ماجراجویی در دههی ۲۰۲۰ چهرهای تازه به خود گرفت؛ دیگر فقط در تعقیبها، نبردها و سرزمینهای ناشناخته خلاصه نمیشد، بلکه به درون هویت، حافظه و زمان نفوذ کرد. سریالهای این دوران نشان دادند که قهرمان لزوماً کسی نیست که شمشیر در دست دارد یا از مهلکه جان سالم به در میبرد، بلکه کسی است که در جهانی پیچیده، معنایی برای بودن میجوید. در این صفحه، مجموعهای از سریالهای ماجراجویی دههی ۲۰۲۰ را مرور میکنیم؛ آثاری که با جسارت بصری، روایتهای چندلایه و شخصیتهای خاکستری، مرز میان هیجان و اندیشه را محو کردهاند.
یکی از متفاوتترین نمونهها، «واشینگتن بلک / Washington Black» (۲۰۲۴) است؛ سریالی تاریخی با نگاهی انسانی که ماجراجویی را در بستر استعمار و آزادی بازتعریف میکند. داستان دربارهی پسری سیاهپوست است که از مزرعهای در باربادوس میگریزد و با مخترعی عجیب همسفر میشود تا جهان را از آسمان ببیند. اما این سفر، بیش از آنکه پرواز در فضا باشد، پروازی درون روح انسان است — تجربهای از رشد، ترس و رهایی. سریال با فضاسازی دیدنی و لحنی شاعرانه، از ماجراجویی استعاری برای بازگویی تاریخ استفاده میکند.
در نقطهای کاملاً متفاوت، «آگاتا همیشه در صحنه / Agatha All Along» (۲۰۲۵) از جهان مارول، فانتزی را با طنز و رمزآلودگی درمیآمیزد. آگاتا هارکنس، جادوگر مرموزی که نخست در «وانداویژن» معرفی شد، این بار مرکز قصه است. او در تلاش است تا قدرتهای ازدسترفتهاش را بازیابد و در مسیرش با جهانهای موازی، جادو و رازهای درونی روبهرو میشود. این سریال با رنگآمیزی بصری خاص و لحن شوخ اما تاریکش، نوعی ماجراجویی فراواقعی میسازد که در آن مرز میان جادو و خودشناسی محو است.
«فالاوت / Fallout» (۲۰۲۴) اقتباسی از بازی ویدئویی محبوبی به همین نام است و تصویری پساآخرالزمانی از آینده ارائه میدهد. در دنیایی که پس از جنگ هستهای به ویرانهای بدل شده، گروهی بازمانده از پناهگاههای زیرزمینی بیرون میآیند تا بقایای تمدن را کشف کنند. سریال با ترکیب طنز سیاه، اکشن خشن و طراحی جهان دقیق، نهتنها ماجراجویی بیرونی بلکه سفری در حافظهی جمعی بشر است — سفری برای یادآوری اینکه چه شد که جهان به این نقطه رسید.
در لایهای احساسیتر، «آخرین بازمانده از ما / The Last of Us» (۲۰۲۳– ) ساختهی کریگ مازین، مرز میان درام و ماجراجویی را از نو تعریف میکند. داستان جوئل و الی، دو مسافر در دنیایی آلوده به ویروسی قارچی، سفری است میان ویرانی و امید. آنچه این اثر را فراتر از ژانر میبرد، پیوند عاطفی شخصیتهاست؛ جایی که بقا بهانهای برای بازتعریف انسانیت میشود. فیلمبرداری سینمایی، موسیقی گوستاوو سانتائولایا و وفاداری به روح بازی، این سریال را به یکی از موفقترین اقتباسهای تلویزیونی تاریخ تبدیل کرده است.
و در نهایت، «لوکی / Loki» (۲۰۲۱–۲۰۲۳) از دنیای سینمایی مارول، شکلی فلسفی از ماجراجویی را ارائه میدهد. خدای فریب، این بار نه بهدنبال سلطه، بلکه در جستوجوی معنا در جهانی چندزمانی است. لوکی در سفر میان واقعیتها و خطوط زمانی، با خودِ دیگرش روبهرو میشود — استعارهای از انسان در مواجهه با انتخاب و تقدیر. طنز، درام و زیبایی بصری فیلم، در کنار عمق شخصیتپردازی، باعث شده «لوکی» به یکی از معدود آثار ابرقهرمانی بدل شود که هم فکری است و هم پرهیجان.
این مجموعه از سریالها، تصویری تازه از ماجراجویی در دههی ۲۰۲۰ ترسیم میکنند: سفری که دیگر فقط در نقشهها نیست، بلکه در ذهن، در احساس و در حافظهی انسان ادامه دارد. از بردگی تا بقا، از جادو تا زمان، از ویرانی تا رستگاری — هر کدام از این آثار یادآورند که ماجراجویی هنوز زنده است، چون انسان هنوز در جستوجوی خویش است.