بهترین سریال های مشابه گیم او ترونز؛ ایستاده در کنار سلطان سریال ها
0/10
روزی که قسمت آخر بازی تاج و تخت روی آنتن رفت، جای خالی آن در قلب همه سریال دوستان ایجاد شد و جستجویی برای سریال های شبیه گیم اف ترونز آغاز گشت. با اینکه میتوان گفت پایانبندی این سریال چندان چنگی به دل نمیزد مضمون کلی آن و روایتی که ما را با خود تا لحظه آخر همراه کرد جذاب و دلنشین بود.
هر چند هیچ سریالی نمیتواند به طور کامل جایگزین این شاهکار تلویزیونی شود، اما برخی آثار توانستهاند با خلق دنیایی متفاوت اما به همان اندازه عمیق و جذاب، جای خالی سریال Game of Thrones را تا حدی پر کنند. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که پس از پایان سریال به دنبال تجربهای جدید با همان حالوهوا هستید، ما شما را دعوت میکنیم که با ما همراه شوید تا نگاهی داشته باشیم به مجموعههایی که نه تنها داستانهای نفسگیری برای ارائه دارند، بلکه در جهانسازی و عمق داستانی با سریال محبوب شما رقابت میکنند.
بهترین سریال های مشابه گیم اف ترونز
در این مقاله میخواهیم برخی از بهترین سریال های جهان که شباهتی چه از نظر پیرنگ چه از نظر داستان با بازی تاج و تخت دارند معرفی کنیم، آثار نام برده شده در اینجا بدون اسپویل و در کنار آلبوم تصاویر، پادکستی کامل کننده و تیزرهای تخصصی خود سریال در اختیار شما قرار میگیرد.
6.8/10
6/10
سریال سقوط شوالیه شما را به دورانی از تاریخ میبرد که در آن افتخار و خیانت در یک میدان بزرگ تاریخی به هم گره خوردهاند. اگر به دنبال سریال مشابه گیم اف ترونز با جذابیتهای سیاسی، نبردهای خونین، و درگیریهای دینی هستید این سریال میتواند شما را درگیر کند.
داستان سریال بر آخرین روزهای شوالیههای معبد تمرکز دارد؛ گروهی از شوالیههای متعهد به کلیسا که به دنبال حفاظت از مقدسات دینی، از جمله جام مقدس، بودند. محور اصلی داستان، شخصیت لندری است، شوالیهای که در تلاش برای بازیابی جام مقدس، با خیانت، عشق ممنوعه و رازهای کشندهای روبرو میشود. در این سفر تاریخی، روابط سیاسی بین شوالیهها، کلیسا و سلطنت فرانسه نیز برجسته میشود.
سایت ورایتی در نقدی عمدتا منفی برای این سریال مینویسد:
این سریال ریتمی ناهموار و کند دارد و بیشتر تکراری است تا بدیع. نه در زمینه جلوههای بصری چیزی برای تحسین دارد و نه شخصیتهای جذابی ارائه میدهد. حتی کسانی که به دنبال کمی تاریخنگاری سبک هستند، احتمالاً ناامید خواهند شد؛ اطلاعات تاریخی و زمینههای مربوط به شوالیههای معبد پراکنده و بیجاذبه ارائه شدهاند و هیچکدام به شکلی جذاب به تصویر کشیده نمیشوند.
6.9/10
5/10
سریال بریتانیا شما را به سال ۴۳ میلادی میبرد، زمانی که ارتش امپراتوری رم برای بار دوم به بریتانیا حمله کرد. ژنرال آئولوس، فرمانده رومیها، با یک قدرت ترسناک روبروست؛ سرزمین بریتانیا پر از جنگجویان وحشی و زنانی چون "کرا" و "آنتدیا" است که برای دفاع از وطن خود هر کاری میکنند. در همین حین، دروئیدها نیز با قدرتهای اسرارآمیز و پیشگوییهای خود، برای بقای فرهنگ و مذهب خود در برابر نیروهای رم ایستادگی میکنند. این سریال با بهرهگیری از فضاسازی تاریک، شخصیتهای پیچیده، و تاریخ غنی بریتانیا، آنچه از یک سریال شبیه گیم آف ترونز انتظار دارید را برآورده میکند.
