جدول پخش هفتگی سریالها
سریال راننده تاکسی داستان کیم دو-کی، یک سرباز سابق نیروهای ویژه را روایت میکند که پس از قتل وحشیانه مادرش، دنیای او به کلی دگرگون میشود. او به استخدام سازمانی مخفی به نام «رنگینکمان تاکسی» درمیآید، سازمانی که به انتقامجویی از جانب قربانیانی که قانون نتوانسته به آنها کمک کند، میپردازد. کیم دو-کی به عنوان راننده اصلی این تاکسی، ماموریتهای خطرناکی را بر عهده میگیرد تا عدالت را به روش خود برقرار کند. در این میان، کانگ ها-نا، یک دادستان سرسخت، تلاش میکند تا پرده از رازهای این سازمان بردارد و بین قوانین رسمی و عدالت شخصی تعادلی برقرار کند. داستان سریال با نگاهی عمیق به زندگی قربانیانی که به دنبال عدالت و انتقام هستند، پرداخته و نشان میدهد که چگونه کیم دو-کی با استفاده از مهارتهای نظامی خود، به آنها کمک میکند تا حق خود را بگیرند. هر قسمت از سریال راننده تاکسی به یک داستان جداگانه میپردازد، از بردهداری مدرن تا کلاهبرداریها، که هر کدام با دقت و جزئیات به تصویر کشیده شدهاند.
داستان حول محور «دوعا» (با بازی سیلا تورکوغلو)، دانشجوی رشته دندانپزشکی و دختر بزرگ «کیویلجیم» (اوریم آلاسیا)، زنی مدرن، سکولار و مستقل میچرخد. دوعا در سال اول دانشگاه عاشق «فاتح» (دوگوکان گونگور) میشود؛ مردی از خانوادهای مذهبی و محافظهکار. رابطه آنها به سرعت به ازدواج میانجامد، اما این تصمیم ناگهانی، شکاف عمیقی بین دو خانواده با ارزشها و سبک زندگی متفاوت ایجاد میکند. کیویلیم که دخترانش را با ارزشهای مدرن تربیت کرده، نگران آینده دوعا در خانوادهای با باورهای سنتی است. از سوی دیگر، خانواده فاتح نیز با دیدگاههای متفاوت دوغا مواجه میشوند.
سریال خیابان های پشتی درباره زندگی خانوادگی افسران پلیس و ماجراجوییهای آن ها در خیابان های استانبول است و ماموریت های این تیم ویژه در اداره پلیس امنیت را به تصویر می کشد.
داستان انیمه بی بلید ایکس حول محور رابین کازامی میچرخد، یک بلیدر آماتور که پس از شکست بزرگی، از تیمش اخراج میشود. سرنوشت اما برای رابین مسیری جدید در نظر گرفته و او به طور اتفاقی با جکسون کراس، قهرمان سابق، آشنا میشود. جکسون که تحت نام مستعار بلیدر ایکس شناخته میشود، قصد دارد با تیمی جدید به نام تیم پرسونا به اوج بازگردد. اما برای این کار، آنها به یک عضو سوم نیاز دارند و اینجا جایی است که مولتی نانا-ایرو، یک اینفلوئنسر معروف، به تیم میپیوندد. هدف تیم جدید، ورود به مسابقات حرفهای و رسیدن به بالاترین نقطه برج ایکس است، جایی که بلیدرها برای کسب افتخار به رقابت میپردازند.
داستان پوکمون هورایزنز درباره دختری به نام لیکو است که پوکمون جدیدش، اسپری گاتیتو را دریافت میکند. ماجرا زمانی پیچیده میشود که او با گروهی به نام ولتاژ بالا آشنا میشود و آنها تصمیم میگیرند با هم به دنبال کشف رازهایی درباره جهان پوکمون بروند. در همین حال، پسری به نام روی هم وارد داستان میشود که با پوکمون آتشین، فوکوکو، ماجراجویی خودش را دنبال میکند. اما چیزی که این فصل را از دیگر فصلها متمایز میکند، عدم تمرکز بر نبردهای عادی پوکمون است. در عوض، داستان بیشتر حول کشف رازها و ماجراجوییهای بزرگ شکل میگیرد، جایی که شخصیتها باید با خطرات جدیدی روبرو شوند و درباره تاریخچه عمیق پوکمون اطلاعات بیشتری به دست بیاورند. از همه جذابتر، حضور پوکمونی مرموز به نام تراپاگوس است که سرنخهای مهمی در داستان دارد.
داستان انیمه سوریکه آنپنمن، روایت یک شب پرستاره است که بطور ناگهانی یک ستاره از آسمان جدا شده و از دودکش نانوایی که در اعماق جنگل قرار دارد به زمین سقوط میکند و باعث جاندار شدن یک خمیر در تنور میشود. خمیر تبدیل به شخصیت آنپانمن میشود که یک ابرقهرمان ساخته شده از یک رول شیرین به اسم آنپان است. او به همراه دوستانش با رقیبان خود که باعث سوءتغذیه مردم شدهاند، مبارزه میکند و ....
