سریالهای خارجی ۲۰۲۵
سال ۲۰۲۵ یک فصل جدید برای سریالها بود؛ در این سال داستانها تنوع بیشتری داشتند، شخصیتها عمقِ روانشناختی بیشتری پیدا کردند و کیفیت تولید چشمگیرتر از همیشه بود. برخلاف سالهای قبل که خیلی از سریالها مسیر تکراری داشتند، مجموعههای خارجی ۲۰۲۵ مرزهای قصهگویی را عقب زدند؛ داستانهایی بعد از آخرالزمان، درامهای تاریخی بازسازیشده و سریالهایی که به مباحث اخلاقی و اجتماعی روز میپرداختند، همه شکل تازهای به تلویزیون دادهاند. وقتی این آثار را تماشا میکنی، واضح است که پلتفرمها و شبکههای جهانی الان بیش از همیشه دنبال ساخت سریالهایی هستند که هم معنیدار باشند، هم مخاطب را درگیر احساسات واقعی کنند. در این مقاله، سریالهایی که در سال ۲۰۲۵ بیشترین بازدید را داشتند مرور میکنیم؛ آنهایی که در داستانگویی، تولید و احساس تأثیرگذار ظاهر شدهاند.
در سریال پلوریبوس دنیا با یک ویروس فرازمینی تغییر میکند: این ویروس بیشتر انسانها را به جمعی خوشحال (hive mind) تبدیل کرده، اما کارول استورکا (با بازی رِیا سیهورن)، نویسندهی رمان عاشقانه، یکی از معدود انسانهایی است که در برابر آن مصون ماندهاند. کارول، که ذاتاً ناراضی و بدخلق است، ناگهان بار مسئولیتی سنگین بر دوش دارد: «نجات دنیا از خوشبختی کامل» — مبارزهای که نه فقط معنای آزادی و فردیت را به چالش میکشد، بلکه رابطهی او با دیگر «ایمنها» و با ذهن جمعی را به وسط یک معادله اخلاقی و فلسفی غیرمعمول میکشد.
داستان این سریال در سال ۱۹۶۲ در شهر دری (Derry)، ایالت مین جریان دارد و پیشدرآمدی ترسناک برای دنیای «It» را روایت میکند. وقتی چند کودک شهر ناپدید شدهاند، چهار دوست دبیرستانی — تدی، فیلیپ، لیلی و رونی — با هم متحد میشوند تا رازهای تاریکی را کشف کنند که ریشه در گذشتهی منحوس شهر دارد. همزمان، لِروی هانلون که پدربزرگ مایک هانلون (یکی از اعضای باشگاه بازندگان در داستانهای اصلی) است، با چالش تبعیض نژادی در پایگاه نیروی هوایی دری هم روبهرو میشود. در پس این حوادث، دوباره پنیوایز دلقک (با بازی بیل اسکارشگارد) ظهور میکند، و ماهیت واقعی ترس و شر در دری فاش میشود — ترسی که نه فقط فردی، بلکه جمعی است و به تاریخچه، گناه و خاطرههای جمعی مردم شهر گره میخورد.
در سریال خرگوش سیاه، جیک فریدکِن (با بازی جود لا)، صاحب و یکی از بنیانگذاران یک کسب و کار مشهور در نیویورک به نام «خرگوش سیاه» است که زندگیاش زمانی به هم میریزد که برادر پرآشوب و قدیمیاش، وینس (با بازی جیسون بیتمن)، بعد از سالها دوباره بازمیگردد. بازگشت او نهتنها بار خاطرات گذشته را زنده میکند، بلکه قرضهای خطرناک به مزدوران و تهدیدات زیرزمینی را نیز با خود میآورد و جیک را مجبور میکند برای حفظ آنچه ساخته، وارد دنیای خطرناک مافیا شود.
