بهترین سریال های پزشکی؛ پزشکان و پرستاران در قاب تلویزیون
0/10
از جمله محبوبترین و پرطرفدارترین ژانرهای تلویزیونی سریال های پزشکی هستند که تماشاگران را به دنیای پر هیجان و پیچیده بیمارستانها، اتاقهای عمل، و زندگی روزمره پزشکان میبرند. این سریالها با ترکیب داستانهای دراماتیک، موارد پزشکی پیچیده، و شخصیتهای بهیادماندنی، توانستهاند مخاطبان زیادی را جذب کنند و به ما نشان دهند که زندگی در دنیای پزشکی چقدر میتواند چالشبرانگیز و پر از فراز و نشیب باشد.
شاید برای شما هم جذاب باشد که بدانید چگونه این سریالها علاوه بر سرگرمی، اطلاعات مفیدی درباره علم پزشکی و فرآیندهای درمانی به ما ارائه میدهند و گاهی ما را به تفکر وادار میکنند. از اورژانسهای پرتب و تاب تا اتاقهای عمل با جراحیهای پیچیده، هر یک از این سریالها زاویهای متفاوت و جذاب از دنیای پزشکی را به تصویر میکشند.
لیست سریال های پزشکی برتر جهان
در این مقاله، قصد داریم به معرفی چند سریال برجسته و معروف پزشکی بپردازیم که هر کدام با داستانها و شخصیتهای منحصر به فرد خود، دنیای پزشکی را از دیدگاههای مختلف و جذاب به نمایش گذاشتهاند. این عناوین بدون اسپویل و در کنار تصاویر جذاب، تیزرهای تخصصی و پادکستی کامل کننده به شما ارائه میشوند. با شرکت در نظرسنجی سایت پاراج و امتیاز دادن به سریال مورد علاقهتان ما را در به نمایش گذاشتن این عناوین همراهی کنید.
7.4/10
6/10
دنیای پزشکی و بیمارستانها سر و کار عجیبی با معجزه و مرگ دارند و همین موضوع باعث ایجاد نمونههایی از سریال پزشکی عاشقانه شده که تمی ماورا طبیعه دارند.
داستان از جایی شروع میشود که چارلی هریس، رئیس بخش جراحی بیمارستان امید زایون (Hope Zion)، پس از یک تصادف شدید به کما میرود. این رویداد بیمارستان را در آشوب فرو میبرد و نامزدش، دکتر الکس رید، را در وضعیت بغرنجی قرار میدهد. در حالی که الکس و همکارانش تلاش میکنند تا جان چارلی را نجات دهند، چارلی به صورت روح در بیمارستان پرسه میزند و با ارواح دیگر ارتباط برقرار میکند. این وضعیت او را بین دنیای زندهها و مردهها معلق نگه میدارد و باعث میشود تا به فکر بازگشت به زندگی باشد.
یکی از نکات جالب درباره این سریال این است که دنیل گیلیز همزمان در این سریال و سریال اصیل ها (The Originals) بازی میکرد و توانست این دو نقش را به خوبی با هم هماهنگ کند. همچنین، اریکا دورانس و مایکل شنکس پیش از این در سریالهای اسمالویل (Smallville) و دروازه ستارگان اسجی-۱ (Stargate SG1) نیز با یکدیگر همکاری کرده بودند که این تجربه مشترک باعث ایجاد هماهنگی فوقالعادهای بین این دو بازیگر در نجات امید شده است.
7.6/10
8/10
گاهی بهترین سریال های پزشکی مانند یک تزریق مستقیم آدرنالین عمل میکنند، پر از هیجان، نفسگیر و شاید لذتبخش.
داستان بیمارستان شیکاگو در بخش اورژانس بیمارستان گافنی شیکاگو میگذرد، جایی که تیم پزشکی با موارد اورژانسی و پیچیده پزشکی روبرو میشوند. این سریال نگاهی دقیق به تلاشهای شبانهروزی پزشکان و پرستاران برای نجات جان بیماران دارد و در عین حال به چالشهای شخصی و حرفهای آنها نیز میپردازد. هر قسمت از سریال با داستانهای جدید و معماهای پزشکی تازهای همراه است که بینندگان را مجذوب خود میکند.
