سریال هزار ضربه، درامی تاریخی از استیون نایت

استیون نایت، خالق سریالهای معروفی مثل پیکی بلایندرز و قهرمانان سرکش، این بار با درامی تاریخی به نام هزار ضربه بازگشته است. این سریال که اکنون از طریق دیزنی پلاس قابل تماشا است، داستانی واقعی از دنیای بوکس غیرقانونی در لندن دهه ۱۸۸۰ را روایت میکند.
داستان سریال
در تاریکترین کوچههای لندن ویکتوریایی، جایی که بقا یک مبارزه مداوم است، دو مهاجر تازهوارد باید یاد بگیرند که تنها راه زنده ماندن، جنگیدن است. در داستان سریال هزار ضربه (A Thousand Blows 2024)، حزقیال و الک، دو دوست از جامائیکا، در میان دنیایی بیرحم از بوکس زیرزمینی، باندهای خیابانی و قوانینی نانوشته گرفتار میشوند. حزقیال که استعدادش در مبارزه چیزی فراتر از یک تفریح خیابانی است، خیلی زود مورد توجه چهرههای قدرتمند شهر قرار میگیرد. اما در دنیایی که هر مشت، داستانی پنهان دارد، هر پیروزی بهایی سنگین میطلبد. حالا او نهتنها برای افتخار، بلکه برای زنده ماندن باید بجنگد، اما یک سوال همیشه باقی میماند: در این شهر، چه کسی واقعاً برنده است؟
شخصیتها و نقشآفرینیها
گراهام درباره شوگر میگوید:
«اولین مشت شوگر زمانی است که حریفش قصد دارد او را بزند، اما شوگر با سرش دست او را میشکند. این صحنه، بدون حتی یک کلمه دیالوگ، نشان میدهد که شوگر چهجور آدمی است.»
در مقابل، مالاکی کربی که نقش هزکیا مسکو را ایفا میکند، شخصیتی کاملاً متفاوت دارد. او مبارزی است که برای بقا به این دنیا کشیده شده، اما برخلاف شوگر، جنگیدن را نه برای آسیب زدن، بلکه برای زنده ماندن انتخاب کرده است. کربی میگوید:
«هزکیا برای زنده ماندن بوکسور شد، اما او در اصل یک اجراکننده بود، کسی که میخواست در صحنه بدرخشد.»
شخصیتهای زن قوی
استیون نایت در سریالهایش همیشه شخصیتهای زن قدرتمندی را به تصویر کشیده است. در هزار ضربه نیز، مری کار، با بازی ارین دوهرتی، یکی از رهبران پرقدرت داستان است. او و گروهش به همان اندازه که شوگر ترسناک است، قدرتمند و بیپروا هستند. نایت درباره این شخصیتها میگوید:
«در جامعهای که ظاهراً مردسالارانه به نظر میرسد، زنان در واقع نقش مهمتری در کنترل امور دارند.»
همچنین، دارسی شاو در نقش آلیس دایموند، رهبر آینده چهل فیلها، بهعنوان شخصیتی که بهتدریج از زندگی معمولی فاصله گرفته و به گروه زنان جنایتکار میپیوندد، نقش کلیدی دارد.
اکشن، هیجان و موسیقی
این سریال پر از صحنههای پرتنش، مبارزات فیزیکی و سرقتهای هیجانانگیز است که تماشاگر را لحظهای آرام نمیگذارد. مانند دیگر آثار استیون نایت، موسیقی در اینجا نیز نقش مهمی ایفا میکند. او درباره استفاده از موسیقی در سریال میگوید: «موسیقی به ما کمک میکند تا ریتم داستان را تنظیم کنیم. اگر یک تدوین سریع با موسیقی مناسب ترکیب شود، میتوان داستانی پرتنش را بدون نیاز به دیالوگ روایت کرد.»