جدول پخش هفتگی سریالها

انیمه "وان پیس" یکی از سریالهای انیمه محبوب و پرطرفدار است که بر اساس مانگایی به همین نام اثر ایچیرو اودا ساخته شده است. این انیمه در 1999 آغاز شد و همچنان در حال پخش است. داستان "وان پیس" درباره گروهی از دزدان دریایی به رهبری مانکی دی لافی (معروف به لوفی) است که در جستجوی گنجینهای با نام "وان پیس" به دنبال ماجراجوییهایشان در اقیانوسهای گوناگون و رقابت با دشمنانشان هستند. اعضای گروه شامل شخصیتهای متنوعیاند که هر کدام دارای استعدادها و تواناییهای خاصی میباشند. این انیمه با داستان جذاب، اکشن هیجانانگیز و روایتی کمیک، توانسته است مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. "وان پیس" به عنوان یکی از محبوبترین انیمههای جهان شناخته میشود و با ماجراجوییها، دوستیها و مواجهه با چالشهای مختلف، طرفداران زیادی را به خود جلب کرده است.

انیمه "هولو نو گرافیتی" از مجموعه "Spice and Wolf" گرفته شده است و داستانی فانتزی دارد. از کشف رازها و بسته شدن درها تا خنثی کردن بسته های غافلگیرکننده که معمولاً به عنوان بمب شناخته می شوند. Holo no Graffiti گروهی عجیب از یوتیوببرهای مجازی را دنبال میکند که با نام "VTubers" نیز شناخته میشوند. آنها زندگی روزمره معمولی و در عین حال خندهدار خود را پشت سر می گذارند و تمام لحظات زیبا و اتفاقات ناگوارشان را شرح میدهند.

انیمه سریالی چیبی ماروکو چان درباره زندگی ساده و روزمره دختر جوانی به نام موموکو ساکورای است که همه او را ماروکو صدا می زنند. ماروکو با خانواده اش در حومه ژاپن سکونت دارد و به عنوان یک شخصیت دردسرساز شناخته می شود. ماروکو و دوستانش در هر قسمت نقشه ها و طرحهای عجیب و غریبی در سر دارند که برایشان مشکل ساز می شود. گرچه آن ها اغلب موفق می شوند این مشکلات را حل کنند، اما همیشه همه چیز آنطور که انتظار دارند پیش نمی رود و...

انیمه سازایه سان درمورد ماجراهای سازایه و خانواده و دوستانش است که در حومه توکیو زندگی می کنند.ماجراهای زیبا و هیجان انگیز که افراد از دیدن آنها لذت میبرند.

سریال 2 روز و 1 شب، داستان کمدی بامزه از 6 مرد است که بازیگر، خواننده و کمدین هستند و به یک مسافرت 2 روز و 1 شبه می روند. آنها به دیدن مکان های تاریخی و دیدنی رفته و در چالش ها و بازی های محلی آنها شرکت می کنند.

سریال رانینگ من، در مورد گروهی از بازیگران، هنرمندان و افراد شاخص کشور کره جنوبی است که در این برنامه حاضر شده و در چندین مسابقهای که توسط سازندگان تدارک دیده شده، با یکدیگر رقابت میکنند. اگرچه برنامه مرد دونده مسابقه رقابتی و سراسر هیجان است، اما این سریال از آن دست برنامههایی است که کمدی و شوخی بخش مهمی از آن را شکل میدهد و میتوان گفت که بیشتر از رقابتی که میان شرکت کنندگان وجود دارد، لحظهها و ابتکارهایی که این افراد به کار میبرند برای مخاطبان لذتبخش است. در طول قسمتهایی که از این اثر ساخته شده، شرکت کنندگان به تیمهای مختلفی تقسیم شده و باید سعی کنند تا در این رقابت رتبه اول را کسب کنند. به عنوان مثال یکی از این رقابتها به یافتن و پیدا کردن کد مخفی اختصاص دارد و تیمها باید نهایت دقت را به خرج دهند تا آن را زودتر از سایرین یافت کنند. در نقطه مقابل که مسابقه دیگر در مورد بازی Hide and Seek یا همان قایم باشک است که لحظات مفرحی را با خودش به ارمغان میآورد.