یکی از نکات جالب این سریال، استفاده از موسیقی دونوان لیتچ در تیتراژ آغازین فصل اول است که با آهنگ Hurdy Gurdy Man شروع میشود و فضای رازآلودی به سریال میدهد. در فصل دوم نیز آهنگ دیگری از این هنرمند، به نام Season of the Witch، برای تیتراژ انتخاب شد. همچنین، یکی از ویژگیهای تاریخی جالب این سریال، حضور شخصیت آئولوس پلوتیوس است که در فیلم Centurion (۲۰۱۰) نیز به تصویر کشیده شد، جایی که موریسی نقش یک سرباز رومی را ایفا کرد که مشابه داستان Britannia، با قبایل بومی و خشونتهای وحشیانه درگیر است.
بریتانیا با نمایش تضاد بین قدرتهای امپراتوری رم و روح آزاد سلتیها، به شکلی جذاب از تلفیق تاریخ و فانتزی استفاده میکند و مخاطب را درگیر جنگهای خونین و افسانههای کهن بریتانیا میسازد، چیزی که شاید در بازی تاج و تخت و خاندانهای مختلف آن و مردم پشت دیوار دیدهاید.
7.2/10
7/10
سریال چرخ زمان شما را به دنیایی جادویی و پر از قدرتهای باستانی میبرد، جایی که سرنوشت جهان در دستان افرادی قرار دارد که باید برای بقا و نبرد با شرورترین نیروهای عالم آماده شوند. پنج جوان از دهکدهای به نام Two Rivers (دو رودخانه) توسط مورین، عضوی از گروه مرموز Aes Sedai، در یک ماجراجویی بزرگ همراه میشوند. یکی از این جوانان "اژدهای دوباره متولد شده" است، فردی که طبق پیشگوییها یا جهان را نجات خواهد داد یا به نابودی خواهد کشاند. در این مسیر، جنگ با نیروهای تاریکی و نبردهایی حماسی بین جادو و نیروهای شر به تصویر کشیده میشود.
The Wheel of Time با تلفیق دنیای جادویی، شخصیتهای پیچیده و داستانهایی پر از خیانت و دوستیهای عمیق، بهطور مداوم شما را درگیر خواهد کرد، مخصوصاً اگر عاشق دنیای فانتزی و پیچیدگیهای سریال هایی مثل گیم اف ترونز باشید.
این سریال آمار 60 درصد رای مخاطبان و 81 درصد رای مخاطبان را در سایت روتن تومیتو به دست آورده و هالیوود ریپورتر در نقدی به این سریال اشاره میکند و مینویسد:
احساس اینکه چرخ زمان به دنبال سطح تولیدی مشابه سریال زینا (Xena: Warrior princess) است، به لباسهای متوسط و بازسازی شهرها و روستاهای مختلف نیز گسترش مییابد. این موضوع باعث شد که از ابتدا به ساخت پارک موضوعی فکر کنم، یا حداقل به یک نمایش گرانقیمت دوران رنسانس. همه چیز مصنوعی به نظر میرسد و به بدترین شکل ممکن نورپردازی شده است.
7.4/10
6/10
داستان بزرگ شده توسط گرگ ها در قرن ۲۲ رخ میدهد، زمانی که جنگی میان دو گروه دینی و متحد زمین را نابود کرده و اندرویدها به همراه تعدادی جنین انسانی به سیاره Kepler-22b میگریزند تا در آنجا جامعهای نوین و عاری از تعصبات دینی بنا کنند. با گذشت زمان، از کودکان تنها یک نفر زنده میماند و در همین حین، اندرویدها با ورود گروهی از پیروان مذهبی به رهبری شخصیت "مارکوس" که توسط تراویس فیمل ایفا میشود، با چالشهای تازهای روبرو میشوند.
این سریال اولین تجربه تلویزیونی ریدلی اسکات به حساب میآید و یکی از نکات جالب این سریال، استفاده از مفاهیم مذهبی واقعی همچون دین میترا، که در امپراتوری روم باستان رواج داشت، است. همچنین، انتخاب نام "لامیا" برای شخصیت مادر نیز اشارهای به افسانههای یونان باستان دارد که در آن، لامیا به هیولایی تبدیل میشود که کودکان را میخورد.