این سریال همچنین با سریالهای دیگر دیک ولف همچون آتشنشانی شیکاگو و پلیس شیکاگو ارتباط دارد و شخصیتها و داستانهای این سریالها در قسمتهای مختلف به یکدیگر مرتبط میشوند. برای مثال، دکتر ویل هالستد، یکی از شخصیتهای اصلی بیمارستان شیکاگو، ابتدا در سریال پلیس شیکاگو معرفی شده بود.
مجله the av club درباره این سریال مینویسد:
این برنامه هنوز کاملاً شکل نگرفته است؛ روابط بین شخصیتها به صورت طرحهای اولیه هستند و ترکیبی از بیماران، لحظات بین فردی، و سیاستهای بیمارستانی کمی درهم و برهم به نظر میرسد. با این حال، پایههای آن به اندازهای محکم به نظر میرسند که نشان دهند اگرچه ممکن است این برنامه به اندازه سریال ER موفق نشود، اما قطعاً پتانسیل رشد و تبدیل شدن به یک برنامه کامل و لذتبخش را دارد.
7.6/10
6/10
یکی از دلایل اینکه چرا یک اثر به عنوان سریال بیمارستانی پرطرفدار شناخته میشود این است که تمام فصلهای آن به یک اندازه جذاب و هیجان انگیز هستند.
داستان سریال آناتومی گری حول محور زندگی شخصی و حرفهای دکتر مردیت گری و همکارانش در بیمارستان Seattle Grace میچرخد که بعدها به Grey Sloan Memorial تغییر نام میدهد. این سریال با شروع از مراحل ابتدایی کارآموزی این گروه از پزشکان و دنبال کردن پیشرفت حرفهای و چالشهای شخصی آنها، به مخاطبان نگاهی عمیق به دنیای پرتنش و گاهی دراماتیک پزشکی ارائه میدهد.
یکی از نکات جالب درباره این سریال این است که نقش دکتر میراندا بیلی تنها نقشی بود که با توصیف خاص یک بلوند کوچک با موهای فر نوشته شد، اما نهایتاً توسط چاندرا ویلسون بازی شد. همچنین، نقش الکس کرو در ابتدا در فیلمنامه پایلوت وجود نداشت و به عنوان یک ایده پس از فیلمبرداری اضافه شد، که برای ایجاد تعادل در گروه و همراهی مردانه برای جورج اوملی بود.
آناتومی گری با بیش از ۱۵ فصل و تعداد زیادی قسمت، تبدیل به یکی از طولانیترین و موفقترین سریالهای درام پزشکی تلویزیون شده است. این سریال جوایز متعددی از جمله جایزه گلدن گلوب و جوایز امی را کسب کرده است. موفقیت این سریال باعث شد که بازیگران آن همچون الن پومپئو، پاتریک دمپسی و ساندرا اوه به شهرت جهانی دست یابند و در میان پردرآمدترین بازیگران تلویزیونی قرار بگیرند.
7.8/10
7/10
تا به حال فکر کردهاید که در پشت پردههای بیمارستانهای پر زرق و برق چه میگذرد؟ سریال های پزشکی آمریکایی این پردهها را کنار میزند و شما را به دنیای پیچیده و گاهی تاریک پزشکی مدرن میبرد.
داستان رزیدنت در بیمارستان خیالی چستین پارک مموریال در آتلانتا جریان دارد. این سریال ماجراهای روزمرهی پزشکان و رزیدنتهای این بیمارستان را دنبال میکند که با چالشهای حرفهای و اخلاقی بسیاری روبرو میشوند. سریال از اولین روز کاری دکتر دوون پراوش آغاز میشود که تحت نظر دکتر کنراد هاوکینز، یک رزیدنت با تجربه و گاهی جنجالی، قرار میگیرد. در حالی که دوون از روشهای غیرمتعارف کنراد شوکه و متعجب است، به تدریج تحت تاثیر او قرار میگیرد و به پزشک قابلی تبدیل میشود.
سریال رزیدنت بر اساس کتابی نوشته دکتر مارتی مکاری ساخته شده است. در این کتاب اصطلاح HODAD (Hands of Death and Destruction) معرفی شده که به پزشکان ناکارآمدی اشاره دارد که منجر به آسیبهای جدی بیماران میشوند؛ مفهومی که در سریال نیز به تصویر کشیده شده است.
