لارنس الیویه(Laurence Olivier)
بیوگرافی لارنس الیویه
فیلم و سریال های لارنس الیویه
لارنس الیویه هنرپیشه و کارگردان انگلیسی بود که در 22 مه 1907 در دورکینگ، ساری به دنیا آمد. مادرش اگنس لوئیز کروکندن نام داشت و پدرش کشیش جرارد کر اولیویه بود. پدربزرگ او از تبار هوگونو فرانسوی بود و اولیویه از یک سلسله طولانی روحانیون پروتستان به شمار میرفت.
در چند سال اول لورنس، او هرگز آنقدر در یک مکان زندگی نکرد که بتواند دوستانی پیدا کند. در 1916، پس از حضور در یک سری مدارس مقدماتی، اولیویه در آزمون آواز برای پذیرش در مدرسه کر All Saints، خیابان مارگارت، در مرکز لندن، قبول شد. در یک تولید مدرسه ای از جولیوس سزار در سال 1917، بازی اولیویه ده ساله در نقش بروتوس تماشاگران را تحت تاثیر قرار داد. اولیویه از 1921 تا 1924 به مدرسه سنت ادوارد در آکسفورد رفت.
پس از ترک مدرسه مرکزی در 1925، اولیویه برای شرکتهای کوچک تئاتری کار کرد و در 1926، به توصیه ثورندایک، به شرکت رپرتوری بیرمنگام پیوست. در 1928 اولیویه نقش استانهوپ را در پایان سفر R. C. Sherriff بازی کرد و موفقیت بزرگی را در اولین نمایش آن به دست آورد. تا پایان 1929 اولیویه در هفت نمایشنامه ظاهر شد که همگی کوتاه مدت بودند.
آثار هنری و جوایز لارنس الیویه
اولین فیلم او درام Friends and Lovers در نقش مکمل بود، سپس اولین نقش اصلی فیلمش را برای استودیوی فاکس در بلیت زرد، ایفا کرد. در ژانویه 1937، اولیویه نقش اصلی را در نسخهای از هملت بر عهده گرفت و تحسین زیادی را به همراه داشت. او برای فصل دوم در 1938 به Old Vic بازگشت. برای اتللو او نقش یاگو را ایفا نمود و ریچاردسون در نقش اصلی بازی کرد.
این آخرین حضور اولیویه در یک صحنه لندن به مدت شش سال بود. در اواخر 1938، به هالیوود سفر کرد تا در فیلم 1939 Wuthering Heights در کنار مرل اوبرون و دیوید نیون نقش هیثکلیف را بازی کند. فیلمی که ساخته شد، نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان آورد و باعث شهرت او در صفحه نمایش گردید. در 1943، اولیویه کار بر هنری پنجم را آغاز کرد. او در ابتدا قصد نداشت کارگردانی را بر عهده بگیرد، اما در نهایت علاوه بر ایفای نقش اصلی، کارگردانی و تهیه کنندگی را نیز به عهده گرفت. این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد بود، اما هیچ کدام را برنده نشد و اولیویه در عوض با "جایزه ویژه" تقدیر شد. در ژانویه 1947 اولیویه کار بر دومین فیلم خود به عنوان کارگردان، هملت (1948) را آغاز کرد که در آن نقش اصلی را نیز بر عهده داشت.
هملت اولین فیلم غیر آمریکایی برنده جایزه اسکار بهترین فیلم بود، در حالی که اولیویه برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شد. اولیویه در دهه 1940، به همراه ریچاردسون و جان بورل، یکی از مدیران Old Vic بود و آن را به یک شرکت بسیار معتبر تبدیل کرد. از سال 1963 تا 1973 او مدیر بنیانگذار تئاتر ملی بریتانیا بود که ستاره های آینده بسیاری را پرورش می داد.