این سریال درباره زندگی زنی به نام هونگ سو گان است که 3 فرزند دارد و شرکت خود را تأسیس کرده است. کار او در شرکت به خوبی پیش می رود، اما تنها دغدغه اش در حال حاضر سه دخترش هستند. دختر بزرگش به خارج از کشور مهاجرت کرده و دختر دوم او هونگ یوک شوی مدام با خواهر کوچکترش هانگ بر سر مسائل بی اهمیت دعوا می کند. اما پس از ورود برادر هونگ سو گان به این خانه، اتفاقات عجیبی رخ می دهد و همه چیز در این خانواده معمولی دستخوش تغییر می شود.
شش نفر از سرآشپز های معروف از صنعت سرگرمی کره با هم متحد می شوند و دنیای جالب و متنوع فروشگاه های رفاه را کشف می کنند.
این برنامه برای یادآوری زندگی روزمره افراد مشهور و ایجاد همدردی منحصر به فرد خود در بین مجردهای کره جنوبی با نمایش زندگی افراد مشهور بدون فیلترینگ قابل توجه است.
شیکی ایچینوسه یک دانشآموز دبیرستانی معمولی است که زندگیاش با یک حمله ناگهانی و خشونتبار برای همیشه تغییر میکند. مهاجم او یکی از اعضای «آژانس موموتارو» است، سازمانی مخفی که از نوادگان قهرمان افسانهای ژاپن تشکیل شده و ماموریتش شکار «اونی» (شیاطین) است. در میانه این آشوب، شیکی حقیقتی تکاندهنده را کشف میکند: او خود از نسل اونیهاست و خونی نفرینشده در رگهایش جریان دارد. این کشف، او را به مرکز یک جنگ پنهانی و چند صد ساله پرتاب میکند که میان نوادگان موموتارو و اونیها در جریان است. شیکی که اکنون باید با قدرتهای وحشی و خفته درون خود روبرو شود، در مسیری تاریک و خطرناک قدم میگذارد تا سرنوشت خود را درک کرده و جایگاهش را در این نبرد بیپایان میان قهرمانان و شیاطین پیدا کند.
داستان سریال دربارهی کامیار، پسر یک خانواده ثروتمند است که به تازگی به ایران بازگشته و مسئولیت کارهای شرکت پدرش را بر عهده گرفته است. او در یک بازی قمار خطرناک، با چالشهای غیرمنتظرهای روبرو میشود. این ماجرا پای او را به زندگی «آوا»، دختری که در آستانه ازدواج قرار دارد و مادرش، باز میکند و سرنوشت آنها را به هم گره میزند. سریال با روایتی پر از تنش، به مسائلی همچون عشق، خیانت و رازهای خانوادگی در بستری معمایی و اجتماعی میپردازد و تقابل دو قشر مختلف جامعه را به تصویر میکشد.
سه خواهر به نامهای هیتومی، رویی و آی یک کافه را اداره میکنند، اما در شبها بهعنوان دزدان هنری «چشم گربه» فعالیت دارند. آنها تابلوهای نقاشی را میدزدند و سرنخهایی بر جای میگذارند تا پدر نقاش گمشدهشان را که در دوران نازیها ناپدید شده، پیدا کنند. نامزد هیتومی، توشی، که یک پلیس است، سوگند خورده هر طور شده آنها را دستگیر کند.
دوران ادو است. ایچیتارو، جوانارباب فروشگاه بزرگ «ناگاساکیا» در نیهونباشی، از کودکی بیمار بوده و نمیتواند از خانه بیرون برود. با این حال، همیشه دیوهایی مانند شیراسوا و اینوگامی در کنارش هستند و از او محافظت میکنند. شبی ایچیتارو پنهانی از خانه خارج میشود و بهطور ناگهانی شاهد قتلی میشود. پس از آن، قتلهای مرموز یکی پس از دیگری در ادو رخ میدهد... حالا ایچیتارو با کمک دیوهای همدمش، جستوجوی خطرناکی را برای پیدا کردن قاتل آغاز میکند.
در سرزمینی که مردمش از کودکی آموختهاند در برابر موجهای خروشان و طوفانهای بیپایان بایستند، داستان زنی آغاز میشود که با تمام احساس و استقامتش بر پای خود ایستاده است؛ زنی که در برابر سختیها خم نمیشود. در کنار او مردی قرار دارد که مانند دریای سیاه، با طوفانهای بیرونی و درونی میجنگد و برای عشقی که به آن ایمان دارد، از دل هر موج عبور میکند.
برای ازدواج با وارث گروه بزرگ کونهیانگ، «چا جونگ وون» با هویتی جعلی و با استفاده از نام دوستش وارد خانوادهای ثروتمند میشود. اما زنی که در برابرش به عنوان مادرشوهر آیندهاش ظاهر میشود، کسی نیست جز مادر واقعیاش «هان هیرا». هیرا سالها پیش برای فرار از فقر و رسیدن به قدرت، دخترش را رها کرده بود. جونگ وون که از پدری بیگناه و متهم به قتل و مادری که او را ترک کرده، زخم خورده است، حالا باید با همان زن بهعنوان مادرشوهر روبهرو شود. درست پیش از ازدواج، او حقیقت را میفهمد و تصمیم به انتقام میگیرد. نبردی تلخ میان دو زن در میان دروغ و خیانت آغاز میشود؛ در دنیایی که همهچیز با دروغ فرو میریزد، تنها خون است که حقیقت را فاش میکند.