بزرگ شده توسط گرگ ها در کیپتاون، آفریقای جنوبی در استودیوهای Film Afrika و همچنین در مکانهای مختلف استان کیپ غربی فیلمبرداری شده است.
با جلوههای بصری خیرهکننده و داستانی عمیق درباره بقا، تکنولوژی و تاثیرات مذهب بر انسانیت، بزرگ شده توسط گرگ ها یکی از آثار برجسته در ژانر علمیتخیلی محسوب میشود و با فضایی غالبا فانتزی و برخوردهای دینی، تا حدودی انتظارات ما از سریال های مانند Game of Thrones را برآورده میکند.
7.7/10
7/10
داستان سریال از زمان ورود کاترین به دربار فرانسه، ازدواجش با هنری دوم و تلاشهایش برای به دست آوردن قدرت در محیطی مردسالار و پر از خیانت آغاز میشود. با وجود تمام موانع و رقابتها، کاترین به تدریج به یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ فرانسه تبدیل میشود، در حالی که بسیاری او را ملکهای بیرحم و دوراندیش میدانند. سبک روایی منحصر به فرد سریال که در آن کاترین مستقیماً با بیننده صحبت میکند، باعث میشود تا نگاهی متفاوت و طنزآمیز به این داستان تاریخی بیندازیم.
از نکات جالب درباره این سریال میتوان به نقشآفرینی سامانتا مورتون اشاره کرد که پیشتر نقش ماری استوارت را در فیلم Elizabeth: The Golden Age ایفا کرده بود، و اکنون در The Serpent Queen در نقش مادرشوهر آینده ماری، کاترین دو مدیچی، ظاهر میشود. سریال با موسیقی متن قدرتمند بیر مککری و طراحی صحنه و لباسهای خیرهکننده، توانسته به یکی از جذابترین سریال های تاریخی اخیر تبدیل شود.
فضای پر از خیانت، سیاست و بیرحمی سریال به همراه شباهت کاترین و دنریس از جمله مواردی است که این سریال را در لیست سریال های مشابه بازی تاج و تخت قرار میدهد.
7.7/10
8/10
دسیسههای سیاسی و قدرتطلبی با عشقهای ممنوعه و خشونتهای پشتپرده معجونی که سریال هایی مانند گیم اف ترونز به آن نیاز دارند و همگی در اینجا یافت میشود! داستان سریال بر محور خانواده بورجیا در دوره رنسانس ایتالیا میچرخد؛ جایی که پاپ الکساندر ششم (رودریگو بورجیا) با دسیسههای پیچیده، رشوهدهی، و حتی قتل، کنترل قدرت را به دست میگیرد. فرزندان او، بهویژه سزار و لوکرتزیا، هرکدام نقشی کلیدی در گسترش قدرت خانوادگی ایفا میکنند. سزار، در عین اینکه به سیاست و جنگ علاقهمند است، با خشونت و بیرحمی به دنبال حفظ موقعیت خانواده است. از طرف دیگر، لوکرتزیا با ظاهری بیگناه، یکی از ماهرترین و حیلهگرترین چهرههای درباری است.
از حقایق جالب درباره تولید این سریال میتوان به تصمیم اولیه نیل جردن برای ساخت چهار فصل اشاره کرد. هرچند این پروژه به سه فصل خاتمه یافت، او قصد داشت داستان را با یک فیلم تلویزیونی دو ساعته به پایان برساند که شبکه این پیشنهاد را رد کرد. فیلمنامه این پایان بهعنوان یک کتاب الکترونیکی منتشر شد. همچنین، در فصل دوم سریال، فرانسوا آرنو در صحنهای دچار حادثه شد و دستش شکست؛ در بسیاری از صحنههای باقیمانده از آن فصل، دستش زیر لباسها پنهان شده یا به نوعی پوشانده شده است.
این سریال نامزد دریافت چندین جایزه معتبر شد، از جمله نامزدی گلدن گلوب برای بهترین بازیگر درام (جرمی آیرونز) و جوایزی برای طراحی لباس و موسیقی اصلی در جوایز امی.