یکی از خالقان سریال، روشن ستی، خود یک رزیدنت بوده است و اکنون به عنوان انکولوژیست رادیوتراپی در بیمارستان زنان بریگهام و مدرسه پزشکی هاروارد کار میکند. این تجربه شخصی به واقعگرایی بیشتر سریال کمک کرده است.
7.9/10
8/10
یک عنوان کاندیدای بهترین سریال پزشکی نیاز به هیجان دارد و این هیجان هیچ جایی بیشتر از قسمت اورژانس یک بیمارستان پیدا نمیشود.
داستان سریال حول محور زندگی شخصی و حرفهای پزشکان و پرستاران در بخش اورژانس بیمارستان عمومی کوک کانتی در شیکاگو میچرخد. این سریال با به تصویر کشیدن چالشهای روزمره و شرایط اضطراری که این افراد با آن مواجه میشوند، تماشاگران را به عمق واقعیات دنیای پزشکی میبرد. از نجات جان بیماران تا مقابله با مشکلات شخصی و حرفهای، پزشکان تمامی ابعاد این حرفه پرمخاطره را نشان میدهد.
گاردین درباره این سریال مینویسد:
سریال ER طی یک دهه به مرور از اهمیت خود را از دست داد، اما در دوران اوج خود متوقفنشدنی بود. این برنامه آنقدر جذاب بود که کوئنتین تارانتینو، که به تازگی از برنده شدن جایزه اسکار برای فیلم Pulp Fiction برمیگشت، را ترغیب کرد تا یک قسمت از آن را کارگردانی کند. همچنین، این سریال ایوان مکگرگور را، که در آن زمان بهطور بحثبرانگیز بزرگترین ستاره سینما بود، برای بازی در یک قسمت به خدمت گرفت.
پزشکان جوایز متعددی از جمله جوایز امی و گلدن گلوب را کسب کرده و به یکی از موفقترین و تاثیرگذارترین سریالهای درام پزشکی تبدیل شده است.
7.9/10
7/10
وقتی از پزشکان و شرایط اضطراری حرف میزنیم حتما سریال های بیمارستانی نیستند که به ذهن میآیند گاهی امدادگران خارج از بیمارستان و شرایط میدانی دست و پنجه نرم میکنند.
داستان 911 حول محور زندگی حرفهای و شخصی گروهی از امدادگران اورژانس در لسآنجلس میچرخد. این امدادگران شامل پلیسها، آتشنشانها و پرستاران فوریتهای پزشکی هستند که هر روز با موقعیتهای وحشتناک و نفسگیر روبرو میشوند. سریال با به تصویر کشیدن تماسهای اضطراری 911 و واکنشهای این تیم به موقعیتهای اضطراری، تماشاگران را به قلب وقایع میبرد و نشان میدهد که چگونه این افراد تلاش میکنند تا زندگی دیگران را نجات دهند، در حالی که با مشکلات و چالشهای شخصی خود نیز دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از نکات جالب درباره این سریال، داستان واقعی است که در یکی از قسمتها بازگو میشود. در یکی از قسمتها، وقتی که ساختمان زیر پای مهمانان فرو میریزد جشن عروسی به فاجعهای تبدیل میشود؛ این داستان بر اساس رویدادی واقعی در کشوری است که 24 نفر در اثر ریزش کف ساختمان به دلیل استفاده از مواد ساختمانی نامناسب جان باختند.
الیور استارک، بازیگر نقش باک، قبل از اینکه در این سریال نقش بگیرد، در حال بررسی جدی برای ترک بازیگری و پیوستن به تیم آتشنشانی بود، که این انتخاب او برای بازی در این نقش را جالبتر میکند. جنیفر لاو هیوت و برایان هلیسای که در سریال نقش زوج مدی و داگ کندال را بازی میکنند، در واقع در زندگی واقعی نیز زوج هستند و سه فرزند دارند.
8/10
8/10
وقتی دنیای پیچیده و جذاب پزشکی با چالشهای خاص یک پزشک مبتلا به اوتیسم و سندروم ساوانت ترکیب میشود، یکی از سریال های پزشکی خوب به شما تجربهای بینظیر و الهامبخش را ارائه میدهد.
