سریالهای درام فانتزی در سالهای اخیر دیگر صرفاً روایتهایی از جادو و قهرمانی نیستند؛ آنها با ترکیب احساس، قدرت و سرنوشت، مرز میان اسطوره و واقعیت را محو کردهاند. در این آثار، فانتزی بهانهای است برای پرسشهای انسانی: اگر قدرت بیپایان داشتیم، با احساس گناه، عشق یا انتخاب چه میکردیم؟
در میان پرچمداران این ژانر، «House of the Dragon» (خاندان اژدها – از ۲۰۲۲) دنبالهای از جهان «بازی تاج و تخت» است که درامی سیاسی را در دل فانتزی به تصویر میکشد. روایت جاهطلبی، خون و خیانت در خاندان تارگرین، با شخصیتپردازی پیچیده و نبردهای اخلاقیاش، بیش از هر اثر مشابهی به تراژدیهای شکسپیری پهلو میزند. در سوی دیگر، «Once Upon a Time» (روزی روزگاری – ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸) با بازآفرینی شخصیتهای کلاسیک قصهها در دنیایی مدرن، از اسطوره برای پرداختن به حافظه، خانواده و انتخاب استفاده میکند — جایی که جادو تنها پوششی است بر دردهای انسانی.
در فضایی معاصرتر، «Lucifer» (لوسیفر – ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱) شخصیتی اسطورهای را به جهان واقعی میکشاند. این سریال با طنزی تلخ، از سقوط فرشتهای سخن میگوید که در پی درک انسان است و در مسیر خود، با مفاهیمی چون رستگاری، عدالت و عشق مواجه میشود. از سوی دیگر، «Andor» (اندور – ۲۰۲۲) از جهان «جنگ ستارگان» برخاسته اما روایتی زمینیتر دارد؛ درامی سیاسی و انسانی که شورش را نه به عنوان نبرد میان خیر و شر، بلکه نتیجهی خستگی، تردید و امید نشان میدهد.
در شرق آسیا، سریالهای فانتزی نیز به بلوغ تازهای رسیدهاند. «Love Game in Eastern Fantasy» (بازی عشق در فانتزی شرقی – ۲۰۲۴) با تلفیق رمانتیسم و ماجراجویی، جهانی میسازد که در آن عشق و تقدیر در نبردی بیپایاناند.همچنین «Back from the Brink» (بازگشت از لبه – ۲۰۲۳) داستان پیوند دوبارهی روح و جسم را در قالب افسانهای اساطیری روایت میکند؛ اثری با جلوههای بصری چشمگیر و ضرباهنگی شاعرانه.و در نهایت، «Till The End Of The Moon» (تا انتهای ماه – ۲۰۲۳) با داستانی از سقوط خدایان و انسانها، یکی از جاهطلبانهترین درامهای چینی فانتزی دهه است؛ سریالی که عشق را نه نجات، بلکه تقدیر میداند.
سریالهای درام فانتزی امروز دیگر از جادو نمیگویند تا فرار کنیم، بلکه تا بفهمیم — بفهمیم که هر نبرد اسطورهای، درون خود ما جریان دارد.