نقدهای ابزرور (observer) درباره فیلم و سریال‌ها

بی‌رحمی نهایی بشریت تا مرزهای جهنم در «۱۲ سال بردگی» آزمایش می‌شود، یک داستان واقعی درباره زشت‌ترین و شرم‌آورترین فصل تاریخ آمریکا. این آزمون استقامت دلخراش درباره یک مرد آزاد رنگین‌پوست که ربوده و به مدت ۱۲ سال غیرقابل توصیف به بردگی فروخته شد، آنقدر هولناک است که به هر بیننده‌ای با معده ضعیف به عنوان یک خدمت عمومی هشدار داده می‌شود: بخش‌های کاملی از فیلم ممکن است برای تماشای حتی شجاع‌ترین روح نی...

در نهایت، من دیدن این فیلم را توصیه می‌کنم، اما معتقدم «قاتلان ماه گل» از آن دسته فیلم‌هایی است که به آن احترام می‌گذارید و تحسینش می‌کنید، بدون آنکه واقعاً از آن لذت ببرید. فیلم بدون شک به طرز چشمگیری خوش‌ساخت است، اما به شکلی خسته‌کننده و غیرضروری طولانی است. به عنوان کسی که به ایجاز اعتقاد دارد، فکر می‌کنم این داستان را می‌شد در نیمی از این زمان با همان تأثیر روایت کرد. به نظر می‌رسد نقاط قوت و...

جین کمپیون با این فیلم، پس از ۱۳ سال دوری، با قدرت صندلی کارگردانی را پس می‌گیرد. این وسترن مدرن، بر روی یک غشای نازک بین لطافت و بی‌رحمی حرکت می‌کند و مردانگی را در بازیگوش‌ترین، بی‌ثبات‌ترین و تنهاترین حالت خود به تصویر می‌کشد. پویایی فریبنده بین فیل (بندیکت کامبربچ) و پیتر (کدی اسمیت-مک‌فی) هسته اصلی فیلم است؛ دو شخصیتی که مانند بازتاب‌های وهم‌آور یکدیگر به نظر می‌رسند. به نظر می‌رسد هر چیزی که...

این فیلم به همان اندازه خونین، زیبا و به طرز خنده‌داری سرگرم‌کننده است که همیشه بوده و شاید تماشایی‌ترین قسمت این مجموعه باشد. فرنچایز جان ویک، که به عنوان یک نئو-نوآر آغاز شد، اکنون به یک فانتزی شهری دیوانه‌وار با بی‌توجهی لذت‌بخش به واقع‌گرایی تبدیل شده است. مقایسه آن با سری جیمز باند آسان است؛ جایی که خشونت دنیل کریگ با پوچی مطلق راجر مور تلاقی می‌کند. اگرچه ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم با توضیحات سنگ...

شاید مقایسه این فیلم با اثر قبلی و شاهکار بونگ جون-هو، یعنی «انگل»، اجتناب‌ناپذیر و البته ناعادلانه باشد. با این حال، «میکی ۱۷» به خودی خود یک فیلم علمی-تخیلی بسیار محکم و جذاب است. داستان درباره یک «مصرفی» به نام میکی است که در یک مأموریت فضایی بارها و بارها می‌میرد و دوباره چاپ می‌شود. نقطه قوت اصلی فیلم، بازی رابرت پتینسون است که کاملاً افسارگسیخته و خیره‌کننده ظاهر می‌شود. او به شکلی استادانه ...

رالف فاینز در این فیلم مسحورکننده است؛ او در نقش کاردینال لارنس، رئیس شکاک کالج کاردینال‌ها، به خوبی می‌تواند حقایق درونی ویرانگر را آشکار کند. هر حرکت سر و هر آه او همزمان شفاف و پر از رمز و راز است. او تنها یکی از سلاح‌های قدرتمند در زرادخانه کارگردان، ادوارد برگر، است. گروه بازیگران کهنه‌کار فیلم، مانند تیغ‌هایی هستند که یکدیگر را به شکلی مرگبار تیز نگه می‌دارند. دسیسه‌های اتاق‌های پشتی مانند ی...