داستان پزشک خوب حول محور دکتر شان مورفی، یک جراح جوان مبتلا به اوتیسم و سندروم ساوانت میچرخد. شان از شهر کوچک خود به سنخوزه، کالیفرنیا نقل مکان میکند تا به تیم جراحی بیمارستان سن بوناونتورا بپیوندد. او با چالشهای زیادی مواجه میشود، از جمله تردید همکاران و بیماران در مورد تواناییهایش، اما با استفاده از تواناییهای خارقالعاده خود در مشاهده جزئیات و به یادآوری دقیق، به تدریج جایگاه خود را پیدا میکند و به نجات جان بیماران میپردازد.
فردی هایمور، بازیگر نقش شان مورفی، ابتدا برای این نقش رد شد زیرا تهیهکنندگان تصور میکردند که او زیر ۲۵ سال سن دارد، اما هایمور با گفتن اما من ۲۵ سالمه! توانست آنها را متقاعد کند. ریچارد شیف (دکتر گلسمن) و شیلا کلی (دبی وکسلر) از سال ۱۹۹۶ در زندگی واقعی با هم ازدواج کردهاند. نیکلاس گونزالس (دکتر نیل ملندز) از خانوادهای پزشکی میآید؛ پدر و برادرش هر دو جراح هستند و مادرش نیز در یک مرکز رادیولوژی کار میکند. همهی سه بازیگر نقش رزیدنتهای جراحی در این سریال در لندن به دنیا آمدهاند.
8/10
8/10
در جهان دکترها و پرستارها همیشه همه چیز درباره نجات، درمان و امید نیست، گاهی در سیستمهای ناکارآمد مرگ یک اتفاق گریز ناپذیر است و اصلاح این سیستم روایت اصلیاست.
داستان آمستردام جدید حول محور دکتر مکس گودوین، مدیر پزشکی جدید بیمارستان New Amsterdam، میچرخد. مکس با عزم و ارادهای قوی وارد بیمارستان میشود تا سیستم قدیمی و ناکارآمد آن را تغییر دهد و بهترین مراقبت ممکن را به بیماران ارائه دهد. او با چالشهای زیادی از جمله مقاومت کارکنان و کمبود منابع مالی روبرو میشود، اما با رویکردی انسانی و دلسوزانه تلاش میکند تا به هر بیمار توجهی ویژه نشان دهد و هیچ کس را بیپاسخ نگذارد.
سایت ورایتی در مقاله ای این سریال را نقد کرده و گفته:
سریال آمستردام جدید درست مانند قهرمان مفروض، ظاهراً نیتهای خوبی دارد. این سریال میخواهد یک نمایش پزشکی با بازیگرانی متنوع ارائه دهد که به لطف موقعیت عمومی بیمارستان و خدمات گستردهاش، بتواند داستانهایی درباره طیف وسیعتری از افراد روایت کند. اما در این میان، بار سنگین شخصیت اصلی آن را پایین کشیده است. این شخصیت اصلی، با وجود آرزوهای خوب و اغلب بیان شدهاش، در عمل کمکی چندانی نمیکند و بیشتر به عنوان یک مانع عمل میکند.
8.4/10
6/10
با وجود همه درام و تراژدیهایی که در بیمارستان روایت میشود گاهی سریال های بیمارستانی خودشان را در کنار ژانر کمدی نشان میدهند و اتفاقا موفق هم میشوند.
داستان اسکرابز در بیمارستان خیالی سیکرد هارت جریان دارد و ماجراهای یک گروه از رزیدنتها و پزشکان را دنبال میکند. سریال از دیدگاه دکتر جان جی.دی. دوریان روایت میشود که با صدای درونیاش، ما را با دنیای پیچیده و گاهی عجیب و غریب پزشکی آشنا میکند. جی.دی. و دوستانش، از جمله بهترین دوستش ترک و الیوت، با چالشهای روزمره پزشکی، روابط شخصی و حرفهای و همچنین با مشکلاتی که از دکتر کاکس، مربی سختگیر و در عین حال مهربانشان، به وجود میآید، دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از نکات جالب درباره این سریال، آزادی عمل بازیگران در بداههگویی بود. بیل لارنس، خالق سریال، به بازیگران اجازه میداد تا در صورت پیدا کردن دیالوگهای خندهدارتر، آنها را به جای متن اصلی استفاده کنند. برای مثال، نیل فلین، بازیگر نقش سرایدار، بسیاری از دیالوگهای خود را بداهه میگفت.
