جدول پخش هفتگی سریالها

داستان انیمه بی بلید ایکس حول محور رابین کازامی میچرخد، یک بلیدر آماتور که پس از شکست بزرگی، از تیمش اخراج میشود. سرنوشت اما برای رابین مسیری جدید در نظر گرفته و او به طور اتفاقی با جکسون کراس، قهرمان سابق، آشنا میشود. جکسون که تحت نام مستعار بلیدر ایکس شناخته میشود، قصد دارد با تیمی جدید به نام تیم پرسونا به اوج بازگردد. اما برای این کار، آنها به یک عضو سوم نیاز دارند و اینجا جایی است که مولتی نانا-ایرو، یک اینفلوئنسر معروف، به تیم میپیوندد. هدف تیم جدید، ورود به مسابقات حرفهای و رسیدن به بالاترین نقطه برج ایکس است، جایی که بلیدرها برای کسب افتخار به رقابت میپردازند.

داستان پوکمون هورایزنز درباره دختری به نام لیکو است که پوکمون جدیدش، اسپری گاتیتو را دریافت میکند. ماجرا زمانی پیچیده میشود که او با گروهی به نام ولتاژ بالا آشنا میشود و آنها تصمیم میگیرند با هم به دنبال کشف رازهایی درباره جهان پوکمون بروند. در همین حال، پسری به نام روی هم وارد داستان میشود که با پوکمون آتشین، فوکوکو، ماجراجویی خودش را دنبال میکند. اما چیزی که این فصل را از دیگر فصلها متمایز میکند، عدم تمرکز بر نبردهای عادی پوکمون است. در عوض، داستان بیشتر حول کشف رازها و ماجراجوییهای بزرگ شکل میگیرد، جایی که شخصیتها باید با خطرات جدیدی روبرو شوند و درباره تاریخچه عمیق پوکمون اطلاعات بیشتری به دست بیاورند. از همه جذابتر، حضور پوکمونی مرموز به نام تراپاگوس است که سرنخهای مهمی در داستان دارد.

داستان انیمه سوریکه آنپنمن، روایت یک شب پرستاره است که بطور ناگهانی یک ستاره از آسمان جدا شده و از دودکش نانوایی که در اعماق جنگل قرار دارد به زمین سقوط میکند و باعث جاندار شدن یک خمیر در تنور میشود. خمیر تبدیل به شخصیت آنپانمن میشود که یک ابرقهرمان ساخته شده از یک رول شیرین به اسم آنپان است. او به همراه دوستانش با رقیبان خود که باعث سوءتغذیه مردم شدهاند، مبارزه میکند و ....

در انیمیشن ندای شب، یک پسر نوجوان انسان به نام کو به طور اتفاقی با یک دختر خونآشام به نام ناناکوسا آشنا شده و عاشق او میشود. کو، که خود را در معرض خطر میبیند، تصمیم میگیرد به یک خونآشام تبدیل شود تا بتواند همیشه با ناناکوسا باشد. ناناکوسا او را به ساختمان متروکهای دعوت میکند که به عنوان محل اقامت او است. اما به جای تبدیل شدن به یک خونآشام، ناناکوسا فقط میخواهد که طعم خون شیرین او را بچشد. این انیمیشن با تمرکز بر روی روابط بین ناناکوسا و کو، عشق و ترس و دغدغههای هویتی و اخلاقی، داستان جذابی را به تصویر میکشد.

انیمه هایگاکورا در دنیایی دیگر می گذرد که در آن جهان توسط چهار خدا، معروف به چهار شیطان حمایت می شود و به دنبال فرار دو نفر از آنها، جهان دچار بحران شده است. در این میان، افرادی معروف به کاشیکان از آهنگ و رقص برای بازیابی خدایانی که به قلمروهای دیگر گریخته اند استفاده می کنند تا ثبات را به جهان بازگردانند. یکی از کاشیکانها به نام ایچیو که ناشنوا است، به ژاپن امروزی سفر میکند تا خدایان شیطانی را بازیابی کند...

در جایی که زندگی رویایی به نظر میرسد و خیابانها با درختهای سرسبز و خانههای باشکوه تزئین شدهاند، واقعیت همیشه آن چیزی نیست که از بیرون دیده میشود. داستان فراتر از دروازهها روایت خانوادهای است که در میان ثروت و قدرت، باید تعادل ظریفی را بین جاهطلبی، وفاداری و رازهایی که هر لحظه ممکن است آشکار شوند، حفظ کند. در دنیایی که هر حرکت حسابشده و هر لبخند پر از معناست، یک اشتباه کافی است تا همهچیز از هم بپاشد. پشت دروازههای این جامعه بسته، قوانین خاصی حکمفرماست؛ قوانینی که شکستنشان بهایی دارد که شاید هیچکس آماده پرداختش نباشد. اما در نهایت، سوال اصلی این است که چه کسی واقعاً کنترل این بازی را در دست دارد و چه کسی فقط مهرهای در صفحهای از پیش طراحیشده است؟

سریال کمدی فانتزی «اجل معلق» با بازی رضا عطاران، داستان مردی میانسال را به تصویر میکشد که به شکلی غیر منتظره درمییابد زمان مرگش فرا رسیده است، اما اجل او به دلایلی نامعلوم به تعویق میافتد. این "اجل معلق" او را در موقعیتی کمیک و در عین حال تاملبرانگیز قرار میدهد، جایی که هر لحظه ممکن است آخرین لحظه زندگیاش باشد. او در این میان با مجموعهای از رویدادهای طنزآلود و گاه سورئال مواجه میشود که زندگی روزمرهاش را دستخوش دگرگونی میکند. سریال با نگاهی طنزآمیز به این مفهوم میپردازد که انسانها باید همواره برای رویارویی با مرگ آماده باشند، چرا که این ملاقات غیرمنتظره میتواند در پیش پا افتادهترین شرایط رخ دهد .

