پایان فصل اول «پلوریبوس» چگونه رقم خورد؟ نگاهی به قسمت آخر pluribus
فصل نخست سریال علمی-تخیلی پلوریبوس این هفته با پخش قسمت نهم و پایانی خود به پایان رسید؛ پایانی نفسگیر که نوید اتفاقات بزرگتری را برای ادامه این مجموعه میدهد.
هشدار: این خبر حاوی اسپویلهای مهم از قسمت پایانی فصل اول Pluribus است.
اپل تیوی روز چهارشنبه ۲۴ دسامبر (۳ دی) آخرین قسمت فصل اول این سریال را منتشر کرد. همزمان با پایان فصل، اپل تیوی بهطور رسمی ساخت فصل دوم این مجموعه محبوب را تأیید کرده است. Pluribus ساخته وینس گیلیگان، خالق Breaking Bad و Better Call Saul، است.
داستان فصل اول پلوریبوس
فصل اول این سریال در ۹ قسمت، حول محور کارول استورکا (با بازی ریا سیهورن) میچرخد؛ نویسندهای بدبین در ژانر فانتزی که با پیامدهای یک تهاجم ویروسی بیگانه مواجه است؛ ویروسی که ذهن جمعی (Hive Mind) ایجاد میکند و جان شریک زندگی و مدیر برنامههایش، هلن (میریام شور)، را گرفته است.
کارول متوجه میشود که یکی از تنها ۱۳ انسان ایمن در برابر این ویروس است. یکی دیگر از این افراد مانوسوس اوویدو (کارلوس-مانوئل وسگا)، مردی کلمبیایی ساکن پاراگوئه است که هرگونه همکاری با موجودات موسوم به «دیگران» را رد میکند.
اتفاقات قسمت پایانی فصل اول
قسمت نهم که عنوان آن La Chica o El Mundo (بهمعنای «دختر یا جهان») است، ۷۱ روز پس از آغاز تهاجم در پرو شروع میشود؛ جایی که دختری نوجوان به نام کوسیمایو موافقت میکند به ذهن جمعی بپیوندد. پس از مراسمی مرموز، داستان به ۱۱ روز قبل در آلبوکرکی بازمیگردد.
در این مقطع، زوشیا (کارولینا ویدرا)، همراه کارول، به زندگی او بازگشته و رابطهای نزدیک میان آنها شکل گرفته است. با این حال، کارول نسبت به ارتباط زوشیا با ذهن جمعی دچار تردید است و تلاش میکند او را به حفظ هویت فردیاش تشویق کند.
کارول و زوشیا شاهد ورود مانوسوس با آمبولانس هستند. زوشیا محل را ترک میکند و کارول بهتنهایی به استقبال مانوسوس میرود. میان آنها تنش فوری شکل میگیرد؛ مانوسوس از ورود به خانه خودداری میکند و حتی معتقد است که خانه ممکن است تحت نظارت باشد.
پس از درگیری کوتاهی، مانوسوس حاضر میشود بیرون از خانه صحبت کند و در جریان گفتوگو، اختلاف دیدگاه عمیق آنها آشکار میشود؛ مانوسوس ترجیح میدهد انسانها منقرض شوند تا اینکه با ویروس بیگانه همزیستی داشته باشند.
او پس از بازرسی خانه، متوجه حسگری مخفی میشود که هلن برای کنترل مصرف الکل کارول نصب کرده بود. در ادامه، مانوسوس بهطور مخفیانه با زوشیا دیدار میکند و تلاش میکند فرد دیگری را با تزریق مادهای خاص و پخش سیگنال رادیویی مرموز، از ذهن جمعی جدا کند.
این اقدام باعث واکنش دوباره ذهن جمعی میشود و «دیگران» بار دیگر کارول را رها میکنند. مانوسوس در خانه میماند و مشغول مطالعه فیزیک رادیویی میشود.
در همین زمان، کارول و زوشیا با هم سفر میکنند و مدتی آرام را در مکانهایی مختلف سپری میکنند؛ اما این آرامش زمانی از بین میرود که کارول درمییابد «دیگران» قصد دارند از سلولهای بنیادی تخمکهای فریزشده او استفاده کنند تا او را بدون رضایتش وارد فرآیند پیوستن به ذهن جمعی کنند.
وحشتزده، کارول تصمیم میگیرد به خانه بازگردد. زوشیا او را با هلیکوپتری که جعبهای فلزی عظیم به آن متصل است، به آلبوکرکی میبرد. هنگام پیاده شدن، نگاه غمگین زوشیا به کارول، پایانی مبهم و سنگین را رقم میزند.
وقتی مانوسوس از محتویات جعبه میپرسد، زوشیا کوتاه پاسخ میدهد: «بمب اتم»؛ جملهای که زمینهساز رویارویی انفجاری در فصل دوم Pluribus خواهد بود.
