«خودم شروع کردم به ترسیدن از خودم»: بیل اسکارشگورد اعتراف میکند که صدای پنیوایز عوارض جانبی عجیبی داشته است
در تاریخ سینمای وحشت مدرن، کمتر انتخابی به اندازه سپردن نقش «پنیوایز» به بیل اسکارشگورد در سال ۲۰۱۷، ریسکپذیر و در عین حال سودآور بوده است. در حالی که کمپانی برادران وارنر و نیو لاین سینما (New Line Cinema) قصد احیای رمان ۱۱۰۰ صفحهای استیون کینگ را داشتند، سایهی سنگین تیم کوری (Tim Curry) و اجرای نمادینش در مینیسریال سال ۱۹۹۰، بر سر پروژه سنگینی میکرد. با این حال، مصاحبههای اخیر و تحلیل مسیر حرفهای اسکارشگورد نشان میدهد که فرآیند خلق این صدا و شخصیت، نهتنها مسیر شغلی او را از یک بازیگر نسبتاً ناشناخته سوئدی به یک ستارهی جهانی تغییر داد، بلکه یکی از پربازدهترین فرنچایزهای درجهبندی سنی R را در تاریخ باکسآفیس رقم زد.
ارزش تجاری یک «صدا» و متد اکتینگ بیل اسکارشگورد در مصاحبهای با ورایتی فاش کرده است که رسیدن به صدای مخوف پنیوایز، فرآیندی فیزیکی و طاقتفرسا بوده که حتی منجر به عوارض جسمی عجیب (مانند دلدرد ناشی از مصرف زیاد نوشابه برای آروغ زدن و تغییر تارهای صوتی) شده است. از منظر صنعتی، این سطح از تعهد (Method Acting) تبدیل به ابزار بازاریابی قدرتمندی برای استودیو شد. فیلم It (2017) با بودجهای حدود ۳۵ میلیون دلار تولید شد اما توانست بیش از ۷۰۰ میلیون دلار در گیشه جهانی بفروشد. تحلیلگران صنعت معتقدند که بخش عمدهای از این موفقیت، مدیون "بازاریابی ویروسی" حول محور گریم و صدای اسکارشگورد بود که توانست نسلی جدید را که با تیم کوری خاطره نداشتند، به سینما بکشاند. صدای او که ترکیبی از "خندههای هیستریک و گریههایی در آستانه پنیک اتک" توصیف شده، به امضای صوتی این فرنچایز تبدیل شد.
گسترش IP در عصر استریمینگ: پروژه «به دری خوش آمدید» موفقیت تجاری دو فیلم سینمایی (که مجموعاً نزدیک به ۱.۲ میلیارد دلار فروش داشتند)، وارنر برادرز دیسکاوری را مجاب کرد تا این IP را به پلتفرم استریمینگ خود یعنی HBO Max (که اکنون Max نامیده میشود) گسترش دهد. سریال پیشدرآمد IT: Welcome to Derry که قرار است به ریشههای پنیوایز بپردازد، بار دیگر میزبان اسکارشگورد خواهد بود. بازگشت او به این نقش، یک تصمیم استراتژیک برای تضمین بیننده است. در حالی که بسیاری از سریالهای اسپینآف با تغییر بازیگر اصلی شکست میخورند، حفظ اسکارشگورد نشان میدهد که استودیو ارزش برندِ شخصی او را در نقش دلقک درک کرده است.
رقابت با میراث کلاسیک اسکارشگورد در این فرآیند با هوشمندی از تقلید تیم کوری پرهیز کرد. تیم کوری در دهه ۹۰ با رویکردی کمدیتر و کمپ (Campy) این نقش را بازی کرد که مناسب استانداردهای تلویزیونی آن زمان بود. اما اسکارشگورد با درک نیاز بازار مدرن به "وحشت روانشناختی" و "رئالیسم"، تفسیری ارائه داد که مناسب سینمای IMAX و سیستمهای صوتی دالبی بود. او با مطالعه دقیق رمان و یافتن "گلیچهای شخصیتی" در این موجود فضایی، پرفورمنسی ارائه داد که منتقدان و مخاطبان را همزمان راضی کرد. این موفقیت باعث شده تا او اکنون به یکی از گرانترین بازیگران ژانر وحشت تبدیل شود (با حضور در آثاری مثل Barbarian و Nosferatu) و استاندارد جدیدی برای بازسازی نقشهای کلاسیک در هالیوود تعریف کند.