در سریال کامن رایدر گاو، گرانوت یک شکل زندگی هوشمند است که مخفیانه در دنیای انسان عمل می کند. آنها مردم را در جستجوی تنقلات بازار سیاه می ربایند. مردم یکی پس از دیگری توسط گرانوت مورد حمله قرار می گیرند. در این میان، شوما استوماچ که هیبرید انسان- گرانوت است، پس از کشته شدن مادرش از دنیای گرانوت فرار می کند و روی زمین سرگردان می شود. او پس از اطلاع از این جریان برای نجات مردم قیام می کند و همراه با هیولای کوچکی به نام گوچیزو که از خوردن شیرینی به دنیا می آید، با کمربند دهان مانند به کامن رایدر گاو تبدیل می شود.

سریال شام ایرانی 1403 یک مجموعه رئالیتی شو است که به کارگردانی سعید ابوطالب ساخته شده است. در این مجموعه، چهره های مشهور در زمینه سینما، ورزش و موسیقی در گروه های چهار نفره، دوستانشان را برای شام و دورهمی دوستانه به منزل خود دعوت می کنند. آن ها تمام تلاش خود را بکار می گیرند تا از میهمانان خود به خوبی پذیرایی کرده و لحظات زیبا و ماندگاری را برایشان خلق کنند. میهمانان در پایان هرشب به میزبان خود برای شام و پذیرایی امتیاز می دهند. علاوه بر این، چند داور بی طرف که درباره غذاهای ایرانی و میزبانی اطلاعات دارند نیز به هریک از آنها امتیاز می دهند. در پایان چهار شب، یک نفر به عنوان بهترین میزبان انتخاب می شود. از بازیگرانی که در این مجموعه حضور دارند میتوان پژمان بازغی، کمند امیر سلیمانی، امیرعلی نبویان، سپند امیرسلیمانی، حسین رفیعی و الیکا عبدالرزاقی را نام برد.

مدرسه کاممی در میان دانشآموزانش به چیزی فراتر از کلاسهای درسی معروف است؛ افسانههای شهری عجیب و غریبی که در راهروها زمزمه میشوند. ننه یاشیرو، دختری که همیشه آرزوی یک عشق رویایی را در سر داشته، تصمیم میگیرد یکی از این افسانهها را امتحان کند: احضار روحی به نام هاناکو-سان که در سرویس بهداشتی دخترانه زندگی میکند و میتواند آرزوها را برآورده کند. اما چیزی که انتظارش را ندارد، این است که داستان انیمه هاناکو وابسته به توالت (Toilet-bound Hanako-kun 2020) به او نشان میدهد که افسانهها همیشه آنطور که فکر میکنیم، پیش نمیروند. به جای یک روح ترسناک، او با پسری بازیگوش، مرموز و کمی غیرعادی روبهرو میشود که دنیای ارواح مدرسه را به شکلی که هیچکس تصور نمیکرد، کنترل میکند.

یک ازدواج کوتاه، دنیای زنی تنها را با پنج مرد غریبه گره میزند. او ناگهان خود را در خانهای شلوغ و پر از شخصیتهای متفاوت میبیند، جایی که باید نقش همسر، خواهر، و مادر را یکجا ایفا کند. هر برادر با دنیای خودش آمده، با رویاها و دردهایی که به زبان نمیآیند. ماجرای فیلم برای برادران ایگل زمانی پیچیدهتر میشود که مردی دیگر، با گذشتهای زخمی و قلبی خالی، وارد این خانواده عجیب میشود. در برای برادران ایگل مخاطب با پیوندهایی روبهرو میشود که نه از خون، بلکه از انتخاب و مسئولیت شکل گرفتهاند. داستان برای برادران ایگل درباره مواجهه با فقدان، پذیرش یکدیگر، و ساختن تعریفی تازه از خانه است، در دل دنیایی که هر روزش با یک چالش تازه آغاز میشود.

نیکو واکاتسوکی، یک جادوگر نوجوان، پس از اتمام دوره آموزشی خود به شهر بازمیگردد. او تصمیم میگیرد با دوست دوران کودکیاش، موریهیتو اوتوگی، که یک اوگر با قدرتهای خارقالعاده است، زندگی کند. داستان ساعت جادوگر ماجرای این دو دوست است که سعی دارند زندگی روزمره خود را با ترکیب جادو و واقعیت پیش ببرند. نیکو که حالا موریهیتو را به عنوان همدم خود انتخاب کرده، همراه او به مدرسهای جدید میرود. اما مشکلات از همان ابتدا آغاز میشوند: پیشبینیهایی از وقوع فاجعههای بزرگ، اشتباهات جادویی و رویارویی با شخصیتهای عجیب و غریب. نیکو که در کنترل قدرتهای جادویی خود هنوز مهارت کافی ندارد، هر روز با چالشهای جدیدی روبهرو میشود. او و موریهیتو باید راهی برای مقابله با پیشگوییهای شوم پیدا کنند و در عین حال، از زندگی مدرسهای خود نیز لذت ببرند.

