معرفی سینمای آوانگارد؛ جسورانهترین سبک فیلمسازی
0/10
دنیای سینما، دنیایی بس عمیق و بکر است که هرچقدر در آن غوطهور شویم، با چیزهای زیبا و عجیبی مواجه میشویم که میتوانند ذهنمان را به چالش بکشند. در حقیقت آنچیزی که افراد ناآشنا و نهچندان علاقهمند به سینما از این ماهیت در ذهن خودشان متصور هستند، با چهره واقعی سینما متفاوت است و مقایسه این دو میتواند همچون ظاهر و باطن یک کوه یخ عظیم باشد که قسمتی از آن از میان آبهای دریا بیرون زده است.
آوانگارد بدون شک یکی از اصطلاحات مهم در سینما محسوب میشود که با وجود اینکه آثار زیادی را دربر میگیرد، اما همچنان توسط بسیاری از افراد ناشناخته است. بنابراین در این مقاله از شناخت جهان سینما همراه پاراج باشید تا نگاهی داشته باشیم به مسئله سینمای آوانگارد.
ژانر آوانگارد چیست؟
هرچقدر که به تماشای فیلمهای بیشتری مینشینیم، بهطور ناخودآگاه چهارچوبها و اصولهای یک فیلم درست و منطقی را درک میکنیم و رفته رفته این چهارچوبها در ذهن ما حک میشود. این اتفاق تا جایی پیش میرود که متوجه میشویم پس از گذشت سالها از ورودمان به دنیای فیلمهای سینمایی، حال برخی از آثار را به عنوان فیلم بد و برخی دیگر را به عنوان فیلم خوب میپنداریم. در حقیقت دلایلی که موجب میشوند که فیلمها در ذهن مخاطبان ردهبندی شوند، ممکن است دلایل منطقی، فنی و هنری باشند که سازندگان آثار سینمایی و حتی سریالی خواسته یا ناخواسته در اثر خود آنها را رعایت کردهاند.
به عنوان مثال شخصیت یک فیلم یا انیمیشن را در ذهن خود متصور شوید که سایر شخصیتهای داستان از رفتار او به سطوح آمدهاند، در چنین شرایطی اگر در انتهای داستان بهطرز عجیبی این شخصیت ناگهانی تغییر کند و تمامی الگوهای رفتاری خودش را کنار بگذارد، مخاطب با این سوال مواجه خواهد شد که چگونه چنین چیزی ممکن است؟
این مثال گویای این مسئله است که فیلمسازان و بهطور کلی هنرمندان باید از اصول و چهارچوبهای خودشان تبعیت کنند و اگر بخواهند به شیوههای خودساخته عمل کنند، احتمالا نتیجه کار آنها با بیتوجهی مخاطبان همراه خواهد شد و حتی منتقدین نیز با نقدهای کوبنده و اهدای نمرات پایین، از خجالت این فیلمساز در خواهند آمد! پس در این صورت همه فیلمسازها موظف هستند تا از اصول هنری این حوزه پیروی کنند؟ جواب شما خیر است.
آوانگارد تعریف جالبی از فیلمهایی است که ما آنها را به عنوان نوع تجربی از فیلمسازی میشناسیم و حتی آثاری که در این سبک ساخته میشوند نیز در کنار یکدیگر تشکیل یک ماهیت بزرگتر به نام سینمای آوانگارد را میدهند. فیلم آوانگارد اثری است که از اصول و چهارچوبهای معمول سینما پیروی نمیکنند و در عوض ما شاهد نتیجهای هستیم که توسط بینندگان و منتقدین به عنوان یک اثر هنری شناخته میشود.
در فیلمهای آوانگارد سبک روایت ممکن است تغییر کند، شخصیتهای داستان کارکرد معمول خودشان را نخواهند داشت و بهطور کلی چیزی که به مخاطب القا میشود، حس ناآشنایی است که میتواند حس رضایت مخاطب را برانگیخته کند. البته این نکته را درنظر داشته باشید که فیلمهای آوانگارد به خاطر شکست چهارچوبها و عدم پیروی از عرف، همیشه مخالفانی را در مقابل خود دارند و خواهند داشت.
