تضاد هالیوودی در دو سریال پرطرفدار

انتشار: 22 فروردین 1404 15:16
مطالعه : 2 دقیقه
پاراج-
تضاد هالیوودی در دو سریال پرطرفدار

دو سریال جدید و موفق این روزهای دنیای سرگرمی، یعنی نوجوانی (Adolescence) از نتفلیکس و استودیو (The Studio) از اپل تی‌وی پلاس، دو نگاه کاملاً متفاوت به پشت‌پرده‌ی صنعت فیلم‌سازی ارائه می‌دهند. یکی واقع‌گرایانه، خام و مینیمال است و دیگری پرهیاهو، طنزآمیز و انتقادی. اما هر دو به‌طرز قابل توجهی در میان منتقدان و مخاطبان جهانی طنین‌انداز شده‌اند.

سریال نوجوانی (Adolescence) به کارگردانی استیون گراهام (Stephen Graham)، داستان پسر سیزده‌ساله‌ای به نام اوون کوپر (Owen Cooper) را روایت می‌کند که زیر ظاهر آرامش، خشمی پنهان نهفته است. ساختار بصری این مجموعه یادآور مستندهای دهه ۶۰ میلادی‌ست. تمام صحنه‌ها با دوربین‌های متحرک و بدون کات فیلم‌برداری شده‌اند و مخاطب را در دل موقعیت‌هایی بین مدرسه، خانه و ایستگاه پلیس غرق می‌کنند.

پیتر بارت (Peter Bart)، سردبیر باسابقه هالیوود، درباره موفقیت غیرمنتظره این سریال نوشت:

«در بریتانیا، حتی نخست‌وزیر کیر استارمر وسط یکی از جلسات پارلمان اعلام کرد که این سریال را با خانواده‌اش تماشا کرده و تماشای آن را به نمایندگان پیشنهاد داده است.»

در نقطه مقابل، استودیو (The Studio) با بازی ست روگن (Seth Rogen) در نقش مدیر یک استودیو هالیوودی، نمایشی اغراق‌آمیز و کمدی از بی‌نظمی، فشارهای مالی، و جنون پشت‌صحنه تولید فیلم‌های پرهزینه است. روگن با همکاری کارگردانان بزرگی چون مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) و ران هاوارد (Ron Howard)، داستان فیلمی خیالی با محوریت فاجعه جونزتاون و نوشیدنی معروف "Kool-Aid" را پیش می‌برد.

بارت با نگاهی انتقادی به شخصیت مت رِمیک در سریال نوشت:

«مت رِمیک با اضطراب دائمی، میان مشاوران بازاریابی پرهیاهو، بازیگران سردرگم و رئیسی بی‌هدف سرگردان است. او تلاش می‌کند با بودجه‌های کلان و ایده‌هایی بلندپروازانه، فیلم‌هایی بسازد که یادآور آثار بزرگ گذشته باشند. اما آیا چنین چیزی در دنیای امروز، که توسط آمازون، اپل و نتفلیکس هدایت می‌شود، واقع‌گرایانه است؟»

او همچنین درباره روگن و نسخه‌ای از خودش که در گذشته به‌عنوان کمدینی ساده و پرسشگر شناخته می‌شد نوشت:

«شاید اگر روگن امروز هم خودش را همان استونر ساده‌دل با سؤالات عجیب و صادقانه نشان می‌داد، استودیو موفق‌تر بود.»

در پایان، بارت این دو اثر را نمادی از دو مسیر متضاد در تولید محتوا توصیف می‌کند.

«نوجوانی با بودجه‌ای اندک و بدون چهره‌های مشهور، به موفقیتی عظیم رسید؛ رؤیایی که شخصیت مت رِمیک در استودیو فقط در پی آن بود، اما هرگز آن را لمس نکرد. اینجاست که فرق بین سینمای واقعی و ساختگی آشکار می‌شود.»

دیدگاه های کاربران
هیچ دیدگاهی موجود نیست
پربازدیدترین مقالات
پربازدیدترین خبرها
جدیدترین مقالات