عجیب ترین فیلم های جهان؛ عناوینی که دنبال کردنشان سخت است
0/10
بسیاری از ما فیلمهایی دیدهایم که در انتهای آن ما را با مغزی داغ کرده و چهرهای متعجب در آینه آشنا میکند! احساساتی که بیس و پایه عجیب ترین فیلم های سینمایی جهان هستند. در این مقاله قصد داریم با هم به گوشههای تاریک و پنهان سینما سری بزنیم و فیلمهایی را معرفی کنیم که با داستانها و سبکهای غیرمعمول خود، جایگاه ویژهای در تاریخ سینما به دست آوردهاند.
این فیلمها، هر کدام به نوعی از چارچوبهای مرسوم فراتر رفته و مخاطب را به دنیایی ناشناخته دعوت میکنند. از روایتهای فراواقعگرایانه گرفته تا تصاویر نمادین و صداگذاریهای متفاوت، این آثار سینمایی تجربهای منحصر به فرد و بیمانند را به تماشاگر ارائه میدهند.
عجیبترین فیلم های سینمایی جهان
آمادهاید که با هم به یک سفر سینمایی پر از شگفتی و حیرت بپردازیم؟ پس دستهایتان را روی صندلی بگذارید و با ما همراه شوید! برای این مقاله آلبوم عکسهای مرتبط، تیزرهای تخصصی و پادکست ساختهشده کردیم، همچنین شما میتوانید در سایت پاراج به فیلم مورد علاقه خود نظر دهید.
5.5/10
5/10
فیلم هایی با پایان شوکه کننده تماشاگر را با یک پیچش غیرمنتظره در داستان روبرو میکنند که گاهی تمام فرضیات و انتظارات قبلی را زیر سوال میبرد
داستان Hypnotic درباره دنی روئیک (بن افلک) است، یک کارآگاه که در جستجوی دختر گمشدهاش است. در این مسیر، او به همراه دایانا کروز (آلیس براگا)، یک روانشناس با تواناییهای ویژه، به دنبال کشف رازهای یک برنامه دولتی مرموز و مجموعهای از سرقتهای بزرگ است. داستان پیچیده و جذاب این فیلم، تماشاگر را درگیر میکند و او را به دنبال کشف حقیقت وادار میسازد.
یکی از نکات جالب این فیلم، شوخی محافظ امنیتی در مورد مردی است که با بارمن شرط میبندد که میتواند داخل لیوان ادرار کند؛ این شوخی پیشتر در فیلم Desperado (1995) به کارگردانی رودریگز نیز توسط کوئنتین تارانتینو گفته شده بود. این یکی از نمونههای ارتباطات بین فیلمهای مختلف رودریگز است که نشاندهنده سبک خاص و خلاقیت اوست.
مجله راجرت ابرت به نقل از این فیلم گفت:
فیلم «هیپنوتیک» به اندازه آثار نولان صیقلی و عمیق نیست. این فیلم به خاطر ترکیببندیهای بصری اغراقآمیز و دیالوگهای مکانیکیاش، اغلب باعث میشود تمرکز بیننده از دست برود. بازیگران با استعدادی که در این فیلم حضور دارند، به رهبری بن افلک که همیشه جذاب و دوستداشتنی است، ارزش چندانی به این داستان بیمحتوا اضافه نمیکنند.
7.2/10
8/10
برخی از عجیب ترین فیلم های جهان آنقدر عجیب و غیرمعمول هستند که بیننده را به فکر فرو میبرند. مثلاً فیلم گتسبی بزرگ که ذهن را به چالش میکشند، یا فیلمهای مستقل با داستانهای غیرمنتظره که پس از تماشای آنها با خود میگویید: «این دیگر چه بود؟!» و مدتها به آنها فکر میکنی.
داستان فیلم از دیدگاه نیک کاراوی (توبی مگوایر)، یک نویسنده ناامید که به نیویورک نقل مکان کرده و همسایه میلیاردر مرموزی به نام جی گتسبی (لئوناردو دیکاپریو) میشود، روایت میشود. گتسبی با میزبانی مهمانیهای مجلل و بینظیر در خانهاش، امیدوار است که عشق قدیمیاش، دیزی بوکانان (کری مولیگان)، را بازگرداند. اما در پس این زیبایی و شکوه، داستانی از عشق ناتمام، خیانت و تراژدی نهفته است که نیک به تدریج آن را کشف میکند.
