جدول پخش هفتگی سریالها
این سریال درباره زندگی زنی به نام هونگ سو گان است که 3 فرزند دارد و شرکت خود را تأسیس کرده است. کار او در شرکت به خوبی پیش می رود، اما تنها دغدغه اش در حال حاضر سه دخترش هستند. دختر بزرگش به خارج از کشور مهاجرت کرده و دختر دوم او هونگ یوک شوی مدام با خواهر کوچکترش هانگ بر سر مسائل بی اهمیت دعوا می کند. اما پس از ورود برادر هونگ سو گان به این خانه، اتفاقات عجیبی رخ می دهد و همه چیز در این خانواده معمولی دستخوش تغییر می شود.
در هزار و یک شب، همه چیز از یک نقشه ساده شروع میشود، اما داستان خیلی زود به دنیایی پر از راز، عشق، و خیانت کشیده میشود. این سریال روایتی از دختری به نام شهرزاد است که سرنوشتش او را در برابر شاهی بیرحم و غیرقابلپیشبینی قرار میدهد. شهرزاد برای زنده ماندن، هنرش در داستانگویی را به کار میگیرد، اما این تنها آغاز ماجرای پیچیدهتری است. داستان هزار و یک شب با تکیه بر افسانههای کهن، شخصیتهایی چندوجهی و دنیایی پر از تضادهای انسانی خلق میکند. در پس هر داستانی که شهرزاد تعریف میکند، لایهای جدید از حقیقت نمایان میشود و همه چیز به آرامی به سمت کشف یک راز بزرگ پیش میرود. این سریال با فضایی پر از هیجان و تعلیق، مخاطب را در دنیایی غرق میکند که هیچ چیز آنطور که به نظر میرسد، نیست.
سریال ترکی شهر دور، درباره زن جوانی به نام آلیا آلبورا است که به همراه جسد همسر مرحومش و پسر پنج ساله اش از کانادا وارد سرزمین آلبورا ماردین، زادگاه شوهرش می شود تا آخرین آرزویش را برآورده می کند. با این حال، هیچ بازگشت یا فراری از آلبورا وجود ندارد. سیهان آلبورا، رئیس خانواده آلبورا، شاید نسبت به مبارزات آلیا بی تفاوت نمی ماند، اما اجازه نمی دهد او با فرزندش برود. وقتی آلیا با گذشته تاریک، رازهای پنهان و واقعیت های منطقه روبرو می شود، خود را در نبردی سخت با خانواده شوهرش می بیند.
سریال ترکی «بچههای بهشت ۲۰۲۵» داستانی درام در دل خانوادههای مافیایی است؛ اسکندر، مردی که سالها عضوی بیرحم از مافیا بوده، ناگهان درمییابد که زندگیاش باید مسیر جدیدی در پیش گیرد؛ او تلاش میکند تا از خیابانها فاصله بگیرد و خانهای گرم و خانوادهای واقعی بسازد. اما گذشتهٔ تاریک، دشمنان فراموشنشدنی و نیروهایی داخلی مانع این تحول میشوند و هر قدم ایسکندِر با چالشهایی جدید روبهروست. عشق، وفاداری و هویتِ انسانی در میانهٔ انتخابهای دشوار برجسته میگردند. با بازی استادانهٔ اسماعیل حاجیاوغلو در نقش اسکندر، اشاره به نقشِ همسر و دوستان او در تغییر زندگیاش، این سریال را به تجربهای عاطفی و پُرتنش تبدیل کرده است؛ اثری مناسبِ کسانی که داستان تحول یک مرد را میپسندند، بدون آنکه خطوط مهم داستان لو برود.
«بامداد خمار» سریالی عاشقانه و درام به کارگردانی نرگس آبیار است که بر اساس رمانی پرفروش از فتانه سیدجوادی ساخته شده است. داستان زندگی محبوبه، دختری از نوادگان قاجار را دنبال میکند که دل در گروی رحیم، پسری ساده و فقیر میسپارد. او برای رسیدن به عشقش همه خواستگارانش را رد میکند و حتی با سرسختی خانوادهاش روبهرو میشود، اما این انتخاب مسیر پرچالش و پر فراز و نشیبی را پیش روی او قرار میدهد. سریال با نگاهی انسانی و دقیق به موقعیت زنان، عشق، سنت و فاصله طبقاتی، روایتگر رویارویی احساسات پرشور با واقعیتهای تلخ زندگی است. نرگس آبیار که همواره در آثارش زندگی زنان را به تصویر میکشد، این بار نیز با بهرهگیری از داستانی شناختهشده و بازیگران مطرح، اثری پرستاره و پرکشش خلق کرده است. «بامداد خمار» قصهای است از عشق، انتخاب و بهایی که برای آن پرداخته میشود.
اودا آکیرا، نوجوانی با توانایی ناپدید شدن از دید دیگران، همراه همکلاسیهایش به دنیایی فانتزی منتقل میشود. وقتی از او میخواهند با شیاطین بجنگد، نسبت به خانواده سلطنتی دچار تردید میشود و در حالی که وفاداریاش به دوستانش را میسنجد، مخفیانه به دنبال کشف حقیقت میرود.
برای ازدواج با وارث گروه بزرگ کونهیانگ، «چا جونگ وون» با هویتی جعلی و با استفاده از نام دوستش وارد خانوادهای ثروتمند میشود. اما زنی که در برابرش به عنوان مادرشوهر آیندهاش ظاهر میشود، کسی نیست جز مادر واقعیاش «هان هیرا». هیرا سالها پیش برای فرار از فقر و رسیدن به قدرت، دخترش را رها کرده بود. جونگ وون که از پدری بیگناه و متهم به قتل و مادری که او را ترک کرده، زخم خورده است، حالا باید با همان زن بهعنوان مادرشوهر روبهرو شود. درست پیش از ازدواج، او حقیقت را میفهمد و تصمیم به انتقام میگیرد. نبردی تلخ میان دو زن در میان دروغ و خیانت آغاز میشود؛ در دنیایی که همهچیز با دروغ فرو میریزد، تنها خون است که حقیقت را فاش میکند.