داستان سریال سووشون در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در شیراز اتفاق میافتد. شخصیت اصلی داستان، زری، یک زن جوان از خانوادهای متمول و سنتی است که با یوسف، همسر روشنفکر و آزادیخواهش، زندگی میکند. یوسف درگیر فعالیتهای سیاسی علیه اشغالگران و حمایت از مردم فقیر است، در حالی که زری سعی دارد خانواده و زندگی آرام خود را حفظ کند. با اوج گرفتن درگیریها و فشارهای سیاسی و اجتماعی، زری به تدریج از دنیای امن و بیتفاوت خود خارج شده و با واقعیتهای تلخ جامعه و ظلمی که بر مردم روا داشته میشود، روبرو میگردد. او در این مسیر دشوار، شاهد تحولات عمیقی در زندگی خود و اطرافیانش است و باید تصمیمات سختی بگیرد.

شیکی ایچینوسه یک دانشآموز دبیرستانی معمولی است که زندگیاش با یک حمله ناگهانی و خشونتبار برای همیشه تغییر میکند. مهاجم او یکی از اعضای «آژانس موموتارو» است، سازمانی مخفی که از نوادگان قهرمان افسانهای ژاپن تشکیل شده و ماموریتش شکار «اونی» (شیاطین) است. در میانه این آشوب، شیکی حقیقتی تکاندهنده را کشف میکند: او خود از نسل اونیهاست و خونی نفرینشده در رگهایش جریان دارد. این کشف، او را به مرکز یک جنگ پنهانی و چند صد ساله پرتاب میکند که میان نوادگان موموتارو و اونیها در جریان است. شیکی که اکنون باید با قدرتهای وحشی و خفته درون خود روبرو شود، در مسیری تاریک و خطرناک قدم میگذارد تا سرنوشت خود را درک کرده و جایگاهش را در این نبرد بیپایان میان قهرمانان و شیاطین پیدا کند.

مونیکا اورت، معروف به «جادوگر خاموش»، یکی از هفت حکیم بزرگ و تنها جادوگر دنیاست که میتواند بدون خواندن ورد، جادو کند. او به تنهایی یک اژدهای سیاه افسانهای را شکست داده و یک قهرمان واقعی است. اما پشت این قدرت عظیم، رازی بزرگ نهفته است: مونیکا به شدت خجالتی است و از اضطراب اجتماعی فلجکنندهای رنج میبرد. در واقع، او جادوی بیکلام را فقط برای اینکه مجبور نباشد در جمع صحبت کند، یاد گرفته است. زندگی آرام و منزوی او زمانی به پایان میرسد که یک ماموریت فوق سری به او محول میشود: او باید به صورت مخفیانه و به عنوان یک دانشآموز عادی، وارد یک آکادمی معتبر شده و از شاهزاده دوم پادشاهی محافظت کند. حالا مونیکا باید نه تنها با نیروهای شیطانی، بلکه با بزرگترین ترس خود یعنی تعاملات اجتماعی روبرو شود.

دنیا بر لبه تیغ قرار دارد. شهر متحرک چرنوبوگ، که اکنون به سلاحی در دست جنبش تروریستی «ریاونیون» تبدیل شده، در مسیر برخورد با کلانشهر لانگمن قرار دارد. این اقدام تروریستی، تهدیدی برای آغاز یک جنگ تمامعیار میان دو ملت بزرگ، اورسوس و یان، است. در این میان، سازمان بیطرف «رود آیلند»، به رهبری دکتر و آمیا، باید در شبکهای پیچیده از دسیسههای سیاسی، خیانتها و درگیریهای شخصی عمیق حرکت کند تا از این فاجعه جلوگیری کرده و شعلههای جنگ را پیش از آنکه همه چیز را بسوزاند، خاموش کند. این فصل از داستان، ادامه مستقیم فصل قبل است و بینندگان را بلافاصله به قلب بحرانی پر تنش میبرد که سرنوشت دنیا به آن بستگی دارد.

ماری، دختر یک بارون فقیر، تمام عمرش را در سایه خواهر زیبایش آناستازیا و در حالی که با او مانند یک خدمتکار رفتار میشد، گذرانده است. وقتی کیروس، دوک قدرتمند و ثروتمند کشور، به طور غیرمنتظرهای از آناستازیا خواستگاری میکند، به نظر میرسد سرنوشت خانواده در حال تغییر است. اما یک تراژدی رخ میدهد و ماری مجبور میشود به عنوان عروس جایگزین به عمارت دوک فرستاده شود. او در حالی که انتظار تحقیر و طرد شدن را دارد، با حقیقتی شگفتانگیز روبرو میشود: خواستگاری دوک از ابتدا یک سوءتفاهم بوده و او عاشق ماری شده بود، نه خواهرش. اما بزرگترین چالش کیروس، مبارزه با دشمنان نیست، بلکه شکستن دیوارهای روانی ماری است که سالها آزار و تحقیر، عزت نفس او را نابود کرده و او نمیتواند باور کند که یک جایگزین نیست، بلکه تنها انتخاب دوک است.