جدول پخش هفتگی سریالها

انیمه دکتر استون درباره یک دانشمند و نابغه علمی به نام سنکو ایشیگامی و دوست تنومندش تایجو است که در دنیایی عجیب به هوش می آیند و می بینند همه آدم ها به مجسمه سنگی تبدیل شده اند. حالا سنگو و دوستش باید به کمک مهارت های خود تمدن بشری را دوباره بازسازی کنند و...

این سریال درباره زندگی زنی به نام هونگ سو گان است که 3 فرزند دارد و شرکت خود را تأسیس کرده است. کار او در شرکت به خوبی پیش می رود، اما تنها دغدغه اش در حال حاضر سه دخترش هستند. دختر بزرگش به خارج از کشور مهاجرت کرده و دختر دوم او هونگ یوک شوی مدام با خواهر کوچکترش هانگ بر سر مسائل بی اهمیت دعوا می کند. اما پس از ورود برادر هونگ سو گان به این خانه، اتفاقات عجیبی رخ می دهد و همه چیز در این خانواده معمولی دستخوش تغییر می شود.

در سریال خانه من کجاست؟ دو تیم از سلبریتی ها و افراد مشهور به رقابت می پردازند تا به مشتریان خود در پیدا کردن خانه های جدید کمک کنند. افراد مشهور به عنوان هماهنگ کننده املاک از مشاوران املاک بازدید خواهند کرد و خانه هایی را کشف می کنند که متناسب با نیازهای مشتریان باشد. آنها از چالش ها ترسی ندارند و با آن مواجه می شوند. در پایان، مشتریان میزان رضایت خود از پیشنهادهای افراد مشهور را ارزیابی می کنند. در این برنامه در سراسر جهان، افراد رویاپرداز، مفاهیم متداول خانه را به چالش می کشند و در نحوه زندگی ما بازاندیشی می کنند.

در جایی که زندگی رویایی به نظر میرسد و خیابانها با درختهای سرسبز و خانههای باشکوه تزئین شدهاند، واقعیت همیشه آن چیزی نیست که از بیرون دیده میشود. داستان فراتر از دروازهها روایت خانوادهای است که در میان ثروت و قدرت، باید تعادل ظریفی را بین جاهطلبی، وفاداری و رازهایی که هر لحظه ممکن است آشکار شوند، حفظ کند. در دنیایی که هر حرکت حسابشده و هر لبخند پر از معناست، یک اشتباه کافی است تا همهچیز از هم بپاشد. پشت دروازههای این جامعه بسته، قوانین خاصی حکمفرماست؛ قوانینی که شکستنشان بهایی دارد که شاید هیچکس آماده پرداختش نباشد. اما در نهایت، سوال اصلی این است که چه کسی واقعاً کنترل این بازی را در دست دارد و چه کسی فقط مهرهای در صفحهای از پیش طراحیشده است؟

سریال کمدی «او مردم است» داستان آنتوانت دانکرسون را روایت میکند، اولین زن سیاهپوست که به مقام معاون فرماندار در ایالت میسیسیپی رسیده است. او در حالی که تلاش میکند در دنیای سنتی و مردسالار سیاست ایالتی بدرخشد و جایگاه خود را تثبیت کند، با چالشهای متعددی روبروست. آنتوانت نه تنها باید با رئیس خود که در گذشته گیر کرده کنار بیاید و موانع سیاسی را پشت سر بگذارد، بلکه همزمان وظایف خانوادگیاش را نیز مدیریت کند. خانوادهی پرانرژی و گاهی عجیب او، لحظات کمدی و چالشهای بیشتری را به زندگی پرفراز و نشیبش اضافه میکنند. این سریال نگاهی طنزآمیز به تقاطع زندگی شخصی، خانوادگی و حرفهای یک زن قدرتمند در عرصه سیاست دارد.

در کارخانهای بزرگ که زیر لایهای از نظم و سکوت، مسائل پنهان جریان دارد، سرقتهای مکرر مواد اولیه گرانقیمت، نظم مجموعه را به هم میریزد. مدیریت برای جلوگیری از آشفتگی، ماجرا را مخفی نگه میدارد، اما تکرار حوادث پای پلیس را به میان میکشد. همزمان، یکی از کارگران متهم میشود و زنجیرهای از شک، دروغ و پیچیدگی آغاز میگردد. داستان کنکل زمانی شکل میگیرد که پردهها کنار میروند و شخصیتها در معرض انتخابهایی قرار میگیرند که میتواند مسیر زندگیشان را تغییر دهد. در این میان، روابط میان افراد کارخانه، گذشتههایی که فراموش نشدهاند و انگیزههایی پنهان، هر کدام بخشی از پازل اصلی را تشکیل میدهند. حقیقت، همانقدر دور است که نزدیک. فقط باید آن را پیدا کرد.