هیناتا، دختری پرانرژی و خوشقلب، همیشه رویای تبدیل شدن به یک آیدل مشهور را در سر دارد. روزی، هنگام بازگشت از مدرسه، با موجودی اسرارآمیز به نام لومی آشنا میشود که از دنیای جادویی آمده است. لومی به او میگوید که تهدیدی بزرگ به نام سایههای تاریکی قصد دارد شادی و الهام را از جهان بگیرد. داستان شما و آیدل پریکور ماجرای هیناتا است که با کمک لومی به یک پریکور تبدیل میشود؛ قهرمانی که باید با قدرت آواز و رقص خود، شادی را به قلب مردم بازگرداند. در این مسیر، او با دوستان جدیدی آشنا میشود که هر یک دارای قدرتهای منحصر به فردی هستند. هیناتا باید میان دنبال کردن رویای آیدل شدن و مسئولیت قهرمانی تعادل ایجاد کند، چرا که هر دو مسیر به او فرصتی میدهند تا قلبها را لمس کند و امید را زنده نگه دارد.

داستان سریال «جزر و مد» برشی از زندگی یک خانواده ثروتمند به نام تیمورفام را به تصویر میکشد. همه چیز از چند روز مانده به جشن تولد هجده سالگی پرهام، تکپسر و عزیزدردانه خانواده، آغاز میشود. در حالی که خانواده برای این رویداد مهم آماده میشود، یک تصمیم ناگهانی و غیرمنتظره از سوی یکی از اعضای خانواده، همه چیز را دگرگون میکند. این تصمیم، تعادل و آرامش زندگی آنها را بر هم زده و خانواده را در مسیری پیچیده و پر از چالش قرار میدهد. سریال به تدریج پیامدهای این انتخاب را دنبال میکند و نشان میدهد که چگونه یک اتفاق میتواند سرنوشت تمامی اعضای یک خانواده را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را با واقعیتهای جدیدی روبرو سازد.

دبیرستان پسرانه چیدوری، محل تحصیل دانشآموزان ضعیف و به ظاهر بزهکار، درست در کنار آکادمی دخترانه کیکیو، مدرسهای معتبر برای دختران خانوادههای اصیل، قرار دارد. این دو مدرسه با نفرتی دیرینه از یکدیگر جدا شدهاند. رینتارو تسوموگی، دانشآموز سال دوم چیدوری، با چهرهای ترسناک اما قلبی مهربان، در شیرینیفروشی خانوادهاش کار میکند. یک روز، او با کائوروکو واگوری، دختری از مدرسه کیکیو، آشنا میشود که برخلاف دیگران، در پس ظاهر خشن او، مهربانیاش را میبیند. این آشنایی ساده به تدریج به یک رابطه عمیق تبدیل میشود، اما پیشداوریها و دشمنی میان دو مدرسه، مانعی بزرگ بر سر راه آنهاست. رینتارو و کائوروکو باید در دنیایی که آنها را از هم جدا میکند، برای شناخت یکدیگر و حفظ رابطهشان بجنگند و نشان دهند که عشق میتواند فراتر از هر مرز و برچسبی شکوفا شود.

تاکوتو ایرا، پس از مرگ زودهنگام بر اثر بیماری، در دنیایی شبیه به بازی استراتژیک مورد علاقهاش، «ملتهای ابدی»، دوباره متولد میشود؛ آن هم به عنوان حاکم قدرتمند تمدن شیطانی ماینوگرا. او که در این جهان به عنوان موجودی اهریمنی شناخته میشود، در واقع روحی مهربان دارد و تنها به دنبال زندگی در صلح است. در کنار او، آتو، خادمه وفادار و قدرتمندش قرار دارد که ظاهری شبیه به یک اِلف دارد اما در واقع هیولایی ترسناک است. با پناه آوردن پناهجویان نژادهای مختلف که از ظلم و نژادپرستی انسانها فرار کردهاند به قلمرو او، تاکوتو مجبور میشود برای دفاع از خانهی جدید و مردمانش، با استفاده از دانش استراتژیک خود از بازی، در برابر امپراتوریهای انسانی بایستد. این داستان، روایتی از ساختن یک تمدن از دل ویرانی و مبارزه برای بقا در جهانی است که ظاهر را بر باطن ترجیح میدهد.