سریال «برتا؛ داستان یک اسلحه» در ژانر معمایی-جنایی، داستانی پرتنش را از لحظه گمشدن اسلحهای مرموز آغاز میکند؛ سلاحی که ردپایش به شبکهای از جرم، فساد و دروغ میرسد. با کارگردانی امیرحسین ترابی و حضور بازیگرانی چون شهرام حقیقتدوست، این سریال ایرانی در ۱۸ قسمت پخش میشود. داستان با ورود شخصیتهای مختلف به ماجرای اسلحه، لایهبهلایه رازها را آشکار میکند و تماشاگر را در مسیر کشف حقیقت قرار میدهد، بیآنکه سرنخ اصلی را پیش از زمان مناسب برملا سازد. فضای اثر میان تلاش برای عدالت، قدرت و پیامدهای یک انتخاب شکل میگیرد و مخاطب را در پیچوتاب تصمیمها و کنشهای شخصیتها همراه مینماید.
رباط صلیبی یک برنامه گفتگو محور ورزشی با اجرای امیرحسین قیاسی است. این گفتگوها با حضور مهمانان ورزشی و در قالبی طنز ساخته انجام میشود. موضوعات مطرح شده در این برنامه همچون سایر تاک شوهای امیرحسین قیاسی متفاوت هستند و بیشتر به حاشیه های دیده نشده میپردازند.
در سریال درام «منظره طلایی فردا» دو دوست دوران کودکی به نامهای ویا و آرکین پس از موفقیتهای هنری و مسیرهای متفاوت، با احساساتی پنهان روبهرو میشوند. آرکین، حالا ستارهای در حال صعود، میان درخشش و فشار صنعت فرهنگ گرفتار شده و ویا که همواره کنارش بوده باید تصمیم بگیرد چقدر حاضر است برای عشق و دوستیاش بجنگد. آنها هر دو در شرایطی قرار میگیرند که باید انتخاب کنند: فاصلهشان را حفظ کنند یا مسیر تازهای را با هم آغاز کنند، آن هم در حالی که گذشته و امید به آینده روی آنها تأثیر میگذارد.
در دل طبیعت زیبای ترکیه، «آرافتا» داستان عشق و انتقام را روایت میکند. آتش، مردی که از زخمهای گذشته رنج میبرد، به خانه دشمنش باز میگردد تا زندگی آنها را نابود کند. سلاح او ازدواج با مرجان، دختر دشمنش، است. مرجان که قبلاً به نظیر وعده داده شده، ناخواسته وارد جنگی میشود که انتخاب نکرده بود، در حالی که آتیش او را بهعنوان وسیلهای برای انتقام میبیند. اما زن مورد هدف او تبدیل به تهدیدی جدی برای نقشههایش میشود. در این میان، آصلی که به شدت حسادت میکند، هر فرصتی برای از هم پاشیدن رابطه آنها پیدا میکند. «آرافتا» داستانی است از عشق و انتقام که در آن هر انتخاب میتواند آتش را به خاکستر تبدیل کند.
سریال درام «دوستم داشته باش» (Love Me) نمونهای تازه از روایتهای عاشقانه و انسانی در تلویزیون کره جنوبی است که زندگیِ زنی موفق اما درونگرا را در مرکز توجه قرار میدهد؛ او در ظاهر همهچیز را دارد اما عمق تنهایی و رازهایی که از یک حادثهٔ گذشته پنهان کرده، او را از ارتباط واقعی با دیگران بازمیدارد. این اثر با فضایی صمیمی و ملموس نشان میدهد چگونه برخوردِ غیرمنتظره با همسایهٔ آزاد و خلاقش، دریچهای تازه به سوی دوستی و سپس عشق میگشاید و شخصیتها را به بازنگریِ ارزشهای زندگی، ارتباط و امید دعوت میکند، بیآنکه وارد جزئیات ملالآور شود.
سریال اکشن–فانتزی–تاریخی «شرکت ۲۰۲۵» در جهانی پیچیده و پر از رمز و راز رخ میدهد و روایتِ (بیژی، یک کلکسیونر عتیقه، با سو بیلو، دامپزشکی) را دنبال میکند که در تقاطعِ زمانهای مختلف، مأموریتی خطرناک برای بازیابی آثار گمشده آغاز میکنند تا تعادلِ تاریخ را حفظ کنند و به گذشته و آینده معنا ببخشند، در حالی که با تهدیدهای فراطبیعی و نیروهای مخالف روبهرو میشوند و باید از مهارت، ذکاوت و اتحادشان برای بقا استفاده کنند؛ این سفرِ پرهیجان آنها را از مناظر تاریخی تا لحظاتِ جسورانهٔ جنگی میبرد و هر توقفِ مسیر، چالشی تازه در برابرشان میگذارد.