۴. Wayward (خودسر)
در این سریال مأمور پلیس آلکس دمپسی (با بازی مِی مارتین) به همراه همسر باردارش به شهر کوچک و ظاهراً آرام «تال پاینز» نقل مکان میکند، اما خیلی زود متوجه میشود که آکادمی نوجوانان پرآشوب محلی (Tall Pines Academy) چیزهای بیشتری در پس ظاهر سادهاش پنهان دارد. دو دختر نوجوان، لیلا و ابی، که اخیراً از آکادمی فرار کردهاند، با آلکس متحد میشوند تا رازهای تاریک مدرسه شامل جلسات گروهی مشکوک، پروتکلهای کنترل روانی و رهبری کاریزماتیک اما خطرناکِ مدیر آکادمی، اوِولین (با بازی تونی کولِت) را افشا کنند.
این سریال داستانِ بائِک آه‑جین را روایت میکند؛ او یک بازیگر بسیار مشهور است که چهرهی عمومیاش ملایم و مهربانی است، اما گذشتهای تیره دارد: در کودکی خشونت خانگی را تجربه کرده و برای زنده ماندن وقتی احساس تهدید میکند، با تشخیص احساسات دیگران آنها را دستکاری میکند. او با استفاده از جذابیت، هوش و مهارت بازیگری، «لیست اکس» خود را دارد — کسانی که برای موفقیتش باید حذف یا فریب داده شوند.
۶. Adolescence (نوجوانی)
«نوجوانی» یک مینیسریال چهار قسمتی از نتفلیکس است که داستان جیمی میلر، پسر ۱۳ سالهای را روایت میکند که به اتهام قتل همکلاسیاش، کیتی، بازداشت میشود. سریال با تمرکز بر خانواده، درمانگر و کارآگاه پرونده، به بررسی پیچیدگیهای روانی و اجتماعی این حادثه میپردازد. این اثر نه تنها یک درام جنایی است، بلکه مطالعهای عمیق بر احساس گناه، درک و نیروهای نامرئیای است که زندگی نوجوانان را شکل میدهند.
این مینیسریال وسترن به کارگردانی پیتر برگ، نگاهی بیپرده و خشن به تاریخ آمریکا در سال ۱۸۵۷ دارد. با محوریت جنگ یوتا، تنشهای مذهبی میان مورمونها، مهاجران و قبایل بومی را کاوش میکند. شخصیتهای داستان در دنیایی بیرحم و قانونگریز، برای بقا و باورهایشان میجنگند. تیلور کیچ در نقشی محوری بازی میکند که پیچیدگیهای اخلاقی شخصیتش را بهخوبی به تصویر میکشد.
در فصل پایانی «سرگذشت ندیمه»، جون با عزم راسخ برای سرنگونی گیلیاد بازمیگردد. در حالی که لوک و مویرا به مقاومت میپیوندند، سرنا سعی در اصلاح گیلیاد دارد و فرمانده لارنس و عمه لیدیا با پیامدهای اعمالشان مواجه میشوند. نیک نیز با آزمایشهای دشواری روبروست. این فصل پایانی بر اهمیت امید، شجاعت، همبستگی و پایداری در پیگیری عدالت و آزادی تأکید دارد.
این انیمه اقتباسی از بازی ویدیویی محبوب، داستان دانته، شکارچی شیاطین نیمهانسان، را دنبال میکند. با ترکیب اکشن پرهیجان و عناصر ماورایی، سریال به بررسی نبردهای دانته با موجودات شیطانی و درگیریهای درونیاش میپردازد. با طراحی بصری خیرهکننده و موسیقی متن جذاب، «Devil May Cry» تجربهای هیجانانگیز برای طرفداران ژانر اکشن و فانتزی فراهم میکند.
این درام کرهای داستان یک دختر پرانرژی و یک پسر استوار را در جزیره ججو روایت میکند که داستانشان به یک افسانه مادامالعمر از فراز و نشیبها تبدیل میشود. سریال با پرداختن به عشق، خانواده و رشد شخصی، نشان میدهد که چگونه عشق در طول زمان پایدار میماند. با بازی بازیگران برجسته و فضاسازی زیبا، این اثر تجربهای احساسی و دلنشین را برای مخاطبان فراهم میکند.
