چهار دهه تصویر زن در سینمای ایران چگونه تغییر کرد؟ نتایج یک پژوهش تازه
نقش و جایگاه زن در سینمای ایران طی چهار دهه گذشته، محور ششمین نشست ارائه یافتههای پژوهشی سال ۱۴۰۴ بود؛ نشستی که روز شنبه ۲۴ آبان به همت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
در آغاز این نشست، حسین یزدانشناس مدیرکل دفتر مطالعات و دانش سینمایی، با اشاره به ظرفیتهای گسترده پژوهشی سازمان سینمایی، از استادان و پژوهشگران دعوت کرد تا مشارکت فعالتری در رویدادهای علمی این نهاد، بهویژه در هشتمین جایزه پژوهش سینمایی سال داشته باشند. او تأکید کرد که سیاستگذاری صحیح در عرصه سینما بدون پشتوانه پژوهشی قابل اتکا امکانپذیر نیست و تصمیمها باید بر اساس شواهد و دادههای منسجم اتخاذ شود.
در ادامه، اقبال خالدیان پژوهشگر برگزیده دوره هفتم، یافتههای پژوهش خود را با عنوان «نقش و جایگاه زن در چهار دهه سینمای ایران» ارائه کرد؛ پژوهشی که با روش سنتز پژوهشی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده و در آن ۱۶ مقاله و ۴۰ فیلم ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است.
تحول تصویر زن از دهه ۶۰ تا ۹۰
خالدیان در تشریح نتایج این تحقیق توضیح داد:
دهه ۶۰: زنان بیشتر در قالب مادران فداکار و همسران پشتیبان نمایش داده میشدند؛ شخصیتهایی وابسته به ارزشهای سنتی و مردمحور.
دهه ۷۰: همزمان با تغییرات اجتماعی، تصویر زن متنوعتر شد؛ استقلال فردی، حضور اجتماعی و مطالبهگری محور بسیاری از فیلمها بود.
دهه ۸۰: با تقویت گفتمان بازگشت به ارزشهای سنتی، نقش زنان دوباره به سمت خانه و مادری رفت، اما این بار اغلب به صورت آگاهانه و انتخابشده.
دهه ۹۰: رشد روایتهای مربوط به آسیبهای اجتماعی و خشونت جنسیتی، زنان را بیشتر در نقش قربانیان خشونت مردانه نشان داد؛ با سرنوشتهایی چون افسردگی، انزوا یا مرگ.
کمرنگ شدن مادران و حذف تدریجی چادر از قاب سینما
او همچنین به تغییرات مهمی در نمادپردازی زن اشاره کرد:
نقش مادر که در دهه ۶۰ نقشی محوری بود، به تدریج کمرنگ شد و جای خود را به چالشهای همسران و دختران داد. خالدیان اضافه کرد که نماد چادر نیز از دهههای بعدی کاهش یافت و زنان طبقه متوسط با مانتو جایگزین آن شدند؛ موضوعی که بازتابی از تغییرات اجتماعی و طبقاتی است.
به گفته او، زن چادری در سینمای پس از دهه ۶۰ غالباً به عنوان فردی متعلق به طبقات پایین یا گرفتار مشکلات اجتماعی تصویر شده و کمتر نمونهای از زن چادریِ طبقه متوسط دیده میشود.
افزایش روایتهای آمیخته با بحران
این پژوهش همچنین نشان میدهد که نوع آسیبهای اجتماعی زنان نیز در هر دهه تغییر کرده است:
دهه ۶۰: فقر و اعتیاد
دهه ۷۰: بحران هویت و خیانت
دهه ۸۰: ترکیبی از فقر و خیانت
دهه ۹۰: خشونت، غیرت مردانه و قرار گرفتن در جایگاه قربانی
نقد و تحلیل: نسبت سینما و سیاست باید روشنتر میشد
در بخش نقد، زهرا اردکانی پژوهش ارائهشده را منسجم و قابلتوجه دانست اما تأکید کرد که نسبت میان گفتمان سیاسی هر دهه و بازنمایی زن در فیلمها باید پررنگتر میشد.
او با اشاره به مثالهایی مانند «واکنش پنجم» و «مهمان مامان» توضیح داد که تحلیل این تغییرات بدون توجه به فضای سیاسی، برای مخاطب ناقص خواهد بود.
اردکانی همچنین پیشنهاد کرد که روش سنتزپژوهی با جزئیات بیشتری تشریح شود تا مشخص باشد مقولهها و کدگذاریها دقیقاً چگونه استخراج شدهاند.
اهمیت طرح مسئله و زاویه دید پژوهشی
در پایان، بهارک محمودی میزبان نشست، ضمن قدردانی از ارائه انجام شده گفت:
تنوع رویکردها در پژوهشهای مربوط به بازنمایی زنان نشان میدهد که این حوزه همچنان زنده و محل گفتوگو است. او افزود طرح مسئله درست و نگاه خلاقانه برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، اهمیت ویژهای دارد.
این نشست با گفتوگو و تبادل نظر میان استادان، پژوهشگران و دانشجویان به پایان رسید؛ رویدادی که در راستای تقویت پیوند میان سینما و دانشگاه و توسعه پژوهشهای علمی برگزار شد.
منبع: ایسنا
