فیلم «رستاخیز مسیح» مل گیبسون ۲۵۰ میلیون دلار هزینه ساخت داشته است: چرا لاینزگیت امید زیادی به این فرنچایز دارد؟
استودیوی لاینزگیت (Lionsgate) با سرمایهگذاری ۲۵۰ میلیون دلاری بر روی دنبالهی حماسی مل گیبسون، «رستاخیز مسیح»، یکی از جسورانهترین قمارهای تاریخ سینمای دینی را انجام داده است. این بودجه کلان که برای دو فیلم مجزا (پارت اول و دوم) تخصیص یافته، نشاندهنده تغییر مقیاس کامل نسبت به فیلم اصلی «مصائب مسیح» (۲۰۰۴) است که تنها با ۳۰ میلیون دلار ساخته شد و ۶۲۲ میلیون دلار فروخت. تحلیلگران بازار معتقدند که لاینزگیت با اتکا به مدل «اکران رویدادمحور» (Event Cinema)، قصد دارد موفقیت تجاری فیلم اول را در مقیاسی جهانیتر و با استفاده از فرمتهای گرانقیمت سینمایی تکرار کند.
یکی از دلایل اصلی تورم بودجه به ۲۵۰ میلیون دلار، تصمیم مل گیبسون برای استفاده از دوربینهای IMAX و تکنولوژیهای پیشرفته بصری است. برخلاف فیلم اول که درامی متمرکز بر شکنجه فیزیکی و واقعگرایانه بود، دنباله جدید وارد قلمروهای متافیزیکی میشود. بازسازی «سفر به جهنم» و نبردهای میان فرشتگان و شیاطین نیازمند CGI سنگین و پستولید طولانیمدت است. همچنین فیلمبرداری در لوکیشنهای متعدد بینالمللی و استفاده از بازیگران جدید اروپایی، هزینههای لجستیکی را افزایش داده است. با این حال، تقسیم این بودجه بین دو فیلم، ریسک مالی را تا حدودی تعدیل میکند؛ زیرا استودیو میتواند با یک بار هزینه بازاریابی و تولید، دو محصول سینمایی کامل برای اکران داشته باشد.
استراتژی تاریخ اکران لاینزگیت نیز بسیار هوشمندانه و دقیق طراحی شده است. اکران قسمت اول در ۲۶ مارس ۲۰۲۷ (مصادف با جمعه نیک) و قسمت دوم در ۶ مه ۲۰۲۷ (روز عروج)، دقیقاً با تقویم مذهبی مسیحیان هماهنگ شده است. این فاصله ۴۰ روزه بین دو اکران، نهتنها نمادین است، بلکه به استودیو اجازه میدهد تا بر موج رسانهای و گفتگوهای دینی سوار شود. لاینزگیت میداند که مخاطبان مذهبی (Faith-based audience) وفادارترین قشر سینمارو هستند و اگر فیلم بتواند نظر کلیساها و گروههای مذهبی را جلب کند، فروش بلیتهای گروهی میتواند تضمینکننده بازگشت سرمایه در همان هفته اول باشد.
علاوه بر مخاطبان مذهبی، لاینزگیت بر روی جذب مخاطبان عام سینما نیز حساب باز کرده است. با تبلیغ فیلم به عنوان یک «اکشن حماسی و ماورایی» و استفاده از فرمت IMAX، آنها سعی دارند فیلم را از برچسب صرفاً «مذهبی» خارج کنند و آن را به عنوان یک تجربه بصری عظیم (مانند Dune یا Avatar) بفروشند. در بازاری که فیلمهای ابرقهرمانی دچار افول شدهاند، یک حماسه تاریخی-مذهبی با بودجه بلاکباستری میتواند خلاء موجود در سینماها را پر کند. اگر گیبسون بتواند تعادلی میان الهیات و سرگرمی بصری ایجاد کند، «رستاخیز مسیح» پتانسیل تبدیل شدن به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۷ را خواهد داشت.