سریال خانه ملکه ملودرامی رازآلود و هیجانانگیز است که حول محور زندگی هان سان جو میچرخد؛ زنی که در ظاهر همه چیز دارد: زیبایی، هوش، و ثروت. داستان از جایی پیچیده میشود که سان جو، بدون آنکه بداند، از رابطه نامشروع زنی دیگر حمایت میکند، غافل از اینکه آن زن با همسر خودش، شین میونگ سوب، در ارتباط است. این موقعیت، بستری از طنز تلخ و کنایهآمیز ایجاد میکند، چرا که مخاطب احتمالاً پیش از شخصیت اصلی از خیانت همسرش آگاه میشود و این امر، تعلیق و انتظار را برای لحظه افشاگری به شدت افزایش میدهد. سان جو که تصمیم گرفته از کسبوکار خانوادگیاش فاصله بگیرد و به همسرش در پیشرفت شغلی کمک کند، ناگهان با این حقیقت تلخ روبرو میشود که زندگی ایدهآلش بر پایههای سستی بنا شده است.

هفت سال پس از یک فاجعه بزرگ که تمدن بشری را ویران کرد، شهر کامیتسوباکی به عنوان نمادی از علم و شکوفایی دوباره برخاسته است. اما در سایههای این شهر پیشرفته، هیولاهایی به نام «تسراکتور» که از تاریکی درون انسانها متولد میشوند، آرامش را تهدید میکنند. تنها نیرویی که میتواند در برابر آنها بایستد، «دختران ساحره» هستند؛ پنج دختر جوان با صداهایی جادویی که هر نُت آن سلاحی قدرتمند علیه پلیدی است. آنها نه تنها برای محافظت از صلح شهر، بلکه برای التیام بخشیدن به دنیایی فروپاشیده میجنگند. این انیمه داستان مبارزه این دختران را روایت میکند که با قدرت موسیقی و آواز، به نبرد با هیولاهای برآمده از کینه و امیال انسانی میروند و سعی در بازگرداندن امید به جهان دارند.

سریال «مهمان کُشی» که برای پخش در محرم ۱۴۰۴ آماده میشود، برگی از تاریخ پرفراز و نشیب صدر اسلام را ورق میزند و به روایتی دراماتیک از زندگی و شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)، سفیر امام حسین (ع)، در شهر کوفه میپردازد. داستان از آنجا آغاز میشود که امام حسین (ع) در پاسخ به نامههای بیشمار کوفیان، پسرعموی شجاع و باوفای خود، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده به سوی آنان گسیل میدارد تا از عمق پیمان و وفاداریشان اطمینان حاصل کند. مردم کوفه در ابتدا با شور و حرارتی وصفناپذیر از فرستادهی امام استقبال میکنند و هزاران نفر با او بیعت مینمایند. اما با ورود عبیدالله بن زیاد، والی جدید و بیرحم اموی، ورق برمیگردد. فضای شهر با تهدید، تطمیع و شایعهپراکنیهای او مسموم میشود و مردمی که روزی میزبان و حامی مسلم بودند، از ترس و طمع، به تدریج او را در غربتی جانکاه تنها میگذارند. این سریال، قصه مهمانی را به تصویر میکشد که ناجوانمردانه مورد خیانت میزبانان قرار گرفت و شهادت غریبانهاش، زمینهساز واقعه عظیم کربلا شد.

دنیس، یک آشپز سطح ۹۹ و عضو کلیدی انجمن قدرتمند «بال نقرهای»، به دلیل حسادت رهبر گروه، به ناحق اخراج میشود. اما این تبعید، به جای ناامیدی، فرصتی برای تحقق رویای قدیمی اوست. دنیس تصمیم میگیرد زندگی ماجراجویانه را کنار بگذارد و رستوران کوچک خود را در حومه شهر باز کند. در این مسیر، او با آتلیه، دختری جوان که او نیز از خانهاش رانده شده، همراه میشود. آنها با هم غذاخوری دنجی را اداره میکنند که به پناهگاهی برای مسافران و ماجراجویان خسته تبدیل میشود. دنیس به زودی درمییابد که مهارتهای آشپزیاش نه تنها میتواند گرسنگی را برطرف کند، بلکه قادر است مشکلات و زخمهای عمیق مشتریانش را نیز التیام بخشد.