اولین قدمها برای شروع سینمای آوانگارد
با وجود اینکه مفهوم آوانگارد رفته رفته در میان اهالی دنیای فیلم در حال گسترش است، اما این ماهیت تاریخچه درازی دارد و گذشته آن به دوران شکلگیری خود سینما بازمیگردد. نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که اساسا تشخیص اولین فیلمی که زیر چتر آوانگارد قرار میگیرد تا حد زیادی غیرممکن است، چرا که در دهههای اولیه سینما، اصول و چهارچوبها تا به این اندازه گسترش یافته نبودند و هر فیلمسازی تصمیم داشت تا آنطور که فکر میکند، عمل کرده و به جلو پیش برود.
یکی از اولین فیلمهایی که در میان دایره فیلمهای آوانگارد قرار میگیرد، بدون شک فیلم سگ اندلسی (Un Chien Andalou) است که در سال 1929 در میان مرزهای کشور فرانسه ساخته شد. یکی از مهمترین نکات در خصوص این فیلم، حضور سالوادور دالی نابغه سبک سورئالیسم به عنوان نویسنده در این فیلم است و اگر با این هنرمند آشنایی داشته باشید به خوبی میدانید که قرار گیری این فیلم به عنوان یکی از اولین فیلمهای جنبش آوانگارد، تا حد زیادی به نبوغ این فرد بستگی داشته است. این فیلم صامت و 21 دقیقهای سالوادور دالی و لوئیس بونوئل به عنوان یکی از معروفترین آثار سورئالیستی و فیلم آوانگارد شناخته میشود.
همچنین لازم است تا اشارهای به فیلم سایههای نیمروز (Meshes of the Afternoon) نیز داشته باشیم که نقش مهمی را برای شناختهشدن مفهوم سینمای تجربی و آوانگارد ایفا کرد. این اثر در سومین سال از دهه 40 میلادی ساخته شد و آنقدری از اهمیت بالایی برخوردار است که در فهرست ملی ثبت فیلم آمریکا قرار گرفته است. گفته میشود که مایا درن و الکساندر همید به عنوان سازندگان و خالقان فیلم سایههای امروز تصمیم داشتند تا یک فیلم تجربی انقلابی بسازند و در این مسئله از فیلمهای عصر طلایی و سگ اندلسی الهام گرفتهاند.
بهترین فیلمهای سینمای آوانگارد
هرزمان که نام فیلم آوانگارد به میان میآید، احتمالا نام دیوید لینچ یکی از اسامی باشد که به آن اشاره میرود. لینچ در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان سبک سورئال شناخته میشود و از آنجایی که آثار سورئال معمولا فیلمهایی محسوب میشوند که پایبندی زیادی به اصول و چهارچوبها ندارند، بنابراین حضور نام لینچ در اینجا کاملا منطقی و درست است.
اگر تابدین لحظه درک کاملی از فیلمهای آوانگارد پیدا نکردهاید بهتر است به سراغ فیلمهای کله پاککن، جاده مالهالند و اینلند امپایر از دیوید لینچ بروید تا متوجه شوید که این شاخه از صنعت فیلمسازی تا چه حد میتواند ناآشنا بهنظر بیاید. لینچ در فیلمهای خودش تا حد زیادی از شیوههای مرسوم روایت فاصله میگیرد و به همین دلیل فیلمهای او معمولا به عنوان آثار سردرگم کننده شناخته میشود. این اتفاق تا جایی پیش میرود که لینچ در آخرین فیلم سینمایی خودش یعنی اینلند امپایر عملا چهارچوبهای قاببندی و فیلمبرداری را میشکند و همه اصول را دور میریزد.
فیلم به خلا وارد شو (Enter the Void) اثر دیگری است که اتفاقا تحسین فیلمساز بزرگ یعنی کوئنتین تارانتینو را هم به دنبال خودش داشته است. این اثر گاسپار نوئه در تمامی فهرستها در میان بهترین فیلمهای آوانگارد سال 2000 به بعد قرار دارد. فیلمهای دیگری چون آینه (Mirror) 1975 از آندری تارکوفسکی و اسکله (La Jetée) از کریس مارکر از بهترین فیلمهای آوانگارد محسوب میشوند.