اولیویه سومین فیلم شکسپیر خود را در سپتامبر 1954 به نام ریچارد سوم (1955) کارگردانی کرد که با همکاری کوردا تهیه کننده بود. او برای این نقش برنده جایزه بفتا شد. اولیویه یکی دیگر از نامزدهای بفتا را برای نقش مکمل خود در سال 1959 در فیلم شاگرد شیطان دریافت کرد. در سالهای 1960 و 1961 اولیویه در فیلم Anouilh's Becket در برادوی ظاهر شد، ابتدا در نقش اصلی، با آنتونی کوئین به عنوان پادشاه و بعد با همبازی خود به تبادل نقش پرداخت.
اولیویه در 1960 در The Entertainer حضور یافت که برای بازی خود، نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. او همچنین در 1960 اقتباسی از ماه و شش پنس ساخت و برنده جایزه امی شد. در 1963 اولیویه برای نقش اصلی خود به عنوان یک معلم مدرسه که متهم به آزار جنسی یک دانش آموز در فیلم ترم محاکمه شده بود، نامزد دیگری برای بفتا دریافت کرد.
اولین نقش اصلی او برای سریال «اتللو» به کارگردانی دکستر در سال 1964 بود. تولید تئاتر ملی اتللو به عنوان یک فیلم در سال 1965 منتشر شد که چهار نامزدی جایزه اسکار از جمله بهترین بازیگر مرد برای اولیویه را به همراه داشت. در 1969 اولیویه در دو فیلم جنگی ظاهر شد و فیلد مارشال فرانسوی را در فیلم جنگ جهانی اول Oh! چه جنگ دوست داشتنی ای به تصویر کشید که برای آن جایزه بفتا دیگری را برد و به دنبال آن، مارشال هیو داودینگ، فرمانده هوایی در نبرد بریتانیا را بازی کرد. در ژوئن 1970 او اولین بازیگری شد که برای خدمات تئاتر به عنوان همتا شناخته شد.
در 1972 او در کنار مایکل کین در فیلم Sleuth آنتونی شفر ساخته جوزف ال. مانکیویچ بازی کرد که او و کین هر دو نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شدند. دو نمایشنامه آخری که اولیویه کارگردانی کرد، آمفیتریون (1971) ساخته ژان گیردو و Eden End (1974) اثر پریستلی بود. در زمان Eden End، او دیگر مدیر تئاتر ملی نبود. او در 1976 نقش یک شکنجه گر نازی در فیلم مرد ماراتون را به کارگردانی جان شلزینگر بازی کرد و نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و برنده جایزه گلدن گلوب در همان بخش شد.
در 1973 او یک مستند 26 قسمتی به نام The World at War را روایت کرد که وقایع جنگ جهانی دوم را شرح می داد و دومین جایزه امی را برای سفر طولانی روز به شب (1973) دریافت نمود. وی در 1975 برنده امی دیگری برای عشق در میان خرابه ها شد. در 1978 او در فیلم پسران برزیل ظاهر شد و نقش ازرا لیبرمن، شکارچی نازی سالخورده را بازی کرد و یازدهمین نامزدی اسکار خود را دریافت نمود. اگرچه او برنده اسکار نشد، اما جایزه افتخاری برای دستاورد یک عمرش به او اهدا گردید. در 1981 او در نقش لرد مارچمین در فیلم Brideshead Revisited ظاهر شد و جایزه امی دیگری گرفت و سال بعد دهمین و آخرین نامزدی بفتا خود را در اقتباس تلویزیونی از نمایشنامه صحنه ای جان مورتیمر A Voyage Round Father دریافت کرد. در 1983 او آخرین نقش شکسپیر خود را به عنوان لیر در شاه لیر برای تلویزیون گرانادا بازی کرد و پنجمین امی خود را دریافت نمود.
اولیویه پس از بیماری 22 سال آخر زندگی خود، در 11 جولای 1989 در سن 82 سالگی در خانه خود در روستای آشورست، نزدیک استاینینگ، ساسکس غربی، بر اثر نارسایی کلیوی درگذشت. جسد او سه روز بعد سوزانده شد. جوایز لارنس اولیویه که سالانه توسط انجمن تئاتر لندن اعطا می شود به اسم او نامگذاری شده است.