از نکات جالب فیلم، رابطه دوستی طولانیمدت بین لئوناردو دیکاپریو و توبی مگوایر است که از دوران کودکی با هم دوست بودهاند و این فیلم نخستین همکاری مشترکشان بعد از Don's Plum (2001) است. لئوناردو دیکاپریو که به شدت جذب شخصیت گتسبی شده بود،.
یکی از حقایق جالب فیلم، اولین روز فیلمبرداری است که در صحنهای که گتسبی، نیک و دیزی در حین بارش باران چای مینوشند، علیرغم هوای زیبای بهاری، بازلورمن مجبور شد 100,000 لیتر آب برای ایجاد این باران مصنوعی استفاده کند و به شکل جالبی، پس از این فیلمبرداری، سه روز متوالی باران واقعی بارید.
7.3/10
10/10
فیلم های پیچیده جهان معمولاً آنقدر چندلایه و عمیق هستند که تماشاگر را به چالش میکشند. مثل فیلمهای کریستوفر نولان که با ساختار غیرخطی و داستانهای پیچیدهاش معروف است.
داستان انگاشته با شخصیت بینامی که به عنوان پروتاگونیست شناخته میشود (با بازی جان دیوید واشنگتن) آغاز میشود. او یک مامور سابق CIA است که به سازمانی مخفی به نام Tenet پیوسته و ماموریت دارد تا جلوی وقوع جنگ جهانی سوم را بگیرد. ماجراهای او در دنیایی که قوانین زمان در آن معکوس شدهاند، پر از صحنههای اکشن و مبارزات پیچیده است. در این سفر، او با نیل (رابرت پتینسون) و کت بارتون (الیزابت دبیکی) همراه میشود تا علیه آندری سیتور، یک الیگارش روسی (کنت برانا)، مبارزه کند که با آینده در ارتباط است و قصد دارد با استفاده از الگوریتم جهان را نابود کند.
یکی از نکات برجسته انگاشته، استفاده از جلوههای ویژه واقعی و بدون CGI است. به عنوان مثال، تیم تولید یک هواپیمای بوئینگ 747 واقعی را خریداری کرده و آن را در یک انبار منهدم کردند. این تصمیم به دلیل کشف یک ناوگان بزرگ از هواپیماهای قدیمی در ویکتورویل، کالیفرنیا، گرفته شد و به این نتیجه رسیدند که انجام این صحنه به صورت واقعی، به صرفهتر است. این فیلم توانست نظر مثبت 76 درصد از تماشاگران و همچنین 69 درصد نظر مثبت سایت روتنتومیتو را کسب کند.
7.5/10
8.3/10
فیلم های گیج کننده معمولاً داستانهایی دارند که فهمیدن آنها بهراحتی ممکن نیست و بیننده را به چالش میکشند، بهطوریکه پس از تماشای آنها بارها به فکر فرو میروی و به دنبال درک بهتر از جزئیات پیچیده و غیرمنتظرهی داستان هستی.
داستان من کی هستم حول محور بنجامین (با بازی تام شیلینگ) میچرخد؛ یک جوان نابغهی کامپیوتر که به گروهی از هکرها به نام CLAY میپیوندد. اعضای این گروه، که شامل مکس (الیاس مبارک)، پل (ووتان ویلکه مورینگ) و استفان (آنتوان مونو جونیور) هستند، در ابتدا به انجام شوخیها و خرابکاریهای مجازی در برلین مشغول میشوند. اما وقتی که MRX، یک هکر معروف، آنها را به چالش میکشد، تصمیم میگیرند به BND (سازمان اطلاعات مرکزی آلمان) نفوذ کنند و ثابت کنند که هیچ سیستمی امن نیست. با استفاده از روشهای اجتماعی و مهندسی معکوس، آنها موفق میشوند به سرورهای داخلی BND دسترسی پیدا کنند و لوگوی NO SYSTEM IS SAFE را چاپ کنند، اما این موفقیتها باعث میشود تا درگیر ماجرایی مرگبار شوند.
یکی از حقایق جالب در مورد فیلم این است که در یک مصاحبه با مجله آلمانی Journalist، مدیرعامل نتفلیکس، رید هستینگز، این فیلم را به عنوان یک داستان واقعاً عالی توصیه کرده است. او افزود که نتفلیکس به دنبال چنین طرحهای غیرمعمول و جذابی است و بعدها کارگردان باران بو ادار و تهیهکنندگان کوئیرین برگ و مکس ویدمان اولین سریال نتفلیکس-اورجینال آلمان، دارک را خلق کردند.