8.1/10
9/10
تودورها که در ۴ فصل و ۳۸ قسمت ساخته شده، داستان هنری را از ابتدای سلطنت تا پایان دوران زندگیاش روایت میکند. در ابتدای داستان، فشار برای داشتن وارث مرد، هنری را به پرسش در مورد ازدواجش با کاترین آراگونی وادار میکند و پس از آن، عشق او به آن بولین و تلاشهایش برای جدایی از کلیسای کاتولیک آغاز میشود. در طول سریال، شاهد نزاعهای سیاسی، اعدامها و تغییرات درباری هستیم که همه در قالب صحنههایی پرجلوه و هیجانانگیز نمایش داده شدهاند.
یکی از حقایق جالب در مورد این سریال، عدم تطابق دقیق برخی جزئیات تاریخی است، از جمله نحوه به تصویر کشیدن برخی از شخصیتهای همسران هنری. برای مثال، شخصیت کاترین بروک به اشتباه به عنوان کاتولیک معرفی شده است، در حالی که در واقع نام او کاترین ویلوبی بوده و از طرفداران پرشور اصلاحات پروتستانی بود.
علاوه بر این، نامها و املاهای مختلف شخصیتهای تاریخی در آن دوره معمول بودهاند و همسران هنری هشتم نیز از این امر مستثنی نبودند.
این سریال موفق به کسب چندین نامزدی و جوایز از جمله دو نامزدی گلدن گلوب شد و اجرای جاناتان ریس مایرز به عنوان هنری هشتم، مورد تحسین فراوانی قرار گرفت. فضای تاریخی، جنگها، خیانت و سیاست بخشی از اجزای پر تکرار سریال های مشابه گیم اف ترونز هستند که در این فیلم به خوبی به چشم میخورند.
8.2/10
7/10
اوایل قرن هجدهم، دوران اوج دزدی دریایی؛ جایی که کاپیتان فلینت، به عنوان یکی از خشنترین و زیرکترین دزدان دریایی، به دنبال تصاحب قدرت و ثروت است. او با ائتلافهای پیچیده، خیانتهای پنهانی و نبردهای دریایی حماسی، تلاش میکند تا کنترل جزیره ناساو را در دست بگیرد و امپراتوری دزدان دریایی خود را بسازد. شخصیتهایی چون چارلز وین، جک رکهم، و آن بانی، که بر اساس دزدان دریایی واقعی هستند، بخشی از این دنیای هیجانانگیز و خطرناک را تشکیل میدهند.
واقعگرایی در نمایش دزداندریایی این سریال بسیار جذاب است؛ از جمله استفاده از پرچم مشهور Jolly Roger توسط جک رکهم که به عنوان نماد دزدی دریایی شناخته میشود. همچنین، سازندگان سریال در طراحی موسیقی تیتراژ آغازین از یک ساز قدیمی به نام hurdy-gurdy استفاده کردند که صدای منحصر به فردی ایجاد میکند و حس اصالت تاریخی را به نمایش میگذارد.
سایت نقد سریال Ign برای این عنوان مینویسد:
ممکن است کمی طول کشیده باشد تا Black Sails به مسیر اصلی خود برسد، اما زمانی که خدمه فلینت به دریا بازگشتند و در جستجوی کشتی اورکا یا سلاحهایی برای مبارزه با آن، با موقعیتهای مرگ و زندگی روبرو شدند، انرژی و هیجان سریال افزایش یافت. در واقع، تمام خط داستانی دوفرین در چهار قسمت پایانی رخ داد و بیشتر آن در حمله والروس به آندروماکه در قسمت پنجم به اوج رسید. البته لحظاتی وجود داشت که سریال کند شد و در جزئیات خود غرق شد، اما در پایان با مجموعهای از شخصیتهای فوقالعاده و مشکوک مواجه شدیم که هر کدام انگیزههای متفاوتی داشتند.