در دنیایی که اشیاء و انسانهای دور ریخته شده به یک گودال عظیم به نام «پیت» فرستاده میشوند، رودو، پسری جوان از محلههای فقیرنشین، به ناحق به قتل پدرخواندهاش متهم و به این گودال تبعید میشود. او که به دنبال انتقام از کسانی است که زندگیاش را نابود کردهاند، در این سرزمین بایر و پر از زباله، قدرتی منحصر به فرد را در خود کشف میکند: توانایی «حیات بخشیدن» به اشیایی که برایشان ارزش قائل است. رودو به گروهی به نام «پاککنندهها» میپیوندد؛ جنگجویانی که با استفاده از سلاحهای ویژهای به نام «ابزار حیاتی»، با هیولاهای متولد شده از زباله مبارزه میکنند. با الهام از سبک هنری گرافیتی و داستانی پر از اکشن، این مانگا سفر رودو را برای بقا، کشف حقیقت گذشتهاش و مبارزه در جهانی که ارزش را در چیزهای دور انداخته مییابد، به تصویر میکشد.

رنجی کوساکابه، جوانی که به صورت پارهوقت در یک مرکز بازی کار میکند، در روز ولنتاین با لیلی بیکر، یک دختر بریتانیایی، آشنا میشود که با ناامیدی در حال تلاش برای بردن یک عروسک از دستگاه چنگکی است. رنجی به او کمک میکند و روز بعد، لیلی با یک کارت پیام به سراغش میآید که روی آن نوشته شده: «ولنتاین من باش!». این درخواست که در واقع یک سوءتفاهم فرهنگی است (چرا که لیلی صرفاً قصد تشکر داشته)، آغازی برای یک رابطه دوستانه و پر از لحظات کمدی و شیرین میشود. این دو از طریق یک دفترچه خاطرات مشترک، شروع به تبادل فرهنگی میکنند و به تدریج با وجود تفاوتهای زبانی و فرهنگی، به یکدیگر نزدیکتر میشوند. این انیمه، داستانی دلگرمکننده دربارهی چگونگی شکلگیری یک رابطه از دل سوءتفاهمها و لذت کشف دنیای یکدیگر است.

هتل اینهیومنز، یک هتل لوکس و منحصر به فرد است که به مشتریانی بسیار خاص خدمات ارائه میدهد: قاتلان حرفهای. در این هتل، علاوه بر بهترین غذاها و امکانات رفاهی، خدماتی نظیر تهیه جدیدترین سلاحها، جعل هویت و امحای بینقص اجساد نیز ارائه میشود. سارا و ایکورو، دو متصدی مرموز هتل، با شعار «هرگز نه نگفتن»، به تمام خواستههای این مهمانان خطرناک رسیدگی میکنند. هر قاتلی که به این هتل قدم میگذارد، داستانی از زندگی و مرگ با خود به همراه دارد و در این مکان، مسیرشان با دیگر قاتلان تلاقی میکند. این انیمه، درامی هیجانانگیز و تاریک است که به خواستهها، ترسها و انسانیت فراموششدهی افرادی میپردازد که در لبهی تیغ زندگی و مرگ حرکت میکنند و در این هتل، پناهگاهی موقت برای خود مییابند.

قانون و شهر به جای تمرکز بر درامهای پر زرق و برق دادگاه، نگاهی واقعگرایانه و انسانی به زندگی روزمره پنج وکیل جوان در یکی از معتبرترین شرکتهای حقوقی سئول دارد. داستان حول محور آن جو هیونگ، وکیلی باتجربه اما فرسوده که پس از نه سال کار، در حال زیر سوال بردن انتخابهایش است، و کانگ هی جی، یک همکار تازهکار و آرمانگرا که شور و اشتیاقش برای عدالت اغلب با سیاستهای خشک شرکت در تضاد است، میچرخد. این مجموعه، چالشهای مشترک این متخصصان جوان را به تصویر میکشد؛ از حجم کاری طاقتفرسا و رقابتهای پنهان گرفته تا لحظات کوچک دوستی و حمایتی که در رفتوآمدهای دیروقت شبانه یا وعدههای غذایی مشترک شکل میگیرد. این سریال روایتی ملموس از نسل جوانی است که در تلاش برای یافتن معنا در حرفه طاقتفرسای خود هستند.