سریال در سال ۲۰۰۶ جایزه پیبادی را برای به تصویر کشیدن واقعگرایانه و در عین حال کمدی دنیای پزشکی دریافت کرد.
8.7/10
7.5/10
بهترین سریال پزشکی نیازمند بهترین پزشکهاست و خب نابغه بودن خود باعث شکل گرفتن عادات و برخوردهایی متفاوت میشود که در شکل دهی داستان بسیار کمک میکنند.
دکتر هاوس داستان دکتر گریگوری هاوس، یک پزشک نابغه و در عین حال معتاد به داروهای ضد درد را روایت میکند که تیمی از پزشکان تشخیصی را در بیمارستان تخیلی پرینستون-پلینزبورو در نیوجرسی رهبری میکند. هاوس، که به خاطر شیوههای غیرمتعارف و عدم توجه به قوانین بیمارستان شناخته میشود، با تیم خود به بررسی و تشخیص بیماریهای نادر و پیچیده میپردازد. در طول سریال، هاوس بارها با مدیر بیمارستان و رئیس بخش پزشکی، دکتر لیزا کدی، درگیر میشود و تنها دوست واقعی او دکتر جیمز ویلسون است.
یکی از نکات جالب درباره این سریال این است که هیو لوری، بازیگر نقش هاوس، در واقع یک بازیگر بریتانیایی است و در اولین تست بازیگری خود، تهیهکنندگان سریال او را به عنوان یک بازیگر آمریکایی انتخاب کردند، بدون اینکه بدانند او بریتانیایی است. همچنین، هیو لوری در ایفای نقش هاوس از پدرش که خود پزشک بود، الهام گرفته است.
هیو لوری در یک مصاحبه گفته است که پدرش پزشک بوده و او احساس گناه میکند که بابت بازی در نقش یک پزشک جعلی، بیشتر از پدرش که پزشک واقعی بوده، دستمزد میگیرد.
دکتر هاوس یکی از محبوبترین سریالهای پزشکی در تاریخ تلویزیون است و موفق به کسب جوایز متعددی از جمله پنج جایزه امی، دو جایزه گلدن گلوب، یک جایزه پیبادی و نه جایزه انتخاب مردمی شده است. این سریال به دلیل داستانهای جذاب و بازی فوقالعاده هیو لوری، به یکی از پرطرفدارترین سریالهای دهه ۲۰۰۰ تبدیل شد و در بیش از ۷۱ کشور پخش شد.
سخن پایانیدنیای سریالهای پزشکی، پر از داستانهای هیجانانگیز و شخصیتهای پیچیدهای است که ما را به دل ماجراهای پرچالش پزشکی میبرد. از نجات امید که ترکیبی از درام و ماوراءالطبیعه را ارائه میدهد، تا آمستردام جدید که تغییرات عمیق در سیستم بیمارستانی را به تصویر میکشد، هر کدام از این سریالها بخشی از دنیای وسیع و متنوع پزشکی را نمایان میکنند. پزشک خوب با شخصیت منحصربهفرد دکتر شان مورفی و دکتر هاوس با هوش و بینش خارقالعادهاش، نشاندهنده چالشها و فرصتهای موجود در حرفه پزشکی هستند.
این سریالها نه تنها ما را سرگرم میکنند، بلکه به ما درک بهتری از دنیای پیچیده پزشکی و تلاشهای بیوقفه پزشکان و پرستاران برای نجات جان بیماران ارائه میدهند. هر کدام از این سریالها با داستانهای منحصر به فرد خود، تجربهای فراموشنشدنی را برای مخاطبان به ارمغان میآورند و نشان میدهند که در پس هر تصمیم پزشکی، داستانی انسانی و پر از احساسات وجود دارد.
تماشای این سریالهای پزشکی فرصتی است برای قدردانی از تلاشهای بیپایان کادر درمان و درک بهتر از دنیایی که هر روز با چالشهای جدید روبرو است. در انتها توصیه میکنیم این داستانهای شگفتانگیز را تجربه کنید و همیشه پاراجی بمانید.