7.6/10
8/10
پیچیده ترین فیلم های تاریخ سینما همواره مخاطبان را به چالش کشیدهاند و با داستانهای چندلایه و ساختارهای غیرمتعارف خود، تحسین منتقدان را برانگیختهاند. این آثار، از جمله فیلم سینمایی اثر پروانهای با مفاهیم عمیق و پیچیده، تماشاگران را به تفکر و تحلیل وادار کرده و تجربهای متفاوت از سینما ارائه میدهند.
داستان فیلم درباره ایوان تربورن (با بازی اشتون کوچر) است که از دوران کودکی دچار فراموشیهای موقتی در لحظات بحرانی زندگیاش شده است. با بزرگ شدن، او متوجه میشود که میتواند به گذشته سفر کند و با تغییر خاطرات، حال و آینده خود و اطرافیانش را تغییر دهد. اما هر تغییر کوچکی که ایوان ایجاد میکند، عواقب غیرقابل پیشبینی و گاه وحشتناکی به همراه دارد. تلاشهای او برای اصلاح اشتباهات گذشته، تنها منجر به ایجاد پیچیدگیهای بیشتر و واقعیتهای ناخواسته میشود.
اثر پروانهای با بودجهای حدود 13 میلیون دلار ساخته شد و در سراسر جهان بیش از 96 میلیون دلار فروش داشت. این فیلم موفق به کسب جایزه جایزه تماشاگران پگاسوس در جشنواره بینالمللی فیلم فانتزی بروکسل شد و نامزد بهترین فیلم علمی تخیلی در جوایز ساترن و جایزه بهترین فیلم هیجانی در جوایز تین چویس شد.
از دیگر حقایق جذاب فیلم میتوان به این اشاره کرد که در یکی از صحنههای فلشبک، ایوان بخشی از داستان کوتاه صدای رعد نوشته ری بردبری را میخواند که به موضوع تاثیرات کوچک بر آینده اشاره دارد. همچنین،.
این فیلم توانست 81 درصد در جلب نظر مثبت تماشاگران و 31 درصد، منتقدان روتنتومیتوز موفق شود.
7.7/10
7/10
فیلم های عجیب با داستانهای غیرمعمول و سبکهای بصری منحصربهفرد، مخاطبان را به دنیایی ناشناخته و پر از رمز و راز میبرند. این آثار با به چالش کشیدن تفکر و ادراک تماشاگر، تجربهای متفاوت از سینما ارائه میدهند. با مفاهیم پیچیده و نامتعارف خود، همواره توجه علاقهمندان به سینما را به خود جلب میکنند و تجربهای منحصربهفرد از تماشای فیلم را فراهم میسازند.
داستان فیلم در سال 2092 روایت میشود، جایی که انسانها به جاودانگی دست یافتهاند و تنها فرد فانی باقیمانده، نموی 118 ساله (با بازی جرد لتو) است. در حالی که جهان با کنجکاوی به آخرین لحظات زندگی او مینگرد، نموی به کمک یک روانپزشک و یک روزنامهنگار به مرور خاطرات و زندگیهای ممکن خود میپردازد. او سه نقطه اصلی در زندگیاش را بازگو میکند: زمانی که 9 ساله بود و والدینش از هم جدا شدند، در 15 سالگی وقتی که عاشق شد، و در 34 سالگی به عنوان یک بزرگسال. این سه نقطه به بینهایت مسیر و واقعیتهای متفاوت گسترش مییابند.
سایت خبری واشنگتون ریپورت به نقل از این فیلم گفت:
جرد لتو، که نقش نمو را در بزرگسالی بازی میکند، با گریم به شکلی غیرقابل تشخیص درآمده است، و در واقع او به سختی میتواند زندگی خود را بشناسد یا به یاد بیاورد که از میان راههای متعدد کدام را انتخاب کرده است. به نوعی، او به نظر میرسد همه امکانات را تجربه کرده؛ همه مرگها را تجربه کرده و هنوز زنده است. پایان جذاب فیلم این سوال را بیپاسخ میگذارد و نشان میدهد که هر زندگی ارزش زیستن دارد.
