بار با سریال Zero Day (روز صفر) به تلویزیون قدم گذاشته است. این تریلر سیاسی نتفلیکس که بهنظر میرسید میتواند شروع خوبی برای دنیرو در تلویزیون باشد، متاسفانه نتواسته از تمام پتانسیل بازیگر بزرگ و تیم پشتیبانش استفاده کند. دنیرو در سالهای اخیر پروژههایی تلویزیونی مانند The Wizard of Lies و Nada را تجربه کرده بود، اما این اولین بار است که در یک سریال تلویزیونی نقش اصلی را ایفا میکند.
داستانی پرتنش که بهسرعت از مسیر اصلی منحرف میشود
سریال Zero Day بهخاطر یک حمله سایبری گسترده به ایالات متحده آغاز میشود که در پی آن بیش از ۳۰۰۰ نفر کشته میشوند و خطر حملهای دیگر در آینده نزدیک وجود دارد. رئیسجمهور پیشین، جرج مولن (با بازی دنیرو)، بهطور ناخواسته حمایت مردم را جلب میکند و رئیسجمهور کنونی، اولیویا میچل، او را مامور میکند تا کمیسیونی برای تحقیق درباره این حمله تشکیل دهد. در پی تحقیقات، مولن به توطئهای بزرگتر پی میبرد.
با اینکه داستان از همان ابتدا جذاب به نظر میرسد، خیلی زود از معمای اصلی فاصله میگیرد و تمرکز بیشتر بر روی شخصیتها و روابطشان قرار میگیرد. اگر سریال زمان بیشتری برای پرداخت به شخصیتها داشت، این تغییر مسیر قابل قبول بود، اما با شش قسمت محدود، این تصمیم باعث شده که معما خیلی زود حل شود و داستان به پایان شتابزدهای برسد.
شخصیتها، یک گام به جلو و هزاران گام به عقب
در حالی که تمرکز بیشتر بر روی تأثیرات حملات سایبری بر شخصیتها میتوانست این سریال را از سایر آثار مشابه متمایز کند، متاسفانه شخصیتها در Zero Day چندان جالب از آب درنمیآیند. با حضور دو نویسنده سابق روزنامهنگار سیاسی، سریال سعی کرده شخصیتهایش را واقعیتر و پیچیدهتر نشان دهد، اما این تلاشها بیشتر به سطحی بودن داستان منجر شده است. شخصیتهایی مانند ایوان گرین (دن استیونز)، تحلیلگر سیاسی تند و سختگیر، یا مونیکا کیدر (گبی هافمن)، میلیاردر فناوری که سعی دارد وارد دنیای سیاست شود، علیرغم پتانسیلهای بالا، تبدیل به کاراکترهایی سطحی شدهاند.
بازیهای قوی که سریال را از سقوط نجات میدهند
با این حال، روز صفر با وجود ضعفهای نوشتاری، هنوز به لطف بازیهای قوی بازیگران خود بهویژه دنیرو و لیزی کاپلان میدرخشد. دنیرو در نقش جرج مولن مانند همیشه با نگاهی نافذ و رفتار جدی ظاهر میشود و گاهی لحظاتی از آسیبپذیری و انسانیت را نیز به خوبی به نمایش میگذارد. کاپلان در نقش الکساندرا مولن، دختر جرج، شخصیت جذابی میسازد که در ابتدا به نظر میرسد صرفاً یک سیاستمدار دور از پدرش است، اما کمکم لایههای بیشتری از شخصیت او آشکار میشود که کاپلان با مهارت کامل این تغییرات را به تصویر میکشد.
معمایی که ناتمام رها میشود
Zero Day در ابتدا با تهدیدی سایبری که مخاطب را به یاد فیلمهایی مانند Live Free or Die Hard میاندازد، شروع جذابی دارد. اما هرچه پیش میرود، تمرکز از تهدید اصلی به مسائل شخصی و سیاسی کشیده میشود و این تغییر مسیر، در شش قسمت کوتاه، باعث شده تا خیلی از سؤالات بیپاسخ بمانند. سریال علیرغم بازیهای خوب و ایدههای تازه، بهدلیل عدم تعادل در روایت و پرداخت ناقص معما، نتوانسته پتانسیل خود را بهخوبی به نمایش بگذارد.
منبع: screenrant.com