8.3/10
7.5/10
غریبه از زمانی شروع میشود که کلیر و همسرش، پس از پایان جنگ جهانی دوم، به اسکاتلند سفر میکنند. در آنجا، کلیر با عبور از سنگهای ایستاده در Craigh na Dun(احتمالا تصاویر آنها را بسیار دیدهاید سنگهایی که به صورت گرد دور هم ایستادهاند و قسمتی از آثار تاریخی به حساب میآیند)، به اسکاتلند قرن هجدهم منتقل میشود. او که در میان شورشیهای اسکاتلندی گیر افتاده، باید برای بقای خود مبارزه کند. در این میان، او با جیمی فریزر ازدواج میکند و درگیریهایی عاطفی و سیاسی در دنیای جدیدش پیش روی او قرار میگیرد. داستان این سریال به زیبایی در همتنیدگی میان تاریخ، سفر در زمان و روابط انسانی را به تصویر میکشد و تم فانتزی-جنگی آن به خوبی در کانسپت سریال های مشابه گیم اف ترونز میگنجد.
یکی از نکات جالب درباره این سریال، تلاش بازیگران برای یادگیری زبان گالیک اسکاتلندی است. جالب اینجاست که کاترینا بلف، بازیگر نقش کلیر، تنها کسی بود که از قبل با این زبان آشنا بود، در حالی که شخصیت او در سریال هیچ اطلاعی از گالیک ندارد. همچنین، به دلیل نگه داشتن اصالت زبان گالیک، دیالوگهای این زبان بدون ترجمه انگلیسی باقی ماندند تا بتوان حس ناتوانی کلیر در فهم این زبان را به بینندگان منتقل کرد.
سریال Outlander با ۷ فصل، موفق به دریافت چندین نامزدی گلدن گلوب شد، از جمله نامزدی بهترین بازیگر زن برای کاترینا بلف در چندین سال متوالی، که نشان از اجرای درخشان او در این نقش پیچیده دارد.
8.5/10
8.7/10
داستان سریال از دوران پادشاهی آلفرد کبیر آغاز میشود، هنگامی که وایکینگها بیشتر انگلستان را به تصرف خود درآوردهاند و پادشاهی وسکس تنها منطقهای است که هنوز در مقابل حملات ایستادگی میکند. اوترد که توسط دانمارکیها به عنوان یک وایکینگ بزرگ شده، در مبارزاتی پیچیده میان هویت ساکسونی و وفاداری به خانواده جدیدش گرفتار میشود. در این میان، تلاش او برای بازپسگیری ببنبرگ، سرزمین اجدادیاش، او را در مسیر نبردهای بزرگتر و سرنوشتساز میان ملتها قرار میدهد.
از نکات جالب درباره ساخت آخرین پادشاهی، شباهتهای زبانی میان ساکسونها و دانمارکیها است که برخلاف آنچه در بسیاری از آثار تاریخی دیده میشود، نیاز چندانی به مترجم ندارد و افراد با کمی تلاش میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این موضوع بر پایه مطالعات زبانشناسی و تاریخنگاری واقعی است. همچنین، اوترِد اغلب شمشیرش را به شیوهای خاص و نمادین بر پشت خود حمل میکند که با کلمهای قدیمی به نام "آرسِلینگ" توصیف میشود، که معنای خاصی در آن دوران داشت.
این سریال در طول ۵ فصل خود موفق شد داستانی جذاب از تاریخ، وفاداری و جنگ را به تصویر بکشد و در نهایت با فیلم Seven Kings Must Die در سال 2023 به پایان رسید.
سخن پایانیبا اینکه هیچیک از این آثار نمیتوانند بهطور کامل جای خالی Game of Thrones را پر کنند، اما هر یک به شکلی توانستهاند با روایتهای پیچیده و جهانسازیهای منحصر به فرد، جایگاه خاص خود را در میان علاقهمندان به این ژانر بیابند. هرکدام از این سریالها داستانی برای گفتن دارند که مخاطب را به اعماق تاریخ و دنیای ناشناختهای میبرد.
در نهایت، انتخاب از میان سریال های شبیه گیم اف ترونز که بتوانند شما را به جهان پر از پیچیدگیهای سیاسی، قدرتطلبی و حماسههای تاریخی ببرند، به سلیقه شما بستگی دارد؛ اما بدون شک، هر یک از این آثار سفری منحصر به فرد را برای شما به ارمغان میآورد. در پایان این مقاله از شما دعوت میکنیم با شرکت در نظرسنجی سایت پاراج و امتیازدهی به فیلم های مورد علاقه خودتان در درخشیدن آنها همراه باشید.