پس از یک مرگ ناگهانی، ریو میهارا با این آرزو در دنیایی فانتزی دوباره متولد میشود که زندگی آرامی را با قدرت جادوی آب خود سپری کند. اما سرنوشت برنامه دیگری برای او دارد. او به جای یک زندگی آرام، در یک سرزمین وحشی و پر از هیولا رها میشود. ریو که از موهبت «جوانی ابدی» نیز برخوردار است، بیست سال را در انزوا میگذراند و در این مدت، مهارتهای خود را در جادوی آب به سطحی بیسابقه میرساند و به یکی از قدرتمندترین جادوگران تاریخ تبدیل میشود. درست زمانی که به تنهایی و قدرت عادت کرده، یک برخورد سرنوشتساز با یک شوالیه، او را از انزوای طولانیاش بیرون کشیده و به مرکز تحولات تاریخی و اجتماعی دنیای جدیدش پرتاب میکند.

به شهر وهمآلود «دایجا» خوش آمدید، جایی که اسرار باستانی در سایهها کمین کردهاند و یک خانوادهی عجیب، نسلهاست همهچیز را کنترل میکند. داستان از جایی آغاز میشود که مومو و اوکارون برای کمک به دوستشان، جیجی، قدم به خانهی نفرینشدهی او میگذارند؛ خانهای که اتفاقات مرموز آن، والدین جیجی را به بیمارستان کشانده است. آنها در این سفر نه تنها با یک راز چندصدساله روبرو میشوند، بلکه خود را در مقابل یک نیروی شیطانی قدرتمند و باستانی مییابند که به نظر میرسد ارتباطی مستقیم با خود جیجی دارد. فضای فیلم تاریکتر و ترسناکتر از گذشته است و این زوج باید در میانهی شهری خوابآلود اما مرگبار، برای نجات دوستشان و جان خودشان تلاش کنند.

داستان در کوچهپسکوچههای گرم و صمیمی ایرانِ دههی چهل جریان دارد، جایی که زندگی با سادگی و مهربانی گره خورده است. قهرمان ما، کمال، پسربچهای باهوش و کنجکاو است که دنیای اطرافش را با شیطنتهای شیرین و ماجراهای روزمرهاش کشف میکند. این مجموعه که بر اساس کتابی محبوب به همین نام ساخته شده، ساختاری اپیزودیک دارد و هر قسمت، حکایتی تازه از زندگی کمال و خانوادهاش را روایت میکند؛ از تلاشهای خندهدار او برای رسیدن به خواستههای کوچکش گرفته تا درسهایی که از دل اتفاقات ساده اما عمیق میآموزد. «حکایتهای کمال» فقط یک سریال نوستالژیک نیست، بلکه پنجرهای طنزآمیز و دلنشین به دورانی است که در آن، مفاهیم خانواده، دوستی و انسانیت در بطن جامعه جاری بود و هر داستان، پندی اخلاقی را در لفافهای از خنده و خاطره به مخاطب هدیه میدهد.

بک سول هی، زنی با شخصیتی شاد و پرانرژی است که به تنهایی دخترش را بزرگ کرده و یک رستوران کوچک را اداره میکند. زندگی ساده و شاد آنها با یک حادثهی تکاندهنده زیر و رو میشود. دختر او قربانی یک جنایت میشود، اما با نفوذ و قدرت یک خانوادهی ثروتمند و فاسد، جای قربانی و مجرم عوض میشود و دختر سول هی بهعنوان مقصر معرفی میگردد. وقتی سیستم عدالت در برابر پول و قدرت سکوت میکند، بک سول هی تصمیم میگیرد که دیگر یک مادر آرام و مهربان نباشد. او که حاضر است برای دخترش حتی خورشید را ببلعد، وارد یک جنگ تمامعیار و خطرناک با این خانوادهی قدرتمند میشود تا بیگناهی فرزندش را ثابت کرده و انتقامی سخت از کسانی بگیرد که زندگیشان را نابود کردند. این سریال، داستانی پر از هیجان و انتقام دربارهی قدرت بیپایان یک مادر است.