در سینما، ماجراجویی تنها به پرتاب قهرمان در دل خطر خلاصه نمیشود؛ بلکه گاهی سفری است از وهم به واقعیت، از غرور به رهایی، از ذهن به جهان. وقتی ماجراجویی با استانداردهای هنری اسکار تلاقی پیدا میکند، نتیجهاش آثاری میشود که هم تماشاگر را سرگرم میکنند و هم مرزهای درک انسانی را گسترش میدهند. در این صفحه، مجموعهای از فیلمهای ماجراجویی برگزیدهی اسکار را مرور میکنیم؛ آثاری که هر کدام در سال خود نه فقط نامزد یا برندهی جوایز مهم شدند، بلکه مسیر روایت ماجراجویانهی سینما را تغییر دادند.
آغاز این مسیر با «ارباب حلقهها: یاران حلقه / The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring» (۲۰۰۱) است؛ فیلمی که پیتر جکسون با دقتی وسواسگونه و ایمان به تخیل، از دل رمان تالکین بیرون کشید. سفری که از شایر آغاز میشود و با همراهی شخصیتهایی از نژادها و سرزمینهای گوناگون، به مأموریتی برای نابودی حلقهی قدرت بدل میگردد. فیلم با جلوههای بصری خیرهکننده، موسیقی حماسی هاوارد شور و بازیهای انسانیاش، فانتزی را از ژانر به تجربهای فلسفی ارتقا داد. «یاران حلقه» با ۱۳ نامزدی و ۴ جایزهی اسکار، نقطهی عطفی در تلفیق ماجراجویی و سینمای هنری شد.
چند سال بعد، ماجراجویی در قالبی زمینیتر اما گزندهتر ادامه یافت؛ «حرامزادههای لعنتی / Inglourious Basterds» (۲۰۰۹) ساختهی کوئنتین تارانتینو. فیلم در میانهی جنگ جهانی دوم، گروهی سرباز یهودی را دنبال میکند که مأموریت دارند سران نازی را شکار کنند. اما این ماجراجویی پرخون، در لایهای زیرین، بازنویسی تاریخ است؛ فانتزی انتقام، سینمایی که قدرت قصهگویی را جایگزین واقعیت میکند. بازی کریستوف والتس در نقش سرهنگ لاندا، برایش جایزهی اسکار به ارمغان آورد و فیلم، نمونهای درخشان از آمیختن هیجان، طنز سیاه و تاریخ شد.
در مرز میان واقعیت و طبیعت، «از گور برخاسته / The Revenant» (۲۰۱۵) از الخاندرو گونزالس اینیاریتو، تجربهای حسی و فیزیکی از بقاست. لئوناردو دیکاپریو در نقش مردی که پس از حملهی خرس زنده میماند و سفری خونین را برای انتقام آغاز میکند، تصویری از انسان در برابر عناصر طبیعت ارائه میدهد. فیلم با فیلمبرداری امانوئل لوبزکی در نور طبیعی و تنش بیوقفهاش، موفق به دریافت سه جایزهی اسکار از جمله بهترین کارگردانی شد. ماجراجویی در اینجا دیگر سرگرمی نیست؛ آیینی از رنج و اراده است.
اما گاهی ماجراجویی به جای جنگل، در سیارهای بیجان شکل میگیرد. «مریخی / The Martian» (۲۰۱۵) به کارگردانی ریدلی اسکات، داستان فضانوردی (با بازی مت دیمون) را روایت میکند که پس از置گذاشتهشدن در مریخ، با علم، شوخطبعی و اراده، تلاش میکند زنده بماند. فیلم با ترکیب علم و احساس، یکی از خوشبینانهترین نگاهها به بقا را به نمایش میگذارد — اثری که نشان میدهد ماجراجویی میتواند با ذهن و منطق نیز پیش برود، نه فقط با اسلحه و شمشیر.
و در نهایت، «تلقین / Inception» (۲۰۱۰) ساختهی کریستوفر نولان، سفری است به درون ذهن انسان؛ پیچیدهترین و شخصیترین ماجراجویی ممکن. گروهی از متخصصان رؤیا به درون ذهن دیگران نفوذ میکنند تا ایدهای بکارند، و همین مأموریت، واقعیت را از هم میگسلد. فیلم با ساختار چندلایهاش، تماشاگر را همزمان در چند سطح آگاهی شناور میکند. موسیقی هانس زیمر و تدوین تیز فیلم، تجربهای ساختارشکن از هیجان و تفکر میسازد. «تلقین» با چهار جایزهی اسکار، نقطهی تلاقی فلسفه و اکشن شد.
این آثار نشان میدهند که ماجراجویی، وقتی با نگاهی سینمایی و اندیشهمند همراه شود، از مرز سرگرمی عبور میکند و به بیانی از وضعیت انسان بدل میشود — انسانِ جستوجوگر، خسته، و در عین حال تسلیمناپذیر. در جهان اسکار، این ژانر فقط دربارهی مقصد نیست؛ دربارهی سفری است که ما را وادار میکند دوباره ببینیم، دوباره باور کنیم و شاید، دوباره آغاز کنیم.