در فصل دوم، داستان سه ماه پس از مرگ جوئل ادامه مییابد. الی که در غم از دست دادن جوئل فرو رفته، با دینا برای انتقام از قاتلانش به سیاتل سفر میکند. در مسیر، با گروهی مرموز و معنوی روبرو میشوند که توسط جبهه آزادی واشنگتن (WLF) تحت تعقیب هستند. این فصل با تمرکز بر غم، انتقام و درگیریهای اخلاقی، تجربهای احساسی و پرتنش را برای مخاطبان فراهم میکند.
۱۲. The Bondsman (ضامن)
کوین بیکن در نقش هاب هالوران، شکارچی جایزهبگیری که پس از مرگ توسط شیطان برای انجام مأموریتهایی بازگردانده میشود، در این سریال ترسناک و اکشن بازی میکند. هاب باید با موجودات شیطانی مقابله کند و در عین حال با گذشته تاریک خود روبرو شود. ترکیب عناصر ماورایی با درام انسانی، این سریال را به اثری منحصربهفرد تبدیل کرده است.
درامی جنایی به کارگردانی گای ریچی که روی درگیریهای خونین دو خانواده مافیایی در لندن تمرکز دارد. تام هاردی نقش مردی را بازی میکند که میان وفاداری خانوادگی و خواستههای شخصی گرفتار شده و مجبور میشود تصمیمهای دشواری بگیرد. پیرس برازنان در نقشی سرد و مرموز، بر این درگیریها سایه افکنده است. سبک روایی سریع، دیالوگهای هوشمندانه و خشونتهای واقعگرایانه، «سرزمین مافیا» را به یکی از بهترین درامهای جنایی سال تبدیل کرده است.
۱۴. Toxic Town (شهر سمی)
این مینیسریال چهار قسمتی بر اساس داستان واقعی آلودگی سمی در شهر کوربی انگلستان ساخته شده است. سه مادر که فرزندانشان با نقصهای مادرزادی متولد شدهاند، علیه شورای شهر که مسئول این آلودگی است، مبارزه میکنند. «شهر سمی» با پرداختی احساسی و مستندگونه، داستانی از بیعدالتی و مقاومت را به تصویر میکشد.
این مینیسریال سوئدی بر اساس داستان واقعی دو قتل در لینکپینگ در سال ۲۰۰۴ ساخته شده است. پس از ۱۶ سال، با استفاده از تحقیقات ژنتیکی، قاتل شناسایی میشود. سریال با تمرکز بر کارآگاهان و محققان، روند پیچیده حل این پرونده را به تصویر میکشد. «پیشرفت» با پرداختی دقیق و مستندگونه، تجربهای جذاب برای علاقهمندان به ژانر جنایی فراهم میکند.
آیا سریالهای ۲۰۲۵ بهتر از سال های قبل بودند؟
مروری بر سریال های ۲۰۲۵ به روشنی نشان میدهد که تلویزیون دیگر تنها به دنبال سرگرم کردن مخاطب نیست؛ بلکه هدف آن ایجاد تجربههای احساسی، فکری و حتی اجتماعی است. آثار متنوعی که امسال معرفی شدند، از سریالهای آمریکایی گرفته تا آسیایی، هر کدام با روایتهایی جسورانه، شخصیتهایی چندلایه و دغدغههایی عمیقتر، سلیقهی طیف گستردهای از تماشاگران را پوشش دادند. سریالهایی مثل آخرین بازمانده از ما، پلوریبوس و نوجوانی نشان دادند که پرداختن به موضوعاتی چون بقا، عدالت، خانواده و هویت هنوز هم میتواند نوآورانه و اثرگذار باشد. بدون تردید، سال ۲۰۲۵ سال مهمی در تاریخ سریالسازی بود.