سریال «مهمان کُشی» که برای پخش در محرم ۱۴۰۴ آماده میشود، برگی از تاریخ پرفراز و نشیب صدر اسلام را ورق میزند و به روایتی دراماتیک از زندگی و شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)، سفیر امام حسین (ع)، در شهر کوفه میپردازد. داستان از آنجا آغاز میشود که امام حسین (ع) در پاسخ به نامههای بیشمار کوفیان، پسرعموی شجاع و باوفای خود، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده به سوی آنان گسیل میدارد تا از عمق پیمان و وفاداریشان اطمینان حاصل کند. مردم کوفه در ابتدا با شور و حرارتی وصفناپذیر از فرستادهی امام استقبال میکنند و هزاران نفر با او بیعت مینمایند. اما با ورود عبیدالله بن زیاد، والی جدید و بیرحم اموی، ورق برمیگردد. فضای شهر با تهدید، تطمیع و شایعهپراکنیهای او مسموم میشود و مردمی که روزی میزبان و حامی مسلم بودند، از ترس و طمع، به تدریج او را در غربتی جانکاه تنها میگذارند. این سریال، قصه مهمانی را به تصویر میکشد که ناجوانمردانه مورد خیانت میزبانان قرار گرفت و شهادت غریبانهاش، زمینهساز واقعه عظیم کربلا شد.

آخرالزمان را تصور کنید، اما نه با زامبیهای ترسناک، بلکه با گربههای ملوس و پشمالو! یک ویروس مرموز در سراسر جهان پخش شده که هر انسانی را با کوچکترین تماس یا نوازش، به یک گربه تبدیل میکند. دنیا اکنون تحت سلطه ارتشی از گربههای دوستداشتنی قرار گرفته و معدود انسانهای باقیمانده باید برای بقا بجنگند. اما بزرگترین چالش آنها مقابله با هیولاهای درنده نیست، بلکه مقاومت در برابر وسوسه مرگبار نوازش کردن یک بچه گربه بامزه است. داستان بر روی کوناگی متمرکز است، مردی که حافظهاش را از دست داده اما به طرز عجیبی دانشنامهای متحرک از اطلاعات مربوط به گربههاست. آیا او و همراهانش میتوانند در برابر این فاجعه پشمالو مقاومت کنند یا تسلیم جذابیت مرگبار این موجودات خواهند شد؟ این انیمه یک پارودی خندهدار و هوشمندانه از ژانر وحشت است.

داستان در کوچهپسکوچههای گرم و صمیمی ایرانِ دههی چهل جریان دارد، جایی که زندگی با سادگی و مهربانی گره خورده است. قهرمان ما، کمال، پسربچهای باهوش و کنجکاو است که دنیای اطرافش را با شیطنتهای شیرین و ماجراهای روزمرهاش کشف میکند. این مجموعه که بر اساس کتابی محبوب به همین نام ساخته شده، ساختاری اپیزودیک دارد و هر قسمت، حکایتی تازه از زندگی کمال و خانوادهاش را روایت میکند؛ از تلاشهای خندهدار او برای رسیدن به خواستههای کوچکش گرفته تا درسهایی که از دل اتفاقات ساده اما عمیق میآموزد. «حکایتهای کمال» فقط یک سریال نوستالژیک نیست، بلکه پنجرهای طنزآمیز و دلنشین به دورانی است که در آن، مفاهیم خانواده، دوستی و انسانیت در بطن جامعه جاری بود و هر داستان، پندی اخلاقی را در لفافهای از خنده و خاطره به مخاطب هدیه میدهد.

در دنیایی که ظاهر همه چیز است، زندگی شیگرو به خاطر چهره ناخوشایندش از هم پاشیده است. اما سرنوشت به او فرصتی دوباره میدهد و او در یک دنیای فانتزی و جادویی دوباره متولد میشود. او در هنگام ساخت شخصیت جدیدش، یک معامله عجیب میکند: در ازای پذیرش زشتترین چهره ممکن و نفرینی که باعث میشود تماس با زنان برایش دردناک باشد، قدرتی خداگونه و شکستناپذیر به دست میآورد. حالا شیگرو، این قهرمان زشترو اما فوقالعاده قدرتمند، باید در دنیایی که همه او را یک هیولا میپندارند، راه خود را پیدا کند. او در این سفر حماسی نه تنها با هیولاها، بلکه با پیشداوریها و نفرین درونی خود نیز مبارزه میکند تا معنای واقعی قهرمانی و ارزشی که فراتر از ظاهر است را کشف کند.