8/10
7/10
فیلمهای عجیب با روایتهای غیرعادی و تصاویر منحصربهفرد، تماشاگران را به دنیایی ناشناخته و پر از شگفتی میبرند. این آثار با به چالش کشیدن تفکر و احساس مخاطبان، تجربهای متفاوت و تازه از سینما را ارائه میدهند. استفاده از مفاهیم غیرمتعارف و پیچیده، توجه علاقهمندان را به خود جلب کرده و تجربهای بهیادماندنی از تماشای فیلم به ارمغان میآورند.
داستان فیلم از جایی شروع میشود که ویل بلوم (بیلی کروداپ)، پسر ادوارد بلوم (آلبرت فینی)، در تلاش است تا حقیقت زندگی پدرش را از میان داستانهای فراواقعگرایانه او پیدا کند. ادوارد بلوم که همیشه داستانهای شگفتانگیزی از زندگی خود تعریف میکند، اکنون در بستر بیماری است و ویل باید بین افسانه و واقعیت تمایز قائل شود تا به ماهیت حقیقی پدرش پی ببرد.
از نکات جالب فیلم میتوان به صحنهای اشاره کرد که در آن یک فیل در حالی که ادوارد در خیالپردازیهایش غرق است، به طور تصادفی مدفوع میکند؛ این صحنه کاملاً بداهه بود و تیم فیلمبرداری به سرعت آن را ضبط کرد. همچنین، متیو مکگروری که نقش کارل غول را بازی میکند، به خاطر سایز پاهای بسیار بزرگش که در رکوردهای گینس ثبت شده، کفشهایی از جنس چمدان داشت.
یکی دیگر از حقایق جذاب فیلم، گریمی بود که برای نقش جادوگر (با بازی هلنا بونهام کارتر) استفاده شد و حدود پنج ساعت زمان میبرد تا کامل شود. ایوان مکگرگور به دلیل شباهت زیادش به آلبرت فینی در جوانی، برای نقش ادوارد جوان انتخاب شد.
8.2/10
8/10
عجیب ترین فیلم های سینمایی جهان آنقدر غیرمعمول و پیچیده هستند که تماشاگر را به چالش میکشند و به فکر فرو میبرند، بهطوریکه پس از دیدن آنها، بارها به تحلیل و تفسیر داستانهای غیرمنتظره و ساختارهای چندلایهشان مشغول میشوی تا به درک کاملی از ماجراها برسی.
داستان فیلم در سال 1954 روایت میشود، جایی که تدی دنیلز (با بازی لئوناردو دیکاپریو) و همکارش چاک اول (با بازی مارک رافلو)، دو مارشال ایالات متحده، به جزیره شاتر فرستاده میشوند تا به تحقیقات پیرامون ناپدید شدن یک بیمار از آسایشگاه روانی آشکلیف بپردازند. اما تدی به تدریج متوجه میشود که همه چیز آنطور که به نظر میرسد نیست و او با حقایقی تاریکتر و پیچیدهتر از آنچه تصور میکرد، مواجه است.
از نکات جالب فیلم این است که عنوان Shutter Island یک آنگرام از truths and lies و truths/denials است، که نشاندهنده تمایز بین حقیقت و دروغ در داستان است. مارک رافلو نقش چاک اول را پس از ارسال یک نامه طرفداری به مارتین اسکورسیزی دریافت کرد و علاقه شدید خود را برای کار با این کارگردان بزرگ ابراز کرد. همچنین، این فیلم در اولین هفته اکران خود در ایالات متحده 40.2 میلیون دلار فروش داشت که بالاترین رکورد فروش برای اسکورسیزی در آن زمان بود و در نهایت بیش از 293 میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد.
یکی از المانهای بصری جذاب فیلم، استفاده از آب و هوا برای تأکید بر حالتهای روانی تدی است. در طول بیشتر داستان، هوا ابری است و باران به مرور سنگینتر میشود و تنها در صحنههای پایانی، خورشید نمایان میشود که این نیز اشارهای به تئوریهای فروید درباره آگاهی و ناخودآگاه است.
8.4/10
8/10
فیلم نامههای فیلم های پیچیده نوعی پیچیدگی و کشمکش خاصی دارند که به همراه جلوه های بصری و هنر کارگردان میتوانند به یک شاهکار سینمایی تبدیل شوند. ذهن شما را تا ساعت ها غرق خود کنند حتی بعد از اتمام فیلم.