در سریال «از ندیدنت خوشحالم» که در فضایی بین کمدی، درام و عاشقانه حرکت میکند، با داستانی جذاب روبهرو هستیم: لی جِنگ‑جه در نقش یک بازیگر معروفِ محوری ظاهر میشود که پس از موفقیت در قالب کارهای کارآگاهی، احساس میکند در نقش خود گیر افتاده و مشتاق است به ژانری متفاوت – یعنی ملودرام – وارد شود. همزمان، لیم جی‑یئون، خبرنگار برجستهای است که به خاطر ماجرایی اخلاقی از حوزهٔ روزنامهنگاری سیاسی کنار گذاشته و ناگهان به بخش سرگرمی منتقل میشود. قرار گرفتن این دو شخصیت در مسیر عشق، رقابت، تغییر و بازآفرینی، زمینه را برای تعاملاتی پُر از جذابیت و تضاد فراهم میکند.
در سریال «از ندیدنت خوشحالم» که در فضایی بین کمدی، درام و عاشقانه حرکت میکند، با داستانی جذاب روبهرو هستیم: لی جِنگ‑جه در نقش یک بازیگر معروفِ محوری ظاهر میشود که پس از موفقیت در قالب کارهای کارآگاهی، احساس میکند در نقش خود گیر افتاده و مشتاق است به ژانری متفاوت – یعنی ملودرام – وارد شود. همزمان، لیم جی‑یئون، خبرنگار برجستهای است که به خاطر ماجرایی اخلاقی از حوزهٔ روزنامهنگاری سیاسی کنار گذاشته و ناگهان به بخش سرگرمی منتقل میشود. قرار گرفتن این دو شخصیت در مسیر عشق، رقابت، تغییر و بازآفرینی، زمینه را برای تعاملاتی پُر از جذابیت و تضاد فراهم میکند.
سریال «زرهون» درام خانوادگی–عاشقانهای است پر از راز، تعلیق و تقابل بین قدرت و احساس. داستان حول یامان میچرخد؛ مردی از خاندان پرقدرت و سنتگرای شرزانوغلو که برخلاف خواسته پدرش، با زنی به نام زرهون ازدواج میکند. این انتخاب سرآغاز زنجیرهای از خیانت، فشار خانوادگی و اشتباهات گذشته میشود. سالها بعد، کشف وجود دختری که حاصل آن عشق ممنوعه است، زندگی یامان را زیر و رو میکند. با بازگشت او و ورود دختر به خانه بزرگ خانواده، رازهای دفنشده بار دیگر به سطح میآیند و آتش تقابل بین سنت و حقیقت دوباره شعلهور میگردد.
«انتقام آن» («The Vendetta of An») سریالی درام و معمایی است که در دورهٔ تاریخی فرمانروایی «امپراتور ووده» روایت میشود و تمرکز آن بر شخصیت «شیه هوایآن»، یک مقام رسمی است که در مواجهه با آشوب و بیثباتی ناشی از تسلط قبیلهٔ Huben بر «چانگان»، تصمیم میگیرد با متحدانش برای بازسازی عدالت و نظم بجنگد. در دل این نبرد سیاسی و اجتماعی، داستانهایی از وفاداری، خیانت، رازهای پشتپرده و انگیزههای شخصی شکل میگیرد و شخصیتها را به چالش میکشد تا معنای واقعی «انتقام» و مسئولیت را در میان مبارزات قدرت و عدالت کشف کنند.
«انتقام آن» («The Vendetta of An») سریالی درام و معمایی است که در دورهٔ تاریخی فرمانروایی «امپراتور ووده» روایت میشود و تمرکز آن بر شخصیت «شیه هوایآن»، یک مقام رسمی است که در مواجهه با آشوب و بیثباتی ناشی از تسلط قبیلهٔ Huben بر «چانگان»، تصمیم میگیرد با متحدانش برای بازسازی عدالت و نظم بجنگد. در دل این نبرد سیاسی و اجتماعی، داستانهایی از وفاداری، خیانت، رازهای پشتپرده و انگیزههای شخصی شکل میگیرد و شخصیتها را به چالش میکشد تا معنای واقعی «انتقام» و مسئولیت را در میان مبارزات قدرت و عدالت کشف کنند.
«سرعت و عشق» (Speed and Love) یک سریال درام عاشقانه و هیجانی چینی محصول ۲۰۲۵ است که با چالشهای پیچیده روابط خانوادگی و مسیرهای جداافتاده دو خواهروبرادر در هم میآمیزد. این داستان حول «جیانگ مو» با ایفای نقش استر یو و «جین چائو» با بازی هه یو میچرخد؛ دو کودک که پس از طلاق والدین از هم جدا میشوند و زندگیهایشان به مسیرهای کاملاً متفاوتی کشیده میشود، جیانگ مو در محیطی باثبات بزرگ میشود و جین چائو در صحنههای زیرزمینی مسابقات خیابانی و مبارزه در تایلند جایگاه مییابد. سالها بعد، زمانی که آن دو دوباره یکدیگر را میبینند، گذشتههایی که دوری خلق کرده بود حالا با خطر، رقابتهای سرعت و عشق پرفرازونشیب پیوند میخورد. این سریال ۳۰ قسمتی با ترکیب ریسینگ، درام و احساسات عمیق سعی دارد رابطه خانوادگی و چالشهای زندگی مدرن را در فضایی پرتنش به تصویر بکشد.