ساخت یک فیلم آوانگارد بدون درک اصول ممکن است؟
پاسخ این سوال در 99.99 درصد مواقع خیر است. در حقیقت فیلمهای آوانگارد با وجود هنجار شکنیها و عبور از خط قرمزهای فنی سینما، همچنان یک اثر هنری محسوب میشوند و این وظیفه فیلمساز است که بتواند مرز بین یک اثر هنری را با اثر غیرهنری تشخیص دهد. برای درک بهتر این نکته، نقاشیهای عجیب و غریب نقاشان مطرح تاریخ را متصور شوید که از به هم پیوستن مجموعهای از طرحها و اشکال نامفهوم خلق شدهاند و این سوال را از خود داشته باشید که آیا این طراحان نمیتوانستند با وجود مهارت بالای خود در زمینه طراحی، از اصول معمول بهره بگیرند؟
بنابراین اینگونه در نظر داشته باشید که فیلمسازان قهار و بلندپروازی که به سمت ساخت آثار آوانگارد قدم برمیدارند، همه در مسائل اولیه و درک فرم و قالب فیلمسازی به درجه درک کاملی رسیدهاند، اما هدف اصلی آنها جایی است که باید برای رسیدن به آن مسیری متمایز را طی نمود.
نقش نمادها در سینمای آوانگارد
نمادها جزئی مهم از سینمای آوانگارد هستند و اگر این دسته از مفاهیم سمبولیک وجود نداشته باشند، احتمالا آثار آوانگارد تبدیل به برجهایی شوند که بنای اولیه آنها درست و ایدهآل چیده نشده باشد. در حقیقت معنی سینمای آوانگارد تا حدودی به خاطر این نمادها شکل میگیرد و فیلمسازان سبک سورئال و آثار تجربی از نمادها استفاده میکنند تا ذهن مخاطبان را درگیر کنند. این دسته از فیلمسازان در اکثر اوقات نمیخواهند تا پیغامها، داستانها و اهداف خود را مستقیما در ذهن مخاطب قرار دهند و در عوض در نظر دارند تا مخاطب برای یافتن آنها به کاوش بپردازد.
اگر بخواهیم این مسئله را با یک مثال برای شما قابلفهمتر سازیم، بازهم باید به سراغ آثار ساخته شده دیوید لینچ برویم. در فیلمها و سریالهای ساخته شده لینچ، این کارگردان از رنگهایی چون آبی، قرمز و زرد برای ایجاد تفاوت در خصوص قلمروهای رویا، قلمرو بیداری و خواب استفاده کرده است و بدینگونه عناصری که ما آنها را به عنوان رنگ میشناسیم، تبدیل به نمادها و پیامرسانهایی میشوند که وظیفه انتقال مفهوم به مخاطب را دارند.
چرایی عدم تمایل دنیای فیلمسازی کنونی به ساخت فیلم تجربی
حتی برترین و ماهرترین فیلمسازان نیز برای ساختن آثار خودشان به سرمایه و بودجه نیازمند هستند و این بودجه توسط تهیهکنندگان و کمپانیها تعریف و آمادهسازی میشوند. این قضیه ارتباط مستقیمی با تعداد آثار ساخته شده در سینمای تجربی و فیلم آوانگارد دارد و از آنجایی که مخاطبان زیادی نمیتوانند با این دسته از فیلمها و سریالها ارتباط برقرار کنند، بنابراین سود و چشمانداز مالی کمپانیها تا حد زیادی کاهش خواهد یافت.
در این صورت حتی اگر فیلمسازانی وجود داشته باشند که تمایل به ساخت و خلق آثار چهارچوبشکن داشته باشند، کمپانیها از همکاری و پذیرفتن ایدههای آنها اجتناب خواهند کرد. با وجود اینکه این اتفاق برای طرفداران این جنبش فیلمسازی ناراحتکننده است، اما حقیقت مطلب این است که فیلمهای ابتدایی و با داستانهای قابلفهمتر در دنیای کنونی میتوانند فروشی میلیاردی را تجربه کنند و سرمایهای عظیم را برای سرمایهگذاران خود رقم بزنند. در چنین شرایطی منطقی است اگر کمپانیها در مواقع بسیاری تمایلی به همکاری با فیلمسازان تجربی نداشته باشند.
سخن پایانی
در حالی که به سمت آخرین کلمات از معرفی مفهوم آوانگارد در سینما میکنیم، وقت آن رسیده که بالاخره عمل کشف را آغاز کنیم و این بار با دیدگاهی متفاوت به تماشای انواع فیلم آوانگارد و تجربی بپردازیم. بدون شک فیلمهای تجربی یکی از مهمترین اجزاء دنیای سینما محسوب میشوند و فارغ از تعداد بینندگان و میزان فروشی که تجربه میکنند، جلوهای از یک هنر سینمایی هستند. نظرات خودتان را در خصوص سینمای آوانگارد و ویژگیهای مثبت این شاخه با ما در میان بگذارید و به ما بگویید که چه چیزی موجب میشود که فیلمسازان به سراغ این دسته از آثار بروند.