داستان یادگاری درباره لئونارد شلبی (با بازی گای پیرس) است که دچار فراموشی کوتاهمدت (آنترگراد آمینزیا) شده و نمیتواند خاطرات جدید را ثبت کند. او با استفاده از یادداشتها، عکسهای پولاروید و تتوهای روی بدنش تلاش میکند تا قاتل همسرش را پیدا کند. فیلم از دو خط زمانی موازی تشکیل شده است: یکی به صورت سیاه و سفید که به ترتیب زمانی جلو میرود و دیگری به صورت رنگی که به صورت معکوس روایت میشود. این ساختار پیچیده، تماشاگر را در تجربهی فراموشی و سردرگمی لئونارد شریک میکند.
از نکات جالب فیلم میتوان به این اشاره کرد که شرایط پزشکی لئونارد، آنترگراد آمینزیا، یک شرایط واقعی است که در آن فرد نمیتواند خاطرات جدیدی را پس از آسیب به هیپوکامپوس شکل دهد. در دهه 1950، پزشکان برای درمان برخی از انواع صرع، بخشهایی از هیپوکامپوس را برداشته و این مشکل حافظه را ایجاد میکردند.
یادگاری در جشنوارههای بسیاری مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی از جمله نامزدی اسکار برای بهترین فیلمنامه اورجینال را کسب کرد. این فیلم با ساختار روایتی منحصر به فرد و تمهای عمیقش همچنان به عنوان یکی از آثار برجسته نولان شناخته میشود و تماشاگران را به چالش میکشد تا با خود و محدودیتهای حافظهشان مواجه شوند.
8.7/10
7.8/10
در فیلم های عجیب سینمایی نوعی دیگری از خلاقیت وجود دارد، فیلمنامه پیچیده . بسیار سختی که در نوشتن آن بسیار تامل شده. این ژانر لذت تماشای فیلم را چندین برابر بیشتر میکند.
داستان فیلم در آیندهای نزدیک رخ میدهد، جایی که زمین به دلیل بلایای طبیعی و تغییرات اقلیمی در حال نابودی است. جوزف کوپر (متیو مککاناهی)، یک خلبان سابق ناسا، به همراه تیمی از دانشمندان و فضانوردان به ماموریتی حماسی برای یافتن سیارهای جدید برای انسانها اعزام میشود. آنها از طریق یک کرمچاله به کهکشانی دیگر سفر میکنند تا سیارات قابل سکونت جدیدی را پیدا کنند و آینده بشریت را نجات دهند. داستان فیلم با پیچیدگیهای علمی و احساسی، روابط انسانی و چالشهای فضایی را به تصویر میکشد.
از حقایق جالب درباره میان ستارهای میتوان به همکاری نولان با دکتر کیپ تورن، فیزیکدان برجسته و برنده جایزه نوبل، اشاره کرد. تورن به عنوان مشاور علمی فیلم، با ارائه معادلات تئوریک پیچیده به تیم جلوههای ویژه، به خلق شبیهسازیهای دقیق از کرمچالهها و سیاهچالهها کمک کرد. این شبیهسازیها حتی منجر به نوشتن دو مقاله علمی توسط تورن شدند که یکی برای جامعه فیزیک و دیگری برای جامعه گرافیک کامپیوتری بود.
صحنههای سیاره یخی، آن هاتاوی نزدیک بود دچار سرمازدگی شود زیرا لباس فضاییاش به درستی بسته نشده بود، اما تیم تولید با سرعت عمل این صحنهها را به پایان رساندند.
این فیلم با بودجه تقریبی 165 میلیون توانست در بازار جهانی فروش 705 میلیونی را تجربه کرده. یکی از موفقیت های چشمگیر نولان در گیشه شود.
سخن پایانیسینما همواره جادویی بوده که ما را به دنیایی فراتر از واقعیتهای روزمره میبرد. از داستانهای پیچیده و ذهنی فیلمهایی چون یادگاری و اثر پروانهای، تا افسانههای خیالانگیز ماهی بزرگ، و ماجراجوییهای علمی و فانتزی آقای هیچکس و میان ستارهای، هر یک از این آثار سینمایی ما را به سفری متفاوت و پر از شگفتی میبرند. این فیلم های پیچیده با تیم تولید برجسته، بازیگران قدرتمند، و داستانهای منحصر به فردش، توانسته است جایگاه ویژهای در تاریخ سینما به خود اختصاص دهد. این آثار نه تنها به دلیل روایتهای جذاب و پیچیدهشان، بلکه به خاطر تواناییشان در به چالش کشیدن ذهن و احساسات ما، همواره در یادها خواهند ماند.